eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب عزای سامرا آجرک الله مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله در پشت درب خانه بین آتش و میخ مادر تو را می زد صدا آجرک الله حالا تو سمت موطن خود رهسپاری داری به لب سوز و نوا آجرک الله داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو داری به تن رخت عزا آجرک الله آخر شده بابای تو با زهر کینه از بند زندان ها رها آجرک الله کاری شده زهر جفا در پیکر او می لرزد او سر تا به پا آجرک الله بر دامنت سر می گذارد با دل خون راحت شود از هر بلا آجرک الله شکر خدا در زیر سایه جان سپارد رأسش نمی گردد جدا آجرک الله دیگر نمی گردد تن او پاره پاره از مرکب ده بی حیا آجرک الله آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر لازم نباشد بوریا آجرک الله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. پایان عزا شصت و نه روز عزا رفت ونشد یک خبری چشم ها خیره به در مانده ولی در سفری صاحب ِخانه ای و خانه ی تو غصب شده از چه در بین بیابان همه دم دربه دری دق نکردیم چرا از غم تنهایی تو سالها منتظر سیصد و اندی نفری یک خبر می دهی از خود، نگران تو شدیم ناخوش احوال، از آن روضه ی شام و سحری موقع روضه کسی هست به دادت برسد؟ کاش می شد که مرا هم به خیامت ببری هشتم ماه ربیع، باز رسید ای مظلوم سامرا رفته ای و فکر عزای پدری تن لرزان پدر، آتش قلبت شده است شده تبدار و تو از ناله ی او خون جگری کاش می بود کسی بابت دلداری تو آن زمانی که تو از داغ پدر محتضری داغ سنگین پدر دیده ای اما صد شکر روبروی تو نرفته به روی نیزه سری او شده کشته ولی پیکر او دست نخورد تو ندیدی تن عریان شده و پُر شرری نشدی همسفر قاتل او شهر به شهر بر سرت سنگ نخورده ست میان گذری مجلس باده نرفتی و ندیدی که پدر خیزران خورده لبش در وسط طشت زری آخرین روز عزا، روضه مدینه برود پس تو هم لطمه زنان،از غم مسمار دری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. یابن الحسن فدای تو و دیده ی ترت خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغی نشسته بر جگر داغدار تو درخون نشسته است دل درد پرورت قربان آن امام، که درآخرین نفس سیراب گشته است به دست مطهرت ای سرو سرفراز جهان، سروسربلند ازماتم پدر چه رسیده ست برسرت بهر تسلی دل درد آشنای تو صف بسته اند خیل ملائک برابرت مارا شریک درد وغم خود حساب کن مادل شکسته ایم ز احوال مضطرت دلتنگ سامرای توهستیم وچون نسیم مارا ببر به دیدن باغ معطرت رفتی به پشت پرده ی غیبت ولی شده است صدها هزار عاشق وعارف کبوترت چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز روشن شود جهان زحضور منورت از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق دارد سلام وعرض ارادت به محضرت ✍ . @navaye_asheghaan
. در فِراق یار دل ما گشته بی سامان خدایا ز هجران رخ جانان خدایا همه افتاده از پاییم دانی ازین دوری ، ازین هجران خدایا به جان عاشقانِ روی مهدی فتاده آتش سوزان خدایا به قرآنت ببخش ای دوست ما را که آید صاحب قرآن خدایا بسوزیم و بسازیم از فِراقش درین شور و شرِ دوران خدایا همه غرقیم در دریای دنیا همه ماندیم در توفان خدایا رخ او می درخشد همچو خورشید ولی ما بی خبر از آن خدایا ز هجرانش که ماه آسمان است چو ابری دیده ها گریان خدایا به هر کس بنگرم در این زمانه همه گریان ، همه نالان خدایا جنایت می شود در حق انسان به دست دشمن انسان خدایا به خاک و خون کشد پیر و جوان را چه ظلمی می کند شیطان خدایا بشر افتاده در بُحرانِ صهیون بده پایان بر این بُحران خدایا رسان بر ما فرَج را ای همه لطف که بر چیند صف طغیان خدایا ز دشمن می رسد عِصیان فراوان کند نابود این عِصیان خدایا ز «یاسر» می رسد پیغام دائم رسان آن جلوه ی پنهان خدایا ** حاج محمود تاری «یاسر» . @navaye_asheghaan
enc_17401524131886510992235.mp3
زمان: حجم: 5.64M
ای دوای دردام یابن الحسن کجایی ای تموم دنیام یابن الحسن کجایی دستمو گرفته محبتت همیشه زندگی بدون تو زندگی نمیشه داره میره از دست غلامت ادرکنی یا صاحب زمان آبرومو برده گناهام خلصنی یا صاحب زمان ای عزیز دلم چاره مشکلم یا اباصالح دخیلک جان من کجایی یابن الحسن کجایی ای قرار دلها ای دومین حسن جان تا خود قیامت ما بنده و تو سلطان قبل خلقت آقا ما جلد این هواییم تا خدا خدا هست گدای سامراییم دستمو گرفته نگاهت تو این مسیر نوکری اربعینمو از تو دارم آقا امام عسکری ای نجات بشر یا ابا المنتظر یابن فاطمه حسن جان جان من کجایی یابن الحسن کجایی 🎤 @navaye_asheghaan
. 📋 عده‌ای عبد جان و جاه و جمال (عج) (عج) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عده ای عبد جان و جاه و جمال عده‌ای بندگان اموال‌اند دوره‌ی آخر الزَّمان یعنی اهل دین در مسیر غربال‌اند سفره‌ی آخر الزَّمان پهن است نان این سفره شبهه‌ناک شده هرکسی از ولی جدا بشود بی‌تعارف، بدان هلاک شده طمع کفر، دین ماست رفیق! ضربه‌ها خورده است از اسلام جنگ ما جنگ اعتقادات است حفظ دین مشکل است این ایّام متن نهج البلاغه‌ی مولاست «عُقِدَتْ رَایَتُ الْفِتَنِ»، آری! گرگ‌ها هم‌پیاله گردیدند چشم بد دور از وطن، آری! سر قتل حسین، همدست‌اند شمر و خولی، سنان و ابن‌ زیاد مثل امروز که همه جمع‌اند از منافق گرفته تا موساد... از فراق شهید امنیت جگرم تیر می‌کشد، آری! شهر که شلوغ شد حتی کُموله هفت‌تیر می‌کشد، آری! فتنه این روزها نه در کوچه فتنه در عرصه‌ی مجازی بود پیش آن‌ها که جنگ را دیدند این دو هفته ترقه‌بازی بود وضع امروز ما نه چون شِعب است وضع ما مثل خیبر است امروز این تَقَلّای آخر کفر است تیغ ما زیر حنجر است امروز سایه‌ی اهل‌بیت بر سر ماست سایه‌ی تو عَلَی الدوّام، حسین! آی دشمن! بترس از شررِ غیرت ملت امام حسین این نفس‌های آخر غیبت وعده‌ی سبزه روز دیدار است گرد و خاکی که در جهان برپاست آب و جاروی مقدم یار است ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇 @navaye_asheghaan
اگر خورشید علیَ الظاهر چراغِ روشنی دارد میانِ سینه اش امّا غمِ ناگفتنی دارد اگر هر موجِ دریا سر به پای صخره می کوبد اگر باد از دلِ دنیا غباری را نمی روبد اگر دست از سرِ عالم، زمستان برنمی دارد اگر باران به روی صورتِ خلقت نمی بارد اگر بوی بهار از هفت سین بیرون نمی آید اگر اخبار فتح از شاخه زیتون نمی آید اگر چرخِ فلک دیگر به نفع ما نمی چرخد اساساً چرخِ خوشبختی در این دنیا نمی چرخد اگر زور و زر و تزویر جایی دست و پا کرده اگر تبعیض، مردم را چنین از هم جدا کرده زمین خواری اگر عادت شده در بینِ نا اهلان اگر مخفی شده گرگی میانِ خرقه ایمان  دلیل این تناقض ها و صدها نابسامانی همین که منجیِ عالم تو پیدایی و پنهانی تو جانانِ رسول الله و موعودِ خداوندی که زخمِ کهنه دل را به یک لبخند می بندی عدالتخواهی از نسلِ امیرالمؤمنینی تو عدالت گسترِ هفت آسمان ها و زمینی تو امیدِ آخرِ مستضعفان و سائلان هستی تو پشتیبانِ گرمِ مردمانِ بی زبان هستی زمانی که انا المَهدی به لب آهسته می آیی شبیه نیمه ماهی که خو کرده به زیبایی بیا تَر کن لب خشکیده امواج دریا را بیا پُر کن دو دستِ خالی و محتاج دنیا را بیا و با نفس هایت دو عالم را بهاری کن بیا و جای اجداد غریبت شهریاری کن بیا آقا ببین دلشوره های عاشقانت را دخیل زائران در جای جایِ جمکرانت را بیا از بامِ کعبه خطبه کن شرح قیام ات را بیا که مادرت در بینِ کوچه برده نامت را بیا که عمه جانت از صمیمِ دل دعا کرده تو را مضطر میانِ خیلِ نامحرم صدا کرده بیا ای منتقم، خون حسینت بر زمین مانده بیا که سر به روی نیزه و پیکر زمین مانده ✍️ @navaye_asheghaan
اومدم با روسیاهی ،.m4a
زمان: حجم: 9.15M
(عج) 🎙بانوای:شهید عادل رضایی اومدم با روسیاهی ولی باز منو خریدی از منه به ظاهر عاشق تو که جز بدی ندیدی صبح جمعه ای تو ندبه دست رد نزن به سینه م دلتو خیلی شکستم تو نزاری غم ببینم خوب و بد ، نشستم آقا میون این همه عاشق روتو برنگردون از من تو رو به امام صادق وقت میلاد پیمبر دل ما پر از سروره ولی تو میدونی مولا عید ما روز ظهوره میشه عالم یه گلستون تو اگه رخ بنمایی این جهان تشنه ی عدله وارث علی کجایی؟ خوبه عیدی گداهات دیدن روی تو باشه یه مدینه قسمتم کن جون من برات فداشه به امید نیم‌نگاهت ما به دشمنا می تازیم ما یه روز ، کنارت آقا تو بقیع حرم می سازیم ✍️ @navaye_asheghaan
. از ما به تو سلام، مولای مهربان! ای برکت زمین، ای خیر آسمان! دیگر گذشته‌ایم، از خیر این و آن از طول غیبتت، بر لب رسیده جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! تا قلّه‌ی کمال، تنها تویی مسیر هر دلشکسته را، تنها تویی مُجیر ای بهترین رفیق، ای بهترین امیر افتاده‌ام ز پا، دست مرا بگیر این ذره را به لطف، تا کوی خود رسان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! می‌ترسم از گناه، از هول محشر و از آنچه کِشتم و هنگامه‌ی درو ای وای اگر به من، گویی برو برو این اشک و ناله‌‌ی من نزد تو گرو تا در سیاهی قبرم شوی ضَمان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! ما را نگاه‌دار، هم در پناه خود هم لحظه‌ای مگیر، از ما نگاه خود جایی بده به ما، در خیمه‌گاه خود از ما مکن نهان، رخسار ماه خود ای ماه پشت ابر، رخساره کن عیان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! گفتند آدمی؛ یک آه و یک دم است یک روز در خوشی، یک روز در غم است هر روز، بی تو بر ما شام ماتم است جنت بدون تو بر ما جهنم است تا کی غم فراق؟ تا کی رخت نهان؟ اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! دنیای ما تویی، عقبای ما تویی هر لحظه هر کجا، نجوای ما تویی در های و هوی شهر، مأوای ما تویی آگاه از همه غم‌های ما تویی ای رهگشای ما، ما را ز غم رهان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه دل، بی‌تاب روی توست چشمان منتظر، در آرزوی توست ذرّات عالمین، در گفتگوی توست جویندگان عشق، در جستجوی توست نزد تو می‌رسد، نجوای عاشقان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه از گودال قتلگاه هر لحظه می‌رسد، آوای اشک و آه بر خاک کربلا، در خون نشسته ماه با گریه مادری، آید ز گرد راه در مقتل پسر، گوید ز عمق جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! یا جامعَ الکَلِم! یا مَهدیَّ الاُمَم! ای وارث حسین! ای صاحب علم! ای بازوی خدا، از حد گذشته غم برخیز و کن قیام، دنیاست پر ستم ای یار! اَلعَجَل! ای یار! اَلاَمان! اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! .
. از ما به تو سلام، مولای مهربان! ای برکت زمین، ای خیر آسمان! دیگر گذشته‌ایم، از خیر این و آن از طول غیبتت، بر لب رسیده جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! تا قلّه‌ی کمال، تنها تویی مسیر هر دلشکسته را، تنها تویی مُجیر ای بهترین رفیق، ای بهترین امیر افتاده‌ام ز پا، دست مرا بگیر این ذره را به لطف، تا کوی خود رسان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! می‌ترسم از گناه، از هول محشر و از آنچه کِشتم و هنگامه‌ی درو ای وای اگر به من، گویی برو برو این اشک و ناله‌‌ی من نزد تو گرو تا در سیاهی قبرم شوی ضَمان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! ما را نگاه‌دار، هم در پناه خود هم لحظه‌ای مگیر، از ما نگاه خود جایی بده به ما، در خیمه‌گاه خود از ما مکن نهان، رخسار ماه خود ای ماه پشت ابر، رخساره کن عیان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! گفتند آدمی؛ یک آه و یک دم است یک روز در خوشی، یک روز در غم است هر روز، بی تو بر ما شام ماتم است جنت بدون تو بر ما جهنم است تا کی غم فراق؟ تا کی رخت نهان؟ اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! دنیای ما تویی، عقبای ما تویی هر لحظه هر کجا، نجوای ما تویی در های و هوی شهر، مأوای ما تویی آگاه از همه غم‌های ما تویی ای رهگشای ما، ما را ز غم رهان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه دل، بی‌تاب روی توست چشمان منتظر، در آرزوی توست ذرّات عالمین، در گفتگوی توست جویندگان عشق، در جستجوی توست نزد تو می‌رسد، نجوای عاشقان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه از گودال قتلگاه هر لحظه می‌رسد، آوای اشک و آه بر خاک کربلا، در خون نشسته ماه با گریه مادری، آید ز گرد راه در مقتل پسر، گوید ز عمق جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! یا جامعَ الکَلِم! یا مَهدیَّ الاُمَم! ای وارث حسین! ای صاحب علم! ای بازوی خدا، از حد گذشته غم برخیز و کن قیام، دنیاست پر ستم ای یار! اَلعَجَل! ای یار! اَلاَمان! اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! @navaye_asheghaan
برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریه ی چشم انتظارها از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو «حاجت روا شوند هزاران هزارها» یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطف سوارها... ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو «مهزیار» شد یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها... یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاده بارها شب ها بدون آمدنت صبح ظلمت اند برگرد ای توسل شب زنده دارها این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند ای ایّها العزیز تمام ندارها 🖌 @navaye_asheghaan
. از ما به تو سلام، مولای مهربان! ای برکت زمین، ای خیر آسمان! دیگر گذشته‌ایم، از خیر این و آن از طول غیبتت، بر لب رسیده جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! تا قلّه‌ی کمال، تنها تویی مسیر هر دلشکسته را، تنها تویی مُجیر ای بهترین رفیق، ای بهترین امیر افتاده‌ام ز پا، دست مرا بگیر این ذره را به لطف، تا کوی خود رسان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! می‌ترسم از گناه، از هول محشر و از آنچه کِشتم و هنگامه‌ی درو ای وای اگر به من، گویی برو برو این اشک و ناله‌‌ی من نزد تو گرو تا در سیاهی قبرم شوی ضَمان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! ما را نگاه‌دار، هم در پناه خود هم لحظه‌ای مگیر، از ما نگاه خود جایی بده به ما، در خیمه‌گاه خود از ما مکن نهان، رخسار ماه خود ای ماه پشت ابر، رخساره کن عیان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! گفتند آدمی؛ یک آه و یک دم است یک روز در خوشی، یک روز در غم است هر روز، بی تو بر ما شام ماتم است جنت بدون تو بر ما جهنم است تا کی غم فراق؟ تا کی رخت نهان؟ اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! دنیای ما تویی، عقبای ما تویی هر لحظه هر کجا، نجوای ما تویی در های و هوی شهر، مأوای ما تویی آگاه از همه غم‌های ما تویی ای رهگشای ما، ما را ز غم رهان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه دل، بی‌تاب روی توست چشمان منتظر، در آرزوی توست ذرّات عالمین، در گفتگوی توست جویندگان عشق، در جستجوی توست نزد تو می‌رسد، نجوای عاشقان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! شب‌های جمعه از گودال قتلگاه هر لحظه می‌رسد، آوای اشک و آه بر خاک کربلا، در خون نشسته ماه با گریه مادری، آید ز گرد راه در مقتل پسر، گوید ز عمق جان اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! یا جامعَ الکَلِم! یا مَهدیَّ الاُمَم! ای وارث حسین! ای صاحب علم! ای بازوی خدا، از حد گذشته غم برخیز و کن قیام، دنیاست پر ستم ای یار! اَلعَجَل! ای یار! اَلاَمان! اَلغَوث وَ الاَمان؛ یا صاحِبَ الزَّمان! . @navaye_asheghaan