.
#نوحه
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_امام_کاظم علیه_السلام
بیا مهدی جان
که بین زندون
شدم به مرگ خود رضا
بازم از سِندی
زمون افطار
شنیدم کلی ناسزا
دوای ساق مرضوضم بیا
بیا وا کن زنجیر از دست و پا
رها کن من رو از قعر سجون
شدم بدجوری دلتنگ رضا
یارب
شکسته ساقم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به سوز داغم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به حقّ کاظم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به اشک دائم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده تابوت ِ
تن مجروحم
یه تخته ی در از جفا
ببین که رفته
حالا تابوتم
رو دست چارتا بی حیا
چقد لاغر و رنجوره بدن
هنوز زنجیره به پاهای من
بمیرم حالا چگونه باید
رضا بیاد واسه غسل و کفن
ای وای
منو می برن با طعنه چرا
ای وای
جسارت اونم پیش شیعه ها
ای وای
جای تازیونه ست رو پیکرم
ای وای
خمیده قدّم، مثل مادرم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده گلبارون
تن من اینجا
ولی تیربارون شد حسن
شدم من تدفین
ولی کربلا
نشد جدّم غسل و کفن
بریده نشد اینجا حنجرم
نزد بوسه بر رگهام خواهرم
نشد غارت پیراهن و عبام
جلوی چشم خیس دخترم
ای وای
سرم بر روی نیزه ها نرفت
ای وای
تن من زیر دست و پا نرفت
ای وای
نخورده رو لب من خیزرون
ای وای
نشد خون از دندون من روون
اللهم عجل لولیک الفرج....
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.👇
@navaye_asheghaan
اللهم عجل لولیک الفرج (141).mp3
4.92M
اللهم عجل لولیک الفرج
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
اذن میگیرم از امام رضا
تا که این روضه را شروع کنم
آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت
از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی
آه! خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور، هم سرد است
پانشو چون که زود میافتی
این اثرهای استخوان درد است
روی دست چهارتا برده
بدن تو چه میکند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه میکند آقا
پیکر تو سه روز بر پل شهر
قبلهٔ اهل کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیهام
نوبت روضهی حسین شده
وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضههای غریب مادر خواند
✍ #محمدعلی_بیابانی
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
ﺩﺭ ﺳﯿﻪﭼﺎﻝ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷک ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﻤﻼﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ
ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝﺳﻨﮓ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍشک ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊِ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ
ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪی ﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ
ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻّﯼ ﺷﻤﺎ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
عصر آشوب و بلا... ولوله و بحرانها
جامعه از همهسو دستخوش توفانها
رویش معتزله، زیدیه و جنبش فخ
عصر سرکوب و فراوان شدن زندانها
ای امامی که دلت نرمتر از باران بود
یا ابا الصبر! شمارا چه به این زندانها
خاکپای تو چه بسیار هشام بن حکم
تربیتیافتهی مکتب تو صفوانها
کاظمین است دل شیعه... ز داغ غمتان
به فدای تن رنجور تو گردد جانها
عطری از پیرهن پارهی تو در زندان
میکند باز دل و چشم همه کنعانها
ای عزیزی که خداوند فرو میریزد
از دعا و نفس گرم شما بارانها
زینت مجتهدان! لطف تو کاری کرده است
که مرید تو شدند آنهمه زندانبانها
پیکرت روی پل و... رافضیات میخواندند
از همان نسل که بر نیزه زده قرآنها
گرچه تشییع تو بسیار غریبانه گذشت
وای بر آن بدن دوخته با پیکانها...
چند دربان، تن بیجان تو را چرخاندند
روی یکتختهی چوبی وسط میدانها
زیر تابوت تو رفتند ملائک تا عرش
ختم در نور شده با تو همه جریانها...
✍ #مریم_سقلاطونی
@navaye_asheghaan
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
زندانیان عشق چو شب را سحر کنند
از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند
مانند غنچه سر به گریبان در آورند
شور و نوای بلبل شوریده سر کنند
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند
یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند
با آن شکستهحالی و بیبال و بیپری
تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق
از شوق سینه را سپر هر خطر کنند
آنان کزین معامله هستند بیخبر
برگو که تا به مَحبَس هارون نظر کنند
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم
آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او
تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند
ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول
افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول
#محمدحسین_غروی_اصفهانی #کمپانی
@navaye_asheghaan
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از او خبر نداشت
هر روز روزه، بود و به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذایی دیگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلوم تر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید کُشته به زندان پسر نداشت
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت
#استاد_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم_شهادت
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ...
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ...
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
#رضا_قاسمی
@navaye_asheghaan
شب شهادت حضرت موسی بن جعفر ع.m4a
14.56M
شب شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
مسجد مرحوم بابانبی اراک
کربلایی هادی صالحی
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹باب الحوائج🔹
زندان تیره از نفسش روشنا شده
صد یاکریم گاه قنوتش رها شده
تا دیده کنج خلوت زندان، شکسته بال
در سجده آمده همه جانش دعا شده
از فتنههای سلسلۀ تیرگی تنش
هر بند، شرح واقعۀ نینوا شده
چون جامهای فتاده به گودال قتلگاه
تصویری از حماسۀ کرببلا شده
هر گوشه صحن و تربت نوباوگان او
آیینهدار حرمت دین خدا شده
امروز کیمیای جهان سرزمین ماست
این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده
معصومه، کوثریست کز امواج حلم و علم
دریای خفته در دل ایران ما شده
دیدیم اینکه تا به ثریا توان رسید
هر دم به یُمن پنجرههایی که وا شده
موسای دیگریست، کنون نیل دیگریست
فرعونهاست غرقۀ دام بلا شده
من پابرهنه آمدم از خویشتن برون
ای بُشر! آن بشارت محزون کجا شده؟
دریابمان که دربهدر نفس سفلهایم
ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده
یارا دری گشا که تو بابالحوائجی
دل در سیاهچالۀ دنیا فنا شد
📝 #علی_محمد_مؤدب
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹به تسبیحش قسم...🔹
فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خونآلود پیغام از کبوترهای چاهی داشت
طراوت در هوا از ریشۀ زنجیر میروید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت
مگر خورشید را هم میتوان خاموش کرد آخر
کسی از تیرۀ شب در سرش افکار واهی داشت
عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکیتر
که در آن نخنما آغوش اسرار الهی داشت
کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است
مگر او نیت دیگر به غیر از خیرخواهی داشت
هماره آه او خرج دعا بر دیگران میشد
اگر در سینهاش یارای آهی گاهگاهی داشت
به تسبیحش قسم، زنجیرۀ عالم به دست اوست
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت
چه بنویسم از آن گودال، از آن قعر سجون، از زخم
از آن زندان که حکم روضههای قتلگاهی داشت
::
تمام کشور من، کاظمین کوچک مردیست
که در هر گوشهای از خاک ایران بارگاهی داشت...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
@navaye_asheghaan
دوسلطان
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
به کاظمین رساندم صدای لرزان را
برای حاجت کوچک نمیروم آنجا
دریغ اگر که بگویم به او غم نان را
منی که هیچ ندارم برای عرض ادب
چه تحفهای ببرم پیشکش کنم؟ جان را
دو پادشاه به یک سرزمین نمیگنجند
کنار هم به خدا دیدهام دو سلطان را
که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟
که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟
ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم
گرفتهام منِ بیدستوپا دو دامان را
ببین کسی که خودش میهمان زندان بود
چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را
به چشم دیده اسیریست در دل زندان
به چشم دل به اسیری گرفته زندان را
بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است
گماشتهست چه دیوانهای نگهبان را؟
براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم!
که خلق در نفسش دیدهاند درمان را
"کریم" ترجمهی دیگر "ابوالحسن" است
که جمع دیدهام اطراف او فقیران را
وداع با حرمش ساده نیست، حق دارم
عقب عقب بروم تا ته خیابان را
✍ #محمدحسین_ملکیان
@navaye_asheghaan
❀﷽❀ #سفره_اعجاز
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
خـواب دیــدم سفــرهٔ باب الحـوائج باز شد
دُورِ شمعــی ، جمعی از پروانه در پرواز شد
روی سفره ، نان و خرما بود و قدری هم نمک
دورِ سفــره ، نغمــه هایی بی بدیل آغاز شد
نغمـــهٔ "إنّـا تَوَجَّـهنـــا ، تَوَسَّـلنــا" چه خوب
با نــوایِ بال آن پروانــه ها دمســاز شد
در چنیــن حال و هوا ، پروانهٔ پربستـه ای
واردِ ایـن محفــلِ نورانــیِ پُـر راز شد
ذکر یا موسی بن جعفر ،خانه را پر کرده بود
با ،دَمِ بــاب الحــوائج ، باب حاجت باز شد
تا توسّــل بست بالِ شــاپرک با نورِ شمــع
ناگهــان چرخـی زد و با نغمــه ، هم آواز شد
شمـــعِ این محفــل ، پرِ پــروانه را آتـــش نـزد
بلکه خورشیدی شـــد و پیغمبــــرِ اعجــاز شد
بودم آنجا مستِ این اعجاز شیرین ، تا که با
نغمــــهٔ " اللّه اکـبـــر "چشمـهـــایم بـاز شد
هرگــز از یـادم نخــواهم بـُرد آن اعجـــاز را
در دلـم زیبا ترین تصویرِ چشــــم انداز شد
سفـرهٔ باب الحوائج خوب حاجــت می دهد
چون قلـم در دست لـرزانم غــزل پرداز شد
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
رقیه سعیدی (کیمیا)
@navaye_asheghaan
نوحه واحدیاسنگین امام کاظم_ع(شاهمندی).mp3
4.58M
#نوحه_سنگین_واحد_شهادت_امام_کاظم_ع
#زیبا_جانسوز
#سبک_گل_بی_خار_حسین
#بهمن۱۴۰۲
یا امام کاظم ای گل پیغمبر
پسر فاطمه ای یادگار حیدر
تو امید همه و باب حوائج هستی
بند بند دل ما را به حریمت بستی
یا امام کاظم (۴)
یا امام کاظم به فدای کرمت
شد سیه پوشِ غمت حَرم مُحترمت
شور محشر ز غم و داغ تو گشته بر پا
کاظمینت به عزای تو شده کرب و بلا
یا امام کاظم
رَبَنا خَلِصنی شده ذکر لب تو
من بمیرم ز غم و رنج و تاب و تب تو
کنج زندان بلا گو که چه آمد سرتان ؟
گفته ای بار خدا مرگ مرا هم برسان
یا امام کاظم
شیعیان گر زِ غمت خون دلها خوردند
بدن اطهر تو با صفا می بُرددند
کربلا تا که همه نام حسین می بُردند
کعب نِی بود که با ذکر حسین میخوردند
یا ابا عبدالله یا حسین ثارلله(۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
زمینه موسی بن جعفر.mp3
4.73M
زمینه شهادت
موسی بن جعفر علیه السلام
بدون عشق تو _عمر و هدر دادم
تا کاظمین امشب_دلم رو پر دادم
باب الحوائج هستی و حلال مشکلاتی
بابای سلطانی توییکه معنی حیاتی
تو علت آرامشم روی پل صراطی
من حاجتامو آقا ، میگیرم از همین در
تو سختیا میخونم ، یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
.........
با حالتی مضطر_کنج سیه چالم
از ضربه ی دشمن_شکسته شد بالم
خلصنی یا رب رو لبم اشکام شده روونه
وقتی که میگه ناسزا قلبم رو میسوزونه
تنهای تنهام جز خدا کی حالم و میدونه
از تازیونه جونم،دیگه به لب رسیده
زهر جفا اثر کرد ، شد قدم خمیده
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
..........
روزا و شبهامو_ با غصه سر کردم
به یاد معصومه_چشمامو تر کردم
کاشکی یکی از دخترم واسم خبر بیاره
دوری برا دختر یه درده غم رو دل میزاره
گریم گرفت واسه رقیه که بابا نداره
دردم به پا رقیه ، اصلا حساب نمیشه
از داغ عمه زینب ، گریونم همیشه
واویلا واویلا
هاشم محمدی آرا
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم 🏴
بکش روی سر ما روز و شب دست دعایت را
که محتاجیم لطف و رحمت بی انتهایت را
گرفتاریم یا باب الحوائج دستگیری کن
مگیر از ما به قدر لحظهای حال و هوایت را
برایت اشک می ریزیم اشکی از سر غربت
به امیدی که تسکینی شود قلب رضایت را
بمیرم با زبان روزه در زنجیر و غل بودی
چه ها کردند این زنجیر و غل ها ساق پایت را
تو را بردند در حالی که غرق ربنا بودی
نشد فرصت ز روی خاک برداری عبایت را
امام شیعه شأنش کنج زندان نیست ای مردم
چگونه درک باید کرد داغ ماجرایت را
سه روز و شب پل بغداد مهماندار جسمت شد
تو در آغوش حق بودی نفهمیدند جایت را
به روز حشر تنها دلخوشی ما نگاه توست
بزن بر نامه اعمال ما مهر رضایت را
#محمود_یوسفی
@navaye_asheghaan
دوبیتی در وصف شهادت امام موسی کاظم(ع)
مولا در ۲۵رجب سال۱۸۳ در سن ۵۵سالگی بدستورهارون الرشید به شهادت رسیدند
امامت=۳۵ سال،مدفن=کاظمین
🏴😭🏴😭🏴
"ای بر همه خلق مقتدا ادرکنی
ای روح و روان مرتضی ادرکنی
ای موسی کاظم ای امام محبوس
ای یوسف آل مصطفی ادرکنی
🏴🖤🏴
امشب رضا ز سوز جگر گریه میکند
مانند سیل ز ابر بصر گریه میکند
تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه میکند"
🏴🖤🏴
"بس که امام کاظم ما با محبت است
رفتار او همیشه نشان کرامت است
با نوکران خویش، مرامش سخاوت است
قبل از سؤال، سیرهٔ آقا اجابت است
🏴🖤🏴
"چون موج به هر کرانه می خوردی تو
بس طعنه از این زمانه می خوردی تو
از دست عدو به جرم حق خواهی و عشق
چون فاطمه تازیانه می خوردی تو"
🏴🖤🏴
"کاش رضایم برسد در برم
تا که شود مرحمِ چشمِ ترم
پای به غل، عقده و خون در گلو
وای الهی نرسد مادرم"
🏴🖤🏴
کاظمین امشب سیه پوش شماست
عالمی زین غم در جوش شماست
کنج زندان ،با زبان روزه،مسموم جفا
جای فرزندت رضاخالی در آ غوش شماست
🏴🖤🏴
دست من و دامان تو بابالحوائج
هستم گدای خوان تو باب الجوائج
جان رضایت کن نظر موسی بن جعفر
حاجات ما ،دستان تو بابالحوائج
🏴🖤🏴
"کنج زندان همه دم یاد خدا می کردم
روز را روزه به در گاه شما می کردم
وقت افطار کتک بود طعام من زار
لحظه ی مرگ فقط یاد رضا می کردم
🏴🖤🏴
امشب نوای عرشیان، شد تسلیت صاحب زمان
از مشهد و قم بر زبان، شد تسلیت صاحب زمان
معصومه و شمس الضحی، باشد عزادار شما
موسی بن جعفر هم فدا ،شد تسلیت صاحب زمان
🏴🖤🏴
"غمت دانم هزاران دسته بوده
تنت موسی بن جعفر خسته بوده
تو را بابالحوائج خواندهاند چون
که عمری در به رویت بسته بوده
🖤🏴🖤
بدان معصومه جان بابا غریب است
رضا جان بی تو این دل بی شکیب است
به بالینم نیایید ای عزیزان
که جای من سیه چالی مهیب است"
@navaye_asheghaan
نوحه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
وای ازغریبی
غمی به دل ندارم، از سنگ ظلم و بیداد، گشتم اگرکه بی بال
مادر در این سیه چال، افتاده ام به یاد ، کرب وبلا و گودال
در زیر لب زمزمه دارم که یا فاطمه
ای وای ازاین غریبی(3)
گرگلشن وجودم، با داغ و اشک سرخم، هرشب زند شکوفه
در زیر کند و زنجیر، گریه کنم به یاد،
غم های شام و کوفه
با یاد آن غریبان گویم به آه افغان
ای وای ازاین غریبی(3)
با یاد غربت تو، اشکم ز دیدگانم،
چون دانه دانه آید
وقت غروب هر روز، دشمن به دیدن من،
با تازیانه آید
در زیر تازیانه دارم به لب ترانه
ای وای ازاین غریبی(3)
مانند آن دعای ،عجل وفاتی تو،
ای سیده ی جنات
امشب ز عمق جانم، خلصنی یارب من، پیچیده در سماوات
یارب تو راحتم کن راهی جنتم کن
ای وای ازاین غریبی(3)
#سید_هاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
180.2K
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
زمزمه سنتی
چشمم سوی در جان میسپارم
بیا رضا جان چشم انتظارم
آه من میدهم جان در کنج زندان بیا رضاجان
بیا که طاقت رفت از تن من
وا کن تو زنجیر از گردن من
آه....
مرهم بیاور با قلب خسته
که استخوان پایم شکسته
آه...
زندان تاریک زندان نمناک
سر میگذارم بر دامن خاک
آه....
ببین به غربت تنم کفن شد
یک تخته ی در تابوت من شد
آه....
به دیدن من ای نور دیده
بیا که جانم به لب رسیده
آه...
آه من میدهم جان در کنج زندان بیا رضا جان
میثم مومنی نژاد
@navaye_asheghaan
113.5K
🎼نوحه شهادت حضرت
موسی بن جعفر علیه السلام.
سبک:ببینید ببینید گلم رنگ ندارد
یا:عموجان عموجان حرم آب ندارد
بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد
که فرزند غریبت ز زندان شده آزاد
واویلا واویلا۴
نگشته احترامی بر آن پیکر اطهر
تنش با غل و زنجیر به روی تخته ی در
واویلا واویلا۴
نشانه های زنجیر به دست و گردن اوست
که آثار شکنجه چو لاله بر تن اوست
واویلا واویلا۴
به زندان دم آخر که از نفس فتاده
به لبهای شریفش کسی آب نداده
واویلا واویلا۴
میثم_مومنی_نژاد
@navaye_asheghaan
صلیالله علیک یا مظلوم، یا بابالحوائج، یاموسیبنجعفر
روزها خورشید اشکافشان برایش میگریست
شب به شب ماه از غمش نالان، برایش میگریست
خاک، بسیار از غم مظلومیاش غمناک بود
آسمان در قالبِ باران برایش میگریست
سالها این قصهیِ جانسوز در تکرار بود
سالها تاریخ در هر آن برایش میگریست
نالهی زنجیرها بر عرش میرفت از غمش
غُل ز سنگینی غم، پنهان برایش میگریست
صوت قرآن از لب خشکش نمیافتاد هیچ
آیهآیه، خط به خط قرآن برایش میگریست
روضهخوانِ کربلا، خود روضهای جانسوز بود
در میان روضهها، زندان برایش میگریست
کاش زینب بود روی تَل کنار مقتلش
تا که بر مظلومیاش از جان برایش میگریست
حضرت بابالحوائج، مثل شمعی آب شد
شعر چون پروانه سرگردان برایش میگریست
وقت تشییع امام عشق از زندان رسید
گوشهای آرام زندانبان برایش میگریست
سوی مشهد رفت قلبم، دیدم آقایم رضا(ع)
همصدا با مردم ایران برایش میگریست
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@navaye_asheghaan
13446.mp3
537.6K
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴
بسوز ای دل پریشان شد پیمبر
شده صاحب عزا زهرای اطهر
بیا از دیده خون جاری کن امشب
برای حضرت موسی ابن جعفر
امید ما امین ما
همه دنیا و دین ما
امام هفتمین ما
گل زهرا فدای دین و قرآن شد
دلش خون در میان کنج زندان شد
آه واویلا واویلا واویلا (۳)
بگو تا حضرت معصومه آید
ز دیده خون دل جاری نماید
خبر کن حضرت موسی الرضا را
که شعر ماتم بابا سراید
همه ارض و سما غم شد
عزاداری و ماتم شد
دو چشم شیعه زمزم شد
از این ماتم که خون قلب پیمبر شد
عزای حضرت موسی ابن جعفر شد
آه واویلا واویلا واویلا(۳)
کجایی ای گل بابا، رضایم
غل و زنجیر من گرید برایم
اگر چه جان دهم در کنج زندان
ولی گریان شاه کربلایم
همه صحرا واویلا بود
میان خیمه غوغا بود
غریب و تشنه مولا بود
به روی نیزه ها می رفت سر مولا
امان از قلب زینب خواهر مولا
آه واویلاواویلا واویلا(۳)
گل زهرا همه جانها فدایش
هزاران حاتم طایی گدایش
خدایا کی شود با هم بخوانیم
زیارتنامه در ایوان طلایش
دلم پر می زند سویش
فدای تار گیسویش
ملائک زائر کویش
خداوندا نمانم زیر دین او
به سر دارم هوای کاظمین او
آه واویلا واویلا واویلا (۳)
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
@navaye_asheghaan