4_5915798214463717461.mp3
5M
#شور_حضرت_ام_البنين_س
گفتن ندارد
نشسته کنج بقیع و غیر از محن ندارد
ای وای مردم
حسین من مانده بین صحرا کفن ندارد
حسین حسین حسین
واست بمیره مادر
ضیاء هر دوعین حسین
واست بمیره مادر
(ام البنین وای مادر )4
گفتن ندارد
آلاله ای که پژمرده دیگه چیدن ندارد
در بین کوفه
کسی شبیه حرمله دست بزن ندارد
رباب رباب رباب
عباسمو حلال کن
اگه علی نخورده آب
عباسمو حلال کن
(ام البنین وای مادر )4
گفتن ندارد
بیچاره زینب که جای سالم به تن ندارد
از کوچه ای که
با گریه میگفت ظالمان زن زدن ندارد
یه وقتایی دلگیری
یه وقتایی دلخونی
برا خودت میخونی
وای زینب وای زینب
خدا خدا خدا
زینب و کوچه بازار
که بیشتر از کرببلا
زینب و داده آزار
کرببلا واآآآآ واآآآآ
شاعر:کربلایی #محمداسداللهی
@navaye_asheghaan
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد...
رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟
یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو....
ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین....
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
@navaye_asheghaan
vafat_hazrate_ommolbanin.mp3
1.81M
◈ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید، رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
🎙 #حیدر_خمسه
🍂 #متن_کامل_روضه
🥀 #حضرت_ام_البنین
❤️🔥 #بسيار_جانسوز
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
@navaye_asheghaan
در کنج اين زندان.mp3
3.74M
#نوحه_موسی_بن_جعفر_ع
درکنج این زندان بدهم جان
به امید وصالت یا زهرا
با بال بشکسته دل خسته
ز فراق تو میسوزم تنها
زائر زهرایم پروبال خودبگشایم
که مگر رسم بر کویت
ای تمام هستم به وصال تو دل بستم
که دهم به راحتی جان زشوق رویت
ای رسیده بر دل شمیم بویم
شده حلقه های زنجیر
به غم شبانه دلگیر
چون ریسمان حیدر
چون ناله های مادر
با تازیانه هستم
دریاد دیوار و در
شد وقت دیدارم
رو سوی دلدارم
🏴واویلا واویلا واویلا واآآاا
ازکینه ی صیاد شده بیداد
به میان قفس با غم دمساز
بسته شد بال و پر زکبوتر
نکند که کند قصد پرواز
درفراق یارم به امید او بیدارم
که گره گشاید ازکارم
درمیان زندان شده ام اسیر هجران
که مگر بیاید او یوسفم کنارم
او اگر بیاید غمی ندارم
به هوایت ای رضا جان
شده ام چو پیر کنعان
نور دو چشمان من
ای جان جانان من
درلحظه آخر شد
یک لحظه مهمانم
آیی به بالینم
تا که تو را بینم
🏴واویلا واویلا واویلا واآآاا
#حاج_عباس_طهماسب_پور
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنویسید به دیوار دمشق :)
پسر فاطمه برگرد حرم در خطر است
#مناجات_امام_زمان_عج
ای امید دل بی تاب همه رعیتها
چشم ما پُر شده از اشک پر از حسرتها
باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند
بر سر سفرهی روضه، همهی هیات ها
ما سیهپوش غم مادر مظلومه شدیم
و در این روضه گرفتیم بسی عزتها
تو حواست به من نوکر نالایق هست
بارها دست گرفتی وسط غفلتها
بارها مرحمتت شامل حالم شده است
بارها دادهام آقا به تو من زحمتها
(تا نیایی گره از کار بشر وا نشود)
همگان منتظرت؛ امتها ... دولتها
تو بیا تا که به زیر قدم فاطمیات
بشکند سیطرهی کل ابرقدرتها
پسر مادری هستی که به مسجد فرمود
بارها جملهی "هیهات من الذلت" ها...
#رضا_تاجیک
@navaye_asheghaan
من بی تو بی کسم، دل من همزبان توست
آقا سهشنبهها دل من جمکران توست
محراب خالی تو پُر از آهِ حسرت است
عالم در انتظار زمان اذان توست
"ما بی تو خستهایم، تو بی ما چگونهای؟!"
این نغمهی همیشگی پیروان توست
من را مران ز خود که به تو منتسب شدم
پیراهن سیاه تن من، نشان توست
من شِکوه میکنم... تو دعا میکنی مرا
این هم ز عادت نظر مهربان توست
وابستگی من به تو، عین حقیقت است
تنها دلیل اشک من اشک روان توست
باید برای تو چو اویس قرن شویم
وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست
امشب مسیر روضهی ما دست مجتباست
امشب شهید کوچه، خودش روضهخوان توست
این کوچه تا همیشه ز خاطر نمیرود
این قتلگاهِ مادر قامت کمان توست
#رضا_تاجیک
اشعار مهدویت
@navaye_asheghaan
|⇦#روضه_حضرت_ام_البنین_س
ای به حیدر دلبر و دلدار یا ام البنین
مادر آزادی و ایثار یا ام البنین
ای پس از زهرا علی را یار یا ام البنین
*به روضه ی ام البنین خیلی حواستون باشه..شخص قمر بنی هاشم داره ویژه، نگاهت میکنه عرض می کنم آقاجان، بیش از سه ماهه دارن میگن وای مادرم این چند روزم که ویژه ی مادر شما، قربونت برم..*
گلشن زیبای تو گلهای احساس آورد
شأن تو این بس که دامان تو عباس آورد
حضرت عشق حضرت عباس
تسلیت گویمت عزیز خدا
جان به قربان قلب پر خونت
مادر از دست داده ای آقا
*سرت سلامت آقا، اما یه عرضی دارم با عذر خواهی..*
مادر از دست داده ای اما
بازویش زخمدار و خسته نشد
پشت در هیچکس نزد او را
دل و پهلوی او شکسته نشد
مادر از دست داده ای اما
ماه رخسار او نشد نیلی
یک حرامی نبست راهش را
پیش چِشمت نزد به او سیلی
جان به قربان آن غریبی که
دید لبریز درد جانش را
هر که با هر چه داشت در دستش
می زند مادر جوانش را
«وای مادرم.....»
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه گه بین خانه میزد
*خانم ام البنین سلام الله علیها گریه می کرد شعر می سرود روضه میخوند به نحوی که دشمن رو به گریه مینداخت. اما دوباره تاکید می کرد عباس جان! من برا تو گریه نمی کنم. به من اومدن گفتن عمود به فرقت زدن، گفتم مگه میشه ، اصلا مگه کسی میتونه مگه قدش می رسه کسی به عباس من؟؟!گفتن چشماتو پاره کردن ، باور نکردم مگه کسی میتونه چشم تو چشم تو عباس من! اما وقتی گفتن اول دستاتو به نامردی بریدن گفتم حالا ممکنه، عباسم دست نداشته..با اینهمه به تو گریه نمی کنم من به آقایی گریه میکنم که مادر نداره براش گریه کنه..به اون آقایی که ریختن سرش، نیزه دار با نیزه، حسین.....*
↫
#روضه_حضرت_ام_البنين
باغِ گُل یاس سلامٌ علیک
مادرِ عباس سلامٌ علیک
ای همه از خود سفرت تا حسین
*میدونی اِذن دخول حرم اُم البنین چیه؟ میدونی چی باید بگی وارد بشی؟*
ای همه از خود سفرت تا حسین
اِذن دخول حرمت یا حسین
سایهنشینِ حرمِ آفتاب
غرق شده در کرمِ آفتاب
فاطمهی دوم حیدر شدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبی، طوبی لَکَ زین احترام
دختر زهرا به تو گوید سلام
قدر تو گوی شرف از ناس بُرد
ارث ادب را ز تو عباس بُرد
جز تو که بر شیر خدا شیر زاد؟
جز تو که بر شیر علی شیر داد؟
*کی میتونه عباس به دنیا بیاره؟ کی میتونه صلابت و اُبهت و محبت و معرفت رو همه ی جهات رو توی یک وجود جمع کنه؟ کی می تونه؟فقط کار،کارِ اُم البنین ِ و بس...
وقتی بچه اش رو داد دست امیرالمؤمنین،فقط تو چشمای علی نگاه می کرد،اولین پسر اُم البنینِ،اولین بچه ی علیِ،تصور کن خونه ای که داغ دیده،ماتم دیده،خونه ای که درِ سوخته دیده، خونه ای که ماتم بی مادری کشیده،از همه بالاتر،اولین اتفاق خوشایند،اولین خبر خوب برا بچه ها اینه،خدا بهشون برادر داده،دیدن بابا بغلش کرد، اول از همه بندای قنداقه رو باز کرد، دیدن دارن دستای این بچه رو در میاره، هی به بازوهاش نگاه کرد،هی بوسه زد،هی گریه کرد،کی دلش میاد اینارو جدا کنه،شادی مبدل به عزا و روضه شد....*
جز تو که در کرب و بلای حسین
چار پسر کرده فدای حسین؟
*نه یه شهید،نه دو شهید،مادر چهار شهیدِ*
چار پسر دادی و زین افتخار
شد حرم چار امامت مزار
پاسخ آن وفا و احساس تو
فاطمه شد مادرِ عباس تو
چار پسر داشتی ای جان پاک
رفت غریبانه تنت زیر خاک
*معمولاً اگر یه مادری از دنیا برِ،اگه تشییع جنازه اش خلوت باشه،میگن:پسر نداشته،پسر ِ که ارتباط عمومیِ،دوست،فامیل میان،وقتی می بینند تشییع جنازه شلوغِ،میگن:برا پسرش اومد سر سلامتی بگن....میخوام بگم:فردا میخوان بدن این مادر رو زیر خاک کنند،ای کاش یکی از پسراش زنده بود،ای کاش لااقل یکی از بچه هاش زیر تابوت رو می گرفتند*
دیده ی اوتاد برایت گریست
حضرت سجاد برایت گریست
نیست عجب اینکه به ترفیع تو
فاطمه آید پی تشییع تو
باز هم ای ماه شهادت فروز
مراسم دفن تو میبود روز
*باز جای شکرش باقیِ،اگه پسرات نبودن،لااقل تو روز بدنت رو برداشتن،بی بی جان!جای شکرش باقیِ...*
بر دَرِ بیت تو شرارت نشد
بر گُل روی تو جسارت نشد
ضربه به بازوت نزد هیچکس
لگد به پهلوت نزد هیچکس
*اما زهرا بین در و دیوار قرار گرفت،فاطمه رو توی کوچه ها زدن،مادر مارو تنهایی،نه یک نفر،نه دو نفر..بی بی جان!کسی به شما جسارت نکرد،ولی مادر مارو جلو چشم علی زدن...سیلی زدن...تازیانه زدن...وای....
چند تا صحنه تو تاریخ بوجود اومد،باورش سخت بود،توی همه ی تاریخ اگه ورق بزنی خصوصاً تو حادثه ی کربلا،همه با تحیُّر و تعجب از این صحنه ها نقل می کنند...دیدی وقتی خبری بهت میرسه،با تعجب برخورد می کنی،میگی:دروغِ،این حرفا نیست...اما خبر حقیقتِ، من سه چهارتاش رو بگم:
یکی از اون صحنه هایی که ابی عبدالله نتونست باور کنه،نوشتن:" فنظر الیه نظراً مُتحیرا " اونجایی بود که رسید بالا سر علی اکبرش،دید یه بدن تیکه تیکه داره دست و پا میزنه،دید این بچه پاهاش رو داره رو زمین میکشه،هر کاری کرد باور کنه این جوون خودشِ،اگه علی اکبر منی،پاشو بابا!...پاشو یه بار دیگه برام اذون بگو بابا...حسین....
یه جای دیگه رو برات بگم،برا سکینه اتفاق افتاد،نتونست باور کنه،اومد تو گودال،دید عمه اش یه بدن رو بغل کردِ،عمه این بدن کیه داره می بوسی؟ تا گفت:این بدن بابات حسینِ،این بچه یه خوردرفت عقب،اگه بابامِ،چرا لباس تنش نیست؟چرا سر نداره؟کی رگاش رو پاره کرده؟بگو:حسین....
دو تا از کربلا گفتم یکی تا از شام بگم،دوتا کربلا رو میتونی تحمل کنی،اما شام رو نمیدونم،یه صحنه ای که زینب دید و نتونست باور کنه،اونجایی که دید دارن با چوب خیزران میزنن به لب و دندان برادر...، کی دلش میاد؟باور نمیکنم جلو چشم زینب،با چوب خیزران بزنن،حسین...
صحنه ی آخر مالِ امشبِ،وقتی بشیر اومد مدینه، یکی یکی روضه خوند،همه حرفاش رو که زد،همه روضه هارو خوند،برا اُم البنین روضه خوند،چی گفت؟گفت: اُم البنین شیرت حلالِ پسرت..یه حرفی زد بشیر که این مادر باورش نشد،کشیدش کنار،گفت: لابه لای حرفات یه جمله ای گفتی،دوباره بگو، چی گفتم؟ گفتی به سر بچه ام عمود زدن،آیا این حرف درستِ؟ گفت:آره درستِ..گفت:باور نمیکنم،کسی که جرأت نمی کرد به سر عباس من عمود بزنه..گفت باور کن،میخوای بگم چرا؟ قبل از اینکه عمود بزنن،اول دستاش رو جدا کردن،بعد تیر به چشمش زدن،سرش رو خم کرد، با دوتا زانوهاش تیررو در بیاره، کلاه خود از سرش افتاد.. نانجیب اومد با دو تا دستش عمود....بگو:حسین...
👈سید مهدی مبرداماد
#مناجات_امام_زمان_عج
اگرچه زود؛ میآید، اگرچه دیر؛ میآید
سوار سبزپوش ما به هر تقدیر میآید
همان خورشید موعودی که در روز طلوع او
حدیث صبح صادق میشود تفسیر، میآید
زمین آبیتر از این آسمانها میشود وقتی
که آن آیینۀ سبز «خدا تصویر» میآید
شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی
به روی سنگها هم میکند تأثیر، میآید
در اعماق نگاهش میتوان خشمی مقدس دید
دلش لبریز از مِهر است و با شمشیر میآید
چنان با ضربههای حیدری اعجاز خواهد کرد
که از دیوار هم، گلنغمۀ تکبیر میآید
دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است
نه قدری زودتر از آن، نه با تأخیر میآید
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
#سوریه
🥀 حرم آه حرم ...
اضطرابِ دل زارم ، نگران حرمم
غزلی بر سَرِ دارم ، نگران حرمم
خبر آشفته رسیده به غزلهای دلم
خسته از شعر و شعارم ، نگران حرمم
گرچه خشکیده به لبها رجز غیرتها
من که لبریز هوارم ، نگران حرمم
چشم ما بر لب مولای زمانه باشد
شیعه ی صبرِ نگارم ، نگران حرمم
درد مردم همه نان و پی آسایش خود ...
منکه فکر غم یارم ، نگران حرمم
ای زبانم بشود لال بقیعش کافیست
آه بر غصه دچارم ، نگران حرمم
نه مرا رخصت رفتن نه مرا طاقت غم
گره افتاده به کارم ، نگران حرمم
یادم از بیتِ حزن آمدو از ویرانی...
روضه ها را بِشُمارم ، نگران حرمم
✍حسین_رحمانی
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
@navaye_asheghaan
4_5884377311762979735.mp3
14.17M
🖥 ذکر زینب (س)
Dhikr of Zainab
🎙 علی فانی - Ali Fani
🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج
اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
@navaye_asheghaan
راه زهرا.mp3
1.15M
#شور_حماسی
راهی که انتخاب کردیم
غریبی و تنهاییه
مثل علی غریب بودن
تهش پر از زیباییه
سخته تنهایی ، وسط غم ها
باید علم به دوش باشی ، یکه و تنها
جرمت این باشه ، پای حق موندی
شهید بشی پشت در ، شبیه زهرا
میمونیم مثل زهرا
پای علی تو خطر ها
درسته تاوانی داره
پای امام و دین موندن
چی بهتر از این تاوانه
تو راه فاطمه مردن
پای حق موندن ، آره آسون نیست
هرکسی هم توی این راه ، مرد میدون نیست
مثل مایی که ، یار مولاییم
توی این دنیا شیعه ، که فراوون نیست
میمونیم مثل زهرا
پای علی تو خطر ها
#سید_سامین_حسینی
48865_1397122100922_3721321.mp3
3.72M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی
حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی
حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم
روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم
اُم البنین قمرامُ و کشتن
اُم البنین قمراتُ و کشتن
اُم البنین پسرامُ و کشتن
اُم البنین پسراتُ و کشتن
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، تنها شدم تنها
کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا
مادر نبودی که ، آب و صدا میزد
پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد
اُم البنین بی پر و بال رفتم
اُم البنین دیگه از حال رفتم
ام البنین هر جوری که میشد
از خیمه تا ته گودال رفتم ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو
غوغای غارت رو ، حد جسارت رو
مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم
از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم
اُم البنین اشکامون و دیدن
اُم البنین همه میخندیدن
ام البنین نبودی تویِ شام
دور سر داداشم رقصیدن ...
#اُمالبنین_آه_یا _اُم_البنین
@navaye_asheghaan
61876_13981115170114_415995.mp3
510K
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین
بعد عباس و بنینم
گشته ام تنهای تنها
گر که مرگم سویم آید
می شوم راحت ز غمها
سر شود دوران هجران
میروم سوی شهیدان
میروم سوی شهیدان
وا حسینا وا اباالفضل...
افتخارم اینکه بودم
خانه دار بیت حیدر
بر یتیمان بعد زهرا
بوده ام مانند مادر
من کنیز زینبینم
حسنین نور دوعینم
حسنین نور دوعینم
وا حسینا وا اباالفضل...
در مدینه مانده بودم
کربلا را من ندیدم
شرح آن درد وبلا را
بعداً از زینب شنیدم
دست عباسم جدا شد
بر امام خود فدا شد
بر امام خود فدا شد
وا حسینا وا اباالفضل...
ظاهرا امّ ببینم
لیک اینک بی بنینم
با دلی خون چشم گریان
بر سر راهی نشینم
دل غمین با شور و احساس
نوحه خوانم بهر عباس
نوحه خوانم بهر عباس
وا حسینا وا اباالفضل...
همدم من زینبم شد
مونس روز و شبم شد
رفتن زینب ز دنیا
باعث تاب و تبم شد
ذاکر عجّل وفاتم
خسته دل از این حیاتم
خسته دل از این حیاتم
وا حسینا وا اباالفضل...
✍اسماعیل تقوایی
20231225_084027-AudioConverter.mp3
929.6K
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
🎙سبک: همه جا کربلا
همسر بوتراب
مادر مشک و آب
ای ادیب ادب
مادر آفتاب
مدد ام البنین...
کردهای زمزمه
گفتهای با همه
که به بیت علی
من شدم خادمه
مدد امالبنین...
ای شه عالمِین
من تو را زیر دِین
پسر ارشدم
شد غلام حسین
مدد امالبنین...
✍مرتضی محمودپور
@navaye_asheghaan
.
#تصنیف
#زمینه
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
از روضه ی بشیر تا با خبر شدم
بشکسته بودم و بشکسته تر شدم
دنیا به حال من خون گریه میکند
هم بی حسین شدم هم بی پسر شدم
جسم عزیزان مرا در خون کشیدند
گلهای یاسم را همه از ساقه چیدند
دست علمدار مرا از تن بریدند
خیلی حزینم_ام البنینم ۲
از سرشب تا صبح،گریه شده کارم
این غم دل آشوب،می دهد آزارم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
.........
خیلی دلم شکست،از دیدن رباب
اشک دو دیده اش،من را کند عذاب
بغض سکینه را،دیدم به چشم خود
میسوزم از غم ِ، طفل نخورده آب
گفتند شرمنده شده ساقی طفلان
گفتند مشک آب او شد تیرُباران
طفل رباب از تشنگی گردیده بی جان
با غم عجینم،ام البنینم ۲
داروندارم را،نذر حسین کردم
روضه گرفتم با،این دل پر دردم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
......
باور نمیکنم این زینب من است
باور نمیکنم پیشانیش شکست
آتش به جان زند،قد خمیده ش
بند دلم ازین،درد و بلا گسست
گفتند رفته زینبم راه اسارت
گفتند که دارایی او رفته غارت
ای وای من ای وای من از این جسارت
زارو غمینم،ام البنینم ۲
وِیلی عَلی شِبلی،ناله ی جان سوزم
گریه به عباسم، روضه ی هر روزم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم
#وفات_حضرت_ام_البنین
#هاشم_محمدی_آرا ✍
👇👇👇
1_15491707178.mp3
5.55M
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
حاج محمود کریمی
بیا مسافر غریب صحرا
قشنگترین یوسف زهرا
گریه کن این روز و شب ها بیا
بیا ای همه کار و کس ما
یه نیم نگاه تو بسه ما
خوش اومدی به مجلس ما بیا
ما رو برای گریه کنار خود سوا کن
سینه زن حسین و از کربلا دعا کن
در به درم یه عمر برای یک نشونه ات
تو روضه ها می گردم پی نشونه خونه ات
آقای من کجایی ....
ببین صدقه ی سرت آقا جون
چه سفره ای پهن برامون
صدات میاد تو روضه هامون آقا
آقا جمعه اول محرم
قدم بذار رو چشم ما هم
بیا برای ما بده دم آقا
مگه میشه نیایی شب علی اصغر
گمون کنم جلو در نشستی پیش مادر
باید خودت بخونی روضه ی قحط آب و
شرم دل عموت و داغ دل رباب و
آقای من کجایی
@navaye_asheghaan
السلام علیک یا ایاعبدالله...
مظهرُ الرّحمٰن سیدُ العطشان
کعبه ای و زمزمی یا حسین
سَروری مکرّمی یا حسین
به جلال و عزّت تو قسم
آبروی عالَمی یا حسین
السلام علیک یا ایاعبدالله...
جان پیغمبر سَروَرِ بی سر
ما که غصه دارِ مرثیه و
داغِ جسم بی سر تو شدیم
تا ابد حزین و سینه زنِ
نوحه های مادرِ تو شدیم
السلام علیک یا ایاعبدالله...
یار و دلداری روح بیداری
جانفدای عشق پاک تو اند
زن و مرد و طفل و پیر و جوان
راهِ ما بُوَد به عشق شما
مکتبِ امام و رهبرمان
السلام علیک یا ایاعبدالله...
@navaye_asheghaan