.
#زمینه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غروب آسمونمو/چراغ عشق خونمو
دنیا ازم گرفته // خونمو غم گرفته
خونه پُرازدوده هنوز/میخوای بری زوده هنوز
غربتمو میبینی // فاطمه کَلِّمیٖنیٖ
دیدم/دیشب/با درد/نماز شب میخونی
بااشک/با آه /از درد/توسجده گاه میمونی
انگار/بعد از/کوچه/چشمات سیاهی میره
تاراه /میری /فضه /دست تو رو میگیره
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی ازم رومیگیری/دست روی پهلو میگیری
میمیرم از خجالت // نایی نمونده واست
بِهَم زدن زندگیمو/ازم گرفتن خوشیمو
غرور حیدریم سوخت//خونه دلبریم سوخت
دنیام /میسوخت /وقتی /تو شعلهها گیر کردی
با هر/ آهت /زهرا /حیدرت و پیر کردی
صد بار /مُردم /تا در/ بسمت دیوار میرفت
دیدم/ پهلوت /خیلی/بامیخ کلنجار میرفت
[[دیدم تواون شعله ها/فضه روکردی صدا
هجوم آوردن بهت/ چهل نفر بی حیا ]]
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمای کم سوتو نبند/بازم به حیدرت بخند
حرفی بزن عزیزم // جون حسن عزیزم
دیدم وصیت میکنی/آهسته صحبت میکنی
چند تا کفن آوردی// به زینبت سپردی
دیشب/تاصبح/زینب/باگریه ازحال میرفت
انگار/فکرش/هی داشت/بسمت گودال میرفت
گودال/گودال/گودال/روضه نفسگیر میشه
زینب /باهر/ضربه/از زندگی سیر میشه
[[خیمه عزادارمیشه/ کارکه دشوارمیشه
زینب باشمروسنان / وارد بازار میشه ]]
[[واویلا علی الحسین]]
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه: #مجتبی_نامور ✍
.👇
4_5956016691950391862.mp3
10.75M
#زمینه_فاطمیه
{غروب آسمونمو ...}
🎤کربلایی #محمد_ابراهیم_اصل
✍شعرونغمه کربلایی مجتبی نامور
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش..
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صل الله علیک یا ام البنین
پیرزن آمده هنگام خزانش چهکند
اینهمه داغ ربوده است توانش چهکند
خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند
رفت از دست خدایا ضربانش چهکند
هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین
گفت بی سایهی آن سروِ روانش چهکند
تا که گفتند عصای تو هم اُفتاد زمین
خم شد و ماند که با قدِ کمانش چهکند
پیشِ طفلانِ حرم پیش رُباب و زینب
غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چهکند
روضهها را همه خواندند و فقط داد کشید
اشک آبش شد و غم تکهی نانش ، چهکند
بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست
جگرش سوخته و... سوخته جانش چهکند
*در مکاشفه ای به مرحوم میرزای نائینی ، خانم ام البنین رو دیدن ، فرمودن میرزای نایینی اگر در شدائد و مصائب گرفتار شدی از یاد و ذکر من قافل نشید، صدیقهی طاهره خیلی به من آبرو داده .. لذا میرزای نایینی به شاگردانش دستور داده بود مشکلات بزرگی که گرفتار میشید از این ذکر قافل نشید ، کدام ذکر ؟! دخیلک یا مولاتی ، یا ام البنین اغیثینی .. بانی برپایی جلسات روضه ابی عبدالله خانم ام البنین بوده .. میگه زن ها از منازلشون حرکت میکردن به سمت خانه ام البنین ، خانم خودش دم در می نشست بی بی زینب میومدن مجلس روضه میگرفتن .. *
خواند زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین
مانده با خاطرهی چند جوانش چهکند
خواهری که به برش پنج برادر را داشت
پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چهکند
همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست
آه با حرمله و زخم زبانش چهکند
این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران
وای اگر نیزه دهد باز تکانش چهکند
میرود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی
مانده با جمعیت چشم چرانش چهکند
نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است
پیرزن مانده که بی فاتحهخوانش چهکند
آنکه نامادریاش آبروی مادرهاست
گر نیایند دگر گریه کنانش چهکند
شاعر : حسن لطفی
*عمۀ سادات به همه بنی هاشم میفرمود هرکسی واقعه ای رو تو کربلا دیده بازگو کنه، صدای ناله ها بالا می رفت ، وقتی روضه خوان از عباس میخواند میگن خانم سرش رو پایین میانداخت سکوت میکرد این دستاش رو جمع میکرد تا حرف از عباس میشد میدیدن دختر امیرالمومنین دستاش داره میلرزه .. ام البنین اومد صدا زد چیه زینب جان چرا به روضه عباس میرسه به این وضع می افتی و پریشان میشی؟ .. نوشتن خانم غش میکرد انقدر گریه میکرد .. ساعتی بعد که به هوش میآمد فقط بنی هاشم مونده بودن میگفت بزارید مصیبت عباس رو من نقل کنم .. وقتی رسیدیم به کربلا من خودمو انداختم رو قبر حسین ، هرکی یه قبری رو بغل گرفت یه گوشه ای زبون گرفت .. همینجور که ناله میزدیم دیدیم یه صدای گریه ای همه رو بهم ریخته پرسیدیم از امام سجاد و دیگران کیه داره ناله میزنه .. فرمودن بی بی جان از کنار نهر علقمه ست ، سکینه رفته داره با عموش درد و دل میکنه .. میگه همه هاشمیان دویدیم سمت قبر عباس .. این جای مصیبت که رسید تو مدینه مقتل میگه هی به صورتش میزد هی موهاش رو میکشید .. صدا زد ام البنین رفتیم سمت قبر همه صدا میزدیم عباس موقع غارت و آتش خیمه ها کجا بودی .. عباس وقتی بچه اومدن تو مجلس اون حرومی کجا بودی .. عباس وقتی رفتیم تو بازار کجا بودی .. عباس موقع ذبح حسینم کجا بودی .. میگه والله از زیر قبر یه صدایی شنیدم یا خجلتا .. وا حسرتا یا عزیزت امیر .. صدای خجالت عباس به گوش همه رسید .. دیگه باید مردونه گریه کنی .. بزرگان ما میگن هرکی میخواد تو زندگیش مشتش وا نشه برا عباس داد بزنه .. دیگه امام سجاد توان از کف داد جواب عمه ما رو داد والله به خدا عمه جان عباس دیگه کاری از دستش بر نمی اومد .. امام سجاد می فرمایید وقتی من به کمک بنی اسد ابدان مطهر رو دفن کردم رفتیم سمت نهر علقمه عباس رو دفن کنیم والله دیدم بدن مبارکش مثه شیرخواره ها شده بود .. آخه چرا ؟؟ قطعت يداه ورجلاه في واقعة الطف .. وقتی ابی عبدالله اومد دید سری نمونده .. سر از هم پاشیده .. حسین ..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@navaye_asheghaan
سید مهدی حسینی.mp3
19.56M
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش..
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
میگفتی جوری نشه
تو قلاب بگیری همه به امام حسین برسن ولی خودت بری جهنم!
حرف حکیمانه ای زد!
#تقوا
@navaye_asheghaan
نوحه سنگین حضرت ام البنین_س(شاهمندی).mp3
1.49M
#حضرت_ام_البنین
#سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#دیماه۱۴۰۲
سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین
یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین
سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب
بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب
تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین
بی بی یا ام البنین (۴)
یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت
بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت
گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست
کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست
بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت
بی بی یا ام البنین (۴)
تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا
گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا
تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین
صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین
بند دلت پاره شد زینبش آواره شد
بی بی یا ام البنین (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
|⇦•آه، چه شد عباس آب آور ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بی پناهم ، غرق آهم در مدینه
شرمندم، از ربابُ و از سکینه
دل شکستم زار و خستهم دل حزینم
من همان اُم البنینم ..
آه ، اَیْنَ عثمان ، اَیْنَ جعفر ..
آه ، چه شد عباس آب آور ..
آه ، مادر ای مادر ..
اباالفضل ، بر دردم تسکینی
گل باغِ اُم البنینی
شنیدم ، رجز خواندی
اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
اباالفضل ، سقای طفلانم ..
کربلا و قحط آب و مشکِ پاره
کشته من را روضه هایِ شیرخواره
بی قرارم، گریه دارم
سر پیری یک پسر هم من ندارم، در کنارم
آه، روضه میخوانم روز و شب
آه، پسرانم نذر زینب
آه ، جان شده بر لب
تو رفتی ، تشنه لب برگردی
جدا کرد ، دستت را نامردی
اباالفضل ، شیرم حلالِ تو
امان نامه را پاره کردی
اباالفضل ، سقای طفلانم ..
ای بشیر از عصر عاشورا نگفتی
از حسینِ یکه و تنها نگفتی
نیزه باران شد تنی که زار و زخمی زیر مرکب
مانده بی سر در بیابان
آه ، در بیابانِ طف دیده
آه ، پیکرش را زینب دیده
آه ، لب خشکیده ..
نبودم من همراهِ زینب
فدای اشک و آه زینب
شنیدم در تنور خولی
سیه شد روی ماه زینب
حسین جان، جانم جانم جانم ..
@navaye_asheghaan
سید مهدی حسینی زمینه.mp3
13.58M
|⇦•آه، چه شد عباس آب آور ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
میرزا حسینقلی همدانی:
«هر وقت تونستی
کفش کسانی رو که
باهاشون مشکل داری رو
جفت کنی، اون وقت آدم شدی»
#دوخط_منبر
@navaye_asheghaan
{بسم رب الشهداء والصدیقین}
«هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا»
#مـــادر_شهیـــد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قصــــهٔ داغِ یک شقــــایق را
مــادر یک شهیــد می فهمــــد
انتـــــظار و تـبِ دقــــایــق را
اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد
دیــده بودم که مــادری ، روزی
لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد
ردّ ِ پــاهـــای آسمـــانـــی را
بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید
دیده بودم چگــونه با حســرت
بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد
بعد از آن کار او فقـــط این بود
بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد
چشم او چشــمه سار جاری بود
از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت
عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را
روی سنگی بغل بغل می ریخت
نذر تسبیــح می زد او هر بار
نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد
گوهر چشــم خویش را انگار
دانه دانه به رشتــه می آورد
سالهــا رفتـــه از همــان ایــام
حال،مادر در آن حوالی نیست
گرچه مــادر ، نمــی رود امــا
روی سنگ مزار، خالی نیست
آسـمان ، سایه بر سرش دارد
بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد
جــای چشمــان خستهٔ مادر
ابر ، بــاران نــاب می ریــزد
بی خبــر نیستــم از آن مادر
گاه سر می زنم به چشمانش
اشک هـایــی گِــرِه زده دارد
روی گلبــرگ هـای دامــانــش
بغض و فریادهــای تلــخش را
پیش ما جای گریه ، می خندد
راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را
بر دلش خاشـــعانه می بنـدد
بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او
ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده
بر تَــرَک های روی لبهـــایش
آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده
پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر
لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست
قامتش گرچه خَم شده ، اما
زیر پایش همه صنوبرهاست
گفتمـــش توی آخــرین دیدار
در نمــازت کمی ، دعـایـم کن
با دل عاشق و شکســتهٔ خود
آرزوی خــوشـــی برایــم کـن
مادرم ! آرزوی من این است
تا خدا خواهد و شهید شوم
لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام
زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم
از شهیــدت بخــواه در دنیــا
"کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را
در بهشــت خــدا کند امضــا
پــای برگ شفـــاعت مـــا را
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
@navaye_asheghaan
2_5226451664193457244.mp3
950.1K
.#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#دشتی
مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فلک امشب به حالم ناله سر کن
به قلب پر ملالم ناله سرکن
فلک پرسیده ای از آسمانها
کجا رفته هلالم ناله سرکن
خدایا خانمانم رفته بر باد
که تنها آشیانم رفته بر باد
مراموی سفید زینبم گفت
تمام دودمان رفته بر باد
مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند
توان دست وپایم راگرفتند
کمانی ترشدم از زینب افسوس
عصایم راسر پیری گرفتند
آاایی
چه کس گیسوی خون افشانده بر مشک
هزاران تیر رابنشانده بر مشک
ببین زینب چه آوردی برایم
هنوزم رد خونش مانده بر مشک
شبی کابوس صد سر نیزه دیدم
شبی مهتاب را بر نیزه دیدم
به خود گفتم که بی عباس گشتم
که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم
آاایی
بجوش ای خون که شد تعبیر خوابم
بخون افتاده ماه وآفتابم
تو وشرم از لبان اصغر عباس
من وشرم از دو چشمان ربابم
@navaye_asheghaan
#مرثیه_حضرت_ام_البنین_س
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
گفتـــن از اُمُّ الادب ، آداب دارد بی گمان
شرحِ این آداب، چندین باب دارد بی گمان
باب اول گفت باید ، بر دل و دست و قلم
احترامش حکم صد ایجاب دارد بی گمان
باب دوم ، با وضو باید سراغ واژه رفت
چون که بانو ، بهترین القاب دارد بی گمان
باز تردیــدِ قلـــم در انتـــخابِ واژه ها
واژه هم پرهیــز از اِطناب دارد بی گمان
نام او رامی نویسم مِهــــرِ مهتاب آفرین
دامنش صد جلوه از مهتاب دارد بی گمان
او خودِ آیینــه است و نور می تابـد از او
عکس یک قرص قمر در قاب دارد بی گمان
مادر دریا دلان شد ، حضــرت ام البنیـــن
تا ابــد ، او چــار دُرّ نــاب دارد بی گمان
خوانمش اُمُّ البنین ،حتی اگر شد بی بنین
در توسّل خِیلی از اَحبـــاب دارد بی گمان
شیر او پــرورده یک ماه منیـــر هاشـــمی
آلِ هاشم ، گوهـــری نایاب دارد بی گمان
قلب سوزانش ولــی بــاران تمـنا می کند
روضه می خواند،دلی بی تاب دارد بی گمان
صحنه ای می بیند انــگار التمــاس آب را
ساقی عطشان دلی سیراب دارد بی گمـان
التماس از مشک دارد، چون که دلبند رباب
کام تشنه ، دیده ای بی خواب دارد بی گمـان
او شنیده از عمـود آهنیــــن و فــرقِ ســـــر
در دلش طوفانی از گـــرداب دارد بی گمـان
یاد آن ضــربت ، نوای نینـــوا سـر مـی دهــد
هر نوایــش گوشــهٔ مِضــراب دارد بـی گمان
این شکافِ فرقِ ســــر، یادآور شیر خداســت
یادگــار از کشتـــهٔ مِحـــراب دارد بی گمــان
نالهٔ تیــــرِ سه پر را کاش دیگـــر نشنـــــود
حــرملــه تصمیــم بر پرتاب دارد بی گمــان
در سخن آورده او را اِذنِ مـــادر این چنیــن
«یا أَخا ! جان مـــرا دریــاب» دارد بی گمـان
شــرم وخـجــلــت مــی چکد از چشم خونین جای اشــک
گریــه بر احــوال او ارباب دارد ، بـی گمـــان
شرحه شرحه کربـلا را چون تصور می کنــــد
در نگاهـش رَدّی از سیــلاب دارد بــی گمــان
همنوا با نوحــــهٔ ام البنیــــن ، خاکِ بقیـــــع
روضه می خوانَد ، دلی بی تاب دارد بی گمان
«کیمیا» ! بر خاک این مادر تیمم کن به عشق
حُــرمـــتِ اُمُّ الشّهیــــد ، آداب دارد بی گمان
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
@navaye_asheghaan
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_حضرت_ام_البنین_س
#سبک: دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عالَم ، پریشان از (غمــی آتشیـن است۳)
گریان از این ماتم،( زمان و زمین است۳)
دوباره خیمــه ای بر ماتمی برپاست
بزن برسَر از این داغی (که جانفرساست۲)
نوای سیــنهٔ حــزین بمیرم خدایا
ز ماتم ام البنیـــن بمیرم خدایا (۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از بعد عاشــورا (لبش نوحه گر بود۳)
از داغ گلهایش، (همش خون جگر بود۳)
فلـک ! با مادر سقّـــا چهـــا کــردی
سر و دستان سقّا را (جــدا کردی ۲)
مرثیه خــوان زینــب و شَـــهِ عالمینـــه
(توی تموم روضــه هاش به یاد حسینه)۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وقتی بشیر آمد (چه شوری بپا شد ۳)
ام البنین! برخیـــز (زمــان عـزا شد ۳)
خبــــردارِ غـــمِ داغِ پســر آمــد
ببین زینـب بدونِ همسفـــر آمــد
غریب ، مادر(۲)
بیــا و مـــادری نما ، برای حسیـــنش
(که قامتـش خمیده در عزای حسینش۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می خونه یک مادر ( کجایی اباالفضل۳)
در احتضــارم تــا (بیــــایی اباالفضل ۳)
از بس من برایت نوحه ســر دادم
داغت نمیــره یک لحظـــه از یادم
(اباالفضلم۲)
بیا به جـان مــادرت ، ببیــن بیقــرارم
سری به غربتم بزن که چشم انتظارم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عباس ! ، نبــودم (کــربلاتـو ندیدم۳)
اشــک تو و شــرمِ( فُـــراتـو ندیدم ۳)
گفتن که دستاتو به ناغافل قلـــم کردن
قدّ حسیـــن رو در کنار تو خــَـم کردن
ابو فاضل(۲)
فاطمـه جای من رسیـــد به دلداریِ تو
گریه می کـــرد برای اون وفــاداری تو(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
أدرک أَخـــای تو (به اذن گل یاس۳)
آورد حسینــت رو (کنار تو عباس۳)
برادر گفتــی و زهرا دلش خون شد
حسینــت در کنار تو پریشــــون شد
ابوفاضل(۲)
میگفت بلند شو از زمین ، علمدارم عباس!
نذار که تنها بمــونم ، کس و کارم ، عباس!(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دامن کـشان برگرد (که آروم بگیـــرم۳)
تا جون بِدَم راحت( کنـــارت بمیــرم۳)
اگر چه اُمّ البنینم ، بی بَنینم من
عــزادار حسیــنِ بی قرینـــم من
غریبم من(۲)
فدای غربت حسین ، که مادر نداره
تنِ عزیز فاطمــه ، چرا ســر نداره؟(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یارب عطایم کن (توصبــرجمیـــلی۳)
وقتی ببینم آن (رخ و جسم نیــلی۳)
بگـــویم ای مادرِ قــامت کمان من!
شــده نام حسینت آرام جــان من
حسین جانم(۲)
تمــــام زنــدگــانی ام برای حسینه
عمر من و جوانی ام برای حسینه(۳)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
سروده ای مشترک از :
#محمد_مبشری
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
@navaye_asheghaan
#نوحه_مسجدی_حضرت_ام_بنین_س
🎼#سبک_ارباب_غریب_من
#من_ام_بنین_هستم
🍁🍁337🍁🍁
✅بنداول
من ام بنین هستم
اسطوره ی احساسم(3)
لبریز غم و دردم
من مادر عباسم
🌷
قلب زارمن از غصه حزینه
می نالم یاد بانوی مدینه
🌷
واویلا واویلا آه و واویلا
➖➖➖➖➖➖
✅بنددوم
عباس رشید من
ای داروندار من
ای چشم امیدمن
ای صبر وقرار من
🌷
برگو چه کرده ای تو در علقمه
که آمد سوی تو بی بی فاطمه(س)
واویلا واویلا آه و واویلا
➖➖➖➖➖➖➖
✅بندسوم
من خادمۀ زینب
درخانۀ مولایم
من فاطمه ام امّا
خاک ره زهرایم
🌷
کُلفتِ بهترین بیت زمینم
مامِ عبّاسم و اُمّ الْبَنینم
واویلا...
➖➖➖➖➖➖
✅بندچهارم
همواره به طفلانم
آیات وفا گفتم
همراهِ دلِ زینب
تا کرببلا رفتم
🌷
خواندم با طفلانم آیات لَبّیْک
هر نفس بانگِ لٌایَوْمٌ کَیَوْمَک
واویلا...
🍁🍁3⃣3⃣7⃣🍁🍁
➖➖➖➖➖➖➖
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_مجتبی_تاجیک_ساده
#کربلایی_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
کانال سبکهای فاطمیه_مرادزاده:
#واحد_وفات_حضرت_ام_بنین_س
#سبک_قدم_قدم_باتلفیق_جدید
#منم_کنیز_خونه
🍁🍁336🍁🍁
✅بنداول فارسی
منم کنیز خونه ی امیرمومنین غریب عالمین
خادمه اَم به مجتبی به زینب و به حضرت امام حسین (ع)
🌷
ارزوم این بوده دنیا
مثل فضه و قنبرباشم
مثل هنده و مثل اسما
کنیز مولا حیدرباشم
🌷
خداروشکر که شد حاجت من روا
جوونی دادم تو راه مرتضی
🌷
فاطمه جان فاطمه جان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅بنددوم
أم البنين الْاَربعه آني و نِلِت أكبر شرف بالعالمَيْن
خدّامه سجّلني علي ابّيت النبي لَجلِ الحسن لَجلِ الحسين
🌷
اُمنيتي اِبْهل دِنِيَّه الغبره
اَصبح ريت خادمه للعتره
اولادي كلهه فدوه الزينب
بس كافي ترضى عنّي الزهره
🌷
شبه الگمر. لَوَن. عندی بعد الوف
لَفدیهم الحسین اتمنی بالطفوف
🌷
فاطمه جان فاطمه جان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅بندسوم فارسی
ای لحظه های آخرم
به یادبچه هام میگم تو شوروشین
خداروشکر که پسرام شدن فداییه رقیه وحسین(ع)
🌷
می خونم لحظه های آخر
روضه ی دختر پیغمبر
که حیدر آخرش دق کرد از
غصه ی بین دیوار و در
🌷
از داغ و ماتمش به لب رسید جونم
روضه ی پهلوی شکسته می خونم
🌷
فاطمه جان فاطمه جان
🍁🍁🍁🍁3⃣3⃣6⃣🍁🍁🍁🍁
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#بندعربی_کربلایی_الناصرالبوعبید
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
#شور_ام_بنین_س
#دله_من_از_یاسه
♻️♻️♻️♻️
✅بنداول ام بنین(س)
دله من از یاسه _به مادر حساسه
مادر عامی ها _مادر عباسه
***
بانوی عقیله ای و مرد آفرین
عابده ی رشیده و سنگین و متین
جان عباسی های هر دوجهان
فدای نام تو یا ام البنین(س)
یا ام البنین مدد یا ام البنین (س)
♻️➖➖➖➖➖♻️
✅بنددوم مخصوص مجمع یاس کبود
دشمن سرسخت آل سعودی ام
عالم بدونن من یاس کبودی ام
فخرم اینه سینه زن و غلام این درم
حیدری ام حیدری ام غلام قنبرم
تو مجمع یاس کبود عمریه که من
فدایی ام فداییِ زهرا مادرم
زهرا زهرا مادرم زهرا مادرم
♻️➖➖➖➖➖♻️
✅بندسوم
جون همه عالم فدای اون فضلت
فدای چشماو دست اباالفضلت
گرچه رو سیاهم و گر ناقابلم
عمری بر سرای تو همچون سائلم
مادر اباالفضل میدانی که من
عاشق عاشقه ابوفاضلم
یا ام البنین مدد یا ام البنین (س)
💠💠5⃣9⃣7⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
#واحد_تک_مدح_ومصیبت
#حضرت_ام_بنین_س
#سبک_تسبیحات
#ام_البنین_ای_مادر
♻️♻️953♻️♻️
✅بنداول
ام البنین
ای مادر به حضرت سقا
جانشین حضرت زهرا
ام الشهدای عاشورا
.....
آرام جان زینب و حسن
فاطمه ی قوم بنی کِلاب
مرحبا بانوی مردآفرین
ای سنگ صبور ابوتراب
.....
سیدتنا یا ام البنین(س)
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✅بنددوم
جون عباس
این گرهِ بسته مو واکن
عقده های قلبم و وا کن
کرببلامو تو امضا کن
....
جونه زینب و جون مجتبی
جونه ابوالفضل و جونه حسین
قسمت میدمت ای مادره فضل
من و ببر تا بین الحرمین
سیدتنا یا ام البنین(س)
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند سوم مصیبت
چشم تارم سو نداره این دم آخر
میخونم با یه دل مضطر
یاد یاس خونه ی حیدر
.....
یادمه میخوند با دوچشم تر
مجتبی روضه ی کوچه و در
یادحیدر با ناله میگفت
یاسش رو توخونه زدن تبر
واویلا واویلا واویلتا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
💠💠💠9⃣5⃣3⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan