#شور_روضه_ای
#سه_ضرب_پایانی
#کبوده_روی_مادر
#درخواستی
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
کبوده روی مادر
ورم رو گونه ش داره
دید دو چشماش تاره
پنهونی هی می باره
جوری زده نامرد که
افتاده رد دستاش
سیاه شده بدجور جاش
میزد یواشتر ای کاش
دو دوستی محکم کوبید
یهو به روی مادر
محکم زمین خورد با سر
مادرمون شد پرپر
یه جوری محکم زد که
چشمای مادر کور شد
سیاه شد و بی نور شد
صورتشم رنجور شد
وای مادرم.....
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
بی هوا زد بی وجدان
سوره ی کوثر افتاد
هستی حیدر افتاد
دخت پیمبر افتاد
دستای اون سنگین بود
خدا خودش میدونه
که مادرم حیرونه
گم کرده راه خونه
کبوده روی مادر
سیلی اون جوندار بود
کارهمون کفتار بود
که در پی آزار بود
اصن یه جوری زد که
چشاش به رنگ خون شد
حسن براش گریون شد
حتی خدا محزون شد
وای مادرم.....
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
مادرمون مجروحه
شکسته دستو بازوش
در افتاده محکم روش
خون میچکه ازپهلوش
مادرمون مجروحه
روز غمم امروزه
میکشه آتیش زوزه
در با مادر میسوزه
مادرمون مجروحه
اینقده که درد داره
شب تا سحر بیداره
زخمی یک مسماره
مادرمون مجروحه
دستمالی بسته روسر
میگه با چشمای تر
خداحافظ ای حیدر
وای مادرم.....
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند4⃣
عَجّل وفاتی میگه
ازین زمونه سیره
دیگه داره میمیره
از پیش حیدر میره
عَجّل وفاتی میگه
گوشه ی بستر مادر
نداره حیدر باور
شده روزای آخر
نرو نرو یا زهرا(س)
آروم نداره حیدر
نرو قراره حیدر
که خون نباره حیدر
نرو نرو یا زهرا
دنیا بی تو زندونه
صفا نداره خونه
زینبه تو دلخونه
وای مادرم...
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#گروه_الزهرا
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان