eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. شهادت موسی بن جعفر علیه السلام مثل یک خنجر گران به گلو داغش آورده است جان به گلو کنج زندان چه می کند خورشید بند بر پا و ریسمان به گلو اشک مظلومی اش عیان بر رخ بغض تنهایی اش نهان به گلو گوئیا ارث هر ابالحسن است خار در چشم و استخوان به گلو غل و زنجیر جامعه یعنی دستها بسته همزمان به گلو با که گویم که تازیانه زدند به جبین به لب و دهان به گلو بوسه می زد زمین به زخم پا گریه می کرد آسمان به گلو دم آخر به نینوا رو کرد داشت مانند نی فغان به گلو میرود اسب ، خونفشان به حرم میرسد شعر ، نوحه خوان به گلو باز میدید با سنان زده اند شمر بر پهلو و سنان به گلو زیر باران کعب نی زیباست بوسه ی قامتی کمان به گلو شرح این روضه را تمامی نیست بغض ها مانده همچنان به گلو علیه السلام ✍ . @navaye_asheghaan
. طور وفا از بس تنت کاهیده از جور وجفا بود گویی که بر سجاده، جای تو عبا بود یک لحظه غافل از خدای خود نگشتی لب های تو مشغول ذکر ربنا بود موسی شدی و طور تو شد کنج زندان موسی، همه شب، مات این طور وفا شد برغُربتت زنجیرها خون گریه کردند خوناب غم هایت روان، از ساق پا بود هر روز روزه بودی و هنگام مغرب با تازیانه وقت افطار شما بود در زیر زنجیر گران، خون گلویت یادآور خون شهید کربلا بود از معنی «قعرالسجون» گودال پیداست گودال سرخی که برایت آشنا بود چون فاطمه تو مستجاب الدعوه بودی عجل وفاتی آرزویت از خدا بود بی حُرمتی کردند بر جسم شریفت جسمت به روی تخته ای از در چرا بود هرجا «وفایی» با دل خونین نظر کرد شیعه به پاس این مصیبت، در عزا بود ✍ . @navaye_asheghaan
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_SHAHADAT_EMAM_KHZEM_1401_HEIAT_RAYATALABBAS (10).mp3
10.63M
این تخته‌ی دَر تیزیِ مِسمار ندارد این لنگه‌ی دَر آتش و دیوار ندارد از چهار غلامی که می‌آیند یکی هم با حلقه‌ی انگشتر تو کار ندارد (یابن الحیدر، موسی ابن جعفر)۲ بارانِ گل آمد به سرت موقع تشییع بازاریِ بغداد که آزاری ندارد آنقدر سبک گشته تنت آخرِ عمری جز سلسله و پیراهنت بار ندارد انکار اگر شد غم و دردی که کشیدی این ساقِ شکسته دگر انکار ندارد مامور رسیده است و برای تو غذایی جز مشت و لگد موقع افطار ندارد ملعون دهنش باز نشد جز به جسارت یک ذره حیا پیشِ تو انگار ندارد یک لحظه ملاقات نکردی پسرت را زندانیِ بغداد که دیدار ندارد تو می‌روی و سایه‌ی سلطان پسرش هست معصومه‌ی تو غصه‌ی بازار ندارد @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می خوام یه کم روضه بخونم برات می خوام بگم چیکار کردن باهات رد زنجیر موند آقا روی پاهات کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن خیلی تورو آزردن کفن برات آوردن و غصه برات خوردن با احترام بردن روی تنت نعلای تازه که نرفت آقا ای آه و واویلا ناموس تو نرفت میون گله ی گرگا ای آه و واویلا آقا غریبی اما به یاد شه بی حبیبی آقا غریبی اما همش یاد شیب الخضیبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه خواهری روضه میخونه برات میخواد بگه از خشکی لبات بگه چیکار کردن با بچه هات خوش غیرتم بردن ماها رو میون اغیار آره بی علمدار هم صحبتم با خولی و شمر و سنان ناچار ای وای از اون بازار این دخترا با کتکِ زجر میشدن بیدار دادن مارو آزار چقد میبارید سنگ داداش از رو در و دیوار از مردم و انظار کوتاه نیومد،گفتم با ما راه بیا راه نیومد کوتاه نیومد،می گفت رقیه که بابا نیومد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روی لبات جای چیه خیرزان؟ انگشترت هست تو دست ساربان؟ سرت برای نیزه دار سایه بان من اومدم بالا سرت ای وای دیگه دیره شمر موتو میگیره یکی جلوی خولی نامرد و بگیره ای وای دیگه دیره پایین قتلگاه اخه شمر چقد آب میخورد خولی شراب میخورد از پیرمردا سنگ واسه کسب ثواب می خورد خولی شراب می خورد کار دعا نیست،این شمر از اینجا که بیرون بیا نیست کار دعا نیست،خولی هنوز ول کن ماجرا نیست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
4_5823452917201374420.mp3
23.08M
🎶 🎧 میخوام یکم روضه بخونم برات 🎤 📆 جمعه ۶ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ایام شهادت امام موسی کاظم(س) @navaye_asheghaan
. در کنج زندان بلا سندی کافر خون کرده از کینه دل موسی بن جعفر هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ سندی شاهک از چه بی جرم و بهانه بر پیکر موسی زند با تازیانه هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ در کنج زندان قسمتش خون جگر شد زهر ستم بر جسم و جان او شرر شد هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ از جور صیاد او به کنج قفس افتاد از زهر کینه ی عدو از نفس افتاد هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ موسی بن جعفر هفتمین امام امت از جور و کین جان داده در گوشه ی غربت هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ هفتم امام ما شده راحت ز غم ها از گوشه ی زندان رود به سوی زهرا هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ موسی بن جعفر از ستم گردیده خاموش با دست نور دیده اش گشته کفن پوش هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ بیت امام هفتمین بزم عزا شد ذکر لب سوم علی وا غربتا شد هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ خون شد دل آل عبا زین ظلم و بیداد پیکر او مانده به روی جسر بغداد هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ تشییع پیکرش شده بر دوش یاران جسم حسین شد پایمال سم اسبان هفتم گل دین،گردیده پرپر شهید کین شد،موسی بن جعفر موسی بن جعفر۲ .👇 @navaye_asheghaan
. با موضوع شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام ای دلشکسته در دل صحرا ،امامنا عمری اسیر ِ غربت عظمی' ،امامنا می دانم از گناه من ِ شیعه خسته ای روز وشب از سیاهی قلبم شکسته ای بنگر گرفته حال و هوای تمام شهر تنها ظهور توست امان از بلای دهر این روزها که از غم شیعه مکدّری صاحب عزای حضرت موسی بن جعفری پیش ضریح حضرت معصومه و رضا برپا نموده ای تو کجا مجلس عزا یا کاظمین رفته ای و پیش غربتش جاری شده ست اشک تو بر روی تربتش می نالی از مصیبت دستان بسته اش در بین کُند و سلسله،ساق شکسته اش هر روز و شب شده تن مجروحش آشنا با ضرب تازیانه ی سندی بی حیا آخر دوای جدّ تو زهر جفا شده از شرّ ظلم و کینه ی هارون رها شده از چه امام ِ رافضی اش خوانده دشمنش آثار کند و سلسه ها مانده بر تنش آقا به حقّ کشته ی قَعر ِ سُجون بیا از بند ظلم،شیعه ی خود را رها نما ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. ایام از غم آزاد است هرکس شد اسیر سامرا خوش‌به‌حال زائران گوشه‌گیر سامرا شک ندارم تا قیامت پادشاهی می‌کند هرکسی کرده گدایی از امیر سامرا درحقیقت سرزمین عشق «سُرَّمَن‌رای»ست کن نظر بر جلوه‌های بی‌نظیر سامرا حضرت خورشید در اوج بزرگی می‌شود مثل شمع خانه‌ی ماه منیر سامرا مستجارِ کعبه در حسرت، که باشد زائرش کعبه از آغاز بوده مستجیر سامرا هر زمان در گوشه‌ی سرداب خلوت می‌کنم فرش جنت می‌شود کهنه‌حصیر سامرا گرچه دراین‌شهر هرروز خدا روزی خوش است فرق‌ها دارد ولی روز غدیر سامرا در حرم ذکر علی موسی رضا را هم بخوان یاد او کن پیش سلطان سریر سامرا ثروتی بالاتر از عشق امام عصر نیست بی‌نیاز از هردوعالم شد فقیر سامرا از نفس‌های امام عصر لذت بردن است علت آب‌وهوای دل‌پذیر سامرا چشم‌ها گریان و «اللهم عجِّل‌..» روی لب عصر شنبه، زیر باران، در مسیر سامرا... انجمن ادبی-مهدوی ✍ . @navaye_asheghaan
. «باب الحوائج» کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود چنان آئینه‌ی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود یهودی زاده‌ای که دم به دم آزار داد او را میان سینه‌اش بغض علی از فتح خیبر بود شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود .@navaye_asheghaan
. مدح و مرثیه حضرت امام موسی ابن جعفر(ع) چهارپاره عقل ما نیست قابل درکت قعر زندان اگرچه جایت بود گردش روزگار در دستت آسمان ها به زیر پایت بود عاشق طور تو شده موسی غرق دریای صبر تو ایوب ای تو تفسیر كَاظِمِينَ الْغَيْظَ نزد پروردگار خود محبوب انقلابی به پا شد از حرفت شد دگرباره از خودش بیخود از نگاه کریم تو بوده بُشر حافی اگر هدایت شد متوسل شده به رقاصه دشمنی که همیشه مغلوب است توبه ی آن کنیز بدکاره رأفت این امام محجوب است دشمنان نیز جذب الطافت ای که بر هر کویر بارانی معترف بر کرامتت هستند مثل جلّال و مثل سَمْعانی اولیا شوقشان فقط این است پا برهنه به محضرت آیند حضرت نور اگر اجازه دهی محضر ذره پرورت آیند تو به جدّت شباهتی داری روضه هایش عجب جگر سوز است ساق پای تو، سینه ی جدّت هردو با ظلم و کینه مرضوض است ساق پایت شکسته شد اما نامرتب نشد دگر بدنت غل و زنجیر اگر عذابت داد دیگر اسبی نتاخت روی تنت من بمیرم برای زخم تنت ای به دست یهودیان مضروب این یهودی همان یزیدی بود که به لب های جد تو زد چوب ✍ . @navaye_asheghaan
. علیه السلام بند1⃣ مأمور غم شدن درد و تبت باهم همرنگ شدن دیگه اشک و لبت باهم یک روزنه به روز تو این سیاهی نیست فرقی نمیکنه روز و شبت باهم زخم پلکت چشم نیمه واتو بسته دست زنجیر راه نفسهاتو بسته یک سلسله چند ساله که پاتو بسته تا مغز استخون تو روضه میسوزه نقل مقتل اگه ذی الساق المرضوضه بند2⃣ زندون دلش گرفت با یاد یک عبا مظلومی تو رو سرداده یک عبا هرکی ندونه که مشغول سجده ای میگه روی زمین افتاده یک عبا حالت یک عمر، پهلو زد به حال مادر بودی یاد صارت کَالخیال مادر روضه ی تو شد زبون حال مادر تو اوج مرثیه شاعر نیمه جونه نقل مقتل اگه فی قعر السجونه بند3⃣ هرگز به این عزا عادت نمیشه کرد با عالم این غمو قسمت نمیشه کرد روی یه تخته در چارتا غلام سیاه از این وداع سرد صحبت نمیشه کرد وقت تشییع یک عده ناسزا گفتن جای تکبیر حرفای ناروا گفتن به حبل الله امام گمراها گفتن پایان روضه هات معمولا اینطوره نقل مقتل اگه مقبور بالجوره شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇 @navaye_asheghaan
ما سائلان محضر موسی بن جعفریم در سایه سار دختر موسی بن جعفریم ایران بدون مشهد و قم ارزشی نداشت ما ساکنان کشور موسی بن جعفریم شاگردهای مکتب قرآن و عترتیم حلقه به گوش محضر موسی بن جعفریم عمری مدافعان حریم ولایتیم سربازهای سنگر موسی بن جعفریم ما اهل قم رها نکنیم انقلاب را تا در پناه دختر موسی بن جعفریم پر می کشیم رو به سوی شهر کاظمین محو ضریح انور موسی بن جعفریم روز عزای حضرت موسی بن جعفر است بی تابِ شورِ محشر موسی بن جعفریم گفتند آب شد بدنش در سیاهچال گریانِ زخم پیکر موسی بن جعفریم در اوجِ گریه های جگرسوز، همصدا با ناله های دختر موسی بن جعفریم مهدی شریفی @navaye_asheghaan
در روز شهادت امام کاظم مائیم و عنایت امام کاظم جاری شده اشک حضرت معصومه با ذکر مصیبت امام کاظم حاضر شده ایم ما در این بزم عزا امروز به دعوت امام کاظم گفتند بزرگان که ندارد ساحل دریای محبت امام کاظم در روز جزا کاش شود قسمت ما لبخند رضایت امام کاظم مثل شهدا کاش که ما هم باشیم مشمول عنایت امام کاظم سوی حرم کریمه راهی شده ایم با شوق زیارت امام کاظم مهدی شریفی @navaye_asheghaan
دل مبتلای حضرت موسی بن جعفر عالم فدای حضرت موسی بن جعفر قلب تمام شیعیان گردیده امروز ماتمسرای حضرت موسی بن جعفر اشک از دو چشمم گشته جاری چون رسیده روز عزای حضرت موسی بن جعفر این روز و شب کاری ندارم من به غیر از گریه برای حضرت موسی بن جعفر مرغ دلم پر می زند امشب به سوی صحن و سرای حضرت موسی بن جعفر دوزخ نخواهد رفت آن چشمی که باشد گریان برای حضرت موسی بن جعفر مادربزرگم بارها حاجت روا شد با سفره های حضرت موسی بن جعفر نالایقم اما درون سینه دارم شوق لقای حضرت موسی بن جعفر مثل شهیدان کاش من هم هستی ام را ریزم به پای حضرت موسی بن جعفر با یاد صحن کاظمینش پر گرفتم در روضه های حضرت موسی بن جعفر می بُرد دشمن کاش در کنج سیه چال من را به جای حضرت موسی بن جعفر در گوشه زندان دل سنگ آب می شد با ناله های حضرت موسی بن جعفر حتی غل و زنجیر هم خون گریه می کرد وقت دعای حضرت موسی بن جعفر مهدی شریفی @navaye_asheghaan
4_6010124303398342975.mp3
1.44M
. اگه به تنگ اومده روزگارت ، صدا بزن یا باب الحوائج هر جا میفته گرهی به کارت ، صدا بزن یا باب الحوائج آقا رو قسم بده به حق ، دردونه ش به رضا و اشک دونه دونه ش دست خالی نمیری از خونه ش بیاید امشب کنار بزاریم همه حاجتارو باهم دیگه یکی کنیم دلارو بخواهیم از حق فرج آقارو بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین یکی نبود بگه به این یهودی ، آقای ما رمق به تن نداره اونکه گرفتار تو کند و زنجیر ، ای بی حیا دیگه زدن نداره گفته تاریخ ولی من میخونم ، سربسته انقدر میزد تا میشد خسته روی صورتش یه جای دسته بسوز ای دل اشک فلک شده روونه ای وای شد بدنش پر از نشونه ای وای رو تازیانه رد خونه ای وای بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین چند ساله که دخترش و ندیده ، خیلی دلش گرفته کنج زندان بین مناجات و دعا و گریه ش ،گاهی میگه کجایی ای رضا جان اومد از مدینه آقازاده ش ، تا بغداد یه موقع رسید که دیگه جون داد از سیاچال بلا شد آزاد بمیرم من امام رضا از غم داره میمیره معصومه نیست براش عزا بگیره هنوز تنش میون کند اسیره بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین @navaye_asheghaan
. صل الله علیک یا باب الحوائج __________________________ تو روضه‌های ، باب الحوائج، می‌بارم و ابر بهارم از سفره‌های، موسی‌ابن جعفر، حاجت گرفت ایل و تبارم شکر خدا یه گوشه دلم تو کاظمینه شکر خدا چاره مشکلم تو کاظمینه باب الحوائج... موسی‌ابن جعفر عزیز زهرا ... عزیز حیدر غریب آقام (۴) ............................................. گره‌گشای، هر درد و غصه، آقایی که تو محبسه با درد و غصه توی سیاه‌چال، هی شده پامال، از جور این زمونه شد دلش شکسته سندی بد دهن که هر دفعه میاد ملاقات تحملش برا آقای من می‌شه مکافات میون دستش ... یه تازیونه به روی لب‌هاش ... زخم زبونه غریب آقام (۴) ............................................ رو تخته در، جسم شریفش، اما هنوز زنجیر روی دست و پاهاشه جای کبودی، رو همه اعضا، این استخوانی که شکسته ساق پاشه شکر خدا این لحظه‌ها رو دخترش ندیده این پیکر مرضوض اینجا خواهرش ندیده اینجای روضه ... دل می‌ره از حال گریز مداح ... می‌ره به گودال غریب آقام (۴) ............................................ ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇👇👇 @navaye_asheghaan
واحد؛ مناجات شبانه.mp3
2.4M
علیه‌السلام 🔹مناجات شبانه🔹 دو چشم خیس باران کنج زندان گُلی سر در گریبان کنج زندان دخیلِ استخوانش گشته زنجیر رسیده بر لبش جان کنج زندان به غربت گرچه خو کرده‌ست نفس‌هایش پر از درد است به اَبرو خم نیاورده‌ست شده زندان پر از عطر مناجاتش نگهبان شد مسلمان کراماتش «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلش رنجیده از جور زمانه لبش گرم مناجات شبانه خیالی مانده از جسم نحیفش امان از طعنه‌های تازیانه خدا از نورش پیدا بود غمش زندان دنیا بود دعایش مثل زهرا بود غریبانه نگهبان را دعا می‌کرد کتک می‌خورد و مادر را صدا می‌کرد «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» شاعر: . @navaye_asheghaan
زمینه‌امام‌کاظم‌ع (1).mp3
3.76M
(ع) خونه ی مادر بزرگم ، یه دونه منبر داشت همیشه هم نذر سفره‌ی ، موسی بن جعفر داشت روضه خون عبا رو شونه‌ش/ از خم کوچه میرسید نوحه هاش خون به دل میکرد/ تا میگفت آقا چی کشید ای وای بر غریبی _ کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد _ صیاد رفته باشد (یا باب الحوائج _ یا موسی بن جعفر) # بوسه از منبر روضه ، حاجت روا میکرد ذکر یا باب الحوائج ، گره‌ رو وا میکرد روضه ی خونگی بوده  / که دلا رو می‌کِشونده مجلس شِفا بوده تا / نوحه خون نوحه‌میخونده ای وای بر غریبی _ کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد _ صیاد رفته باشد (یا باب الحوائج _ یا موسی بن جعفر) # سیلی ها که میخورد آقا ، ارث مدینه‌ش بود غصه‌ های کوچه همیشه  ، میون سینه‌ش بود دستای مادر من تُو / دستای مجتبی بوده هِی میگفت تا دم آخر  / ضربه‌هاش بی‌هوا بوده من ایستاده بودم _ دیدم که مادرم را دشمن گَهی به کوچه _ گَه بِین خانه میزد (ای وای مادر من _ ای وای مادر من) شاعر و نغمه پرداز : @navaye_asheghaan
4_5943054437701389108.mp3
5.63M
علیه السلام شعر و ملودی: حسین بیدگلی✍🎼 با نوای: مجتبی عبدالهی🎤 دل من تنگه برای حرمی که دو تا گنبد طلایی داره غم و غُصه میره از قلب کسی که توی حرم، قدم میزاره این حرم ِ با صفا، قلبِ منو حیرون میکنه حال و هوای حرم، عاشقا رو مجنون میکنه روضه ی امام رضا، پیش ِ تو دلو خون میکنه دل شد هوایی، کرب و بلایی آقا داری عجب حرم ِ با صفایی دنیا رو میدم، آقا خدایی آقا داری عجب حرم ِ با صفایی ای جانم، موسی بن جعفر۲ __ دستمو میگیری هر جا که باشم آقا من عُمری گرفتار ِ توام عمری سایه ی سرم معصومته همه هستیمو بدهکار ِ توام من به شما روو زدم، اشک منو باز جاری کنی مثل همه نوکرا، باز برای من کاری کنی دست ِ منو دامنت، آقا میشه منو یاری کنی ای دُرّ و گوهر، موسی بن جعفر شان و مقام تو ز دو عالم فراتر ای پور ِ زهرا، ای عشق حیدر شان و مقام تو ز دو عالم فراتر ای جانم، موسی بن جعفر۲ @navaye_asheghaan
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سفره ها پهن میشه - گره‌ها وا میشه وقتی موسی بن جعفر - ضامن ما میشه از اون قدیما گره ای تا به کار بابام‌ میافتاد واسه اینکه بشه از سختی ها آزاد میزد از عمق وجودش حضرت کاظم و فریاد شفا میخوای / بسم الله دوا میخوای / بسم الله اگه تو حاجت داری عطا میخوای / بسم الله یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دونه دونه اشکام - میباره روو گونم آرزویی دارم تا - که فدات شه جونم باب الحوائج حرم تو حرم امام رضامه اگه واسم بنویسی از خدامه خونوادگی برم کرب و بلا از حاجتامه منم مثه / اجدادم به عشق تو / دل دادم من اون خراباتم که به لطف تو / آبادم یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اینهمه زخم و اشک - غل و زنجیر و خون روی تخته پاره - اینه رسم زندون؟ عطر گل یاس داره میرسه از این پیکر خسته مثه شام و کوفه اس این دستای بسته روضه دوباره ی خرابه اس این ساق شکسته با پیرهن / پوسیده میون گل / خوابیده سه روز مثه جدش نور به صورتش / تابیده یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲ .👇 @navaye_asheghaan
4_6012342263164703041.mp3
14.2M
تقدیم به هر سه باب‌الحوائج عالم 🎤 حسین طاهری 🖋 حمید رمی باب الحوائج یا موسی بن جعفر اسم تو تنها دستاویز محشر به سخاوتت به کرامتت هزار الله اکبر غم و غصه نمی‌مونه تو دل کسی که دست به دامن تو داره کرم بی‌کرون تو هیچ احدی رو که دست خالی نمی‌ذاره به فیض مستدام تو گره خورده دلم یه نیم نگاه پر محبتت برده دلم به هیچکی والله جز تو رو نیاورده دلم آقا یا باب الحوائج یا باب الحوائج یا باب الحوائج آقاجان ....... باب الحوائج، یا علی اصغر واسه‌ی حاجت، آخه کی از تو بهتر به بزرگی و جبروت تو هزار الله اکبر آقا دستای کوچیک تو گره‌های بزرگ ما رو وا کرده همه دنیا داره دور بند دور قنداقه‌ی تو می‌گرده تو شیر خواره‌ای و پیر طریقت حسین تویی راه رسیدن به زیارت حسین تویی راه میونبر شفاعت حسین (یا باب الحوائج)۳ آقا جان ......... باب الحوائج، عباس ابن حیدر ای لشکر عشق، ای فرمانده لشکر به شجاعتت، به اُبُهتت، هزار الله اکبر حتی به مسیحی و ارمنی هم خاصه عنایت داری انقده که شجاعت داری دوبرابر تو سخاوت داری تو استوره‌ی پهلوون این مملکتی تو ذکر پهلوانان با اصالتی تویی قوت قلب بچه‌های هیئتی (یا باب الحوائج)۳ آقا جان @navaye_asheghaan
. علیه_السلام بیا مهدی جان که بین زندون شدم به مرگ خود رضا بازم از سِندی زمون افطار شنیدم کلی ناسزا دوای ساق مرضوضم بیا بیا وا کن زنجیر از دست و پا رها کن من رو از قعر سجون شدم بدجوری دلتنگ رضا یارب شکسته ساقم، عَجِّلْ اِنْتَقِم یارب به سوز داغم، عَجِّلْ اِنْتَقِم یارب به حقّ کاظم، عَجِّلْ اِنْتَقِم یارب به اشک دائم، عَجِّلْ اِنْتَقِم اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸 شده تابوت ِ تن مجروحم یه تخته ی در از جفا ببین که رفته حالا تابوتم رو دست چارتا بی حیا چقد لاغر و رنجوره بدن هنوز زنجیره به پاهای من بمیرم حالا چگونه باید رضا بیاد واسه غسل و کفن ای وای منو می برن با طعنه چرا ای وای جسارت اونم پیش شیعه ها ای وای جای تازیونه ست رو پیکرم ای وای خمیده قدّم، مثل مادرم اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸 شده گلبارون تن من اینجا ولی تیربارون شد حسن شدم من تدفین ولی کربلا نشد جدّم غسل و کفن بریده نشد اینجا حنجرم نزد بوسه بر رگهام خواهرم نشد غارت پیراهن و عبام جلوی چشم خیس دخترم ای وای سرم بر روی نیزه ها نرفت ای وای تن من زیر دست و پا نرفت ای وای نخورده رو لب من خیزرون ای وای نشد خون از دندون من روون اللهم عجل لولیک الفرج.... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .👇 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغ دلم پر می زند امشب به سوی صحن و سرای حضرت موسی بن جعفر دوزخ نخواهد رفت آن چشمی که باشد گریان برای حضرت موسی بن جعفر مادربزرگم بارها حاجت روا شد با سفره های حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بر شما همراهان عزیز_تسلیت ... @navaye_asheghaan
. |⇦•رسم‌ نامردا همینه... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌عباس حیدرزاده ونریمان پناهی ●━━━━━━─────── *بی بی جان! ایام شهادت پدر بزرگوارتان، آقا موسیَ بنِ جعفر است ... نمیدونم چند سال بابا رو ندیدی؟ چند سال از دیدن پدر محروم بودی ؟ میگن هر کاروانی که وارد مدینه میشد، می فرمود: بروید بپرسید ببینید بابای من هم آزاد شده یا نه ؟ اما یه روز براش خبر آوردند: بی بی جان، دیگه منتظر نباش، بابای غریبت، گوشه زندان، زیر غل و زنجیر از دنیا رفت ... چه میگذره به دختر وقتی بفهمه باباش از دنیا رفته ... نمیدونم بی بی جان چه کردید شما ؟ بی بی جان، نبودید اون روزی که بابای غریبتون از زندان آزاد شد، دیدند چهار غلام زیر یک تخته پاره رو گرفتند، بدن تو غل و زنجیره، سنگینه، بدن رو زمین گذاشتند، روپوش رو کنار زدند، دیدند غل و زنجیر به گردن آقاست ... خوب شد نبودی ببینی، اگر بودی می دیدی، دق میکردی ! ... هان میدونی میخوام کجا ببرمت ؟ ای کاش دختر خرابه هم سر بریده ی بابا رو‌ نمیدید....* رسم نامردا همینه سر بابا رو زمینه عمه چادری سرم کن بابا گوشامو نبینه ببین عمه بی قرارم سرشو رو سینه دارم چرا قرآن نمیخونه من که خیزران ندارم شدم از جفا و کینه مثل بانوی مدینه بس که سیلی خوردم عمه دیگه چشمام نمیبینه ... آنشب که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی ؟ بابا حسین جانم .. آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم کی از تو جدا بودم ؟ بابا حسین جانم .. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @navaye_asheghaan
. در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم هر که زندانی شود باید ملاقاتش روند این که ممنوع الملاقات است در زندان، منم قاتل دل سنگ می خندد به اشگ دیده ام حلقه ی زنجیر می گرید به زخم گردنم بس که جسمم آب گشته مثل شمع سوخته محو گشته جای نقش تازیانه بر تنم روزه دارم، وقت افطار است و گویی قاتلم کرده با خرمای زهر آلوده قصد کُشتنم گاه گاه از ساق پای من خون می چکد بس که پا ساییده گشته بین کند و آهنم دوستان! از گریه ی من حبس هم آمد به تنگ با وجود آنکه خندیدم به روی دشمنم یاد از جسم من و از تخته در می کند هر که گردد زائر و آید کنار مدفنم یابن زهرا «میثم» استم با تولاّی شما گر به دوزخ هم روم از هُرم آتش ایمنم ✍ . @navaye_asheghaan