.
461 _شهادت #امام_حسن مجتبی علیه السلام
سبک:همه جا کربلا
ناله ها زد حسین آن شه بی کفن
در کنار بقیع در عزای حسن
یا حسن یا حسن
همچو غارت زده گرید از داغ او
تیر دشمن شده لاله بر باغ او
یا حسن یا حسن
کفن او ز تیر پاره پاره شده
آسمان تنش پر ستاره شده
یا حسن یا حسن
#شهادت_امام_حسن_ع
میثم مومنی نژاد
👇
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین
#مناجات_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#احسان_نرگسی
▶️
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین
خاطرات گریه در صحن یل ام البنین
از مرور خاطراتش نیز لذت می برم
می نشستم رو به ایوان امیر المومنین
خوب یادم هست هر موکب که رفتم ،پهن بود
زیر پای زائرانت بالِ جبریل امین
با چه شوقی تاول پاهای خود را می شمرد
زائری که بود گویا با ملائک هم نشین
دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم
گوئیا بودیم دستان خدا در آستین
این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت
هاتفی می گفت با ما :فادخلوها خالدین
من تمام سال را با اربعینت زنده ام
ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین
□
با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد
در میان راه هر جایی که میخوردم زمین
⏹
#صلوات 👉
🔹
.
#امام_حسن #علیه_السلام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#و_لعن_الله_معاویه
🔰سرّ اين كه حضرت امام حسن صلوات اللّه عليه با معاوية بن ابى سفيان صلح و مداهنه نمود و مجاهدت نفرمود :
📜حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ دَاوُدَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ اللَّيْثِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ أَبِي بُكَيْرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَلاَءِ الْخَفَّافُ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَقِيصَا قَالَ: قُلْتُ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ دَاهَنْتَ مُعَاوِيَةَ وَ صَالَحْتَهُ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ الْحَقَّ لَكَ دُونَهُ وَ أَنَّ مُعَاوِيَةَ ضَالٌّ بَاغٍ فَقَالَ يَا أَبَا سَعِيدٍ أَ لَسْتُ حُجَّةَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ إِمَاماً عَلَيْهِمْ بَعْدَ أَبِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ لَسْتُ الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِي وَ لِأَخِي الْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا قُلْتُ بَلَى- قَالَ فَأَنَا إِذَنْ إِمَامٌ لَوْ قُمْتُ وَ أَنَا إِمَامٌ إِذْ لَوْ قَعَدْتُ يَا أَبَا سَعِيدٍ عِلَّةُ مُصَالَحَتِي لِمُعَاوِيَةَ عِلَّةُ مُصَالَحَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِبَنِي ضَمْرَةَ وَ بَنِي أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَكَّةَ حِينَ انْصَرَفَ مِنَ اَلْحُدَيْبِيَةِ أُولَئِكَ كُفَّارٌ بِالتَّنْزِيلِ وَ مُعَاوِيَةُ وَ أَصْحَابُهُ كُفَّارٌ بِالتَّأْوِيلِ يَا أَبَا سَعِيدٍ إِذَا كُنْتُ إِمَاماً مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ لَمْ يَجِبْ أَنْ يُسَفَّهَ رَأْيِي فِيمَا أَتَيْتُهُ مِنْ مُهَادَنَةٍ أَوْ مُحَارَبَةٍ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَيْتُهُ مُلْتَبِساً أَ لاَ تَرَى اَلْخَضِرَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ قَتَلَ الْغُلاَمَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ سَخِطَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِعْلَهُ لاِشْتِبَاهِ وَجْهِ الْحِكْمَةِ عَلَيْهِ حَتَّى أَخْبَرَهُ فَرَضِيَ هَكَذَا أَنَا سَخِطْتُمْ عَلَيَّ بِجَهْلِكُمْ بِوَجْهِ الْحِكْمَةِ فِيهِ وَ لَوْ لاَ مَا أَتَيْتُ لَمَا تُرِكَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلاَّ قُتِلَ .
📝 على بن احمد بن محمّد رحمة اللّه عليه از محمّد بن موسى بن داود دقّاق از حسن بن احمد بن ليث از محمّد بن حميد،از يحيى بن ابى بكر از ابو العلا خفاف،از ابى سعيد عقيصا نقل كرده كه وى گفت:
❓محضر مبارك حسن بن على بن ابى طالب عرض كردم:اى فرزند رسول خدا براى چه با معاويه مداهنه و صلح نموديد و حال آن كه مىدانستيد حقّ مال شما است نه مال او و نيز مىدانستيد كه معاويه گمراه و ستمگر است؟
✅حضرت فرمودند:آيا بعد از پدرم عليه السّلام من حجّت خدا بر مردم و امام ايشان نيستم؟
عرضه داشتم:چرا؟
فرمود:آيا مگر من نه آن كسى هستم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در باره من و برادرم فرمودند:حسن و حسين دو امام بوده چه قيام كرده و چه بنشينند؟
عرض كردم:آرى همين طور است.
✴️فرمود:پس من امام بوده چه قيام كنم و چه بنشينم،اى ابا سعيد به همان علّتى كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مكّه هنگام برگشت از حديبيّه صلح فرمودند من نيز با معاويه صلح نمودهام،
آنها كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با ايشان صلح فرمود بنصّ كتاب كافر بودند و معاويه و اصحابش به مقتضاى تأويل قرآن كافر مىباشند،
✅اى ابا سعيد وقتى من امام از جانب خدا بودم نبايد رأى مرا تخطئه كنى و عملى را كه انجام دادهام چه مهادنه و صلح بوده و چه محاربه و جنگ باشد مىبايد بپذيرى اگر چه حكمت كردار من بر تو مخفى و مشتبه باشد،
🔅مگر نمىبينى جناب خضر عليه السّلام وقتى كشتى را شكافت و جوان را كشت و ديوار را تعمير كرد و بپا داشت موسى به غضب آمد و از كردارش سخت برآشفت،
جهت غضبناك شدن موسى اين بود كه حكمت عمل خضر بر او مخفى بود تا آن كه خضر عليه السّلام آن را بازگو كرد و موسى راضى گشت،
✅عمل و كردار من نيز همين طور مىباشد يعنى از عمل و فعل من خرسند نبوده بلكه غضبناك هستند زيرا حكمت آن بر شما پنهان مىباشد و آن اين است كه اگر من غير از اين مىنمودم يك نفر از شيعيان ما روى زمين باقى نمىماند مگر آن كه او را مىكشتند.
📘علل الشرایع -جلد 1، صفحه 683
باب 159/حدیث2
ابن بابویه
.
.
یاری امام زمان ، نیاز ماست یا امام زمان؟
📍امام زمان تنها امامیست که به ما هیچ احتیاجی نداره...
📍 امام زمان نیازی به هیچ احدی جز خدا نداره...
🔊 ولی ما نیازمندیم بریم سمتش، ما باید تلاش کنیم بریم سربازش بشیم ایشان سرباز گیری نمیکنه ...
🔅تو زیارت عاشورا هم میخونیم که امام زمان، امام منصوره , یاری شده است.
یعنی :
به تنهایی قادره ظهورش انجام بشه، کل کره زمین را زیر و رو کنه،همونجوری که خدا میخواهد...
✴️ ولی اگر کسی رفت زیر مجموعه امام زمان قرار گرفت زیر پرچم امام رفت خوش به سعادتش.
❓من از شما سوال میکنم؟
⁉️اگر شهدای کربلا هفتاد و دوتا نبودن هفده تا بودن چه اتفاقی میفتاد؟
⁉️ هفتصد تا بودن چه اتفاقی میفتاد؟
‼️هیچ فرقی نمیکرد !!!
😔 قرار بود امام حسین شهید بشه...
شب تاسوعا خودشون فرمایش کردند اینها میخوان منو بکشن اینجا هر کی بمونه کشته میشه ...
😇حالا اون عده ای که اومدن با امام حسین شهید شدند خوش به سعادتشون شد😇
📣کنار امام زمان هر کسی بتونه قرار بگیره اون برد کرده ...
📌 امام زمان ,امام یاری شده از طرف خداوند است.
❤️ #مکتب_عشق ۲۰
💎 #استاد_کریمی
.
.
.
💢مراد از ناشرات الشعور💢
برخی از فقرات آن که نشانگر پریشان کردن مو توسط بانوان اهل بیت دارد قابل توجیه است؟
✅پاسخ:
عبارت «خرجن من الخدور ناشرات الشعور»
📚المزار الكبيرص 504
که ناظر به پریشانکردن مو توسط بانوان اهل بیت است به تنهایی نمیتواند دلیلی بر نپذیرفتن این زیارت باشد، چون چند تفسیر و توجیه میتوان برای این اتفاق بیان کرد:
1. خارج شدن بانوان حرم از خیمهها با موهای پریشان، ملازم با نگاه نامحرمان به آنها نیست؛ زیرا
اولاً: بین خود خیمهها فاصله و موانع وجود داشت.
ثانیاً: بین خیمه تا میدان جنگ فاصله زیاد بوده است.
2. احتمال دارد این جمله مربوط به اکثریت بانوان باشد نه همهٔ آنها؛ زیرا معلوم نیست بانوانی؛ مانند حضرت زینب و حضرت سکینه(س) نیز موهای خود را پریشان کرده باشند.
3. ممکن است این حالت، خارج از اختیار آنان بوده و شدت مصیبت به اندازهای بود که این خروج از اختیار را - دست کم در بانوانی غیر از زینب و سکینه و ...- توجیه کند.
نباید با این موضوع چندان متعصبانه برخورد کرد. حجاب در مواقع اختیاری است و این واکنشهای غیر اختیاری نشان از بیحجابی نبوده و در تاریخ نیز بارها - حتی در حضور معصومان - اتفاق افتاده است. اما توبیخی متوجه این بانوان نبوده، بلکه مورد دلجویی آنان نیز قرار گرفتند. به یک مورد که در جنگ احد اتفاق افتاده اشاره میکنیم که در کتاب کافی نقل شده است:
پيامبر(ص) بر آنها[اهل مدینه] وارد شد و زنان انصار دمِ درِ خانهها در انتظار بودند و مردانشان بيرون آمده و خود را در پناه پيامبر میكشيدند و از او معذرت میخواستند.
زنان انصار همه چهرهها خراشيده و موى پريشان كرده و گريبان دريده و در برابر پيامبر(ص) ایستاده بودند؛ پيامبر آنها را دلدارى داد و به زبان خوش با آنها سخن گفت و به آنها دستور داد خود را بپوشند و به خانههاى خود بروند.
📚كافي، ج ۸، ص ۳۲۱- ۳۲۲،
4. اين شيوه، بين عرب، رسم و عرف بوده است؛ زنهای عرب وقتی که بر آنها يک مصيبت وارد میشود زن برای اينکه شدت مصيبت را نشان دهد اين کار را انجام میدهد. موی زن با آنکه مظهر زيبايی زن و مظهر جمال زن هست حاضر است در اين مصيبت اين موها را اين طوری پريشان کند و حتی آن را بِکَند.
بنابراین بانوان اهل بیت(ع) نیز به دور از نگاه نامحرمان اين کار را برای بيان عظمت مصيبت انجام دادند. وقتی این کار بیانگر ضعف نباشد، بلکه براي بيان عظمت مصيبت باشد، هيچ اشکالی ندارد.
#ناحیه_مقدسه #ناحیه
.
.
#امام_حسن
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی روضهیِ کربلا از زبان امام حسن علیالسلام
برادر جان سلیمانِ زمانی
کریمی و اُمیدِ ساربانی
سر و انگشتر و پیراهنِ تو
گواهی میدهد روزیرسانی
#دوبیتی #شهادت #صفر
#امام_حسن_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
Taheri shab 29 Safar 98-03.mp3
3.23M
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
.
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
○👇
مداحی آنلاین - ای امام همه یا حسن مجتبی - حسین طاهری.mp3
3.77M
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
🌴ای امام همه یا حسن مجتبی
🌴پسر فاطمه یا حسن مجتبی
🎤 #حسین_طاهری
⏯ #نوحه
👌#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
بخش هفتم شب شهادت امام حسن 7صفرسال98
نوحه خوانی
حسین طاهری
#زنجیر_زنی #سینه_زنی
═══🌿🌸🌿🌸🌿═══
ای امام همه یا حسن مجتبی
پسر فاطمه یا حسن مجتبی
ای دلت پر شرر
پاره پاره جگر
یاابن الزهرا4
ای به قربان آن
طلعت چون ماه تو
تو کریمی و ما
سائل درگاه تو
بده ای باوفا
صدقه بر گدا
یاابن الزهرا4
دم آخر به قلب پر بلا مبتلا
گریه کردی به غم های شه کربلا
بر حسین غریب
شاه شیب الخضیب
یا ابن الزهرا4
#حسین_طاهری
#نوحه_خوانی
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
.