eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
444 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه الزهرا(س) الا ای ماه عالمتاب زهرا تو رفتی وشدم بیتاب زهرا دل آرامم، زدل آرام رفته شده چشمان من بی‌خواب، زهرا مکان جایگاه تو به خانه بود بر مرتضی محراب، زهرا عجب سخت است بی توزندگانی علی افتاده در گرداب، زهرا به هجران تو طفلان ناله دارند همه با دیده ی پر آب، زهرا پناهم بودی از بعد پیمبر عزیزم، گوهر نایاب، زهرا فراق تو شکسته پشت حیدر شدم از خون دل سیراب، زهرا بپا خیز وحمایت کن علی را غریبم بین این اعراب، زهرا تو ای تصویر ناب قاب چشمم چرا رفتی برون از قاب، زهرا چه تشییع غریبی داشت جسمت علی وبرخی از اصحاب، زهرا بروی خاک قبرت ناله دارم بگرید بر غمم مهتاب، زهرا شعر:اسماعیل تقوایی
( سلام الله علیها ) دلِ زهرا به حالِ دلِ زارم کبابه اگر زهرا نباشه علی ، خونه خرابه .. خدایا ، فاطمه از علی روشو میگیره گوشه ی خونه ، حیدر داره از غم میمیره یه طرف ، قتلِ محسن یه طرف هجرِ طاها یه طرف حالِ زینب یه طرف داغ زهرا میبینم تو چشایِ حسنم ، اشکِ خونه که هنوز رویِ زهرا از جفا لاله گونه تا میره تویِ کوچه مغیره رو می بینه دست و پاهاش می لرزه روی زمین می شینه ................‌.‌‌‌‌ به همت جواد افشانی
تو هرجا باشی بهشتم اونجاست - @Maddahionlin.mp3
3.35M
🥀تو هر جا باشی بهشتم اونجاست 🥀بهشتم خاک چادرته 🎤مهدی_سلحشور ◾️ایام_فاطمیه
4_6028372197804869497.mp3
5.1M
|⇦•تو قیامت را قیامت میکنی .. و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج حنیف طاهری
. | و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج حنیف طاهری•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ تو قیامت را قیامت میکنی بر امامان هم امامت میکنی صحنۀ محشر همه پابست توست اختیار نار و جنت دست توست این عجب نَوَد به یک یافاطمه حق دهد بر کار محشر خاتمه روایت داره فردا قیامت بی بی میاد تو صحرای محشر محبین و گریه کن هاشُ پیدا میکنه .. امشب میخوام بگم خانم ، آخه ما کجا شما کجا .. رواست بیای بگردی منو پیدا کنی؟.. من چه ارزشی دارم ، آی همه کس و کارم فدات بی بی جان .. به خاظرِ ما ، هم پشتِ در رفتی ، هم تو کوچه راهتُ بستن .. هم کتک خوردی .. هم پسر دادی .. تو خطبۀ فدکیه بخونید فرمود شما تا قیامت مسیرِ هدایت را عوض کردید .. کسی رو حقشُ غصب کردید که از دنیایِ شما به نان جو قانع بود .. به ظرفی آب قانع بود .. برا خودش و اهلش چیزی نمی خواست فقط میخواست شمارو هدایت کنه ... با آن جلال و رتبۀ والا شنیده ام پهلوی او شکسته ز یک ضربتِ در است آن هم دری که روح الامین اذن میگرفت والله؛ جایِ گفتنِ الله اکبر است بر در آن خانه ای که اذن میگرفتند قابض الارواح و جبرئیل مکرر آه که آتش زدند امت بی مهر آه که وارد شدند قوم ستمگر حبل متین را فکنده حبل به گردن دستِ خدا را به بسته از عقبِ سر مرحوم مجتهدی رحمت الله علیه گفت میخوام ببینم چطوری شمارو از خانه بیرون آوردن ؛ امیرالمومنین فرمود شیخ جعفر اگه ببینی هرچی بهت دادیمُ ازت میگیریم؛ صدازد آقا بگیرید همه اینا به یه گوش چشم شما برمیگرده .. ولی من میخوام ببینم برا چه صحنه ای یه عمر دارم گیریه میکنم .. یه وقت پرده ها از جلو چشمش کنار رفت (یابن الحسن معذرت میخوام ..) میگه دیدم عمامشُ دور گردنش بستن .. خانمش رو زمین بین در و دیوار افتاده .. هی میکشیدن آقا رو .. سر بلند نمیکنه علی .. پایِ برهنه .. سرِ بی عمامه .. رسم بوده تو عرب هر کسی رو میخواستن حُرمَتش رو بشکنن بدون عبا و عمامه ، پایِ برهنه میکشیدنش بیرون .. بگم صدا ناله ت بلند شه .. یه وقت دیدن خانم به سختی بلندشد صدا زد فضه علی رو کجا بردن ؟.. انقدر این امر مهمه با پهلویِ شکسته با سینۀ آسیب دیده دویید دنبالِ علی .. با عجله خودشُ به علی رساند .. دست انداخت شالِ مولا رو گرفت یه تکان داد فاطمه چهل نفر زمین افتادن .. نامردِ دومی یه نگاه کرد صدای نحسش یلند شد قنفذ چرا ایستادی ؟.. کارُ تموم کن .. من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با قلافِ شمشیر او تازیانه میزد مدینه چهل نفر مادرُ زدن که کربلا جرأت کردن بریزن تو گودال انقدر دختر رو با تازیانه بزنن .. که صدایِ سکینه بلند شد «ابتا انظُر إلٰى عمَّتيَ المَضروبَةِ ..» بابا پاشو ببین دارن عمه م رو میزنن .. حسین .... ــــــــــــــــــ
یا امام رضا سلام.mp3
6.81M
💠چهارشنبه های امام رضایی💠 ⏯ 🎤 📜 یا امام رضا سلام... 🌹الهم عجل الولیک الفرج
تو خونه‌ی ما چه خبره  صدا به صدا نمی‌رسه توی مدینه یه نفرم  به داد ماها نمی‌رسه آی مردم فاطمه تو آتیش گیر کرده منتظر چی هستید آی مردم این غما حیدرو پیر کرده منتظر چی هستید هیزم و آتیشِ امروز  فتنه‌ی دیروزه مردم میونِ آتیشِ باطل  حق داره میسوزه مردم "وای مادرم، مادرم، مادرم" همه اومدن ولی مگه کسی برای یاری میاد؟ نمیدونم این شهر دورنگ از علی و زهرا چی میخواد؟ آی مردم، دختر مصطفی بی‌یاره منتظر چی هستید آی مردم، جنگِ با چهل‌نفر دشواره منتظر چی هستید فاطمه پُردرد و غصه‌س  از دست مردمِ بی‌درد فاطمه و یک مدینه  فاطمه و چهل تا نامرد "وای مادرم، مادرم، مادرم" اینجا غنچه‌ی شش‌ماهه‌ای  با ضرب لگد فدایی شد صحبتِ یه شش‌ماهه شد و  روضه‌ی ما کربلایی شد آی مردم، خون محسن میشه باز تازه منتظر چی هستید آی مردم، حرمله داره تیر میندازه منتظر چی هستید داغی که زهرا به دل داشت رباب توی کربلا دید خدا کنه دروغ باشه  بچه‌شو رو نیزه‌ها دید "وای مادرم، مادرم، مادرم"   *شاعر: حمید رمی 
گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود درد اندوه علی (ع) از درد پایش بیشتر بود عشق یعنی تا علی (ع) از راز او سر در نیارد هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود عشق یعنی گرچه می دانست روز آخرین است بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود کوچه های شهر خاکی هست اما این اواخر رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود کار با آن کس که اسمش را نمی گویم ندارم کاش اما شعله ی آتش حیایش بیشتر بود من که از این رازها سر در نمی آرم ولی باز سوره ی کوثر الهی نقطه هایش بیشتر بود از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود شاعرم با بیت هایی الکن، اما کاش وسعم ار غزل هایی که می گویم برایش بیشتر بود علی فردوسی
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی افتاده نخ چادر او دست نسیمی تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم با دست خودش داده اناری به یتیمی حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را بخشیده به همسایه، چه قران کریمی در خانهء زهرا همه معراج نشینند آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم می سوخت حریم دل مولا چه حریمی آتش مزن آتش در و دیوار دلش را جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی حالا نکند پنجره را وا بگذاریم پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی سیدحمیدرضا برقعی
از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا: فرموده کردگار که ای آسمانیان آمد عزایِ فاطمه «حی علی العزا» مویه کنان و ناله کنان جبرئیل گفت: برتن کنید رخت عزا ای فرشته ها یکماه گفته حضرت حق در تمام عرش برپا کنند حور و ملک خیمه ی عزا واعظ نبی اکرم و مداح مرتضی چشم زمان ندیده چنین روضه هیچ جا بال ملائکه شده فرش حسینیه خدام هیئت اند شهیدان و اولیاء جارو کشی نصیب بزرگان دین شده سینه زنان هیئتشان خیل انبیاء شیرخداچه روضه سختی بیان نمود طفلی برای مادر خود می شود عصا ختم رسل به گریه فقط داد می زند «ای مردمان شهر مدینه چرا چرا؟» این رسم هیئت ست که مداح می زند از روضه های کوچه گریزی به کربلا وحید قاسمی