بانوی بی بدیل کربلا
کیست این زینب که دنیا را مسخر کرده است
دست بسته در اسارت فتح خیبر کرده است
کیست این بانوی والا کز عفاف و حجب خویش
چهره ظلمات را چون مه منور کرده است
در اسارت هم نگهبان حجاب خویش بود
عفتش را برتر از ارزنده گوهر کرده است
کیست این مادر که در راه خدا طفلان خویش
راهی میدان جنگ نابرابر کرده است
کربلا را پشت سر بنهاد با سیل بلا
دیده اش را دمبدم با اشک غم تر کرده است
قامتش از غصه خم شد گیسوانش شد سپید
باغ را خار جفا تا دید پرپر کرده است
زنده شد از همت و ایثار زینب ثار حق
کربلا را تا ابد سرخط دفتر کرده است
با بیانی کاخ استبداد را در هم شکست
دختر حیدر ببین کاری چو حیدر کرده است
با جمیلا گفتنش بر ظالمان ثابت نمود
دین حق را با یقین و عشق باور کرده است
در جهان زینب همیشه زینت نام علیست
با قدومش دهر را امشب معطر کرده است
در دل محشر شفاعت می کند مدهوش را
چون که عمرش را به شوق کربلا سر کرده است
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
مناجات
ببین یارب دل بشکسته و فریاد و آهم را
ببخشا از کرم ای ذوالکرم امشب گناهم را
مرا خواندی و شد توفیق برگشتم بسوی تو
اگر چه رفته ام بیراهه گاهی نیز راهم را
ندارم غیر این آه و دعا و ناله در دستم
مگیر از من در این صحرای تنهایی سلاحم را
برای بندگانت ای خدا ستار و رحمانی
نکردی رو برای هیچ شخصی اشتباهم را
بحق حضرت زهرا بحق حضرت حيدر
به نور خویش نورانی نما روی سیاهم را
اگر چه بار سنگینی ز جرم و معصیت دارم
ز تو دارم امیدی کرده ام سویت نگاهم را
ضعیفان را پناهی تو غریبان را معینی تو
به زیر سایه ی لطفت مگیر از من پناهم را
ذلیل و خوار و رسوایم اسیر نفس و امیالم
به لطف خویش بهتر کن خدایا جایگاهم را
#مدهوش
اعیاد ماه شعبان
ای شیعه مژده، وعده ی عفو و عطا رسید
شعبان رسید و جلوه نور خدا رسید
بر بندگان دوباره خدا داد فرصتی
از جنت الحسین، شمیم صفا رسید
از هر طرف عنایت حق گشته جلوهگر
انوار حق به سینه اهل ولا رسید
مژده دهید بر همه آزادگان دهر
احرار را معلم صبر و وفا رسید
در فصل سوم از مه شعبان، ز لطف حق
بر این جهان قدوم شه کربلا رسید
با نور عشق خانه زهرا منور است
آری، حسین خامس ال عبا رسید
بعد از حسین آمده عباس با وفا
در چارمین قدم یلِ نام آشنا رسید
پور علی مبارز و سقای کربلاست
بر چشم مرتضا نمی از نینوا رسید
در پنجمین صحیفه شعبان صحیفهای
از برگ با طراوت باغ هدا رسید
زین العباد پای کَرَم بر جهان نهاد
بر اهل عشق مظهر سلم و رضا رسید
هر آن گرفت دامن او را نیازمند
از خوان با کرامت حضرت نوا رسید
در یازدهمین شب شعبان خدای حق
اعجاز کرد و آیینه مصطفی رسید
نقش نگار ،خَلقا و خُلقا مصور است
بر خاتمش چه آینه ی حق نما رسید
شعبان پر از تجلی گل بوده و به ما
آیاتِ با طراوت باغِ خدا رسید
وقتی که ماه بدر شد اَندر میان راه
خورشیدجلوه گر شد و بر دل ضیا رسید
این لطف بیکرانه خلاق سرمد است
او قایم محمد و آل محمد است
✍ #محمدهوشمند
#مدهوش
@navaye_asheghaan
زمان:
حجم:
2.15M
ولادت شبیه مصطفی ص
نوا: #سلیم_نظرآباد_منوچهر_حسن زاده
شده امشب جهان روشن، به ماه انوری دیگر
خدا آورده بر دنیای خاکی دلبری دیگر
به حسن و جلوهاش شد آسمان زندگی روشن
رسید الله اکبر را، نشانِ اکبری دیگر
ملائک تهنیت گویند بر پیغمبر خاتم
که نخل عصمت آورده کنون، بار و بَری دیگر
عیان گشته به دستان ظریفش قدرت اللهی
گشوده چشم در آغوش مادر حیدری دیگر
عجب حسنی، عجب نوری، عجب روی دل انگیزی
رسید از جانب حق، آیه و پیغمبری دیگر
چنان مژگان او در باغ چشمانش مسلح بود
که گویی آمده بر فتحِ خیبر، لشگری دیگر
خدا منت نهاده بار دیگر امت حق را
نموده خلق از بهرِ هدایت رهبری دیگر
مقدر بود از روز ازل اوضاع عاشورا
به اردوی حسین امشب رسیده یاوری دیگر
به دشت کربلا دیدند اعدا، ضرب شستش را
که جاری بود در لبهای تیغاش، آذری دیگر
ز درد تشنگی تا بر امام خویش حاجت برد
عیان شد بر جهان اعجاز با انگشتری دیگر
امان از لحظهای که کرد منشق، فرق حیدر را
میان معرکه با تیغ کینه، کافری دیگر
غلامی هستم و بر خوان احسانش طمع دارم
آگر چه نیستم در کوی وصلش قنبری دیگر
بیاد خال رویش میشوم مدهوش هر لحظه
رسیده بر سرای شاه خوبان نوکری دیگر
#محمد_هوشمند
#مدهوش
@navaye_asheghaan
زمان:
حجم:
2.08M
بانوای:#کربلایی_منوچهر_حسن_زاده
دستگاه سه گاه
کربلا باغ و محرم نوبهار زینب است
پرچم مشکی و هیات یادگار زینب است
این که می آید ز هر سو در محرم یا حسین
این که دلها شد حسینی، کار، کار زینب
هرکه عاشق شد به این بانو توسل کرده است
چون کلید عاشقی در اختیار زینب است
درس ایثار و وفا را موبه مو آموخته
چون که زهرا و علی آموزگار زینب است
مردی و مردانگی و عزت و آزادگی
در مسیر دین وفاداری شعار زینب است
می کند کشور گشایی کربلا تا شام را
لشکر حجب و حیا تا در کنار زینب است
صاحب علم لدنی ، بی معلم عالمه
خصم هم حیران ایمان و وقار زینب است
نهضت سرخ حسینی مکتب شان و شرف
تا قیامت رونق اش را وامدار زینب است
هر کسی با منطق قران و دین عزت گرفت
در مسیر زندگانی همقطار زینب است
آنکه می کوشد تمام عمر در حفظ حجاب
در سپاه زیبنیون است و یار زینب است
هر که از دین دم زند اما نباشد زینبی
بی گمان در هر دو عالم شرمسار زینب
بحر غم در روز عاشورا ندارد ساحلی
یک جهان درد و مصیبت در جوار زینب است
تا نسیم کربلا می آید از شط فرات
دیده را بنگر چگونه اشکبار زینب است
عزتی داده خدا از لطف خود مدهوش را
تا نفس باقیست زار و سوگوار زینب
#محمد_هوشمند
#مدهوش
@navaye_asheghaan
زمان:
حجم:
1.72M
روضه حضرت زهرا س
شاعر: کربلایی محمد هوشمند
ذاکر: کربلایی منوچهرحسن زاده
ندید چشم فلک قلب داغدارش را
خزان گرفت ز باغ علی بهارش را
کسی که مظهر خوبان عالم است ببین
چگونه کرد فلک تیره روزگارش را
به دست فتنه گل یاس عشق زخمی شد
بخون نوشت به در شرح احتضارش را
چگونه قد علی زیر بار خم نشود؟
شکست ضربه در دُرِّ پرعیارش را
سبب چه گشته یدالله نمی کند کاری
مگر نمی شنود داد ذوالفقارش را
چه شد که فاتح خیبر ضعیف و نالان شد
غلاف کرده چرا تیغ اقتدارش را
چه شد که جان پیمبر خودش وصییت کرد
نهان نگاه بدارد علی مزارش را
به چشم حسرت خود دید هول محشر را
چو می سپرد بخاک سیاه یارش را
هزار مرتبه شد نیمه جان از این محنت
چه سان بخاک نهد چهره نگارش را
علی شکست ولی در سکوت و خلوت چاه
نبود مونس غم درد بیشمارش را
فقط بخاطر دین خدا تحمل کرد
غم و مصائب و اندوه روزگارش را
1403
#کربلایی_منوچهر_حسن_زاده
#فاطمیه
#مدهوش
#کربلایی_محمد_هوشمند
.
#مقتدر_مظلوم
ایران آزاد و مقتدر
ترسم که در محاسبه ؛ سهو و خطا کنند
با چشم بسته تکیه به باد فنا کنند
دلواپسم همیشه ز یاران مدعی
حق را میان راه به حالش رها کنند
آشفته ام همیشه ز نیرنگ دشمنان
در نقش دوست فتنه و ظلم و جفا کنند
ایکاش ابرها بروند از هوای شهر
تا عده ای ز فعل خیانت حیا کنند
ایران من تو جلوه ایثار و وحدتی
حاشا که باغ عزت ما را فنا کنند
آشفتگی گرفته دل کاینات را
کو لیک مردمی که به پیمان وفا کنند
آنانکه نان ز سفره این خلق خورده اند
ایکاش دِین خویش به ملت ادا کنند
این خاک پربهاست مبادا که دشمنان
یکدم به قدر ذره از این زر جدا کنند
از دیگران به غیر جفا نیست انتظار
آزادگان فقط به وطن اکتفا کنند
دارم امید پیش تو ای سرو آرزو
بیگانگان همیشه قد خود دوتا کنند
نازم به اهل عشق که در موقع خطر
جان را برای عزت ایران فدا کنند
#مدهوش
#محمد_هوشمند ✍
#ایران #مذاکره #تجربه
.
@navaye_asheghaan
من یادگار حید ر و زهرای اطهرم
من زینبم به پیش عدو کم نیاورم
از کوفه گرچه خاطره ی خوش نداشتم
من امدم به شوق تماشای دلبرم
حال و هوای کوفه برایم عجیب نیست
بر خلق وخوی و عادتشان اشناترم
این شهر بارها به دلم تیر غم زده
اینجا شکست تیغ جفا فرق حیدرم
بیعت شکست مردم اینجا به سادگی
ظلم و جفا نمود در حق برادرم
من سالها مبلغ این شهر بوده ام
در خواب غفلتند بسی رنج می برم
ما داغدار و شهر پراز شورو هلهله
من در عزای ال پیمبر مکدرم
این راه عشق گرچه درازست و پر خطر
غم نیست با من است سر نیزه رهبرم
من عاشق حسینم و همیار نهضتش
تا اخرین نفس بود این عشق باورم
با یک نگاه دیده خونین ز راس نی
مدهوش می کند دل نالان و مضطرم
#محمد_هوشمند
#مدهوش
#کوفه
@navaye_asheghaan
بر مشامم می رسد امشب هوای کربلا
می برد هوش از سرم شور و صفای کربلا
تا که می افتد بیادم جلوه ی صحن و حرم
می شوم دلتنگ آن صحن و سرای کربلا
در دلم دارم غمی باید بگویم بر طبیب
تا شوم بار دگر حاجت روای کربلا
تا سلامی می دهم هر صبحدم بعد از نماز
می شود آرام دل باروضه های کربلا
دستبوس مادرم هستم که با دامان پاک
خوب درسم داد و گشتم آشنای کربلا
دوست دارم بار دیگر راهی دریا شوم
تا بشویم چهره در آب بقای کربلا
قطره ای هستم که دارم شوق دریا بر سرم
اربعین خود را رسانم بر منای کربلا
می شوم عاشق تر از پیش و پیاده ،دیده تر
باز می گیرم بدست خود لوای کربلا
لذتی دارد که باشی از حرم تا بر حرم
همنوا با ناله و نای و نوای کربلا
مکتب سرخ حسین ابن علی دانشگه است
می رسد بر گوش جان آری صدای کربلا
حضرت زهرای اطهر نوحه خوانی میکند
می شود محشر بپا در نینوای کربلا
ساربان با خود ببر این عاشق مدهوش را
تا کنم جان را فدای جانفدای کربلا
1403
✍️#هوشمند
#مدهوش
@navaye_asheghaan
#غریبی
آهی کشید و صورت خود استتار کرد
با یک اشاره هم طلب اعتذار کرد
می خواست دم نیاورد و سیل حادثه
یکباره پرده های دلش را کنار کرد
با سرفه ای شبیه سبویی شکسته شد
خون از لبش جهید و غمش را هزار کرد
هر سرفه می شکافت دلش را چو خنجری
خون طشت را شبیه گل و لاله زار کرد
آرام می نمود ولی ضجه ای دگر
تاثیر زهر را به دلش آشکار کرد
از اختیار رفت و به چشمان اهلبیت
روز سپید را چو شب تار، تار کرد
می گفت خواهرش که فدایت شوم حسن
اخر چه کس ترا به چنین غم دچار کرد
چیزی نگفت و لیک عیان کرد با سکوت
با من هر انچه کرد غم روزگار کرد
در خانه من غریبم و در صید دشمنان
دشمن مرام خویش به دستان یار کرد
از کوزه جای آب چنین زهر خورده ام
با من ببین که خصم نهانی چکار کرد
یکدم نفس کشید چو شمعی خموش شد
تا حشر لاله را به غمش داغدار کرد
#مدهوش
#محمد_هوشمند
@navaye_asheghaan
گل ای جوادیم باشیمی بیر آل دیز اوسته
بیر آغلاشاق با هم پریشان دلشکسته
گل گوزلریمی باغلا اوغلوم
غربتده سینه داغلا اوغلوم
احوالیمه باخ آغلا اوغلوم 2
باخ گورنئجه زار و پریشان اولموشام من
زهر ائیلیوب تاثیر گول تک سولموشام من
جان اوسته یم یوخ بیر نفر گلسین هرایه قلبیم اولولاندی بولوط تک دولموشام من
دوشدی تواندان جسم و جانیم
عرشه چیخیر آه و فغانیم
گل هارداسان رعنا جوانیم
گل داده داغلی سینه ده یوخدی قراریم
طوفان ظلمیله خزان اولدی بهاریم
دین دشمنی ظلم و جفادن کامه چاتدی
گوزلور سنی غربتده چشم اشگباریم
سولدی عطش دن دیل دوداقیم
سنسن بو محنتده دایاقیم
دیداریوه وار اشتیاقیم
غربتده توش اولدوم بالا درد و بلایه
آهیم یانان دیلدن چیخیر عرش خدایه
یوخ بیر کسیم بو ئولکه ده زار و غریبم
ای با وفا دیلده فغان تئز گل هرایه
گل بیر باشیمی بیر آل دیز اوسته
دوشدوم نفس دن زار و خسته
اولدوم جفادن دلشکسته
توپراقلار اوسته ناله و افغانه گللم
عمریم یاخیندی قورتارا بو حالی بوللم
آرامیمی الدن آلیب درد فراقین
تئز گل بو تزلیقدا یقینمدور که ئوللم
گلسن غم و دردی بیلرسن
گوزدن یوزه اشکین الرسن
قانی دوداقیمدن سیلرسن
ئولسم بو یئرده باشیمین اوسته کیم آغلار
یا نعشیم اوسته باش یولار کیم سینه داغلار
آخر نفس نازلی باجیم اولسا یانیمدا
حسرت گوزیمی آهیلیه جان اوسته باغلار
معناده وار گوز باغلییانیم
بو غمده سینه داغلییانیم
زهرا آنامدور آغلییانیم
دیلدن رضایم باشدا تقدیر قضایه
صبر ائیلرم مقدور اولان درد و بلایه
قلبیم یانیر آخر نفس سوز عطش دن
گویگوم قوشی سیر ائیلیور کرب و بلایه
یاده دوشر شمرین جفاسی
عطشان اورکده اوخ یاراسی
شام غریبانین هواسی
یانام او صحراده اولان ظلم و جفایه
جان اوسته ده گللم بو محنتده نوایه
یئتمیش ایکی گول ظلم الیله پرپر اولدی
قاتل حسینون باشینین ووردی جدایه
وار داغلی دیلده شور شینیم
زهرا دئیردی نور عینیم
ایوای منیم مظلوم حسینیم
التماس دعا
#محمد_هوشمند
#مدهوش
#غریب_خراسان
#ضامن_آهو
ثواب این دلنوشته تقدیم به شهدای دفاع مقدس ۱۲روزه مخصوصا سردار باقری و سردار حاجی زاده
@navaye_asheghaan
#غزل_باران_امید
در حال احتضارم چشم انتظار باران
لب تشنه وصالم مست و خمار باران
در غربت کویری چشمم به راه مانده
روزی مگر بیفتد اینجا گذار باران
بنگر که مزرع دل دست دعا گشوده
در دل سرود امید ، برلب شعار باران
مردابه ی امیدم دارد هوای دریا
دست مرا بگیرد گر جویبار باران
هر کس غریب مانده در شهر آرزوها
دل را ز غم بشوید با چشمه سار باران
از آذرخش امشب فهمیده ام که شاید
روزی شود محقق قول و قرار باران
با خویش عهد کردم شکرانه محبت
دل را گذارم امشب در اختیار باران
ای باد همتی کن ابری دگر بیاور
باران اگر بیاید هستیم یار باران
عمریست مرغ جانم مدهوش عطر یار است
چشم انتظار یارم چشم انتظار باران
#مدهوش
#محمد_هوشمند
@navaye_asheghaan