eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.5هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
381 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
رى از خونه شهید شیعیان و پیروان ابا عبد الله(ع) افزون بر بینش روشن خویش با منطق و استدلال، آینه قلب خود را نیز با زلال عشق و شوق غبارروبى مى‏كنند و با اشك خویش با امام خود براى خودسازى، خدا ترسى، گناه‏گریزى، اقامه و احیاى نماز، امر به معروف و نهى ازمنكر، عزت نفس، گریز از ذلت و زبونى و مبارزه با باطل و ستمگرپیمان مى‏بندند; و در این راه، با قاطعیت و صلابت در راه عقیده‏ و با روحیه ایثار و شهادت‏طلبى به جهادى مقدس و كربلا گونه‏ مى‏پردازند. بیعت ‏سوگواران و گریستن عزاداران حسینى، بیعتى ناگستسنى درراه حفظ عقاید دینى و پاى‏بندى به ارزشهاى اخلاقى است; و چون ‏امام حسین(ع) الگوى بى‏همتا براى آنان است، ایجاد عاطفه و عشق ‏با اشك چشم، زمینه‏ساز آن بیعت و مقدمه این سنخیت و دلدادگى ‏است. همانگونه كه سید الشهداء(ع) هنگام حركت از مكه به سوى‏كربلا، كسانى را به همراهى خویش در این سفر مقدس و نهضت‏ خدایى‏دعوت كرد كه اهل فدا كردن جان در راه ائمه (علیهم السلام) باشد: «من كان فینا باذلا مهجته موطنا على لقاء الله نفسه فلیرحل ‏معنا...» شیعه باید آبها را گل كند خط سوم را ز خون كامل كند خط سوم خط سرخ اولیاست كربلا بارزترین منظور ماست شیعه یعنى تشنه جام بلا شیعگى یعنى قیام كربلا شیعه یعنى امتزاج نار و نور شیعه یعنى راس خونین در تنور شیعه یعنى هفت وادى اضطراب شیعه یعنى تشنگى در شط آب آرى، اشك، سرفصل محبت و مودت و برخاسته از عشقى است كه ‏خداوند در دلها قرار داده است. رسول خدا(ص) در این باره فرمود: «ان لقتل الحسین حراره فى قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا» براى شهادت حسین(ع) گرمایى در دلهاى مؤمنان است كه هرگز سرد و خاموش نمى‏شود. امروز اشك رابطه ما با حسین(ع) است. و ما با شورى اشكهایمان‏ بر خوان محبت‏ سید الشهداء نشسته‏ایم و اشك‏ پرورده ابا عبد الله(ع)هستیم. این مهر با شیر مادر در جان ما وارد شده، با جان هم به‏ در مى‏شود. به راستى آیا مى‏توان براى چنین بیعتى عشق‏آمیز –از دوران كودكى تا هنگام مرگ و بدرود حیات- جایگزین غیر از اشك‏ یافت. گوهرهایى شفاف از شوق و زلال از زمزم معرفت و شعور كه ‏چون بر صفحه صورت مى‏ریزد، سبكبالى، طراوت، نشاط و معنویتى ‏بیرون از توصیف به ارمغان مى‏آورد و ما را جرعه‏هایى جاوید ازفرات بیدارى، بالندگى و تابندگى مى‏بخشد. آنان كه با اشك خود چنین بیعتى با امام حسین(ع) مى‏بندند،خداوند، از بى‏كران رحمت و عنایت‏خویش، آبشارى از مغفرت برآنها ریزان مى‏سازد; گناهانشان را آمرزیده، از گذشته آنان چشم‏مى‏پوشد و آینده‏اى روشن و تابناك از توفیق و معرفت نصیبشان‏مى‏سازد. آیا چنین رحمت و بركتى از پروردگارى بزرگ به خاطر محبوبى چون‏حسین(ع) و به پاس حفظ حماسه كربلا، عمق فاجعه عاشورا، یكرنگى و سنخیت‏ با ابا عبد الله و تجدید بیعت ‏با آن حضرت در راه بندگى وعبودیت‏خداوند، باورنكردنى و دور از واقعیت است ؟! یا آنكه ‏بسیارى از ما نگرش كوتاه، بینشى ناقص و دیدى ضعیف داریم و از پى‏آمدهاى ارزشها و یا حقیقت احكام آگاهى كامل نداریم؟ بدون شك سیره معصومان (علیهم السلام) روش عالمان و اندیشمندان‏دینى در طول تاریخ و حركتها و عزاداریهاى سنتى و همراه با شور و حماسه، شعله‏هاى روشنگرى عاشورا را حفظ كرده و ستمگران‏ عصرهاى مختلف را با توفانهاى ستم‏سوز مردمى رو به رو ساخته‏است. اگر حضرت آیت الله العظمى حاج شیخ عبد الكریم حائرى(ره) هر روزپیش از شروع درس با ذكر مصایب امام حسین(ع) توسط ذاكر حسینى و همراه با اشك دیدگان درس خود را شروع مى‏كرد و یا حضرت آیت‏الله العظمى بروجردى(ره) هر سال به برگزارى جلسه روضه و حضور در محفل ابا عبد الله الحسین(ع) همت مى‏گماشت و یا حضرت امام‏خمینى(ره) عاشقانه بر زمین نشسته و با نخستین سلام مرحوم ‏حجه الاسلام كوثرى به ساحت مقدس سید الشهداء گریستن آغاز مى‏كرد:همه و همه براى حفظ شعارهاى دینى و ارزشهایى انقلابى بوده است. مگر نه این است كه ما هر چه داریم از عاشورا و عاشورائیان‏ داریم. .
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
19.77M
شهادت علیه السلام 🎵ای سلام حسین حسن ... 🎤محمود
1. حاج میثم مطیعی.mp3
3.94M
(علیه السلام) من غمِ مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذر ذره ای از خاک پای حضرتش از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر درِ دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم سر شکسته ،دل پر از خون دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر براه دوست دادم زندگی از سر گرفتم اکبرم کُشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از درِ دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم شاعر:
روضه ۲ 🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین 🔸زینب آمد بر سر قبر حسین امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد... 🔸بر سر قبر برادر چون رسید 🔸ناله و آه و فغان از دل کشید یا صاحب الزمان... تا اهلبیت به کربلا رسیدند... مثل برگهای خزان... خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند... هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت... یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته... یکی قبر قاسم رو گرفته... یکی کنار قبر عباس... یک مادری هم کنار قبر علی اصغر... اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده... 🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن 🔸گفت با قبر برادر این سخن 🔸السلام ای کشته راه خدا 🔸السلام ای نور چشم مصطفی داداش ببین خواهرت برگشته... 🔸بهر تو امروز مهمان آمده 🔸خواهرت از شام ویران آمده داداش نبودی ببینی.. بعد از تو با ما چه کردند... 🔸چون تو رفتی بی‌کس و یاور شدم 🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم داداش طاقت داری بگم یا نه... 🔸بعد قتل و غارت اموال تو 🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو 🔸بس ‌که سیلی شمر زد بر رویشان 🔸گشت نیلی صورت نیکویشان جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند... چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند... هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند... بهشون سیلی میزدند... بزار اینطوری بگم... 🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند همه بچه ها رو زدند... 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف... 🔸آه از آن ساعت که از روی غضب 🔸زاده ی سفیان یزید بی‌ادب 🔸در حضور خواهر گریان تو 🔸چوب می‌زد بر لب و دندان تو داداش حسین خیلی برام سخت گذشت... مجلس یزید ملعون... وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد... شرمنده حسین جان... نتونستم کاری کنم... آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند آی غریب حسین... الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
به نقل از عطیّه عوفى،همراه جابر بن عبد اللّه انصارى براى زیارت قبر حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام حرکت کردیم. هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید و هیچ گامى برنداشت جز آن که ذکر خداى متعال گفت تا این که به قبر نزدیک شد و[به من ]گفت: "دست مرا بر قبر بگذار"،چون دست او را بر قبر گذاشتم بیهوش بر روى قبر افتاد.کمی آب بر او پاشیدم و هنگامى که به هوش آمد سه بار گفت:"اى حسین!". آنگاه گفت:"دوست پاسخ دوست را نمى‌دهد؟!" سپس گفت:"چگونه پاسخ دهى در حالى که خون رگهایت را بر میان شانه ها و پشتت ریختند و میان سر و پیکرت جدایى انداختند ؟!گواهى مى‌دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و چکیده هدایت و پنجمین فرد از اصحاب کسایى و فرزند سالار نقیبان و فرزند فاطمه سَرور زنانى و چگونه چنین نباشى در حالى که از دست سَرور پیامبران غذا خورده اى و در دامان تقواپیشگان پرورش یافته اى و از سینه ایمان شیر نوشیده اى و با اسلام تو را از شیر گرفته اند،پاک زیستى و پاک رفتى،امّا دل هاى مؤمنان در فراق تو خوش نیست بى آنکه در این تردیدى رود که همه اینها به خیرِ تو بود،سلام و رضوان خدا بر تو باد و گواهى مى‌دهم که تو بر همان روشى رفتى که برادرت یحیى بن زکریّا رفت". آن گاه جابر دیده خود را گِرد قبر چرخاند و گفت:"سلام بر شما اى روح هایى که گرداگردِ حسین فرود آمده،همراهش شدید،گواهى مى دهم که نماز را به پا داشتید و زکات دادید و به نیکى فرمان دادید و از زشتى باز داشتید و با مُلحدان جنگیدید و خدا را پرستیدید تا به شهادت رسیدید.سوگند به آن که محمّد را به حق برانگیخت در آنچه به آن در آمدید با شما شریک هستیم". به جابر گفتم:اى جابر!چگونه[با آنان شریک باشیم]با آنکه ما نه به درّه اى فرود آمدیم و نه از کوهى بالا رفتیم و نه شمشیرى زدیم،در حالى که اینان سرهایشان از پیکر جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند؟! جابر گفت:"اى عطیّه!شنیدم که حبیبم پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید:«هر کس گروهى را دوست داشته باشد،با آنان محشور مى شود و هر کس کارِ کسانى را دوست داشته باشد،در کارشان شریک مى‌شود»و سوگند به آن که محمّد را به حق به پیامبرى بر انگیخت نیّت من و همراهانم همان است که حسین علیه السلام و یارانش بر آن رفته اند. مرا به سوى خانه هاى کوفه ببر". هنگامى که بخشى از راه را رفتیم گفت:"اى عطیّه!آیا سفارشى به تو بکنم که دیگر گمان ندارم پس از این سفر تو را ببینم؟،دوستدار خاندان محمّد را تا زمانى که آنان را دوست مى دارد دوست بدار و دشمن خاندان محمّد را تا زمانى که با آنان دشمن است دشمن بدار هر چند روزه گیر و شب زنده دار باشد و با دوستدار محمّد و خاندان محمّد رفاقت کن که اگر یک گامش از فراوانىِ گناهش بلغزد گام دیگرش به محبّت آنان استوار مى‌مانَد،چرا که دوستدار آنان به بهشت باز مى‌گردد و دشمن آنان به سوى آتش[دوزخ ]مى‌رود". 📚بشارة المصطفى عماد الدین طبری، ص٧۴ 📚بحارالأنوار مجلسی،ج۶٨،ص،١٣٠،ح۶٢ 📚مقتل الحسین خوارزمی،ج٢،ص١۶٧
صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع) چشمم دوباره تر شده ، شرمنده ام حسین از شرمِ بی لیاقتی آکنده ام حسین قامت فراز میکند آنکس که لایق است من بی لیاقتم که سرافکنده ام حسین پایم کشیده شد همه جا ،جز حریم تو عارت میاید اینکه تو را بنده ام حسین؟ دیدی چگونه وعده ی هر ساله میدهم من زائرِ خیالیِ آینده ام حسین اشکِ میانِ خنده ی من ،اشک شوق نیست میگرید از فراق تو هر خنده ام حسین در حسرت زیارت تو عمر من گذشت یک کربلا به من بده، تا زنده ام حسین امشب گرفته ام پرِ قنداق اصغرت چون مِهر اوست، ضامنِ پرونده ام حسین
|⇦• *سینه زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ سید رضا نریمانی* •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• حسین جان .. الهی نگاهت منو هم ببینه دعا کن .. الهی غمت رو دلِ من بشینه منو هم .. سوا کن بگو زائر اربعینِ .. شش گوشه ات ، قبله و محرابم عشقِ تو ، گوهرِ نایابم میخونم ( ای حسین اربابم ..)۲ حسین محورِ عالم امکانِ زمین و زمان با دمش طوفانِ خدا بر لبش ذکرِ وا عطشانِ «حسین یاحسین ، یا ابا عبدالله ..» چه خوبه .. که مرغِ سعادت رو شونم نشسته خدایی .. که عشق تو خیلی به جونم نشسته حسین جان .. ببین گرد راه رویِ گونه ام نشسته نشسته ، بین جاده روی صورتم ، جای اشک و مویِ می‌آید ، بر مشامم بوی کربلایِ ارباب .. فقیر اومدم ، پادشاه برگشتم اسیر اومدم ، مبتلا برگشتم تموم غم و غصم اینه آقا چه حیف شد که از کربلا برگشتم «حسین یاحسین ، یا ابا عبدالله ..» رسیدم .. همونجا به شش گوش تو تکیه کردم همونجا .. همه جونمُ نذر تو هدیه کردم به جایِ .. رقیه سر قبر تو گریه کردم می بینم عشقتُ هر جایِ این صحرا اربعین مَشاء میشم با ( کربلا همسایه ) ۲ رسیدم حرم هم قدم با جابر فداییت می شم هم قسم با جابر گرفتم به لب ، ذکر و دم با جابر «حسین یاحسین ، یا ابا عبدالله ..» ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
پایان عشق بسته به آغاز کربلاست بی سر شدن به عشق خدا راز کربلاست راهی که تا به عرش خدا می برد مرا قطعاً مسیر جاده ی پرواز کربلاست ماییم و شوق مرقد شش گوشه حسین فاز دل شکسته ی ما فاز کربلاست شش گوشه ... تل زینبیه ... صحن علقمه تصویری از مثلث اعجاز کربلاست با یک نظر به چهره ی زوّار اربعین این دل اسیر سوز ِ غم ِ ساز ِ کربلاست هرکس که جزء لشکر سقای عشق شد ... تحت لوای فاطمه سرباز کربلاست این زائری که آمده از " مصرع الحسین" خدمتگزار شاه سرافراز کربلاست ما را دوباره همنفس عطر سیب کرد مهمان لطف حضرت شیب الخضیب کرد
Shab03Moharram1393[04](1).mp3
9M
‌‍ دلم از خرابه دیگه خونه امشب ۲ مزاحم شدم من برا عمه زینب می سوزم تو این تب صورت من کبوده و زرده حرف دلم گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که رو سری منو سرش کرده یه دنیا دردِ دل دارم بابا از اون شبِ سردِ توی صحرا موی سرم سفیدهُ قَدَّم شده شبیه مادرت زهرا ۲ آه بابا آه بابا آه بابا آه...... ۳ وای بابا وای بابا وای بابا ... دعا کن بمیرم برم از خرابه برای همیشه سه ساله بخوابه که موندن عذابه دوری تو طاقتمُ برده دیر برسی دختر تو مرده تمام راه شام و بازارُ عمّه به جای من زمین خورده تو این خرابه نفسم تنگه چرا رو لبهات اثر سنگه راستی تو بازار حرامی ها دیدم سرِ خاتم تو جنگه اه بابا اه بابا اه بابا اه نگفتی که سه ساله جون میده واسه تصدُّق یکی نون میده خسته شدم بس که تو این بازار یکی همش مارو نشون میده جای طناب مونده رو گردن ها حتی حیا نکردن از زنها از روی ناقه افتادم گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها اه بابا اه بابا اه... کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @rozevanoheayammoharramsoghandi
. من اسیر نگاه تو هستم دلم رو به عشق تو بستم دخیل ضریح تو هستم ای آقا جان تو امید دلای هوایی کلید اجابت مایی شهید به دشت بلایی ای آقا جان منم عبد مبتلا ، تویی شاه کربلا برات حرم تو هست تو دست امام رضا ... حسین حسین حسین حسین ... باز دلم شده وصل یه پرچم صدا میزنم تورو هر دم از عشق تو پُر شده عالم ای آقا جان باز سخن شده طرز نگاهم وطن شده کوی تو شاهم کفن شده رخت سیاهم ای آقا جان منم و بال رها ، دلم و حال بکاء وسیله ی نجات من نخ نخِ شال عزا ... حسین حسین حسین حسین ... هست عطا توی دست کریمت شفا توی خاک حریمت دلا پُره داغ عظیمت ای آقا جان مست شدم تا که اسمتو بردم نون و نمک تورو خوردم خودم رو به تو بسپردم ای آقا جان زیر این هفت آسمون ، تو فقط واسم بمون منو از روضه ها جدا نکنی ای مهربون ... حسین حسین حسین حسین ... 👇
. تقدیم به ولی نعمت ما حضرت بقیت الله الاعظم محرومیت یعنی... این حادثه محرومیت را خوب معنی کرد در خواب دنیا آخرت را خوب معنی کرد محرومیت در سفره فقدان کمی نان نیست هرچند درد سفره های خالی آسان نیست نان میرسد تا دستهای با سخاوت هست در سفره تا باشد نمک یعنی که برکت هست سقفی که شد آوار هم تعمیر خواهد شد با لطف مردم هر گرسنه سیر خواهد شد ما گرگ باران دیده اییم و خوب میدانیم در اوج یخبندان بهاری در زمستانیم سختی کشیدیم و به ابرو خم نیاوردیم تحریممان کردند اما کم نیاوردیم محرومیت در جیب خالی پدرها نیست عمری تحمل بر تمام دردسرها نیست سیل بلا جاری شد و جان را سپر کردیم با بدترین بحران درافتادیم و سر کردیم تعطیل کردند آسمان هیئتی ها را بردند شور و مستی و آرامش ما را هم از حرم هم روضه ها محروممان کردند ای کاش میشد روزهای رفته برگردند زخمی که مانده روی دل درمان نمیخواهد؟ یعنی حسین این اربعین مهمان نمیخواهد؟ محرومیت یعنی حرم بر عاشقان بسته راه عروج عاشقان و قدسیان بسته محرومیت یعنی حسین از ما بگیرد رو خلوت شود روضه بگیرد مادرش پهلو از نو چراغ خیمه را خاموش کرد ارباب یک عده نیلوفر شدند و عده ای مرداب محرومیت یعنی حسین راهی و ما مانده یعنی کسی که از حسین خویش جامانده هر سفره خالی بود نانش را فراهم کرد در کربلا دارالامانش را فراهم کرد محرومیت یعنی بساط روضه کم باشد هرجا حسین آنجاست باید روضه هم باشد ‌ سبک دارم میبندم بازم کوله پشتیمو اماده میشم من واسه سفر کردن خودت برس آقا به داد اون جوونا که فقط به عشق کربلا روزارو سر کردن میدونی کربلات ، تنها امید نوکره نزار که اربعین ، بدون روضه بگذره تو ، پناه تموم خستگی ما بیتو هیچ و پوچه زندگی ما گریه تو حرمه بندگی ما بند دوم حتی برام سخته فکرشم نزار اقا که اربعینو کنج خونه بشینم من خودت که بهتر میدونی خیلی سخته چون مسافر هر ساله ی اربعینم من امسال غمای من ، میدونی آقا بیشتره منی که زندگیم ، فقط با روضه میگذره یه ، حرمه و یه حسین و کلی آه دلم تنگه واسه خستگی راه میتپه دلم برای قتلگاه بند سوم نشسته توی چشمام ، ابرای بارونی انگار خودت داری واسم روضه میخونی دارم عمودای بین راهو میشمارم چرا داری اینجوری قلبم رو میسوزونی نمیشه باورم ، که بستی این درو به روم درسته من بدم ، ولی تو هستی آبروم تو ، همیشی خریدی ابرومو پس چرا کردی این کبوترو قفس بی حرم نداره این گلو نفس
. 🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم. .
Moghadam-Shab29Moharam1399[03].mp3
9.33M
▪️من اسیر نگاه تو هستم▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب 29 محرم الحرام 1399
تو را من چشم در راهم بیا - @Maddahionlin.mp3
4.06M
$مناجات با (عج)! 🎙میثم مطیعی 🔊تورامن چشم درراهم بیا....
مداحی آنلاین - کاش که میشد مثل عقربه ها بگردم - حمید علیمی.mp3
2.41M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃کاش که میشد مثل عقربه ها برگردم 🍃به کربلا هایی که قبلا سفر کردم 🎤 🌷 🌷
Moghadam-Shab13Moharam1399[12].mp3
2.07M
🎤 سبـک : شعرخوانی خورشید زیر سایه ی تو اعتکاف کرد شصت و سه سال دور سر تو طواف کرد وقتی خدا به کالبدت روح می دمید میگفت از وجود خودش انکشاف کرد دیوانگان کوی تو را فاطمه خرید ما را همین عنایت کرد کفاف کرد خاک بهشت عرصه ی جولان مُشک بود از عطر سیب کرب و بلایت غلاف کرد
. ‌ زینب آمد از شامِ بلا و کوفه زینب امد اما قامتش خمیده روی دست و پا ردِ زنجیر ای برادر در گلو دارد بغض دلگیر ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر کوفه باران سنگ کوفه و مو و چنگ هلهله میکردند مردمان صد رنگ قاری قرآن بودی از رو نی ای برادر برلبت میخورد سنگُ پیا پی ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر شام و عیش و نوشش طفل و درد گوشش برده بودن به زوریا اخا رو پوشش نشنوه عباس چی کشیدیم ای برادر کوفه و شام طعنه شنیدیم ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جانه خواهر شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها 👇
. 🔸«و اَعتِق رِقابَنا مِن نَقِمَتِك» 1️⃣ خدایا! من حاجتی دارم که اگر به آن حاجت برسم، برآورده نشدن بقیه حوائجم هیچ ضربه ای به من وارد نخواهد کرد؛ و اگر آن حاجت برآورده نشود، برآورده شدن بقیه حوائجم هیچ نفعی برای من نخواهد داشت. آن حاجت چیست؟ «و اَعتِق رِقبَتی مِن النار» این که از عذاب قهر تو در امان بمانم. 2️⃣ اهل بیت علیهم السلام معصوم هستند و سوره انسان در شأن حضرت زهرا و امیر مؤمنان علیهما السلام نازل شده است. آنها می فرمایند: «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا» (سوره انسان 10)؛ ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزی که عبوس و سخت است. ▫️اگر در جامعه ای خوف از عذاب و قهر الهی کم شود، به تبع آن آمار گناه بالا می رود. .
❁﷽❁ 🔹️السَّلامُ عَلَيْكَ یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی🔹 محتاج توام اَکرَمَ مَن کُلِ کَریم دریاب مرا اَرحَمَ مَن کُلِ رحیم در چشمِ من و دل نکند جلوه کسی تکبیر منی اَعظَمَ مَن کُل عظیم دیروز تو را ازل ندیدست به چشم بی شک که تویی، اَقدَم مَن کُلِ قدیم حکمت ز لبت گرفته لقمان همه جا ای حاکم دل اَحکَمَ مَن کُلِ حَکیم لب وا بکنی فصل خطابی در عشق فاروق تویی اَعلَمَ مَن کُلِ عَلیم از صبر و سکوتت چه کسی باخبر است؟ مکتوم تویی اَحلَمَ مَن کُل حلیم سجاد احمدیان علیه السلام علیه السلام 🌴
👆 واقعا، «فَتَحَلَّمْ » می توانی خودت را به حلم بزنی! یک جاهایی سعی کن همان رفتاری را انجام بدهی که یک حلیم انجام می داد. اینقدر خودت را به حلم بزن تا حلیم بشوی. این مصداق را می گوید. 💠 بعد حضرت یک قاعده کلی می فرماید: «فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهََْ بِقَوْمٍ » خیلی کم پیش می آید که یک کسی خودش را شبیه به یک گروهی بکند، «ٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ» ولی اینجورنشود که مثل آنها نشود! خیلی کم پیش می آید که یک کسی خودش را شبیه دیگران بکند، و مثل آنها نشود. پس اگر میخواستی آدم خوبی بشوی، خودت را به این خوبیها بزن، کم کم مثل آنها میشوی.... ↩️ ادامه دارد... 👤 حجت الاسلام .
. 🔴 راز اتصال به امام زمان چیست ( قسمت اول) 💠یکی از سوالات خیلی کلیدی و مهمی که در مورد امام عصر ارواحنا فدا باید برای همه ما مطرح بشود؛ عبارت است از اینکه راه اتصال به امام عصر ارواحنا فدا چه در زمان غیبت، و چه در زمان ظهور و حضورشان چیست؟ به عبارت دیگر ما چکار باید بکنیم که به طور حقیقی با امام عصر ارواحنا فدا ارتباط داشته باشیم؛ اتصال داشته باشیم؟! 💠اگر بخواهید اهمیت این سوال و پاسخش را خوب درک بکنید راه های زیادی داریم که یکی از آنها که بیشتر به ذهن شریف شما آشناست، این است که در دعای شریف ندبه به ما یاد می دهد که اولا راه اتصال زمین به آسمان یعنی راه ارتباط انسان به ملکوت فقط امام زمان است : «اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَرْضِ وَالسَّماءِ» اگر قرار باشد انسان به سمت هدف خلقت، حیاتش را جهت گیری بکند، یعنی به سمت ملکوت از این ملک حرکت کند، احتیاج به یک سبب متصل دارد، احتیاج به یک نردبان دارد، به یک وجه اتصال دارد، و آن امام زمان( علیه السلام) است! اگر کسی اتصالش به حضرت قطع بشود او در حقیقت وجود خودش دیگر راهی به ملکوت و غیب ندارد. 💠 در همان دعای ندبه در اواخرش از خدا اینجور می خواهیم که: خدایا یک اتصالی بین ما و امام زمان برقرار کن که منجر بشود به ارتباط و رفاقت ما با سلف امام زمان، یعنی با ائمه دیگر با انبیای دیگر «وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وُصْلَةً» خدایا بین ما و او ( امام عصرارواحنا فدا ) یک اتصالی را برقرار کن که: « تُؤَدِّي إِلَى مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ» که منجر بشود به رفاقت و همنشینی با گذشتگان امام زمان علیه السلام. 💠 پس اتصال به امام عصر هم راه اتصال به آسمان است و هم راه اتصال به سایر ائمه و اولیاء بزرگ دین ماست. این از اساس قصه! 💠 پس سوال ما این است: که راز اتصال به امام عصر چیست؟! آن هم اتصالی که اینقدر ضرورت دارد، اینقدر اهمیت دارد، اگر نباشد در واقع انسان از آن وجه انسانیتش خالی شده است. اگر اتصال ما با حجت زمان قطع بشود، ما اصلا دیگر انسان نیستیم، ارتباطمان با حقیقتمان قطع شده!... 🔴 راز اتصال به امام زمان چیست⁉️ 📌( قسمت دوم) 💠 اگر بخواهیم دنبال این جواب بگردیم که راز اتصال به امام زمان چیست؟ قاعدتا به روش علمی هم باید یک پاسخ اجمالی پیدا کنیم، یعنی یک پاسخ کلی؛ بعد پاسخ کلی را تحلیل کنیم، دقیق ببینیم برنامه ی عمل چیست. 💠 پاسخ کلی طبق قواعد علمی این است که، اگر قرار باشد دوتا موجود به همدیگر وصل بشوند، قرین بشوند، همنشین بشوند، شرط جدی و لازم و بی بدیلش سنخیت است. هیچ وقت یک نماز خوان با یک عرق خور رفیق صمیمی نمیتواند بشود! ممکن است یک سلام علیکی بکند تا روی او تاثیری بگذارد ولی رفیق نمیشود! اتصال بین دو کس وقتی کامل برقرار میشود، که سنخیتشان کامل باشد. کبوتر با کبوتر، باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز 💠 در حکمت ۳۸ نهج البلاغه می فرماید: با ۴ نفر همنشین نشو: بخیل، احمق، دروغگو، بدکار. چرا نباید با اینها رفیق شد؟! چون آنچه که تو از خودت انتظار داری از کمالات، اینها ندارند. مثلا احمق میخواهد به تو خیر برساند، شر می رساند. بخیل دقیقا جایی که به او احتیاج داری، پشت تو را خالی میکند. دروغگو دور را برایت نزدیک میکند و نزدیک را دور میکند. تو را سرکار میگذارد و... پس سنخیت است راز اتصال! 💠 اساسا من وقتی میتوانم با امام زمان ( علیه السلام) ارتباط حقیقی برقرار کنم، که با او سنخیت داشته باشم، همانطور که در مراتب بسیار پایین تر من و شما وقتی باهم رفیق میشویم؛ از روی رغبت و میل، که تشخیص بدهیم همسنخ هم هستیم. وقتی همسنخ هم نیستیم اصلا حاضر نیستیم با هم همراه و همنشین بشویم. یک کمی مرتبه پایین ترش، که در واقع یک راهبردی است برای رسیدن به آن سنخیت، و چون جایگاه امام عصر ارواحنا فدا که طراز طهارتش، طراز تقوایش و امثال این... خیلی بالاتر از آن است که ما بگوییم همین دم دست است، به آن رسیدیم! اما در مکتب اهل بیت علیهم السلام برای رسیدن به آن سنخیت هم، یک راهبرد خیلی خیلی راحت و روشنی به ما تعلیم داده است، و آن راهبرد تشبه است. یعنی چه؟! یعنی یک جاهایی آدم دلش میخواهد یک کمال اخلاقی داشته باشد، ولی میبیند با آن صفت فعلا خیلی فاصله دارد. اهل بیت علیهم السلام که می خوانیم در نهج البلاغه، به ما میگوید: ناامید نشو! درست است که تو الان در حد اعلاء مثلا کرم نیستی؛ اما یک کم ادای آدمهای کریم را زیاد در بیاور. شبیهشان که بشوی، کم کم کریم میشوی! راهبرد تشبه است این. اگر تو تشبه به هر گروهی، به هر خصلتی پیدا کنی، کم کم از آن گروه میشوی. 💠 در نهج البلاغه در حکمت ۲۰۷ حضرت علی ( علیه السلام) در مورد حلم که صفت بسیار بزرگی است، بسیار ضروری است برای انسان؛ بردبار بودن، بیجا اظهار نظر نکردن است.... آنجا می فرمایند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً» اگر الان بالفعل حلیم نیستی 👇
. 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول چهل شبه که داداش روی تو رو ندیدم چهل شبه اروم جونم سختی و غصه دیدم 💧 چهل شبه که درتبم چهل شبه جون برلبم منو نگاه کن زینبم 💦 ازغصه پیرم داداش دارم می میمیرم داداش حسیییین واااای 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم داداش یادم نرفته شلاقهای اسارت همه دارو ندارخیمه داداش رفته به غارت 💦 جلو چشای خواهرت پیش چشای دخترت بروی نیزه رفت سرت 💦 سرتو رفت چهل منزل زینب و اهی باطل حسیییین واااای 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم بابچه هات برادر گرچه سیلی میخوردم امانتی هاتو ای داداش برات سالم اوردم 💧 اگرچه خیلی باعذاب باوحشت و بااضطراب اوردم از بزم شراب 💧 ولی رقیه ت جاموند شعربابایی می خوند حسیییین واااای 💠💠5⃣1⃣0⃣💠💠 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✍کربلایی مجید مرادزاده(غلام قنبر) .