eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
17440_1614871554423.mp3
404.6K
حاج رضا یعقوبیان کاظمین در عزا نشسته امشب قلب شیعه ز غم شکسته امشب کرده ظلم و کینه هارون ستمگر شدشهید زهر کین موسی بن جعفر وامصیبت وامصیبت وامصیبت(۲) کنج زندان غم در تاب و در تب ذکر لبهای او خلصنی یا رب زدشرر بر جسم و جانش زهر کینه کشته گشته آن امام بی قرینه وامصیبت وامصیبت وامصیبت سندی شاهک از راه شرارت برگل فاطمه کرده‌ اهانت خون دل گردیده قوت و هم غذایش مرگ خودهر لحظه می خواست از خدایش وامصیبت وامصیبت وامصیبت زدشرر زهر کین بر جسم و جانش کرد اثر از ستم تا استخوانش آنکه می‌بود کل عالم در پناهش شیعیان شد کنج زندان قتلگاهش وامصیبت وامصیبت وامصیبت زین غم وزین مصیبت شیعه فریاد جسم پاکش سه روز بر جسر بغداد شیعیان تشییع او در کاظمین شد پاره پاره جسم جد او حسین شد وامصیبت وامصیبت وامصیبت بوده تابوت او بر دوش یاران پیکر پاک او شد لاله باران در کنار جسم پاک و اطهراو تازیانه کس نزد بر دختر او وامصیبت وامصیبت وامصیبت امام کاظم (ع) نوحه
در کنج زندان بلا مأوا گرفتی بر روی لب ها ذکر یا زهرا گرفتی آقا تو بااین پیکری که خُرد گشته پر تا کنار آسمانی ها گرفتی بال و پرت بستند، با زنجیر کینه تو با غُل و زنجیر ها معنا گرفتی زهر یهودی با تو آقاجان چه کرده اینگونه بر لب ذکر واویلا گرفتی؟ وقتی که آن نامرد بر تو ناسزا گفت انگار مثل شعله ی غم پا گرفتی آقا بمیرد شیعه تا این که نبیند بر روی تخته پاره ای تو جا گرفتی گر چه دل پاک تو را آتش کشیدند امّا تو جا بر روی نِی آیا گرفتی؟ مولا ندیدی خواهرت را در اسارت کِی از خجالت چشم هایت را گرفتی؟ تا اینکه دیدی زخم زنجیر تنت را تو روضه بهر زینب کبری گرفتی آقا شنیدی ناله ی زنجیر ها را وقتی صدا کردی زِ جان و دل رضا را شاعر:اسماعیل شبرنگ امام کاظم (ع) روضه
سوز مناجات تو پر کرده زمان را آتش زده داغت دل هفت آسمان را هرشب دعاگوی تمام خلق هستی نفرین نکردی دشمن نامهربان را بغضی نشسته در گلویت مثل حیدر داری بخاطر درد خار و استخوان را دربند هستی شیعیان آزاد باشند زیرشکنجه میکشی بار گران را شمع وجودت ذره ذره مي شود آب داری تحمل میکنی زخم زبان را روح تو را دشنام ها آزرده کرده فکری بکن مأمور های بددهان را وا کرده پای ابن شاهک را به زندان نفسی که تا گودال برده ساربان را شکر خدا فردا نمی بیند عزیزت روی لبان خشک تو خون روان را دختر ندارد طاقت اینکه ببیند هر صبح و شب بی حرمتی این و آن را چشم حرامی سوی ناموست نیفتد هرگز نبیند خنده ی شمر و سنان را یا که زبانم لال در بین اجانب... حتی نبیند سایه ی نامحرمان را!! بر سینه ی تو رد پای چکمه ای نیست از تو نمیگیرد سنان تاب و توان را دیروز اما مرکب دشمن در آورد زیر و بم تلخ صدای استخوان را زخم لبان چاک چاکت یادت آورد بزم شراب و ضربه های خیزران را اصلا حسین کنج زندانی و با خود کنج خرابه میبری مرثیه خوان را بر روی نیزه هم شده برگرد امشب آرام کن با خنده ای معصومه جان را شاعر: وحید کردلو امام کاظم (ع) روضه
سوز مناجات تو پر کرده زمان را آتش زده داغت دل هفت آسمان را هرشب دعاگوی تمام خلق هستی نفرین نکردی دشمن نامهربان را بغضی نشسته در گلویت مثل حیدر داری بخاطر درد خار و استخوان را دربند هستی شیعیان آزاد باشند زیرشکنجه میکشی بار گران را شمع وجودت ذره ذره مي شود آب داری تحمل میکنی زخم زبان را روح تو را دشنام ها آزرده کرده فکری بکن مأمور های بددهان را وا کرده پای ابن شاهک را به زندان نفسی که تا گودال برده ساربان را شکر خدا فردا نمی بیند عزیزت روی لبان خشک تو خون روان را دختر ندارد طاقت اینکه ببیند هر صبح و شب بی حرمتی این و آن را چشم حرامی سوی ناموست نیفتد هرگز نبیند خنده ی شمر و سنان را یا که زبانم لال در بین اجانب... حتی نبیند سایه ی نامحرمان را!! بر سینه ی تو رد پای چکمه ای نیست از تو نمیگیرد سنان تاب و توان را دیروز اما مرکب دشمن در آورد زیر و بم تلخ صدای استخوان را زخم لبان چاک چاکت یادت آورد بزم شراب و ضربه های خیزران را اصلا حسین کنج زندانی و با خود کنج خرابه میبری مرثیه خوان را بر روی نیزه هم شده برگرد امشب آرام کن با خنده ای معصومه جان را شاعر: وحید کردلو امام کاظم (ع) روضه
2814_1614759507492.mp3
2.8M
چه تك و تنها،چه غریبونه یه نفر كُنج،این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاك تیره سر میذاره كسی بجز خدا از حالش،خبر نداره ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر توی این زندون،دیگه آزاده بدنش روی،خاك افتاده هنوز توی غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه،آروم بگیره درای زندون، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم ها حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر با عزای این غم شیدایی دل عالم شد عاشورایی شهیدی كه لبش خشكیده با نیزه ها كفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با،سر بریده جان اباعبدالله منتقم آل الله ادركنی یا مولا بقیة الله حسین اباعبدالله مداح : حاج محمود كريمي منبع: باب الحرم امام کاظم (ع) زمینه
. هفتم امام شیعه ست، عمری اسیر هارون حالا با زهر کینه ، شده رها از زندون داره یه ساق مرضوض، میون کُند و زنجیر شده جسارت بر او، بدون جرم و تقصیر غریب امام کاظم... یا غریب ِ حیدر کاظم... 🌸🌸🌸🌸🌸 با ظلم ابن شاهک ،کبوده هرجای او شده همیشه آزار ، جای تسلّای او او هم شبیه زهرا، یه روی نیلی داره به روی گونه او هم ،نشون سیلی داره 🌸🌸🌸🌸🌸 از کینه ها شد پرپر ، گل غریب جعفر چرا دیگه تشییع شد ،به روی یک لنگه در از جای زنجیر مونده ،زخمی به روی ساقش شکسته قلب شیعه از داغ روی داغش 🌸🌸🌸🌸🌸 درسته که جسمش با شکنجه ها گلگون شد ولی تو شهر بغداد به زیر گُل پنهون شد خدا روشکر جسم او،رها نشد تو صحرا چندین کفن آماده ست برا غریب زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 دیگه به رأس پاکش نشد جسارت با سنگ نشد تموم صحرا با خون پاک او رنگ از بوسه روی رگهاش حرفی نبوده دیگر سرش نرفت چل منزل رونیزه پیش دختر حسین غریب مادر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) سبک قافله سالار من تویی دوای دردم .👇
2814_1614759507492.mp3
2.8M
چه تك و تنها،چه غریبونه یه نفر كُنج،این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاك تیره سر میذاره كسی بجز خدا از حالش،خبر نداره ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر توی این زندون،دیگه آزاده بدنش روی،خاك افتاده هنوز توی غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه،آروم بگیره درای زندون، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم ها حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلك آقا یا،موسی بن جعفر با عزای این غم شیدایی دل عالم شد عاشورایی شهیدی كه لبش خشكیده با نیزه ها كفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با،سر بریده جان اباعبدالله منتقم آل الله ادركنی یا مولا بقیة الله حسین اباعبدالله مداح : حاج محمود كريمي منبع: باب الحرم امام کاظم (ع) زمینه
. موسی بن جعفر‌علیه السلام ▪️بنداول▪️ من اسمه دوا و ذکره شفا تفضلی نما به خاطر رضا هر کس در این روضه نشسته کرب و بلا می خواهد آقا اینجا کسی هم با مریضش از تو شفا می خواهد آقا ما و احسان تو دلدار عالمین ما را با پای دل راهی کن کاظمین یا باب الحوائج ▪️بند دوم▪️ ستاره ناله کرد برای ناله هات فرشته ضجه زد میان ربنات دیوار و در هم گریه می کرد همپای تو در آن سیه چال مادر برایت گریه می کرد وقتی که تو می رفتی از حال زیر آن چکمه و بین آن هجمه ها می گفتی با خودت ای وای از کربلا یا باب الحوائج ▪️بندسوم▪️ سرت جدا نشد به نیزه ها نشد به پیش خواهرت تنت رها نشد خوردی لگد از آن سیه دل اما نبودی اربااربا شکر‌ خدا با پا نرفتند روی تن پاک تو آقا نیزه نیزه زدند بر جد اطهرت در پیش عمه و در پیش مادرت یا باب الحوائج علیه‌السلام ✍ 👇
. و میلاد پر نور حضرت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام 🏳بند اول اومده کشتی نجات توی دریای پر تلاطم شب میلادش از ته دل بیارید روی لب تبسم مژده مژده دلای بیتاب دنیا اومد حضرت ارباب ایمانم اباعبدالله جانانم اباعبدالله ای جانم اباعبدالله 🌸ای جانم اباعبدالله🌸 🏳بند دوم میریزن پای قدماش ملائک از تو آسمون گل فطرسم واسه بال سوختش به این آقا کرده توسل شفاشو مدیونه آقامه آقایی که خیر مدامه درِ این خونه تا قیامت وظیفش بردنه سلامه ایمانم اباعبدالله جانانم اباعبدالله ای جانم اباعبدالله 🌸ای جانم اباعبدالله🌸 ✍♩کربلای امیرحسین سلطانی 👇👇