#مناجات_امام_زمان_عج
آل یاسین و سمات و فرج و ندبه و عهد
شیخ عباس و مفاتیح جنان، چشم به راه
حکمِ احداث حریمِ حسنی دستِ شماست
سالیانیست بود فرشچیان چشم به راه
تا بگویند برایت غزل جمعه وصل
شفق و میثم و امثالِ حسان چشم به راه
سحری هم که شده سمت حسینیه بیا
که نشستیم همه دل نگران چشم به راه
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#علیرضا_خاکساری
@navaye_asheghaan
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
امّ اسحاق ای وجودت بحر، گوهر زاده ای
یک به یک هر حُسن ایزد را تو مظهر زاده ای
آسمان عرش را خورشید انور زاده ای
بر حسین بن علی گویی که مادر زاده ای
خُلقاً و خَلقاً شبیه حضرت زهراست او
هم علی هم مجتبی' هم زینب کبراست او
باز بر روی زمین عرشی فراهم آمده
در میان صدهزاران حور ،مریم آمده
گوئیا در ماه شعبان دخت خاتم آمده
حضرت زهرای ارباب ِدو عالم آمده
باز در بیت علی دردانه ای دیگر رسید
بر مجانین حسین بن علی سرور رسید
بر روی بال ملائک او قدم بگذاشته
از دل ارباب، صدها بار غم برداشته
هرملک بر پای او یک دشت بوسه کاشته
گوئیا او از ازل در قلب ها جا داشته
در زمانی که خدا آب و گِل ما را سرشت
بر دل ما نوکران نام رقیه را نوشت
شد برای خاندان فاطمه نور دو عین
جذبه ی زهرایی او برده دل از زینبین
نیست بابایی تر از او در تمام عالمین
شد شبیه اکبر وعبّاس او باب الحسین
گر حسین بن علی باب الَّه دنیا شده
او شده باب حسین و بر همه مأوا شده
آمده آن که جهان بر درگهش سائل شده
دست های کوچکش حلال هر مشکل شده
در حقیقت هر که مجنونش شود عاقل شده
با وجود او قیام کربلا کامل شده
آمد و بر آل حیدر معدن احساس شد
مأمن او شانه های حضرت عبّاس شد
مادحش از وصف خُلق احسنش درمانده است
عاجز از مدحش شده ،در سطر اول مانده است
نام خود را نوکرش کلب الرقیه خوانده است
غیر از او هر عشق دیگر را ز قلبش رانده است
از شروط اصلی شیعه شدن شد حبّ او
می دهد بر شیعیان، نام نکویش آبرو
هر کسی از او مدد بگرفت او شد ناصرش
حق دهیدش گر که شد قاصر ز وصفش شاعرش
می شود مشمول رحمت هرکه گردد زائرش
نطفه اش ناپاک بوده هر که باشد منکرش
لعن بر هر کس که باشد منکرش جایز شده
چون که کفر منکران او به حق بارز شده
می شود او کوه صبری روبه روی هر جفا
حاصل عزمش شود ویرانی شام بلا
می دهد جان تا بماند نهضت کرب وبلا
زیر دِین ِ لطف و ایثارش رود دین خدا
اشک هایش می شود در شام و کوفه لشکرش
می شود پیروز ِ هر میدان ،حیای معجرش
در میان شادی ِمیلاد او غم آمده
بر نگاه نوکرانش اشک ماتم آمده
باز گویا سوّم ماه محرم آمده
مقدم او مجلس روضه فراهم آمده
وای از روزی که مهمانش سر بابا شود
از جراحت های سر،چشمان او دریا شود
چشم هایش خیره بر رگ های حنجر می شود
دست های او انیس جای خنجر می شود
زخم لب های پدر با اشک او تر می شود
آخرش از داغ روی داغ پرپر می شود
می زند او بوسه بر زخم عمیق خیزران
می شود او هم شبیه باغبان ِخود خزان
#علی_مهدوی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
پسری را که بود نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
حسن العسکری از زهر جفا می سوزد
حجه یابن الحسن از غم شده گریان به برش
چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن
که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز
کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
خانه را که عدو دست به غارت زده است
اتش ظلم بر افروخته از بام و درش
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
بار الها که مؤید نفتد از نظرش
#سید_رضا_مؤید
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
#امام_جواد__میلاد
آن شب مدینه تشنه ی آب بقا بود
چشم انتظار ساغر قالوا بلی بود
آن شب شقایق قصد کوی یار می کرد
از خواب غفلت لاله را بیدار می کرد
آن شب سحر شعر گل مهتاب می خواند
از جلوه ی خورشید عالمتاب می خواند
آن شب فضا آکنده از شور و طرب بود
بین ملائک صحبت از ماه رجب بود
آن شب عروس فاطمه از دل دعا کرد
درمان دردش را تمنا از خدا کرد
آن شب رضا در خط تسلیم و رضا بود
در خط تسلیم خدا، لطف خدا بود
آن شب منادی دادِ عدل و داد می زد
بین زمین و آسمان فریاد می زد
کای اهل عالم مقصد و مقصود آمد
در کان هستی هر چه بود از جود آمد
آئینه ی ایزد نما آمد به دنیا
یعنی جواد بن الرضا آمد به دنیا
از بهر دیدارش ز جنت آدم آمد
نوح نبی از بهر خیر مقدم آمد
آمد خلیل بت شکن از کعبه سویش
تا شهد جان نوشد ز جام آبرویش
#ژولیده_نیشابوری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم