.
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#ولادت
#محمدحسین_غروی_اصفهانی
شاهباز طبعم باز، عندلیب شیدا شد
یا که بلبل نُطقم، طوطی شکرخا شد
رَفرفِ خیالم رفت تا مقام «أَو أَدنی»
یا بُراق عقلم را، جا به عرش أَعلی شد
مشتری شدم از جان، مدح زهرهرویی را
منشی عطارد را، خامه عنبرآسا شد
گوهری نمایان شد، از خزانۀ غیبی
وز کتاب «لارَیب»ی، آیهای هویدا شد
از معانی بِکرم، زالِ چرخ شد واله
حُسنِ دفتر فکرم، باز در تجلّی شد
اوست بانوی مطلق، در حرمسرای حق
بزم غیب را رونق، آن جمال زیبا شد
برج عصمت کبری، دخت زهرۀ زهرا
کاو به غُرّۀ غَرّا، مهر عالمآرا شد
از فصاحت گفتار، وز ملاحت رفتار
سرّ حیدر کرّار، در وی آشکارا شد
گلشن امامت را، گُلبن کرامت بود
باغ استقامت را، رشک شاخ طوبی شد
طور علم ربّانی، طور حلم سبحانی
با کمال انسانی، در جمال حورا شد
عقل، بندۀ کویش، عشق، زندۀ بویش
وامِق مه رویش، صد هزار عَذرا شد
عرش، فرشِ درگاهش، پیش کُرسیِ جاهش
در پناه خرگاهش، کلّ ماسِوی الله شد
آسمان، زمینبوسش، ماه، شمع فانوسش
پردهدار ناموسش، ساره بود و حوّا شد
کعبةُالامانی بود، رُکنُهَاالیَمانی بود
مستجار جانی بود، لیک اسیر اعدا شد
شد بر اشتر عریان، با دلی ز غم بریان
مهد عصمتش گریان، ز انقلاب دنیا شد
حکم، بر منایا داشت، مرکز بلایا گشت
قِبلَةُالبَرایا بود، کَعبَةُ الرَّزایا شد
در سُرادُق عصمت، در حجاب عزّت بود
بیحجاب و بیخرگه، کوه و دشتپیما شد
شد عقیلۀ عالم، رهسپار شام غم
چشم، چشمۀ زمزم، خونفشان به بطحا شد
آن که آستانش بود، رشکِ «جنّتُ المأوی»
همچو گنج شایانش، در خرابه مأوا شد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 دیوان مفتقر
.
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
زندانیان عشق چو شب را سحر کنند
از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند
مانند غنچه سر به گریبان در آورند
شور و نوای بلبل شوریده سر کنند
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند
یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند
با آن شکستهحالی و بیبال و بیپری
تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق
از شوق سینه را سپر هر خطر کنند
آنان کزین معامله هستند بیخبر
برگو که تا به مَحبَس هارون نظر کنند
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم
آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او
تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند
ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول
افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول
#محمدحسین_غروی_اصفهانی #کمپانی
@navaye_asheghaan