eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
464 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁129🍁🍁 ☑️بنداول یه عمریه که من به نامتم بی بی مثل یه یاکریم تودامتم بی بی این افتخارمه, مادراربابم مدد ام البنین غلامتم بی بی ❤️ شه بانوی کرم سایه ت روی سرم بی بی ام بنین منم یه نوکرم ❤️ بی بی ام البنین 🍀🍀🍀🍀 ☑️بنددوم زبعدفاطمه توبهترین همسر خانوم روزهای بی کسیِ حیدر خداروشکرکه من سینه زنت هستم خدارو شکر میشه بهت بگم مادر 🌹 بانوی ادبی صاحب منصبی ازبعدفاطمه تو ام زینبی بی بی ام البنین 🍀🍀🍀🍀 ☑️بند3 از ازلم اقا دل و به توبستم آخرش میده, عشق توکاردستم هرجوری شده کربلاییم کن میدونی که چقد, من به تووابسته م 🍀 میگم همیشه تاابد من به تو بدهکارم من تواین دنیافقط حسین و دوست دارم اقام اقام حسین 💎💎💎1⃣2⃣9⃣💎💎💎 @navaye_asheghaan
یه مادرم که خوشی یه عمر به من حروم بود یه عمره بغض رو گلوم بود همون دری که روبروم بود یه مادرم که شنیدم از لبای حیدر از اتیش و هیزم و اون در که افتاده روی یه مادر نمیره یادم اون ناله ها و شور و شین و اشک حسین و زینبین و بغض یتیمیِ حسین و نمیره یادم یه روزی توو همین مدینه شراره زد عدو به سینه حسن میسوخت از زهر کینه یا فاطمه جان نمیره یادم نفس نفس زنون دویدم کنار کاروان رسیدم ولی حسینم و ندیدم دیدم رباب و با قد خم اشک دو دیده که خیلی قامتش خمیده زینب و با رنگ پریده نمیره یادم گفتم با این شیون و شینم چی شد ضیاء هر دو عینم بشیر بگو چی شد حسینم نمیره یادم گفتن حسین و تشنه کشتن با صبر و زجر و فتنه کشتن به زیر تیغ و دشنه کشتن گفتن که مادر وقتی که عباست حزین شد سهمش عمود آهنین شد بدون دست نقش زمین شد نمیره یادم گفتن که مادر حرومیا بهش رسیدن موی سرش رو میکشیدن سرش رو از قفا بریدن گفتن که مادر خوب شد ندیدی کربلا رو ندیدی داغ بچه هارو خولی و شمر بی حیا رو خوب شد نبودی ببینی سنگ از روی بام و شلوغیا و ازدحام و مصیبتای شهر شام و 💠💠💠1⃣1⃣8⃣1⃣💠💠💠 @navaye_asheghaan
روزِ محشر دست‌هايش دستگيری می‌كند دستِ خود را داد، دستِ دوستانش را گرفت ✍سروده گروه با خطِ خانم @navaye_asheghaan
یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه‌ی حساس میگه گمونم روضه‌خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خودِ من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه‌ی مجلس می‌شینه تا وقتی حرف مشک پاره می‌شه رو لب گل می‌کنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاهِ مهربونش مونده یادم الا ام البنین! شرمنده‌ام من خودم دستِ عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره می‌زد شمر نامرد پایینِ نی رد خونو می‌دیدم عمو بالای نی خون گریه می‌کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکِ پاره قابه می‌سوزه قلبمو آروم نمی‌شم دلیل شرم من اشکِ ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می‌شد علیِ اصغرم گریون نمی‌شد حسینِ من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی‌شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینب‌ان که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن... یه گوشه دم گرفته: حسینِ من، حسینِ من، حسینم... ✍ @navaye_asheghaan
عباس جان... اگر چه مانده‌ام با ناله و آه اگر چه هست دستم از تو کوتاه همین‌که کشته‌ی راهِ حسینی هزاران مرتبه الحمدلله ✍ @navaye_asheghaan
به تیغی حیف گیسویت گسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند بهارم را چه سان پاییز کردند دلم را از غمت لبریز کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز کردند غمت راهِ نفس بر سینه بسته ترک بر چهره‌ی آیینه بسته زِ بسکه خاکْ بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته ✍ @navaye_asheghaan
ز چشمان سکینه شرمگین بود فرات اشک‌هایش آتیش بود شبیه مشک آب تیر خورده دل صد پاره‌ی ام البنین بود @navaye_asheghaan
نوایی آتشین دارد دل ما چه آوایی حزین دارد دل ما کشیده چار سویش صورت قبر غم ام‌البنین دارد دل ما @navaye_asheghaan