5872_1569419166.mp3
1.31M
.
#مناجات و توسل با #امام_زمان روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
این چنین بر دلم افتاد به امّید خدا
غم مخور، می رسد امداد به امّید خدا
چه قدَر عقده در این سینۀ ما جمع شده
عقده ها می شود آزاد به امّید خدا
دل ما که به خدا تنگ شده ، منتظریم
تا که از ما بکند یاد به امید خدا
گره از کار گِره خوردۀ ما باز شود
فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا ..
که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم
یک به یک با همه اولاد به امّید خدا
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا
منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً
می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا
حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع
عاقبت می شود آباد به امّید خدا
مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ...
دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا
لذتی دارد عجب تا که به ما می گوید:
آفرین! دست مریزاد! .. به امّید خدا ...
وعدۀ بعدی ما «شارع بین الحرمین»
دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین»
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا
منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً
می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا…
#حاج_محمد_طاهری
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
#ویژه_ایام_محرم
4_5917890078285234813.mp3
11.28M
التماس دعای فرج
با دلی که غرق خونه
با تنی که نیمه جونه
چشمای من پره بارونه
وقت پروازم رسیده
زد شب هجران سپیده
قامتم از غم خمیده
جای ،زخم زنجیر ، شده نفس گیر ، امون از این غم
مونده روی قلبم ، غبار ماتم ، از اون محرم
غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد
غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد
بند دوم
ابرو بارون تو نگامه
حوض خون تووی چشامه
جای زنجیر رو شونه هامه
روضه خونه کربلامو
همسفر باعمه هامو
جای خاره روی پاهامو
یاد اون سه ساله،که تو خرابه ، روخاکا خوابید
اون ، که نیمه ی شب ، سر باباشو ، تو یه طبق دید
غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد
غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد
بندسوم
زهر دشمن داده آبم
امشب آروم میشه خوابم
عمریه من خونه خرابم
بوی غم داره مدینه
مونده بغضی روی سینه
یاد قلب داغ سکینه
وقتی بین گودال ، میون نی ها بابا رو میدید
تیرو نیزه هارو ، آروم آروم از ، تن بابا چید
غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد
غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد
#خادم_زینب ✍
#کربلایی_علی_خوشرفتار 🎤
#زمینه
#شور #امام_سجاد
1_7870652.mp3
5.16M
#سه_شنبه_هاے_جمڪرانی
🎤 حاج مهدی میرداماد
#مناجات #امام_زمان(عج)
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى
چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟!
به كسى جمالِ خود را ننموده اى و بینم
همه جا به هر زبانى، بُوَد از تو گفت و گویى!
شکند اگر دل من، به فداىِ چشم مستت!
سَرِ خُمّ مِى سلامت، شكند اگر سبویى
همه موسمِ تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین كنارِ جویى!
*خوشبحال اونی که وقتی آقارو دعوت میکنه،میگه:قدم به چشم من بذار،این چشمارو خیلی مواظبت میکنه...آقا!*
گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم
بگذار که من چشم به پایت بگذارم
حیف از تو عزیزی که مَنَت یار بخوانم
لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم
یابن الحسن!....
________________
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
#مناجات_باامام_زمان_عج
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى
چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟!
به كسى جمال خود را ننمودهیى و بینم
همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى!
به ره تو بس كه نالم، زغم تو بس كه مویم
شدهام زناله، نالى، شدهام زمویه، مویى
همه خوشدل این كه مطرب بزند به تار، چنگى
من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مویى!
چه شود كه راه یابد سوى آب، تشنه كامى؟
چه شود كه كام جوید زلب تو، كامجویى؟
شود این كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!
من خشك لب هم آخر زتو تر كنم گلویى؟!
بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت!
سر خمّ مى سلامت، شكند اگر سبویى
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین كنار جویى!
نه به باغ ره دهندم، كه گلى به كام بویم
نه دماغ این كه از گل شنوم به كام، بویى
زچه شیخ پاكدامن، سوى مسجدم بخواند؟!
رخ شیخ و سجدهگاهى، سرما و خاك كویى
بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمى
بنموده مو سپیدم، صنم سپیدرویى!
نظرى به سوى(رضوانىِ)دردمند مسكین
كه به جز درت، امیدش نبود به هیچ سویى
فصیح الزمان شیرازى
.
🖋جرعهای از زیارت عـاشورا 🗓
⏪ قسمت 1️⃣
✋السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ..✨
💠معرفت نسبت به خدا و معرفت
نسبت به اهل بیت و حقایق عالم هستی واقعا یک شرط کمال و قبولی عبادات است، بگونه ای که عبادت، بدون معرفت کاری کم ارزش و بلکه بی ارزش است. از جمله راهکارهای معرفت افزایی تفکر و تدبـر 💭🤔 در مورد وجود خویش است. از تاریخ عبرت آموز انسانهای پیشین و نیز با تعمق و تأمل در عبادات و معارف اعمال دینی میتوانیم اینکار را انجام بدهیم.
👌و از جمله عبادات مهمی که در
تربیت نفس و عروج انسان دخالت دارد و سهم بسزایی دارد؛ ارتباط با خدا از طریق دعا و مناجات است. در میان ادعیه و زیارات 📖زیارت عـاشورا✨ از جمله متون موثق و قابل اعتمادی است که سند قدسی دارد و ترکیبی از دعا و زیارت و سجده و نماز هست.
✍️متن این زیارت را امام باقر (ع) به نقل از پدران معصوم خودشان و همچنین از رسول الله به نقل از جبرئیل و از عرش الهی به دست ما رسیده تا آن را برای زیارت امام حسین (ع) و اصحاب بزرگوارشان استفاده بکنیم.
⚠️⚠️تدبر در محتوای عمیق و اسرار عتیق این زیارت عبادت در عبادت است و انسان را با لطایفی از معارف عرفانی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی اهل بیت علیهم السلام و تاریخ مظلومیت تشیع میتواند آشنا بکند. لذا با زیارت عاشورا و آشنایی به متن و توضیح آن میتوانیم یک آموزش تولی و تبری بدست بیاوریم، چون👇
📕زیارت عاشورا سند شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین (ع)🍁 و یاران او هست، زیارت عاشورا بازخوانی پرونده منافقینی است که امام و حجت خدا را به طرز بسیار بدی به شهادت رساندند. و تنظیم کننده ی طریقت حیات و ممات است.
👈زیارت عاشورا درخواست آماده باش شیعه براساس «أَنْ يَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ..» است.
👈زیارت عاشورا خون حسین (ع) است.
👈زیارت عاشورا نمی گذارد دلهای انسانها ناامید بشود از اباعبدالله الحسین و هر روز زنده و زنده تر می شود.
👈زیارت عاشورا شیعیان را بر ″ولایت محوری و امامت محوری″ ثابت قدم میکند.
👈زیارت عاشورا یک سوگنامه اهل بیت است و به نوعی برائت نامه شیعیان نسبت به دشمنان اهل بیت است و سند مهرورزی شیعیان به امام حسین است.
👈زیارت عاشورا تفسیر لفظی تاریخ تشیع را می تواند مثال بزند.
👈زیارت عاشورا یعنی باز نگه داشتن یک پرونده ای که زمان اجرای حکم آن بدست حضرت مهدی (ع) است.
👈زیارت عاشورا واقع نگاری و تاریخ نویسی کربلا به روایت خود خداست.
👈زیارت عاشورا سوره برائت اهل بیت علیهم السلام از دشمنانشان است.
👈زیارت عاشورا ترکیبی از توحید، ولایت، دعا و زیارت است و درسنامه دوران غیبت از عاشورا تا ظهور است و شرح ماجرای غدیر تا ظهور را برای ما بیان می کند.
🌀ان شاءالله که بتوانیم با خواندن زیارت عاشورا خودمان را به امام زمان علیه السلام نزدیک کنیم و صاحب عزای واقعی که امام زمان است بتوانیم این ارادت را به ساحت نورانی ایشان داشته باشیم.
#متن_جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا ۱
🎤 استاد #نصوری
معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم
.
@yekmorabbi کانال تربیتی یک مربی.mp3
8.5M
توصیه میکنم حتما گوش کنید
✅آداب نوکری امام حسین (ع)
👈قسمت 2
داستان شنیدنی ملاعباس و زیارت کربلا..
#استاد_دارستانی
✅توسل شيخ ابراهيم روضه خوان به وجود اقدس امام زمان (عج)
جناب آقا شيخ ابراهيم ترك روضه خوان , از اتقياء و ابرار بود و سالها پناهنده ناحيه مقدسه در سامرا بـود و عـلاقـه خاصى به حضرت ولى عصر ارواحنافداه داشت و دائم درذكر آن بزرگوار بود و به همين جهت , معروف به شيخ ابراهيم صاحب الزمانى شده بود.
ايشان مى گفت : من هر روز براى حضرت گريه مى كنم .
او در يكى از سفرهاى زيارت حضرت ثامن الائمه (ع ), معجزاتى از توسل به حضرت ولى عصر عجل اللّه تـعـالى فرجه الشريف ديده بود از جمله جناب آقا ميرزا هادى بجستانى ايده اللّه تعالى از ايشان نقل نمود كه : در مراجعت از مشهد مقدس , يكى از سادات , كه به همراهى من از رشت به سمت تركستان حركت مى كرد, يك لنگه جوال ابريشم حمل نموده بود و با هم از كنار رودارس مى رفتيم .
مسير راه در آن چـند فرسخ , در خاك روسيه است .
آن سيد بسته ابريشم را به من واگذاشت و خود پياده از طرف خاك ايران رفت .
شيخ گفت : من از ممنوعيت ورود ابريشم به خاك روسيه غافل بودم و آن كه ابريشم ,به گمرك و مجوز احتياج دارد.
در بين راه , ناگهان چهار نفر از ماموران روسيه با اسلحه از ميان درختان بيرون آمدند وصدا زدند كه نگه داريد.
مكارى ما, كه مرد ترك مؤمنى بود, به آنها گفت : اين آقا آخوند است و چيز گمركى ندارد بگذاريد برويم .
يكى از آن سربازان كافر, با شنيدن اين حرف با چوب به پاى آن بيچاره زد, او هم نعره اى كشيد و بر زمين خورد و پايش شكست .
بعد به سراغ من آمدند.
مـن با عيال جوان خود و طفل كوچكى كه به همراه داشتيم , در بيابان تنها بوديم .
بچه ازمشاهده سربازان مى ترسيد و گريه مى كرد.
به مامورين گفتم : چه مى گوييد و چه مى خواهيد؟ گفتند: بارها و اثاثيه را باز كن , ببينيم چه داريد.
بقچه ها را باز كردم .
همه لباسها وخرده ريزه ها را, نگاه كردند و مى پرسيدند: آيا ابريشم داريد؟ مـن چون ديدم تمام بازرسى اينها براى ابريشم است , فهميدم كه كار مشكل شد.
به كنارى رفتم و يقين كردم الان به سر بسته ابريشم سيد مى آيند و مرا خواهند برد.
براى خودم نترسيدم , بلكه براى عيال و بچه كه در اين بيابان در چنگ اين كافران چه خواهند شد.
اشـك از چـشـمـم سـرازير و اميدم از همه جا قطع گرديد, لذا قرآن مجيد را به دست گرفتم و مـتـوسـل بـه حـضـرت ولى عصر ارواحنافداه شدم , عرضه داشتم : اين جا محلى است كه جز شما پناهگاهى نيست .
بعد به كنارى ايستادم و تسليم شدم .
آن چـهار نفر خودشان همه اثاثيه را زيرورو كردند تا به بسته ابريشم رسيدند آن را بازكردند.
ديدم هر چه ابريشم خوب و خوشرنگ بوده , سيد با خود برداشته است .
مـامـوران , كـلافـهـاى ابـريشم را يكى يكى بيرون مى كشيدند و نگاه مى كردند و به يكديگر نشان مى دادند و مى گفتند: اين چيست ؟ و آن را مى انداختند, تا به آخررسيدند, اما هيچ كدام از كلافها را نـگفتند كه ابريشم است , يعنى متوجه آن نمى شدندتا آن كه از همه گذشته و به كنارى رفتند.
بعد گفتند: آخوند بار كن و برو, چيزى نبود.
اثاثيه را كه بستم ديدم نمى توانم آنها را بار كنم .
سراغ مكارى آمدم , ديدم پايش آن قدرباد كرده كه بيچاره نزديك به مرگ رسيده است صدايش زدم و گفتم : برخيز.
گـفـت : پـايـم شـكسته و الان مى ميرم .
فرياد زدم : بگو يا صاحب الزمان و برخيز وهمچنان اشكم جارى و سرازير مى شد.
گفت : محال است نمى توانم برخيزم .
دست او را گرفته وگفتم : بگو يا صاحب الزمان .
مكارى برخاست .
مامورين به ما نظر مى كردند كه چه مى كنيم .
آن مكارى بيچاره كم كم پا بر زمين گذاشت و راه افتاد و همان طور كه پايش باد كرده بود بارها را سوارنموديم و براه افتاديم .
چند قدمى كه راه رفتيم پاى او گويا مشكى بود كه سرش را باز كرده اند, زيرا ورم پايش به سرعت خوابيد.
پـرسيدم : پايت چطور است ؟ آن را نشان داد كه اصلا نه دردى داشت و نه نشانى از دردو در كمال آرامش و راحتى بقيه مسير را طى نموديم .
آن مكارى بعد از آن , اعتقاد عجيبى به من پيدا نمود.
پس از دو ساعت كه از خاك روسيه خارج شديم , وقتى ايرانيان ما را ديدند خيلى تعجب كردند كه چـطور ابريشم را از آن راه آورديد, زيرا اگر شما را به اين جرم مى گرفتند, ده سال زندان و فلان مقدار جريمه نقدى مى نمودند
منبع :کتاب #کرامات #امام_زمان (عج) یا خلاصه العبقری الحسان
حجت الاسلام دارستانی1599324297635.mp3
12.61M
توصیه میکنم حتما گوش کنید
✅آداب نوکری امام حسین (ع)
👈قسمت 1
فرق حسینیه با مسجد
هرکی بیاد کربلا گرفتار میشه..
#استاد_دارستانی
شعر مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بند ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبه های جمعه را هی خواب می مانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را می گویم اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
راه دیدار تو اینبار از حرم شد باز، حیف
خواستم تا محضر تو با سرم آیم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسن
سر به خاک مقدمت ای یار می سایم، نشد
دائماً می چرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت می کشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد؟
وحید محمدی
دارد دوباره رنگ می بازد حنایم
پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم
دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو
من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم
راه گلویم را دوباره بغض بسته
آقا ببین که در نمی آید صدایم
دستی بکش بر این دل غربت گرفته
شاید کمی آرام گردد دردهایم
پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان
من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم
آقا زمین خورده دوباره نوکر تو
فکری به حالم کن که مشغول هوایم
این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا
بدجور دلتنگ اذان کربلایم
وحید محمدی
اشک و مناجات و دعا را دوست دارم
این حالت خوبِ بکا را دوست دارم
من دین خود را از رسول الله دارم
زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم
مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد
این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم
از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم
خیلی هوای کربلا را دوست دارم
آرام کنج دنج روضه می نشینم
هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم
بالا نیاوردم سرم را تا ببینی
این گریه های بی صدا را دوست دارم
گریان دستّ بسته ی زینب بیا ... آه
من گریه کردن با شما را دوست دارم
وحید محمدی
#سلام_امام_زمانم 💚
ای کاش کسی برای آقا تب داشت
یادی ز امام منتظر بر لب داشت
قرباڹ غریبی ات شوم مهدی جان
ای کاش که صاحب الزماڹ زینب داشت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷