.
《اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان . . .》
.
شب زیارتی آقا امام حسین(ع)
یکم با خودمون خلوت کنیم
گاهی برای خودمون تلقین بخونیم
نکنه خدایی نکرده #مرگ رو فراموش کنیم.
نکنه حس #جاودانگی بهمون دست بده و مرگ رو برای همسایه بدونیم.
.
یادمون باشه که هر کدام فقط یک بلیت برای زندگی داریم مراقب باشیم کجا و برای چی خرج میکنیم.
در #زندگی مثل کاسب ها رفتار کنیم؛
اگه بدونیم با کارهامون چه چیزی رو داریم خرج میکنیم یکم محتاطانه تر عمل میکنیم.
.
.
و اینکه مگه میشه به بهترین نوع زندگی و مرگ و . . . فکر کنیم شهادت توی خاطرمون نیاد؟
مگه میشه از شهادت بگیم و به روضه #سید_الشهدا کشیده نشه؟
.
-روضه؟
روضه نمیخواهد پیکری که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد . . .
.
.
#شب_جمعه
#محرم
#بیانات_گفتاری
.
.
..
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.......... .......... ........
#شب_یازدهم_محرم
#زمینه #شام_غریبان
#زمینه_شام_غریبان_ابی_عبدالله
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#چقد_سخته
☑️بند اول
چقد سخته
بین دشمنا و نامردا
مابین گرگای یک صحرا
پا برهنه باشی و تنها
.....
سخته که کبوتر باشی ولی
بسوزه بالت توی آشیون
سخته که به جای آب و غذا
بخوری سیلی و یا تازیون
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بنددوم
این نامردا
چشم عباس و که دور دیدن
تا به بچه ها میرسیدن
زر و زیورا رو دزدیدن
.....
غارت شد النگوی بچهها
گوشواره ی گوش دخترتو
می بردن جلوی چشم رباب(س)
گهواره ی علی اصغر تو
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بند سوم
این نامردا
خیلی قلب مارو خون کردن
بچه هاتو نیمه جون کردن
با سنگ رأس تو نشون کردن
لعنتِ خدا بر کعب و سنان
لعنت به شمر و ضجر و حرمله
خیلی بچهها تو دادن عذاب
وقتی جا می موندن از قافله
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
@emame3vom
💠💠💠1⃣0⃣1⃣2⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/emame3vom/29399
.👇
مداحی انلاین - قتلگاه و وداع امام حسین - محمدباقر منصوری.mp3
13.53M
🔳 روضه ترکی عاشورا 🏴محرم
🌴روضه قتلگاه و وداع امام حسین(ع)
🌴آی قاره گین ...
🎤زنده یاد 🥀محمد_باقر_منصوری
.
🏴شب_یازدهم_محرم #اسارت
روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
روضه متنی روضه_دفتری
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
شام_غریبان دفتری
-
روضه روز یازدهم محرم
این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین
سالها دم از تو و کربلایت می زنم گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین
گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین
گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین
هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین
کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان
در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین
روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند
همه
زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند
زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را
سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ،
اموات ) . صدا زد : حسینم
چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری
چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری
زبان بگشوده زخم سینه تو مگر ای کشته تو مادر نداری
یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند ۱.
◾️•خورشید میخواهد تورا..
🏴روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
ریختن توی خیمه ها برای غارت ، هرکی هرچی دستش میرسید میبرد ...
راوی میگه حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود ، اینا حمله کردن به غارت خیمهها ... نازدانۀ سه ساله طبق عادت همیشه توی خیمه سجاده بابارو پهن کرده ، بابا بیاد برای نماز عصر ، آماده نشسته بابا از میدون بیاد برای نماز ...
تاریخ اینو میگه شمر پردۀ خیمهرو پاره کرد ، وارد خیمه شد ، نازدانه تا چشمش به این ملعون افتاد گفت بابام کجاست ... بیشرف بیحیای بیادب دستشو بلند کرد ، همون کاری که ملعون دومی توی کوچه با مادرش زهرا کرد ...
ای کاش شب میشد ، تمام دشت میخوابید
تا عمه هم خود را به دست گریه بسپارد
کاشکی عمه هم یه فرصت پیدا کنه بتونه بشینه یه کمی برای بابام گریه کنه ، قلبش داره میترکه ...
اما سر رفتن ندارد آفتاب، امروز
از شرم حتی یک قدم هم برنمیدارد
عرض من تمام ... همه شما خسته اید...زبان تشکر هم نداریم از آقا سیدالشهدا ... نمیتونیم درک کنیم که چه عنایت عظیمی آقا بهمون داشت ... دهه عاشورا و مجلس روضه و حسینیه و شب و روز روضه ، گریه برای امام حسین ...
یه وقت هست رفقا ، بچه شما گم میشه ... خیلی ترسناکه خیلی وحشتناکه ... ولی بچهت گم شده ، توی شهر خودت گم شده ... چهارتا آشنا داری رفیق داری میری سفارش کنی بگردن ...
یه وقت هست رفتی دیار غریب ، بچهت گم میشه ، خیلی بیشتر میترسی وحشت میکنی ...
یه وقت هست یه بچه امانت دادن دست تو ... توی یه مملکت غریب هستی ، کس و کارترو کشتن ، اسیر هستی ، بچه امانتیرچ پیدا نکردی ، حالا میگن باید راه بیفتیم بریم ...
به یاد همه گذشتگانی که این شعرو خوندن و گریه کردن و ضجه زدن و ناله زدن و زیر خاکها خوابیدن ، پدران و مادران و همه اونایی که به ما یاد دادن که درِ این خونه باشیم ، هرکسی که هر اندازه این محبت رو به ما یاد داده ، حق معلمی گردن ما داره ، همشون فیض ببرند ... همه نوحه خون باشند ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
امشب همه باهم کمک به زینب کنیم ... خسته تر از زینبی ؟! تو که دیگه کتک نخوردی که ... گریه کردی ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
بگم بیت بعدیشو یا نه ... سادات به رگ غیرتشون برنخوره ... از من گلهمند نباشن ...
بر تو دخیلیم أیا ساربان ساربان ساربان
این شتران را تو به سرعت مَران ، ساربان ساربان
(چرا ؟! ...مگه چیکار دارید؟! ... آخه ...)
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان