#نوحه_واحد_سنگین_امام_کاظم_ع
آی عاشقا گریه کنید شاخه ز گل جدا شده
غریب شهر کاظمین از تو قفس رها شده
ببین دل شکسته ام اسیر بُغض و نالته
صاحب عزای تو آقا مادر هجده سالته
امام کاظم ،شد دیگه آزاد
آقام غریبه ، ای داد بیداد
آه و واویلا (۴)
امشب اگه خدا بخواد کبوتر حرم می شم
سرمیزنم به کاظمین مهمون ذوالکرم می شم
کاشکی منم برا اَبد زندونیِ تو می شدم
پای ضریح باصفات قربونیِ تو می شدم
این دل زارم ، داره بهونه
از غربت تو ، داره می خونه
آه و واویلا
دشمن بی حیای تو شد باعث آزار تو
سیلی و تازیانه ها بوده همش افطار تو
آروم آروم بارونِ خون می چکه ازستاره ها
آروم آروم داره می ره تنی رو تخته پاره ها
چه غریبونه ، جون می دی آقا
می رسه از دور ، ناله ی زهرا
آه و واویلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از او خبر نداشت
هر روز روزه، بود و به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذایی دیگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلوم تر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید کُشته به زندان پسر نداشت
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت
#مرثیه_امام_کاظم
#استاد_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک... یا باب الحوائج
من و این آه... یا موسی بن جعفر
شاعر: #یوسف_رحیمی
با خط: #ش_فلاحی
@navaye_asheghaan
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
درتوسل به باب الحوائج
حضرت موسی بن جعفر(ع)
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
ای نورچشم زهرای اطهر
امام هفتم فرزند حیدر
نالم زداِغت با دیده تر
باب الحوائج موسی بن جعفر
باب الحوائج موسی بن جعفر(۲)
ای حجت حق نورهدایت
جان دوعالم بادا فدایت
برشیعیانت بنما عنایت
باب الحوائج موسی بن جعفر
باب الحوائج موسی بن جعفر(۲)
درراه قران جانت فداشد
عالم زداغت غرق عزاشد
گریان ازاین غم امشب رضاشد
باب الحوائج موسی بن جعفر
باب الحوائج موسی بن جعفر(۲)
ای قبله گاه اهل عبادت
نوشیدی آقا جام شهادت
راحت شدی ازرنج اسارت
باب الحوائج موسی بن جعفر
باب الحوائج موسی بن جعفر(۲)
بر(سائل )خودلطف وعطاکن
ازغصه وغم اورا رهاکن
حاجات اورا امشب رواکن
باب الحوائج موسی بن جعفر
باب الحوائج موسی بن جعفر(۲)
سائل🌹
@navaye_asheghaan
زمینهامامکاظمع (1).mp3
3.76M
#شهادت_امام_کاظم(ع)
#زمینه
خونه ی مادر بزرگم ، یه دونه منبر داشت
همیشه هم نذر سفرهی ، موسی بن جعفر داشت
روضه خون عبا رو شونهش/ از خم کوچه میرسید
نوحه هاش خون به دل میکرد/ تا میگفت آقا چی کشید
ای وای بر غریبی _ کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد _ صیاد رفته باشد
(یا باب الحوائج _ یا موسی بن جعفر)
#
بوسه از منبر روضه ، حاجت روا میکرد
ذکر یا باب الحوائج ، گره رو وا میکرد
روضه ی خونگی بوده / که دلا رو میکِشونده
مجلس شِفا بوده تا / نوحه خون نوحهمیخونده
ای وای بر غریبی _ کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد _ صیاد رفته باشد
(یا باب الحوائج _ یا موسی بن جعفر)
#
سیلی ها که میخورد آقا ، ارث مدینهش بود
غصه های کوچه همیشه ، میون سینهش بود
دستای مادر من تُو / دستای مجتبی بوده
هِی میگفت تا دم آخر / ضربههاش بیهوا بوده
من ایستاده بودم _ دیدم که مادرم را
دشمن گَهی به کوچه _ گَه بِین خانه میزد
(ای وای مادر من _ ای وای مادر من)
شاعر و نغمه پرداز : #امیر_طاهری✍
#کارگاه_خوشدل
@navaye_asheghaan
4_5943054437701389108.mp3
5.63M
#شور
#امام_کاظم علیه السلام
شعر و ملودی: حسین بیدگلی✍🎼
با نوای: مجتبی عبدالهی🎤
دل من تنگه برای حرمی
که دو تا گنبد طلایی داره
غم و غُصه میره از قلب کسی
که توی حرم، قدم میزاره
این حرم ِ با صفا، قلبِ منو حیرون میکنه
حال و هوای حرم، عاشقا رو مجنون میکنه
روضه ی امام رضا، پیش ِ تو دلو خون میکنه
دل شد هوایی، کرب و بلایی
آقا داری عجب حرم ِ با صفایی
دنیا رو میدم، آقا خدایی
آقا داری عجب حرم ِ با صفایی
ای جانم، موسی بن جعفر۲
__
دستمو میگیری هر جا که باشم
آقا من عُمری گرفتار ِ توام
عمری سایه ی سرم معصومته
همه هستیمو بدهکار ِ توام
من به شما روو زدم، اشک منو باز جاری کنی
مثل همه نوکرا، باز برای من کاری کنی
دست ِ منو دامنت، آقا میشه منو یاری کنی
ای دُرّ و گوهر، موسی بن جعفر
شان و مقام تو ز دو عالم فراتر
ای پور ِ زهرا، ای عشق حیدر
شان و مقام تو ز دو عالم فراتر
ای جانم، موسی بن جعفر۲
#شهادت_امام_کاظم
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم علیه السلام
#احسان_جاودان #داوود_قاضی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سفره ها پهن میشه - گرهها وا میشه
وقتی موسی بن جعفر - ضامن ما میشه
از اون قدیما
گره ای تا به کار بابام میافتاد
واسه اینکه بشه از سختی ها آزاد
میزد از عمق وجودش حضرت کاظم و فریاد
شفا میخوای / بسم الله
دوا میخوای / بسم الله
اگه تو حاجت داری
عطا میخوای / بسم الله
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دونه دونه اشکام - میباره روو گونم
آرزویی دارم تا - که فدات شه جونم
باب الحوائج
حرم تو حرم امام رضامه
اگه واسم بنویسی از خدامه
خونوادگی برم کرب و بلا از حاجتامه
منم مثه / اجدادم
به عشق تو / دل دادم
من اون خراباتم که
به لطف تو / آبادم
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اینهمه زخم و اشک - غل و زنجیر و خون
روی تخته پاره - اینه رسم زندون؟
عطر گل یاس
داره میرسه از این پیکر خسته
مثه شام و کوفه اس این دستای بسته
روضه دوباره ی خرابه اس این ساق شکسته
با پیرهن / پوسیده
میون گل / خوابیده
سه روز مثه جدش نور
به صورتش / تابیده
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
.👇
@navaye_asheghaan
4_6012342263164703041.mp3
14.2M
#شور
#باب_الحوائج
تقدیم به هر سه بابالحوائج عالم
#امام_کاظم #حضرت_علی_اصغر #حضرت_عباس
🎤 حسین طاهری
🖋 حمید رمی
باب الحوائج یا موسی بن جعفر
اسم تو تنها دستاویز محشر
به سخاوتت به کرامتت هزار الله اکبر
غم و غصه نمیمونه تو دل کسی که دست به دامن تو داره
کرم بیکرون تو هیچ احدی رو که دست خالی نمیذاره
به فیض مستدام تو گره خورده دلم
یه نیم نگاه پر محبتت برده دلم
به هیچکی والله جز تو رو نیاورده دلم
آقا
یا باب الحوائج یا باب الحوائج یا باب الحوائج آقاجان
.......
باب الحوائج، یا علی اصغر
واسهی حاجت، آخه کی از تو بهتر
به بزرگی و جبروت تو هزار الله اکبر
آقا دستای کوچیک تو گرههای بزرگ ما رو وا کرده
همه دنیا داره دور بند دور قنداقهی تو میگرده
تو شیر خوارهای و پیر طریقت حسین
تویی راه رسیدن به زیارت حسین
تویی راه میونبر شفاعت حسین
(یا باب الحوائج)۳ آقا جان
.........
باب الحوائج، عباس ابن حیدر
ای لشکر عشق، ای فرمانده لشکر
به شجاعتت، به اُبُهتت، هزار الله اکبر
حتی به مسیحی و ارمنی هم خاصه عنایت داری
انقده که شجاعت داری دوبرابر تو سخاوت داری
تو استورهی پهلوون این مملکتی
تو ذکر پهلوانان با اصالتی
تویی قوت قلب بچههای هیئتی
(یا باب الحوائج)۳ آقا جان
#شهادت_امام_کاظم
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_امام_کاظم علیه_السلام
بیا مهدی جان
که بین زندون
شدم به مرگ خود رضا
بازم از سِندی
زمون افطار
شنیدم کلی ناسزا
دوای ساق مرضوضم بیا
بیا وا کن زنجیر از دست و پا
رها کن من رو از قعر سجون
شدم بدجوری دلتنگ رضا
یارب
شکسته ساقم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به سوز داغم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به حقّ کاظم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به اشک دائم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده تابوت ِ
تن مجروحم
یه تخته ی در از جفا
ببین که رفته
حالا تابوتم
رو دست چارتا بی حیا
چقد لاغر و رنجوره بدن
هنوز زنجیره به پاهای من
بمیرم حالا چگونه باید
رضا بیاد واسه غسل و کفن
ای وای
منو می برن با طعنه چرا
ای وای
جسارت اونم پیش شیعه ها
ای وای
جای تازیونه ست رو پیکرم
ای وای
خمیده قدّم، مثل مادرم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده گلبارون
تن من اینجا
ولی تیربارون شد حسن
شدم من تدفین
ولی کربلا
نشد جدّم غسل و کفن
بریده نشد اینجا حنجرم
نزد بوسه بر رگهام خواهرم
نشد غارت پیراهن و عبام
جلوی چشم خیس دخترم
ای وای
سرم بر روی نیزه ها نرفت
ای وای
تن من زیر دست و پا نرفت
ای وای
نخورده رو لب من خیزرون
ای وای
نشد خون از دندون من روون
اللهم عجل لولیک الفرج....
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.👇
@navaye_asheghaan
اللهم عجل لولیک الفرج (141).mp3
4.92M
اللهم عجل لولیک الفرج
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
اذن میگیرم از امام رضا
تا که این روضه را شروع کنم
آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت
از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی
آه! خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور، هم سرد است
پانشو چون که زود میافتی
این اثرهای استخوان درد است
روی دست چهارتا برده
بدن تو چه میکند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه میکند آقا
پیکر تو سه روز بر پل شهر
قبلهٔ اهل کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیهام
نوبت روضهی حسین شده
وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضههای غریب مادر خواند
✍ #محمدعلی_بیابانی
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
ﺩﺭ ﺳﯿﻪﭼﺎﻝ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷک ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﻤﻼﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ
ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝﺳﻨﮓ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍشک ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊِ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ
ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪی ﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ
ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻّﯼ ﺷﻤﺎ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
عصر آشوب و بلا... ولوله و بحرانها
جامعه از همهسو دستخوش توفانها
رویش معتزله، زیدیه و جنبش فخ
عصر سرکوب و فراوان شدن زندانها
ای امامی که دلت نرمتر از باران بود
یا ابا الصبر! شمارا چه به این زندانها
خاکپای تو چه بسیار هشام بن حکم
تربیتیافتهی مکتب تو صفوانها
کاظمین است دل شیعه... ز داغ غمتان
به فدای تن رنجور تو گردد جانها
عطری از پیرهن پارهی تو در زندان
میکند باز دل و چشم همه کنعانها
ای عزیزی که خداوند فرو میریزد
از دعا و نفس گرم شما بارانها
زینت مجتهدان! لطف تو کاری کرده است
که مرید تو شدند آنهمه زندانبانها
پیکرت روی پل و... رافضیات میخواندند
از همان نسل که بر نیزه زده قرآنها
گرچه تشییع تو بسیار غریبانه گذشت
وای بر آن بدن دوخته با پیکانها...
چند دربان، تن بیجان تو را چرخاندند
روی یکتختهی چوبی وسط میدانها
زیر تابوت تو رفتند ملائک تا عرش
ختم در نور شده با تو همه جریانها...
✍ #مریم_سقلاطونی
@navaye_asheghaan
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
زندانیان عشق چو شب را سحر کنند
از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند
مانند غنچه سر به گریبان در آورند
شور و نوای بلبل شوریده سر کنند
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند
یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند
با آن شکستهحالی و بیبال و بیپری
تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق
از شوق سینه را سپر هر خطر کنند
آنان کزین معامله هستند بیخبر
برگو که تا به مَحبَس هارون نظر کنند
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم
آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او
تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند
ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول
افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول
#محمدحسین_غروی_اصفهانی #کمپانی
@navaye_asheghaan
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از او خبر نداشت
هر روز روزه، بود و به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذایی دیگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلوم تر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید کُشته به زندان پسر نداشت
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت
#استاد_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم_شهادت
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ...
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ...
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
#رضا_قاسمی
@navaye_asheghaan
شب شهادت حضرت موسی بن جعفر ع.m4a
14.56M
شب شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
مسجد مرحوم بابانبی اراک
کربلایی هادی صالحی
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹باب الحوائج🔹
زندان تیره از نفسش روشنا شده
صد یاکریم گاه قنوتش رها شده
تا دیده کنج خلوت زندان، شکسته بال
در سجده آمده همه جانش دعا شده
از فتنههای سلسلۀ تیرگی تنش
هر بند، شرح واقعۀ نینوا شده
چون جامهای فتاده به گودال قتلگاه
تصویری از حماسۀ کرببلا شده
هر گوشه صحن و تربت نوباوگان او
آیینهدار حرمت دین خدا شده
امروز کیمیای جهان سرزمین ماست
این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده
معصومه، کوثریست کز امواج حلم و علم
دریای خفته در دل ایران ما شده
دیدیم اینکه تا به ثریا توان رسید
هر دم به یُمن پنجرههایی که وا شده
موسای دیگریست، کنون نیل دیگریست
فرعونهاست غرقۀ دام بلا شده
من پابرهنه آمدم از خویشتن برون
ای بُشر! آن بشارت محزون کجا شده؟
دریابمان که دربهدر نفس سفلهایم
ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده
یارا دری گشا که تو بابالحوائجی
دل در سیاهچالۀ دنیا فنا شد
📝 #علی_محمد_مؤدب
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹به تسبیحش قسم...🔹
فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خونآلود پیغام از کبوترهای چاهی داشت
طراوت در هوا از ریشۀ زنجیر میروید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت
مگر خورشید را هم میتوان خاموش کرد آخر
کسی از تیرۀ شب در سرش افکار واهی داشت
عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکیتر
که در آن نخنما آغوش اسرار الهی داشت
کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است
مگر او نیت دیگر به غیر از خیرخواهی داشت
هماره آه او خرج دعا بر دیگران میشد
اگر در سینهاش یارای آهی گاهگاهی داشت
به تسبیحش قسم، زنجیرۀ عالم به دست اوست
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت
چه بنویسم از آن گودال، از آن قعر سجون، از زخم
از آن زندان که حکم روضههای قتلگاهی داشت
::
تمام کشور من، کاظمین کوچک مردیست
که در هر گوشهای از خاک ایران بارگاهی داشت...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
@navaye_asheghaan
دوسلطان
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
به کاظمین رساندم صدای لرزان را
برای حاجت کوچک نمیروم آنجا
دریغ اگر که بگویم به او غم نان را
منی که هیچ ندارم برای عرض ادب
چه تحفهای ببرم پیشکش کنم؟ جان را
دو پادشاه به یک سرزمین نمیگنجند
کنار هم به خدا دیدهام دو سلطان را
که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟
که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟
ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم
گرفتهام منِ بیدستوپا دو دامان را
ببین کسی که خودش میهمان زندان بود
چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را
به چشم دیده اسیریست در دل زندان
به چشم دل به اسیری گرفته زندان را
بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است
گماشتهست چه دیوانهای نگهبان را؟
براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم!
که خلق در نفسش دیدهاند درمان را
"کریم" ترجمهی دیگر "ابوالحسن" است
که جمع دیدهام اطراف او فقیران را
وداع با حرمش ساده نیست، حق دارم
عقب عقب بروم تا ته خیابان را
✍ #محمدحسین_ملکیان
@navaye_asheghaan