eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤 سیدنا صاحبا العجل منتقم خون خدا العجل سوخته داغ درِ سوخته گریه کنِ کرب و بلا العجل ای که نگاهت شده همرنگ خون صبح و مسا العجل آه بیا العجل منجی دنیا بیا دلخوشی ما بیا وارث تنهایی مولا بیا تاب و توان حضرت زهرا بیا عمرم اگر سر رسید لحظه آخر به تماشا بیا محضرت ای بهترین ما نرسیدیم تو اما بیا یار غریبان بیا ای به تنم جان بیا در شب تاریک و سیاه دلم ای مه تابان بیا شادی دوران به این کلبه احزان بیا یوسف گمگشته به کنعان بیا آمدی از سمت خراسان بیا یار تو دیده بیدار تو دلبر و دلدار تو آهِ شرر بار تو همدم هر جان گرفتار تو آینه حیدر کرار تو مرثیه خوان در و دیوار تو بیا از راه ابا صالح امین الله ابا صالح پسِ ابری شبیه ماه ابا صالح کس و کارم بیا مهدی گرفتارم بیا مهدی بَدَم اما دوست دارم بیا مهدی جان و دلم میرود تا سحر سامرا راهی سرداب حرم شد دلم این دل ناقابلم در سفر سامرا آه ببین جاری است خونِ دل از چشم ترِ سامرا عطر بقیع میدهد هر گذرِ سامرا از غم هجر امام سوخته دیگر جگر سامرا قلب مرا تا حرمت میبری آه امام حسن عسکری یکه و تنهایی و بی یاوری آه امام حسن عسکری آینه بی کسی حیدری آه امام حسن عسکری ای که مصیبت زده مادری آه امام حسن عسکری تشنه لبی این نفس آخری آه امام حسن عسکری نیست در این سینه غم دیگری آه امام حسن عسکری روبروی صحن تو در ازدحام ای پدر صاحب ما السلام غریب سامرایی تو اسیر غصه هایی تو تو این غربت شبیه مجتبایی تو عجب بغضی چه فریادی رو خاک حجره افتادی سرت رد پای مهدی بود که جون دادی .👇
مداحی آنلاین - تو دلم یه ارادته - حسن عطایی.mp3
5.21M
تو دلم یه ارادته حسرته یه زیارته غصه ای که یه عادته، برامون تو غم و تو عزای تو دل شده سامرای تو جون ما به فدای تو، آقاجون امشب تاصبح که ببارم آروم میشه دل زارم بازم واسه حرم تو دلتنگم و بی قرارم بی قرارم، بی قرارم خدایی غربتش، عجیبه سامرا دلم خونه برا داغ، غریبه سامرا ٢ قامتش دیگه خم شده طاقتش دیگه کم شده همدمش آه و غم شده، واویلا سیر شداز روزگارشو اومده شب تارشو میسوزه دل زارشو، واویلا میزاره زهر، اثرش رو میسوزونه، جگرش رو بیشتر از این، میسوزونه دردو داغش، پسرش رو پسرش رو، پسرش رو عزا دارش شدن، همه ارض و سما دلم خونه، برا داغ، غریب سامرا خدایی غربتش، عجیبه سامرا یادشه غم و دردشو میگذره شب سردشو بی صدا گریه کردشو،خزون شد افتاده یادکربلا سرهای روی نیزه ها قدشم یهو بی هوا کمون شد افتاده باز، یاد معجر یاد سقا، یاد اکبر دلخون میشه تا میبینه طفلی رو که میشه پرپر جلو مادر جلومادر با اینکه روضمون، میره کرببلا دلم خونه، برا داغ، غریب سامرا خدایی غربتش، عجیبه سامرا... 🎤
. بیا و سـر بـه روی سینـه‌ام بگذار، مهدی‌جان شرر زد بـر درونـم زهـر آتشبـار، مهـدی‌جان بیـا تـا سیـر بینـم وقـت رفتن، ماه رویت را که می‌باشد مرا این آخرین دیدار، مهدی‌جان در ایـام جوانـی سیـر گردیـدم ز جـان خود ز بس بر من رسیـد از دشمنان آزار، مهدی‌جان از آن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت به موج غم گذاری چهره بر دیوار، مهدی‌جان تـو در ایـام طفلـی بی‌پـدر گشتـی، عزیزِ دل مرا شـد در جوانـی پـاره قلب زار، مهدی‌جان از آن می‌سوزم ای نور دو چشم خود، که می‌بینم تو بهر گریه کردن هـم نداری یار، مهدی‌جان غـم تـو بیشتـر باشـد ز غم‌هــای پـدر، آری اگر چه دیـده‌ام من محنت بسیار، مهدی‌جان تـو بایـد قرن‌ها در پـردۀ غیبت کنـی گریه بُود هـر روز روزت مثل شامِ تـار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها چون جد مظلومت علی باشی به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدی‌جان بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست «میثم» را که بر جـرم و گناه خود کند اقرار، مهدی‌جان استادغلامرضا سازگار 🚩لبیک یاحسین علیه السلام🚩 .
. 🎤 شکسته بغضم اشکام بی امونه میسوزه سینم قلبم پره خونه مثل هوای سامرا دلم گرفته ای خدا دلم گرفته اجرک الله مولانا یا بقیه الله **** نفس بریده سینم بی قراره با زهر قاتل چشمام دیگه تاره مهدی کجایی ببین لحظه های اخر کنج حجره چشمای تر مونده چش به راه مادر اجرک الله مولانا یا بقیه الله **** با اینکه سوز اهم رو لبامه  ولی غمای زینب تو چشامه اون خواهری که بغض بی صدا رو دیده داغ نیزه ها رو دیده دست بی حیا رو دیده اجرک الله مولانا یا بقیه الله 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌹 حاج محمود کریمی 📌 مسجد مقدس جمکران در سال ۱۳۹۰ 👇
. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ استاد حاج مهدی توکلی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این امام ، امامی ست که جوان از دنیا رفته .. بیست و هشت سالش بود شهید شد ، مسمومش کردند .. میگن سم چنان به ایشان اثر کرد، آب که میخواست بنوشه دستانِ مبارکش میلرزید .. این کاسۀ آب هی میخورد به دندانِ حضرت .. جوانِ بیست و هشت ساله نمیتوانست آب رو بخوره .. اما در تاریخ دارد اینجا به همسرشون که نرجس خاتون باشد گفت بگید پسرم مهدی (روحی له الفدا) بیاد .. هر پدری آقا آرزوش اینه اون لحظۀ آخر پسرش بیاد .. سرشُ به دامن بگیرد .. صدا زدن حضرت مهدی تشریف آوردند ، کودک و بچه ی پنج ساله بود .. اومد این سرِ پدر رو گرفت به دامنش ؛ سر رو گذاشت رو پاهایِ حضرت مهدی (عجل الله) این جوشانده رو آرام آرام ریخت به کام حضرت عسکری علیه السلام .. پدر رو سیراب کرد و پدر در دامن پسر جان داد .. اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بازم روزِ حسین نشد .. امام حسینم آرزو داشت تو گودال پسرش بیاد .. امام حسین هم پسر داشت .. زین العابدین تو خیمه ها بود .. هرچی نگاه میکرد ببینه پسرش میاد سرشُ به دامن بگیره ، پدر در دامن پسر جان بده ( خیلی معذرت میخوام ، امام زمان ببخشید ..) یک وقت چشم هارو باز کرد دید شمر رو سینه ش نشسته .. پسرش نیومده، اما زینب اومده بالا گودال داره نگاه میکنه اشک میریزد .. هی میفرماید خواهرم برگرد این صحنه رو تو نمی تونی ببینی .. خواهرم «اِرجِعی الی الفُسطاط ..» زینب یه قدم میومد هی برمیگشت عقبُ نگاه میکرد .. نمیتونست دل بکند .. اما هنوز به خیمه نرسیده بود یه وقت دید زمینِ کربلا شروع به لرزیدن کرد .. طوفانِ سیاهی شروع به وزیدن گرفت .. بیاد بالای تل زینبه ببیند ، شمشیردار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با نیزه میزند .. این دست ها رو گذاشت رو سرش .. هی صدا میزد وا محمدا .. وا علیا .. ○👇
11111.mp3
1.3M
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ استاد حاج مهدی توکلی
@hajmahmoud_karimi 8.mp3
4.24M
🎵 نوحه های علیه السلام (شکسته بغضم اشکام بی امونه) شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سال 1390 مسجد مقدس جمکران
. 💥 🎤مداح: 🏴 اول به نام عشق به نامت به نام حُسن ما که تحیریم همه در مقام حُسن رویت حَسن خویت حَسن ای تمام حُسن نامت حَسن شده که باشی امام حُسن دلدادگان نام تو ایم از قدیم ها هم نام مجتباست کریم کریم ها ای ذوالفقار منتظر در نیام تو ای قبله نرفته به بیت الحرام تو آیینه تمام قد ده امام تو روز ظهور آید و رکن قیام تو آری جهاد معنی ذکر قنوت توست فریاد مهدی ات ز حدیث سکوت توست آه ای غریب از وطنت دور بوده ای در بند حلقه های زر و زور بوده ای در خانه ات اگر چه که محصور بوده ای خورشید اسیر بند نشد نور بوده ای زندان تنگ خانه ات آری حرای توست دیدیم سامرا همه اش کربلای توست ای دل ز داغ غربت آقا چه می کنی آتش میان سینه مولا چه می کنی دنیای بی امام تو حالا چه می کنی ای سَم به جان زاده زهرا چه می کنی آه ای غریب داغ تو تا بی کرانه رفت دشمن به زهر خود جگرت را نشانه رفت ای باغ حُسن دست خزان کرد پرپرت هر آنچه داشت دشمنت آورد بر سرت از زهر کینه آب شده جسم اطهرت گفتند تشنه لب شده ای روز آخرت گفتی به زیر لب تو در آن لحظه یا حسین ای تشنه لب تر از همه تشنه ها حسین لب تشنه بود سنگ به لبهای او زدند دستی به آیه های خدا بی وضو زدند نیزه به روی مخزن راز خدا مگو زدند با خنجری که کُند شده بر گلو زدند کردند بی ملاحظه با آن بدن چکار میخواهد این تنِ پُرِ نیزه کفن چکار 💥👇
مداحی آنلاین - اول به نام عشق - سیدمجید بنی فاطمه.mp3
4.2M
🔳 (ع) 🌴اول به نام عشق به نامت به نام حُسن 🌴ما که تحیریم همه در مقام حُسن 🎤
. 💥 🎤مداح: 🏴 خوشی باهات کرده چرا غم روضه‌م اینه تا ابدالدهر یکی ندید توو این همه شهر سوختنت و توو آتیش زهر گوشه‌ی حجره‌ای تک و تنها هی نفست شماره می‌افتاد از گوشه‌ی چشای مَهدیتون گریه مث ستاره می‌افتاد ناله‌ی بی‌اَمون، بی‌هوا می‌زدی بمیرم میون حجره دست و پا می‌زدی سرفه پیش چِشه، بچه‌ها می‌زدی شنیدم با گریه مادر و صدا می‌زدی «حسن بن علی، حسن بن علی حسن بن علی، ای غریب سامرا» دل تو از سوزِ جگر سوخت پدر نفس زد و پسر سوخت یاد لبِ خشکه‌ی ارباب عطش لبات و هی بهم دوخت روضه بخون برام از اون شاهی که نیزه‌ای توی گلو جا کرد روضه‌ای که سکینه توو گودال سفره‌ی دل برا بابا وا کرد همونی که ازم، پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دورِ حرم رو گرفت تو نبودی به زور، معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت «حسن بن علی، حسن بن علی حسن بن علی، ای غریب سامرا» 💥👇
. 💥 🎤مداح: 🏴 اباصالح عزاداری، لباس غم به تن داری شده کار تو صبح و شب، بمیرم گریه و زاری تو که داری غم دنیا امیر بی کس و تنها شدی حالا تو دلخون و پریشان از غم بابا یه دل تو سامرا ، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا حسن مظلوم ، حسن مسموم به تن دارم هنوز آقا لباس مشکی خود را همه دار و ندار من فدای مادرت زهرا غم محسن به دل دارم که باشی تو خریدارم برای باب تو امشب به لطف تو عزادارم ما با تو آقاییم، ما عبد مولاییم سرباز زهراییم شهید حسن ، غریب حسن یه دل تو سامرا، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا شنیدم من که بابایت غریب و تشنه لب بوده کنار حجره ی غم ها شبی در تاب و تب بوده تو و چشمان گریانت، تو و حال پریشانت کنارش گریه می کردی برای جد عطشانت ای وای از کربلا ، در گودی شد غوغا بر سر میزد زهرا شهید حسین، غریب حسین یه دل تو سامرا، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا تو هم در کودکی آقا عزادار پدر بودی یتیمی هم نصیبت شد، از این غم شعله ور بودی پدر بوده دم آخر به یاد روضه ی مادر کنارت گریه می کرده برای محسن پرپر این ماتم شد بسیار ، وای از داغ دیوار ای وای از آن مسمار حسن مظلوم ، حسن مسموم یه دل تو سامرا ، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا 💥👇
♦️تلاش مذبوحانه «جعفر کذّاب» پس از ✅در برخی از برهه­‌ های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی «جعفر کذّاب» برادر امام عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد. 👤ابوالأدیان می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 📋«اِمْضِ بِهَا إِلَى اَلْمَدَائِنِ فَإِنَّكَ سَتَغِيبُ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً وَ تَدْخُلُ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى يَوْمَ اَلْخَامِسَ عَشَرَ وَ تَسْمَعُ اَلْوَاعِيَةَ فِي دَارِي وَ تَجِدُنِي عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ» ♦️این­‌ها را به مدائن می­‌بری! پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته­‌اند. گفتم:سرور من! اگر چنین شود، امام(ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 📋«مَنْ طَالَبَكَ بِجَوَابَاتِ كُتُبِي فَهُوَاَلْقَائِمُ» ♦️هر کس جواب نامه­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست! گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 📋«مَنْ يُصَلِّي عَلَيَّ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي» ♦️هر کس بر جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست. گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 📋«مَنْ أَخْبَرَ بِمَا فِي اَلْهِمْيَانِ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي» ♦️هر کس از آنچه در میان همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است. هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم : اگر جعفر امام باشد، پس وضع امامت عوض شده است! زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قمار می­‌ کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید خادم خانه امام حسن عسکری(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد و شیعیان در اطراف او بودند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه کودکی گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت : 📋«تَأَخَّرْ يَا عَمِّ فَأَنَا أَحَقُّ بِالصَّلاَةِ عَلَى أَبِي» ♦️عمو! کنار برو! من باید بر پدرم نماز بخوانم! جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام هادی(ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! جواب نامه‌­ها را که همراه تو است بده! جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این دو نشانه [نماز بر جنازه و خواستن جواب نامه­‌ها]؛ حالا فقط همیان مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:نامه­‌ها و پول‌هایی آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه کسانی نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: 📋«تُرِيدُونَ مِنَّا أَنْ نَعْلَمَ اَلْغَيْبَ؟» ♦️شما از ما انتظار دارید علم غیب بدانم؟ در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت : نامه­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان هزار دینار است که ده تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم قم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: 📋«اَلَّذِي وَجَّهَ بِكَ لِأَخْذِ ذَلِكَ هُوَ اَلْإِمَامُ» ♦️هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او امام است.(۱) 📚منبع: ۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 2⃣امام‌ پنج ساله!👇 ✅ابوسهل می گوید : وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم. در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود : 📋«یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى» ♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان! عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد. سپس به عقید فرمود : 📋«ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ» ♦️برو به اندرون كه مي‌بينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور! ابو سهل مي گويد : عقيد گفت : «فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ‌ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)» ♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است. من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم : مولایم! شما را مى‌طلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد. ابوسهل گفت : موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود. وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود : اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم. کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد. آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : مرا آماده نماز كنيد! کودک حوله‌اى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود. ♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : 📋«أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى‌ أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ» ♦️اى فرزند! به تو مژده مي‌دهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى. تو فرزند من و جانشين من مي‌باشى؛ از من متولد شده‌اى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي‌ باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى. پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است. صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد. حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود.(۱) 📚منبع : ۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲ .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم 🌾🍂🍁امام_زمان_عج_مناجات_شهادت_امام_حسن_عسکری_ع 🥀محمدعلي_بياباني دوباره خون شده قلبت دوباره تر شده چشمت چقدر غمزده چون شام بی‌سحر شده چشمت دو ماه در غم اجداد و بعد در غم مادر و امشب اشک‌فشان غم پدر شده چشمت کسی اگر که نداند خودم بد است ندانم چقدر پیش بدی‌های من سپر شده چشمت برای ماست که همواره بیشتر شده آهت برای ماست که همواره شعله ور شده چشمت ز ناله‌های تو در هر فراز ناحیه پیداست ز گریه‌های شب و روز، خونجگر شده چشمت دلیل گریهٔ خونبار تو مگر که جز این است که مثل فاطمه مجروح میخ در شده چشمت دلیل گریهٔ خونبار تو مگر که جز این است که بین قافله با عمه همسفر شده چشمت برای حنجر گلگون برای چشم پر از خون چقدر خون شده قلبت چقدر تر شده چشمت التماس دعا آقاجان امام زمانم تسلیت 😔😔
نه که روضه هات،خود سامرات، گریه داره غم تو نگات ، غربت چشات، گریه داره خشکی لبات ، لرزش صدات، گریه داره توی غربت بیقراری از غریبی ناله داری خسته از این روزگاری زهر کینه زد شراره شد دل تو پاره پاره غربت تو بیشماره واااای امون ای دل ای دل نه که نوکرت،دل مادرت، روضه خونه بالای سرت،گل مضطرت، روضه خونه دم آخرت،چشای ترت، روضه خونه روضه خونت،ابر و بارون چشم مهدی گشته گریون فاطمه شد دل پریشون تشنه هستی ، تشنه آب رنگ و روت شد مثل مهتاب میسوزی با قلبی بی تاب وااااای امون ای دل ای دل وعده خدا ، آرزوی ما، کی میایی یابن مرتضی ، هدف دعا، کی میایی ذکر شیعه ها ، تو غم و بلا، کی میایی روزگار ما سیاهه کار شیعه اشک و آهه مادر تو چشم به راهه زود بیا با علم عشق ای شَه باکرم عشق باز بنا کن حرم عشق یابن زهرا یابن زهرا
🥀عرض‌تسلیتی‌به‌امام‌عصر‌عج بمناسبت‌شهادت‌پدربزرگوار🏴 ـــــــــــــــــ مهدیِ صاحبْ‌زمانین بیر غم عظماسی وار گوزلری یاشلی، دیلینده ذکر واویلاسی وار صون نَفَسلرده دوتوب یوز قبلیه ساری حَسَن گه دیور یامهدی گاهی ذکر یازهراسی وار زهریله مسموم اولوبدور چون امام عسکری اهلبیتون سامرا شهرینده بزم یاسی وار شیعه‌ده اولدی شریک غم امام عصرینه اگنینه قاره گیوبدور اشک و آه و واسی وار وئرمگه باش ساقلیقی ئوز دلبر و دلدارینه دائما دیلده شعار ناب و پُراحساسی وار مهدی‌جان باشون ساق اولسون غم یئمه چون شیعه‌نون هرمکاندا کربلا، هر گونده عاشوراسی وار ثبت و ضبط ایلر یقیناً بی‌ریا خدمتلری قائم آل عبانین دیدهٔ بیناسی وار (فیضیا) یوخدور غمی بو دهریده هر کیمسه‌نین یوسف زهرا کیمین بیر شاه بی‌همتاسی وار مرحبا پس شیعیان مرتضا اقبالینه حضرت مهدی کیمین مولاسی وار، آقاسی وار 📝رحیم_فیضی_اردبیلی
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست از همان دم پسر کوچکتان باران شد تا همین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست در بقیع حرمت با دل خون می گفتم که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست انا مجنون الرقیه س😔😔😔😔😭😭😭
به شوق از تو سرودن حروف جان بدهند اگر اجازه مدحت به این زبان بدهند تمام ثانیه ها گریه برغمت کردند که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند تنت میان تب است و دو دست لرزانت ستون عرش خداوند را تکان بدهند سوال کرده ام از نام قاتلت اما مقاتل حسنی کوچه را نشان بدهند هجوم برجگرت برده زهر بامسمار خداکند به جگر گوشه ات امان بدهند چقدر کاسه خودش را روی لبت زدتا عنان مرثیه ات را به خیزران بدهند تقاص جان‌تورا زهر میدهد ؟هرگز تقاص جان تورا خولی و سنان بدهند به سمت روضه ی سر می دوند مصرع ها اگر اجازه ی روضه به روضه خوان بدهند دوید خواهر اوتا سر ازتنش نبرند سربریده ی اورا به این و آن بدهند عبا و پیرهنش را که گرگ‌ها بردند عقیق سرخ‌ یمن‌ را به ساربان بدهند…
امام زمان تو روضه بخوان.mp3
3.94M
😭😭😭 🎤 🏴🏴🏴 امام زمان،تو روضه بخوان از این غم هجران نمانده توان به هم زده ای،زمین و زمان كجای ِ جهانی امید ِجهان از این غم دوری بگو چه كنم؟ تو ماندی و اشك،غروب و سحر بدیده نشستی و خون جگر گرفته دلم برای دلت كه هستی عزادار ِ داغ پدر به غیر ِ صبوری بگو چه كنم؟ دارد دنیا دنیا چشمام دریا دریا آقا صحرا صحرا می گردی داری یك دنیا غم خسته از این عالم هر روز هرشب هر دم پر دردی وای،وای وای وای.... بدون ِ شما كجا بروم بیا كه شبی كربلا بروم نگاهی بكن به خواهش من اجازه بده سامرا بروم یه گوشه ی سرداب بشینم و بس بشینم و دم بگیر ِ دلم ترانه ی یابن الحسن همه دم به ناله ی عشق به حرمت اشك تو خلوت ِ راز ِ شبای حرم یه شب تو رو تو خواب ببینم و بس نور ِ چشم ِ مولا هر جا هستی آقا جان ِ بی بی زهرا،یادم باش دور از این دنیایی،اما فكر مایی هر وقت كربلایی،یادم باش حسین،وای وای وای یاصاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی 😭😭😭😭😭😭
4_5809790849571096956.ogg
202.9K
کربلایی هادی صالحی
زمزمه یا نوحه شهادت امام حسن عسکری ع سبک دامنکشان رفتی زهرِ جفا کرده...... اثر بر دل و تن ۳ دشمن جفا کرده به امامِ حسن ۳ بیا مهدی جانم ای امید من ۳ منم اکنون تنهایم ای امید من ۳ زهر ،به جان شراره زد بیا مهدی سامره زین غم ناله زد بیا مهدی * ماتمسرا سامرا شد..‌ ز داغ حسن .... ۳ مهدی صاحب عزا شد ز داغ حسن ... ۳ الآ عالم دل خونم از ظلمِ دشمن ۳ چرا دشمن کینه دارد با دلِ من۳ حسن اگر تشنه لبه بیادِ حسین عطش نوایِ حسنِ بیاد حسین **** آمد کنارِ تو مهدی.... صفا خانه شد ۳ مِهرِ پدر بینهایت... تو را چاره شد ۳ مهدی آمد حجره به بالین تو۳ دارد اِشراف بر دین و آیین تو ۳ حسن سرش به دامنِ عزیز دلش خدا نگهدارِ امام ، میسوز دلش کربلایی هادی صالحی
. 💥 🎤مداح: 🏴 🏴 (عج) بند اول شرمندم که نبضم داره بی تو میزنه دوری از تو معنیش زندگی رو باختنه یا نور الله فی ارضه ای شاه منتقم دعاتون پشتمه دلم گرم و روشنه مادرت بین ما دو تا شده رابط نشم از گوشه ی نگات یوقت ساقط سیصد و سیزده پا رکاب نشد پیدا غریبیت واسه ی عالمین شده ثابت محرم رازم ای اوج نیازم فارس الحجازم صاحب الزمان من خاک پاتم دلبرم فداتم ای راه نجاتم صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل بند دوم وقتی سلطان دنیا و شاه محشری چه مقامی بهتر از مقام نوکری چی میخوام از خدا وقتی نوکر تو ام یا حجت ابن الحسن عسکری تموم انس و جن در پناه تو همه عالم میگرده با نگاه تو گدای خونه زادتم همه فخرمه اینه عمری نشسته ام به راه تو ای تکیه گاهم با تو رو به راهم تو بده پناهم صاحب الزمان حضرت حجت شفیع قیامت دریای رحمت صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل بند سوم یا مهدی ادرکنی رو لبمه زمزمه یا صمصام العجل ای منتقم فاطمه تو ابجد هم عدده این دو اسم دلنشین ابا صالح و عباس امیر علقمه حک رو پرچم تو و رو انگشتر امیر المومنینی نیست به جز حیدر تو علمداری مهدی و مثل عباس میشه اکران وقت ظهور بازم خیبر چه علی قاهر وقتی علمداره حیدر کراره صاحب الزمان تیغ تو آقا دشمنای مولا قاتلای زهرا صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل 💥👇
. این حسن ها چقدر مظلومند باز هم می شود حسینیه وسعت قلب درد پرورتان سامرایی شدیم و می گوییم تسلیت، تسلیت امام زمان تسلیت ای به درد ها مأنوس تسلیت ای بَقیَّتُ الزَّهرا بیت الاحزان سینه ات اینبار پُر شده از مصیبت بابا این حسن ها چقدر مظلومند این غریبی ز قبرشان حاکیست این حسن ها عجیب مادری اند از همین رو قبورشان خاکی است دشمنان خبیث این دو حسن قلب شان را به زهر آغشتند آتش افکنده اند در دلشان هر دو را آه، خون جگر کشتند یابن زهرا ببین ز سوزش زهر پدرت مثل بید می لرزد دم آخر درون کاسه ی آب جان مولا! چه دید می لرزد دید دور از حضور یک سقّا در حرم حرف قحطی آب است دید در قتلگاه، بین دو نهر لب جدش حسین بی تاب است پدرت، لحظه های آخر عمر آب از دست پاکتان نوشید دم آخر پسر نداشت حسین تشنگی از گلوش می جوشید قاتلش با لگد به پهلویش صورتش را به خاک ها چسباند روی جسمش نشست آن ناپاک خنجرش را به گردنش که نشاند... با یکی نه، دوازده ضربه ناله ی مادری به گوش رسید خواهری از فراز تل نالان سمت گودی قتلگاه دوید شاعر :امیر عظیمی 👇
. 🎤 سلام ای پناه دل شیعه ها بازم عالمی مبتلای شما به شوق وصال حریم شما دل شیعه ها راهی سامرا آقا از سر لطفتون خیلیا کبوتر شدن تا حرم پر زدن شنیدم من از تک تک زائرا به لطف شما کربلا اومدن امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم یا امام عسکری) تموم مسیرو خدا شاهده شدم روضه خون شما هر قدم زیر لب میگفتم الهی که من شب اربعین میرسیدم حرم چه شوری چه حالی چه غوغایی بود مسیری پر از رد پای شما مسیر شرافت مسیر شعور مسیر نجف بود الی کربلا امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم یا امام عسکری) نمیشه فراموشم آقا شبی دلم جز شما جای هیچکس نبود همون شب که تا دم دمای سحر تمام حواسم به شش گوشه بود همونجا همه عقده هام وا شد و با چشمای بارونی گفتم خدا ایشالا که سال دیگه اربعین با مهدی زهرا بیام کربلا امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم امام عسکری) .👇