#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
هر چند به دل عزا زیاد است حسین
دور و برِ ما جفا زیاد است حسین
ما چشم به یاریِّ خدا دوختهایم
روی لبمان دعا زیاد است حسین
یک لحظه نشد چشم به هم بگذارم
در کوفه سر و صدا زیاد است حسین
اینجا به سَرِ یتیم فریاد زدند
بی عاطفه، بی وفا زیاد است حسین
در کوچه به کوچهاش به من سخت گذشت
چون چهرهی آشنا زیاد است حسین
من صابرهام میان طوفان بلا
اما چه کنم بلا زیاد است حسین
شد درد سری، دردِ سرِ طفلانت
چون سیلیِ بی هوا زیاد است حسین
در مجلسِ صبحِ کاخ، معلومم شد
دور لب تو عصا زیاد است حسین
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم
همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم
تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرماند اینجا، گره خورده عجب کارم
تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم
به دامانم پناه آوردهاند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم
هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم
اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم
اگر چه ابریام، طوفانیام اما برادر جان!
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمیبارم
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#مدح_حضرت_امالبنین_س
ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
ایثار از رفتار و الطاف تو میجوشد
مهر و محبت از دل صاف تو میجوشد
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید
در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید
پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب
دست توسل میزنم بر ساحتت امشب
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو تو را در عالَم خلقت شبیهی نیست
هم رتبهی عِلمت در این دنیا فقیهی نیست
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
برداشتی آرام سوی خانه گامت را
کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی
در تو خدا ظرفیت بسیار را میدید
فانی شدن در حیدر کرار را میدید
آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد
چون لیلهی قدر از هزاران ماه بهتر داد
مولا که دید از شوق داری در بغل عباس
فرمود با گریه: و ما ادراک ماالعباس
بانو عَلَم در مُشت عباس تو میچرخد
عالم سرِ انگشت عباس تو میچرخد
بانو گره خورده به کار ما، گشایش کن
امشب بیا ما را به عباست سفارش کن...
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
نشستم در بقیع اشکی بریزم
شنیدم علقمه رفتی عزیزم
شنیدم کودکان بیتاب بودند
تو بودی و همه بیآب بودند
شنیدم از عطش افتاده بودند
به دستت مشکِ خالی داده بودند
الا ای ماه! بی شمشیر رفتی
میان روبهان چون شیر رفتی
صدایت میزنم با اشک، عباس
به جای نیزه بُردی مشک، عباس
شنیدم مشک بردی بر نگشتی
هزاران تیر خوردی بر نگشتی
شنیدم مشک، زیر آب بردی
در اوج تشنگی آبی نخوردی
الا مادر به قربان تو عباس!
جدا کردند دستان تو عباس!
شنیدم راه نخلستان گرفتی
شنیدم مشک بر دندان گرفتی
شنیدم مشکِ آبت تیر خورده
شنیدم پیکرت شمشیر خورده
الا ایکه دل از من بُرده چشمت
شنیدم که شده آزرده چشمت
شنیدم کردهای غوغا اباالفضل
کنارت آمده زهرا اباالفضل
الا ای عُمْر مادر! ای جوانم!
جوانم! مهربانم! پهلوانم!
شنیدم بعد تو غوغا شد عباس
عزای زینب کبری شد عباس
پیِ تو رویِ تَل اطفال رفتند
همه اهل حرم از حال رفتند
شنیدم دشمنان خوشحال بودند
همه دور و بر گودال بودند
شنیدم زینت اطفال بردند
حسینم را تهِ گودال بردند
در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟
به زیر نیزهها بودی اباالفضل؟
من از بعد حسین، همراهِ زهرا
زنم ناله: حسینا وا حسینا
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
عباس جان...
اگر چه ماندهام با ناله و آه
اگر چه هست دستم از تو کوتاه
همینکه کشتهی راهِ حسینی
هزاران مرتبه الحمدلله
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
در باغ خدا گلی معطر دادند
یا آل رسول را پیمبر دادند
دیدند که دلتنگ نبی هست حسین
بر دامن او علیِ اکبر دادند
از لطف، مرا گدای این در بپذیر
این سائل خسته را مکرر بپذیر
دلتنگ شدم، مرا حرم راه بده
ارباب! به حقِ علی اکبر بپذیر
اکبر که صفای بیتِ خیرالناس است
باب الکرم و کریم چون عباس است
با نام علی برو به درگاهِ حسین
ارباب به نام اکبرش حساس است
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
❣﷽❣
🌸 #وداع_با_ماه_شعبان
🌺 #پیشواز_ماه_رمضان
یابن الحسن! به حرمت شاه نجف مرا
آمادهی ورود به ماهِ خدا کنید
✍ #محمدجواد_شیرازی
🌸🌺🌸
ای نام تو شَهد سخنم یا الله!
آرام دل و جان و تنم یا الله!
ای لطف تو چارهساز هر بیچاره
بیچارهتر از همه منم یا الله!
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
🌸🌺🌸
عصیان مرا تو تا نبخشی چه کنم؟!
این کوه گناه را نبخشی چه کنم؟!
نزدیک شده موسم ماه رمضان
شعبان برود، مرا نبخشی چه کنم؟!
✍ #علی_مقدم
🌸🌺🌸
ای دوست! زِ رحمت دلِ آگاهم ده
در ماه دعا، سیرِ الی اللهم ده
ماه رمضان و ماه مهمانی توست
در محفلِ مهمانی خود راهَم ده
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
🌸🌺🌸
از اشک، ترم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله!
شوقم، شررم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله!
گفتند "پذیرایی" و مهمان داری
من پشت درم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله!
✍ #جواد_هاشمی_تربت
🌸🌺🌸
آوای خوشی از آسمان میآید
مهمانی یارِ مهربان میآید
برخیز که با نسیم جانافزایی
بوی خوش ماهِ رمضان میآید
✍ #علی_ساعدی
🌸🌺🌸
چون روح که در قالبِ جان میآید
باران به کویرِ تشنهگان میآید
ای آنکه وصالِ آسمان میخواهی
برخیز صدایِ رمضان میآید
✍ #حسن_کردی
🌸🌺🌸
آمد رمضان و نور، راه افتاده
افطار و سحر، حالِ دعا، سجاده
اینها همه آماده که بالا برویم
اما چه کنیم نیستیم آماده
✍ #مجتبی_شکریان
🌸🌺🌸
غافل بودم اگر چه ماه شعبان
یک بار دگر خدا فرستاد اَمان
تا خواست زمینم بزند عصیانم
اینبار به یاریِ من آمد رمضان
✍ #علی_مقدم
🌸🌺🌸
حیف است که راه اشتباهی برویم
در جادهی تیره و تباهی برویم
برگرد از این مسیر و روکن به خدا
باید به ضیافت الهی برویم
✍ #سیدهاشم_وفایی
🌸🌺🌸
با سوز دل و ناله و با آه بيا
با شرم حضور و دل آگاه بيا
اكنون كه خدا سفرهی رحمت چيدهست
ای بنده! سـوی ضيــافت الله بيا
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بهمناسبت حلول #ماه_مبارک_رمضان
آمد رمضان و نور، راه افتاده
افطار و سحر، حالِ دعا، سجاده
اینها همه آماده که بالا برویم
اما چه کنیم نیستیم آماده
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
.
#امام_صادق
#نوحه
کشته شده صادق آل عبا
ارض و سماء گرفته رنگ عزا
دین حق را امام_بر وجودش سلام
واویلتا از زهر کینه
جان داده در شهر مدینه
(واویلتا آه و واویلا)
.......
دشمن زده آتش به کاشانهاش
شد مثلِ بیت فاطمه خانهاش
آتش و دود بود_ظلم نمرود بود
آتش که در دور و بَرش بود
گریان زهرا مادرش بود
(واویلتا آه و واویلا)
......
شیخ الائمه را شبانه بردند
پای برهنه بی بهانه بردند
پیاده بی عبا_ دشمنش بی حیا
با دست بسته نیمۀ شب
افتاد یاد عمه زینب
(واویلتا آه و واویلا)
#مجتبی_شکریان ✍
#شهادت_امام_صادق
#واحد
👇
@navaye_asheghaan
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#دوبیتی
#ماه_صفر
تنش را با دم تکبیر بردند
کنارش دست بر شمشیر بردند
ملائک پیکر پاک حسن را
به سوی فاطمه با تیر بردند
✍️#مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات؛ #زیارت_مخصوصه؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
خدا روز ازل ما را به عشقت آشنا کرده
چه عشقی که مرا از قید این عالم رها کرده
نه اربابم، نه سلطانم، خدا را شکر میگویم
که ما را در حریم حضرت سلطان، گدا کرده
عزیز هر دو عالم شد، به بزم عشق مَحرم شد
کسی که رو به درگاهِ علی موسی الرضا کرده
نگاهش رحمت و رأفت، وجودش پاکی و عصمت
خدا در " اِنَّمایش " حق مطلب را ادا کرده
همه در حسرت جنت، خدا هم از سَرِ رحمت
دری را از حرم سوی بهشت خویش وا کرده
ولی جنت نمیآید به چشم زائرت وقتی...
...شبی را در کنار تو سحر کرده، صفا کرده
خجالت میکشم وقتی که میآیم حضور تو
ترحم کن به این بنده که سر تا پا خطا کرده
به سقاخانهات بردم پناه از درد و بیماری
چه سقاخانهای که درد عالم را دوا کرده
همه آیینهها لبیک میگویند آن کس را
که یکبار از صمیم دل تو را خوانده صدا کرده
قسم بر خطّهی طوست، قسم بر شوق پابوست
زیارتهای مخصوصت، دلم را مبتلا کرده
دلا بنگر افاضاتش، ببین بحرِ کراماتش
ببین نور ضریحش بی خدا را با خدا کرده
معطل کردن سائل به پشت در مرامش نیست
به هر کس آمده در این حرم فوراً عطا کرده
نمیگوید گنهکاری، نمیگوید خطا داری
فقط آغوش بگشوده، محبتها به ما کرده
نرفته از حرم بیرون، کسی مأیوس یا محزون
حوائج را به لطف و رحمتش یکیک روا کرده
تشرف در حرم با اختیار خویش ممکن نیست
یقین دارم که زهرا مادرش ما را دعا کرده
قیامت هست پشت پنجره فولاد، یعنی که
خدا قبل از قیامت شور محشر را به پا کرده
چه سِرّی هست در پایین پایش هر که میآید
تمنای زیارت از نجف تا کربلا کرده
* *
صفا در قلب این صحن و، بساط روضه هم پهن و
دو چشمم اشک میبارد، هوای نینوا کرده
قسم بر نور عین تو، به فَابکِ لِلحسینِ تو
تو میدانی که عاشورا به قلب ما چهها کرده
قسم بر پلک مجروحت، قسم بر جدّ مذبوحت...
چه کس با یک غریبِ بی دفاع اینگونه تا کرده؟
برو در قتلگاه ای دل، ببین آن بی حیا قاتل
چگونه نیزهها را در دل گودال جا کرده؟
تو را گیرم که دشمن کشت با لبهای عطشانت
تنت را بی کفن روی زمین، عریان چرا کرده؟
صدای مادرت پیچیده در عالم که میگوید:
بمیرم...بی کفن، جا در میان بوریا کرده
بُنَیَّ روی دامان خودم بودی، خودم دیدم
چگونه قاتلت با خنجرش سر را جدا کرده
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#امام_رضا_ع_شهادت
از دل کُفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود:
نگرانم نباش چیزی نیست
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
نتوانست بهر آتشِ دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد: کجایی ای پسرم!
چشم بر هم زد و دری وا شد
آمد از راه، کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علیِ اکبر کشت
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan