#مجلس_کامل #فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#صلوات_اول #مجلس
هدیه به ساحت مقدس و ملکوتی اول مظلوم عالم امیرالمومنین علیه الصلاة و السلام و اول مظلومه عالم صدیقه کبری فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، جلب رضایتشون عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک،
عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،
وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،
وَ العِصمَةِ الفاطِمیَّة،
وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّة،
وَ الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،
بار خدایا! رحمتهای پیاپی فرست و درودهای خجسته خویش را ارزانی دار
بر امام بزرگواری كه صاحب دعوت محمّدی است و صولت حیدری
و عصمت فاطمی و حلم حسنی و شجاعت حسینی
.
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
2 #دفتری
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج
یا بن الحسن...
بازم سفره عزای مادرت پهن شده...
کجایی صاحب عزا...
🔸هنوز میرسد از کوچه های شهر حجاز
🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج
این روزها همه جا مادر رو صدا میزنند...
همه میگن یا زهرا...
اما زهرای مرضیه صدا میزنه...
میگه یا مهدی...
پسرم مهدی کجایی مادر...
🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش
🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج
امشب ماهم با امیرالمومنین هم ناله شیم...
هر کجا نشستی...
امام زمانت رو دعوت کن...
یا بن الحسن...
#متن_روضه_4
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه دیدم...
پیغمبر خدا...
داره گریه میکنه...
عرضه داشتم یا رسول الله...
چی شده آقا...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
ابن عباس... برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
.
.
#مجلس_کامل #توسل_به_امام_زمان عج و #روضه_حضرت_زینب(س)
▪︎غزل امام زمان(عج)
خواستم نزدیکتر باشم به آقایم، نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبههای جمعه را هی خواب میمانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را میگویم، اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین
سر به خاک مقدمتای یار میسایم، نشد
دائماً میچرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت میکشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد
▪︎روضه کلامی
اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا...
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
▪︎روضه کلامی:
(هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر...
یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما
دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید...
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
▪︎روضه کلامی:
(حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...)
▪︎مرثیه حضرت زینب س:
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را …
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
▪︎روضه کلامی
(صدا زد حسین جان...)
▪︎مرثیه زبانحال #حضرت_زینب س:
سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان
▪︎#روضه کلامی #آخر_مجلس:
(یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان
یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای
بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید...
نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم
نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو
نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن
پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو
سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین
▪︎#زمزمه بعد روضه:
خداحافظ ای برادر زینب به سبک
حسین جان ای آبروی دو عالم🎼
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشگ دل و سوز و آه یتیمان
خدایا از این غم چه چاره کنم...
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا
خدایا از این غم چه چاره کنم...
(خداحافظ ای برادر زینب)۳
▪︎#رباعی های #آخر_مجلس به سبک دشتی
بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشان پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم حبیبی یا طبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی
مو که افسرده حالُم چون ننالُم
شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم
همه گویند زینب ناله کم کن۲
تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲
▪︎#تک_بیت های #آخر_مجلس:
من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر
خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
"صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله"
▪︎دعای آخر مجلس:
*فرج امام زمان عج برسان.
*رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
*مریض های اسلام شفا بده.
*زیارت کربلا نصیب ما بگردان.
*حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما*
ذکر ما هست دائم الاوقات
بر محمد و آل او صلوات...
.
#روضه_امام_زمان
#روضه_متنی
#امام_زمان
@navaye_asheghaan