eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ روضه وداع حضرت زهرا س ووصیت به دخترش حضرت زینب س 😭😭 🌗🌗🌗🌗🌗🌗🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗 صل الله علیک یا فاطمة الزهرا یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک علی لله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله 🤲😭 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی بازو بسته می‌شود چشم تَر تو منو شمع وجودم بسوزد تار و پودم همه شب تا سحر با منو روی کبودم😭 ببین مادرم به چشم ترم کنم بر تو نظاره ز خانه مرو شبانه مرو مکن ازما کناره مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم بگم یا نه😭 بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت درناله ی امن یوجیبم در شَوَم مادر فدایت کنم هر شب دعایت برای رفتن راه شود در عصایت😭 بمیرم برات، عزیز مادرم ،نرو مادر غریبم ز خانه مرو شبانه مرو ببین مادر غریبم 😭 مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم اخی😭😭😭 الهی در جهان ای حی داور نبیند دختری داغ مادر نبیند دختری داغ مادر 😭😭 صدا زد زینبم مادر برو توحجره بغلی یه بقچه داخل صندوقه بردار و برام بیار بی بی زینب میگه اومدم بقچه رو برداشتم آوردم نزد مادرمون فاطمه س مادرم فاطمه س بقچه رو باز کرد دیدم ۳ تا پارچه سفید از داخل بقچه بیرون آورد گفتم مادر اینا چیه گفت دخترم زینبم به اینا میگن کفن به اینا میگن لباس آخرت مادر، اخی صدا زد زینب جانم دخترم اولین کفن مال منه 😢 هر وقت بابات علی بدن منو غسل داد همینکه اومد کفن کنه کفن بده بابات علی بدن منو بپوشونه😭😭😭 مادر دومین کفن مال کیه گفت دخترم دومین کفن مال بابات علی ع حواست باشه وقتی داداشت بدن باباتو غسل داد این کفنو بده بر بدن بابات علی ع بپوشونه ، مادر پس سومی کفن مال کیه اینم مال داداشت حسن دخترم حواست باشه وقتی حسینم بدن داداش غسل داد این کفنو بده بربدن حسن غریبم بپوشونه اینقدر ذهن این دختر درگیر حسینشه مادر مگه حسینم کفن نداره😭😭 مگه حسینم لباس آخرت نداره مادرمادر😭😭 دیدم صدای ناله ی مادر بلند شد گفت دخترم یه روز میاد کربلا حسینم غریبه مادر نداره آخ کفن حسینم میشه گرد و غبار زمین کربلا دخترم بعد من جان تو جان حسین من اخه حسینم غریبه کربلا نه مادر داره نه پدر داره نه داداش بزرگش حسن هست 🤲همه ناله بزن بلند بگو ای حسین 😭 اخ بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من 😭 مازندرانی اخ کفن ندارنه ته غریبه برار الهی مه بمیرم کفن ندارنه ته مظلومه برار ،الهی من بمیرم😭 اخ ته ره اون بیابوناکنده داغدار، الهی مه بمیرم بوینی ته سر برار بالای نیزها الهی مه بمیرم آخ مار اخ بوریا یارنه ب جای کفن الهی مه بمیرم مگر حسینم ندارنه وطن الهی مه بمیرم مادر مگر در کربلا حسین مادر ندارنه الهی خواخر بمیرم مگر در کربلا زینب ندارنه الهی خواخر بمیرم هرجا صدای منو میشنوی امشب مادر امیر عالم ان شاءالله دعات کنه😭 ان شاءالله امشب مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای سرت دعا کنه 😭 دستتو بیار بالا از هویدای وجودت صداش بزن یا حسین یا حسین یا حسین✋😭 حسین آرام جانم حسین روح و روانم صل الله علیکم یا اهل بیت نبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها تایپ کنیزه اهلبیت ع ((مهلا سادات عقیلی)) اللهم عجل الولیک الفرج 💐💐💐
|⇦•آنکه تابید رخش در شبِ یلدای... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ويژه اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة، السَّلاَمُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّه،  وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا "   آنکه تابید رخش در شبِ یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهایِ علی   فاطمه کیست؟ همان است که در این نه سال هر سحر بود خودش رَبّی الاَعلایِ علی   همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم ولی افتاد خودِ فاطمه بر پایِ علی   *پيغمبر هر وقت فاطمه رو ميديد، يه جوري احترم مي كرد انگار با مادرش داره رفتار ميكنه، هر وقت ميديد اگه نشسته بود فاطمه وارد ميشد، مي ايستاد، بلند ميشد دست به سينه ميذاشت، دستاي فاطمه رو مي بوسيد، ميگفت:فاطمه! من هر وقت تو رو مي بينم بوي بهشت رو استشمام ميكنم...*   بارها گفت پیمبر که علی جانِ من است و شده فاطمه هم جانِ گوارایِ علی   زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد که به میدان بزند جنگ کُند جایِ علی   * همين كار رو هم كرد، به ميدون هم زد، اما معركه كجا بود، دَرِ خونه بود، بي بي برا جنگ نيومده، ديد اينا دارن در ميزنن اومد در رو باز كنه، كه اون نامرد لگد زد...*   هرچه گفته است علی بود ،علی بود علی نیست بر لوح دلش غیر تولایِ علی   ما گدایان علی ریزه خورِ فاطمه ایم جان فدایِ کَرَمَت حضرتِ زهرایِ علی!   حُکمِ لولاک ِخدا بود که فهماند به ما اوست تنها سبب خلقتِ دنیایِ علی   این دو سه ماه چه آمد به سَرِ بانو که بسته شد بر رخ او راه تماشایِ علی   یک در سوخته و یک زن سیلی خورده ما بمیریم برایِ غمِ عُظمایِ علی   پوريا هاشمي   يكم گريه كن حيدرم بازم دست بكش رو سرم   از اين زندگي راضي ام ولي ديگه بايد برم   شرمنده اتم اين روزا اگه خونه ات بهم ريخته   تو صحنِ خونه قطره هاي خون هر قدم ريخته   من خوبم علي! موهام يه كم سوخته يه كم ريخته   بعدِ رفتنم حيدر زود به زود بيا پيشم   ميشناسي تو زهرا رو دل تنگِ صدات ميشم   درسته كه تو بسترم يه چند روزه كه بهترم   از اين زندگي راضي ام ولي ديگه بايد برم   من بايد برم بيشتر حواست به حسن باشه   زينب رو نذاري كه يه شب دور از وطن باشه   بميرم براي حسين كه بايد بي كفن باشه وقتي شد آتش شعله ور افتاد مادر در بين آن ديوار و در افتاد مادر   وقتي لگد زد بر دَرِ خانه حرامي ناله كشيدم از جگر افتاد مادر   در كنده شد روي زمين افتاد مادر اي واي از در زودتر افتاد مادر   من ايستاده بودم ديدم كه در افتاد حسن ناله ميزد: پدر! افتاد مادر تو افتاده بودي دَرَم رويِ پهلوت ديدم هر كي رد شد لگد زد به پهلوت در بين دود و ازدحامِ نانجيبان يه لحظه كُلاً از نظر افتاد مادر   در كوچه نامحرم سر او داد ميزد از نعره ي بيدادگر افتاد مادر   وقتي صدا زد: آه! فضه خُذيني فهميده بودم در خطر افتاد مادر   شاخه شکست و غنچه از شاخه جداشد سِقطِ جنين شد پُشتِ در افتاد مادر   آنقدر زد در كوچه قنفذ مادرم را آنقدر زد از بال و پر افتاد مادر   اين در بابايِ غريبم را زمين زد در پيشِ رهگذر افتاد مادر مرغ دل يك بام دارد دو هوا گه مدينه مي رود گه كربلا اينجا در پاي شوهرِ مظلوم افتاد در كربلا پيشِ پسر افتاد مادر   وقتي حسين از  روي زين افتاد و ميديد حامي ندارد يك نفر افتاد مادر   تا ديد ميخواهد آن تيرِ سه پر را در آورد از پشت سر افتاد مادر   تا ديد لشكر حمله كرده بر حسينش يا باِلعَصا يا بِالحَجَر افتاد مادر   تا ديد شمرِ بي حيا را بينِ گودال خنجر كشيد از كمر افتاد مادر لبِ گودال مادر افتاده توي خيمه خواهر افتاده   رويِ پيكر خنجر افتاده دَمِ خيمه دختر افتاده   به سمتِ گودال از خيمه دويدم من شمر جلوتر بود دير رسيدم من   سَرِ تو دعوا بود دير رسيدم من سَرِ تو رو بردن دير رسيدم من   يه گوشه ي گودال مادر و ديدم من كه رفته بود از حال دير رسيدم من   اي كُشته ي گرسنه و تشنه ابي عبدالله! حلقومتو سپردي به دشنه ابي عبدالله!   اي كُشته ي حسادتِ دنيا ابي عبدالله! كُشتن تو رو مقابل زنها ابي عبدالله!   صدا زدي من رو خودم شنيدم من صداي رگهات بود دير رسيدم من   گلوتو می بوسم رگاتو می بوسم  تو رو خدا دست و پا نزن اینقده مادر رو صدا نزن
14001011-narimani-roze.mp3
7.43M
|⇦•آنکه تابید رخش در شبِ یلدای... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ويژه اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خانوم! من و نگار تنها چادری های کلاس هستیم و هر روز به ما خیلی حرف می زنن وقتی شما با چادر میاین سر کلاس ما خیلی خوشحال میشیم. ممنون
|⇦•دست در دست حسن بود... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراقِ مدینه سر زد سوی مسجدبه شُکوه و عظمت گشت روان گوییا حیدر کرار رَوَد در میدان نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و عَلَمی قصد کرده است کُند فتح فدک را به دَمی گام مردانه او لرزه به عالم انداخت گرد و خاکِ ره او خیبر دیگر می ساخت کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر محضر هیبت او کوه اُحد زانو زد آسمان سجده به خاکِ قدم بانو زد بانگ زد دست از این خواب گران بردارید هر چه دارید همه از من و حیدر دارید سر این سفره اگر روزی خود را بستید همگی ریزخورِ حیدر و زهرا هستید گردش چرخ فلک نیز به دستانِ علی است در رگ و ریشه ي زهرا به خدا جانِ علی است اگر از بند به بندِ تن من جان برود نگذارم که علی بی کس تنها بشود به رُخِ سرخ و پریشانی این گیسویم تا زمانی که نفس هست علی میگویم حُرمت نان و نمک حقِ علی بود علی غرض از باغ فدک حقِ علی بود علی آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد عاقبت پرچمِ حیدر به سر مسجد خورد تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند با خجالت فدکِ فاطمه را پس دادند حسنش بود که تکبیرِ مکرر می گفت و اِن یکاد از نفسِ حضرت مادر می گفت افرین بر تو بر خطبه ي تو، مادر من همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن دست در دست حسن بود که بیرون آمد بعدِ چندی همه دیدند که لبخندی زد گرچه زن بود ولی نیست چو او مردِ غیور کوچه ها از قدمش پر شد از احساس غرور ناگهان سایه ي یک پَست به دیوار افتاد بند بندِ فلک از دست ستم شد فریاد تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید دست شب رنگِ سیاهی به رخ دهر کشید کوچه ای تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند حضرت حوریه و جنگ، خدا رحم کند می وزید از دل کوچه خبری سرخ و کبود دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود دوربر را نظری کرد نباشد خبری یا مبادا! که ازاین ره گذرد رهگذری هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد ناگهان سایه ي دستی روی خورشید افتاد پسرش سینه سپر کرد مقابل اِستاد جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد دستی از روی سرش رد شد و بر مادر خورد ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پُر درد رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین تلخ این بود حرامی به‌ خودش می بالید تلخ تر اینکه به اشک‌ِ حسنش می خندید با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد پاره های فدکِ فاطمه را دستش داد گفت این حقِ شما، خنده کنان رفت که رفت مانده باقی حسن، با غرورش همش نعره زنان رفت‌که رفت با پروبال و شکسته نفسش بند آمد نفس هم قدم‌ هم نفسش بند آمد راه میرفت وبه لب داشت به زحمت سخنی حَسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی :موسی علیمرادی یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن داغی که گیسوان حسن را سفید کرد
taheri-vahed-2.mp3
3.09M
|⇦•دست در دست حسن بود... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رهبر انقلاب: شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید.
|⇦•سرم رو باز تو دامن بگیر... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سرم رو باز تو دامن بگیر گریه کنم دلم میخواد که یک دل سیر گریه کنم چیزی بگو مادر، حرفی بزن مادر این غصه زوده واسه دلِ کوچیکِ من مادر گریونتم مادر، پریشونتم مادر با دخترت باز حرفی بزن نگرونتم مادر دل هیچ بچه ای، خونه ی غم نشه سایه مادرش، از سرش کم نشه بابا چرا نگاه میکنه، آه میکشه به چشم ما نگاه میکنه، آه میکشه چشماش تره بابا، چه بی یاوره بابا پر میکشی و از همیشه تنهاتره بابا ماهِ منی مادر، همه آهِ منی مادر باور ندارم داری از این خونه دل میکنی مادر دل هیچ بچه ای، خونه ی غم نشه سایه مادرش، از سرش کم نشه
motiee-vahed.mp3
1.16M
|⇦•سرم رو باز تو دامن بگیر... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت‌الله ناصری رحمت الله علیه:‌ اگر می‌خواهی بفهمی که خیر و امیدی در تو هست یا نه اگر بنده‌های خوب خدا، بنده‌های با انصاف و بی‌اذیت را دوست‌شان بداری و کسانی که طغیان و ظلم می‌کنند را دوست نداشته باشی بدان که عاقبت به خیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن زیر لب یه یادی از نور دل فاطمه کن چشماتو خیره کن و سوره ولعصر و بخون یه دعا برا ظهور پسر فاطمه کن الهی آمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋نامردی پشت دره ، داره با پا لگد بر این در می زنه (س) 🏴مراسم عزاداری (س) ............................................. .(بند اول). باز اومد فاطمیه بارون غم تو، توو چشم ترمه آشوبه توو دل من که چرا مادرم بی صحن و حرمه خیلی حیفه مدینه / خالی از سینه زنه شبهای فاطمیه / این نوحه ی حسنه وای مادر - وای مادرم ۴ .(بند دوم). نامردی پشت دره داره با پا لگد بر این در می زنه آروم آروم می سوزه یه کبوتری که داره پر می زنه خیلی سخته که یه مرد / پیش چشمای ترش می بینه همسرشو / می سوزه با پسرش وای مادر - وای مادرم ۴ .(بند سوم). پیچیده توو کوچه ها بوی چادر سوخته ی مادرمون دیدم من روی زمین توو حیاطِ خونه چند تا قطره ی خون رو زمین دست می گیره / به پهلو مادرمون چی دید حیدر که عبا / انداخت رو مادرمون وای مادر - وای مادرم ۴ .(بند چهارم). این مرد که می برنش درِ قلعه رو از جاش درمیاره این زن که می زننش برگ گل روی صورتش جا میذاره رو خاک دیدن مادرو / اصلا رحمی ندارن دارن با پای گِلی‌ / پا رو چادر میذارن وای مادر - وای مادرم ۴ شاعر : ✍ ............................................ حاج مسعود پیرایش
roze.mp3
4.38M
🔊| مراسم عزاداری حضرت زهرا (سلام اللّه علیها)
. 39_دفن حضرت زهرا سلام ا... علیها آره برم سرم بره بو نصف شب منیم/قراریمی سن آلموسان کمکسیزم خانیم/علی نی درده سالموسان نه یاخجی زینبون/بقیع چولونه گلمدی یارالیسان هَلَه/یارالارون دوزلمدی سندن دویانمیرام//سنی قبره قویانمیرام سینن یارالیدی//جسمیوه ال وورانمیرام یوخ طاقتیم خانیم//یردن داحی دورانمیرام امان امان امان//امان امان امان امان الله بولولور نجه /دایانوشام بو فرقته یاواش سیزیلدیرام/بیله آغیر مصیبته اوجادان آغلاسام/جسمون دوشر تلاطمه یارالارون گینه /قان ویرر اوندا فاطمه دعا ایله اجل //عیلنی راحت ایلیه سن سیز ایوه علی// نه نوعی عادت ایلیه بو غمده مرتضا //کیمه شکایت ایلیه امان امان امان//امان امان امان امان بو دوقّوز ایلده کی/ایویمه ویرموسن صفا چتین گونون اولوب/بدونِ رنج و اِبتلا قوتاردی غملرون/گیت ایندی راحت اول ولی اوزون دینن منه/ نه چاره ایله سون علی چارم بودی فقط// ئولومی گوزلیم خانیم قویولارا گرک//اورک سوزون دیم خانیم گجه گَلَم بورا//صبحه تک آغلیم خانیم امان امان امان//امان امان امان امان نجه گیدیم ایوه/بالالارون سیزیلدیَر یقیندی زینبون/غمونده سینه داغلیَر قلبه سالار شرر/ایوه گینه قییت ماقیم یتیم اوشاقلاری/چتیندی ساکت اِتماقیم گیدم ایوه گرک//(بیکَسدی) چون بالالارین یاندیردی قیزلاری//سیننده کی یارالارین دویه دویه نَچون //ئولدوردولر آنالارین امان امان امان//امان امان امان امان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ده ویروس کلامی که موجب تخریب ارتباط می شود: ۱. نصیحت تکراری ۲. تذکر مداوم ۳. سرزنش ۴. منت گذاشتن ۵. مقایسه کردن ۶. جرو بحث کردن زیاد ۷. برچسب منفی زدن ۸. پیش بینی منفی(نفوس بد) ۹. گله و شکایت مداوم ۱۰. متهم کردن مراقب سلامت ارتباطمان باشیم🌺
🌾 گريزهاي مداحي زیارت جامعه کبیره _ حاج محمود کریمی 🌾 💫" 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ (....)السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى *من گم شدم .... چراغتو بیار من رو ببر آخدا* وَ أَعْلاَمِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ(....)وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ *همه به سمت شما برمیگردن* وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ *حساب همه با شماست* وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ (....) وَ أَمْرُهُ إِلَيْكُمْ مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّه *هرکی شما رو دوست داره خدا رو دوست داره*وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ (....)وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَة *رحمت پیوسته ی خدا شمایید*ُ وَ الْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس *شما دری هستید که مردم با شما امتحان میشن ، هر موقع مصیبتی بهت وارد میشه،یاد مصیبت اربابت میفتی* مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ *هرکی در خونه شما اومد نجات پیدا کرد،هرکی نیومد هلاک شد* إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ (.....) وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ*هر کی از شما تبعیت کنه بهشت جایگاهشه* وَ مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ (.......)خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ *شما رو به صورت نور،خدا در حدقه عرش قرار داد*حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ *خدا به ما منت گذاشت به ما یه علی اصغر داد،به ما منت گذاشت یه خانم سه ساله داد گره هامون وابشه،اونایی که حسین ندارن تو زندگیشون،چی دارن؟!!اونایی که حسین دارن چی ندارن ... آقاجان من ممنون خدام* فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ (....) وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا *کفاره ی گناهان من و تورو امام زمان میده،مثه یه بچه ای که میره شیشه مردم و میشکنه،میان دم در خونش به باباش میگن،بچه ت شیشه رو شکسته،میگه این پولش، گناه من میکنم،کفاره ی گناهمو امام زمان بده" خدا منو بکشه ... من دیگه برا خودم آبرو نزاشتم* فَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمِينَ بِفَضْلِكُمْ وَ مَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكُمْ (َ....)أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ *خدا رو گواه میگیرم،من مومنم به شما و به اون چیزی که شما بهش ایمان دارید* كَافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ وَ بِمَا كَفَرْتُمْ (....) زَائِرٌ لَكُمْ،لَائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ*من به قبر شما پناهنده میشم* مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُمْ وَ (....) بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ* هر کی بخواد به خدا برسه باید از شما شروع کنه* وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُم*هر کی توحید داشته باشه اول شمارو باید قبول کنه*وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ (....)ِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ *خدا عالمو با شما شرع کرد،با شما تموم میکنه*وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ*بارون به خاطر شما میاد* وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماء*آسمان رو به خاطر شما نگه داشته*أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ*با شما گره ها باز میشه* وَ يَكْشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَكُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلَائِكَتُهُ وَ إِلَى أَخِيكَ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ*هرکی بیاد در خونت هم و غمش برطرف میشه* آتاكُمْ اللَّهُ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ (....) وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَكُم*اسم شما چقدر شیرینه، ای حسین* وَ أَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَكُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَكُمْ وَ أَوْفَى عَهْدَكُمْ وَ أَصْدَقَ وَعْدَكُم(...)وصَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‏. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
AUD-20220917-WA0069.m4a
3.88M
🎧فایل صوتی 🕌زیارت جامعه کبیره 👤با صدای حاج مهدی سماواتی
. با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد ..................................................................
. فاطمیه و شب جمعه رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد
. همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
. مربع ترکیب شام غریبان براي شستن تو از كجا شروع كنم ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟ وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم كنار پيكر تو دست روي دست زنم كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي به احتياط دو پهلوي سوخته شستي گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم كبوتران حرم را ز غم رها كردم همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند به كربلا همه بعد از بريدن سرها به خيمه حمله نمودند سوي دخترها چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود تمام دختركان دستشان به پهلو بود
. ای محرم اسرار مادر؛ فضه خانم دراوج غم ؛غمخوارمادر؛فضه خانم جای خدیجه مادری کردی برایش گشتی در آتش یار مادر؛فضه خانم بین درودیوار دیدی که چگونه خورده گره در کار مادر؛فضه خانم ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت هم مادر و هم بارمادر؛فضه خانم تنها تو دیدی گیسوی آتش گرفته پیشانی تب دار مادر ؛فضه خانم دیدی شیار انداخته در باشتابش برنیمی از رخسار مادر؛فضه خانم چادر گرفتی دور او تاکه نبیند زینب تن خونبار مادر؛فضه خانم تاچندهفته پاک میکردی به گریه خون در و دیوار مادر؛فضه خانم در کربلا هم دور زینب را گرفتند گودال شد تکرار مادر ؛فضه خانم ................................................................
برای بردن داغی چنین خبر گرم است خبر رسیده به چیدن سرِ تبر گرم است اگرچه مادر خانه به بستر است ولی؛ تنور خانه سه ماه است بیشتر گرم است تنور خانه ی زهرا اگر که در سر ظهر تنور غصه ی حیدر ولی سحر گرم است نشسته اند ملائک به مکتب زهرا جهان به قصه ی دیوار و میخ سرگرم است چهل نفر بشود کل شهر، در عالم فقط علی ست که پشتش به یک نفر گرم است پسر به گرمی آغوش مادرش زنده است اگر چه تا ابد آغوش این پدر گرم است خبر رسیده که بعد از هزار و اندی سال بدون آتش و هیزم هنوز در گرم است مهدی رحیمی👆 بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟ ابری سیاه مانده به روی قمر چرا از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا حرف دهان مردم شهر اینچنین شده حیدر خودش نیامده در پشت در چرا شش ماه انتظار من و تو به باد رفت افتاده از درخت وجودت ثمر چرا دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن خود را زدی عزیز علی در خطر چرا شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت در پیش من زدند تو را بیشتر چرا آخر برای مُردنم این روضه کافی است مادر زدن کنار نگاه پسر چرا مجتبی شکریان👆 آمدم زهرا به بالینت ؛ که آرامم کنی از علی چهره مپوشان چادرت را سر مکن از علی پنهان مکن زخم سرو پهلوی خود با گرفتن رو زمن ؛ داغ مرا بیشتر مکن این وداع آخر است بانو بیا حرفی بزن باسکوتت جان من حال مرا بدتر مکن باز کن چشمان خود را کودکانت آمدند پیش چشم کودکانت چشم خود را ترمکن جان زهرا رنگ رویت رفته است بس کن دگر با دوچشم خیس خود بر سینه ام خنجر مکن التماست میکنم پیش علی بیشتر بمان جان زینب زود علی را بی کس و یاور مکن گر توانت نیست برو اما به هم قولی دهیم بچه ها با من تو هم فکر من ِ حیدر مکن رضاترابی گیلده👆 همه خوابند، فقط چند نفر بیدارند چند تن جای همه دلهره و غم دارند داغ سنگین که شود، پیر شدن هم دارد خانه بی فاطمه، دلگیر شدن هم دارد هر که یک گوشه از این خانه عزادار شده است جای جایِ حرم فاطمه گلدار شده است خانه از بوی گل یاس معطر مانده روی دستاس رد پنجه ی مادر مانده سرخ شد پلک علی بس که جراحت می دید آسمان سوخت دلش وقت غروب خورشید آب می ریخت ولی آب دگرگون می شد نه فقط آب، دو تا چشم علی خون می شد داغ صدیقه به اندازه ی کافی سخت است وای بر بازوی او رد غلافی سخت است حق تعالی جلوی چشم جهان پرده کشید تا علی دست به بازوی ورم کرده کشید دست از غسل کشید و ولی الله نشست همه دیدند قد حیدر کرار شکست سر به دیوار زد و ناله زد از عمق وجود فاطمه کاش علی ثانیه ای زنده نبود داشت کل بدن شیر خدا می لرزید پیکر فاطمه را بین کفن می پیچید داغ ها را به دلش ریخت و مسکوت گذاشت بدنی ناحله را داخل تابوت گذاشت بچه هایی که ازین داغ سراسر دردند آستین بین دهان، گریه فقط می کردند بدنش را چه غریبانه ز خانه بردند طبق فرموده ی صدیقه شبانه بردند اشک، چشمان حسن را سر کوچه پر کرد یادی از خاکِ نشسته به روی چادر کرد یادش آمد وسط کوچه چه آمد به سرش بار شیشه به زمین خورد به پیش نظرش دست بر بند کفن، با دلِ پُر صبر گذاشت پدر خاک تن فاطمه در قبر گذاشت خوب شد تا که علی فاتحه بر فاطمه خواند خوب شد دفن شد این پیکر و بر خاک نماند خوب شد خنده به چشم تر اطفال نشد خوب شد هیچ کسی داخل گودال نشد خوب شد تشنه لبی ناله نزد وا عطشا وای از تشنگی تشنه لب کرب و 👆بلا... محمدجواد شیرازی👆