─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#واحد_سنگین
#ایام_فاطمیه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اول
سر رسیده ، تو داغ تو صـبر من
خونه میشه،بدون تو قبر من(۲)
آتیـشی افــــــتاده به جــونم
تو داری مــیری، من میمونم (۲)
به حالــم نظر، کن ای همسفر
که این رسم هــمراهی نیست
چه سخته غمت،که از ماتمت
دیگه تو ســـینهم آهی نیست (۲)
راه گلومو،بغض، غم تو میبنده
پاشو که قنفذ،داره، به ریشم میخنده (۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( زهرا، زهرا، نرو از کنارم ))(۳)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
جون نمونده، توی دستای سردم
خون میاد از، چشـای پر از دردم (۲)
کار ما شدبیتو غصه خوردن
پاشــو تا بچـــههامون نمردن (۲)
با دستای من، میپوشی کفن
خـــــدا دارم چــــی میبینم
کـــــه این داغ بد، تا روز ابد
نمیـــره بیرون از سینهم (۲)
میری و میشم، پیش ، پیمبر شرمنده
پاشو که داره، قنفذ، به ریشم میخنده ۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( زهرا، زهرا، نرو از کنارم ))(۳)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
حال و روزم، بدون تو داغونه
خاطراتت، دلم رو می سوزونه(۲)
یاد اون روزا که با شـادی
خنده به ماهدیه میدادی(۲)
برای حســن، برای حسین
پــــناه و آرامــــش بودی
با بال و پرت، برا دخترت
دلـیل آســــایـــش بودی (۲)
رفتی و داغت، قلب ، منو از جا کنده
پاشو که داره، قنفذ، به ریشم میخنده(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( زهرا، زهرا، نرو از کنارم ))(۳)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#مجتبی_خرسندی
#حسن_عطایی
واحد؛ اُم ابیها.mp3
1.42M
#فاطمیه
#واحد
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« امّ ابیها »
شفیعۀ قیامت و، بانوی محشری،یا فاطمه
حبیبۀ پیمبر و، هستی حــیدری، یا فاطمه
با یه نگات غـم میبری از دل بابا
کسی نبــــوده غـــــیر تو اُمّ اَبیها
محبـــت و وفـای تو هـمـتا نداره
جاتو نمیگیره کسی تُـو دل مولا
فــــدایِ تو ای مهـــــربونمــــادر
اون روزی که توکوچه شدمحشر
غریــبونه یا حیـــــدر گــــفتی و
تا دم آخــــــر موندی با حـــــیدر
(( اُم ابیها زهرا، یا زهرا ))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بارونیه چشــای ما، با یادت همیشـه، یا فاطمه
اسم مدینه که میاد،داغت تازه میشه،یا فاطمه
فـــدای این غـربت و آه و بیقـراری
روضهخونه هنوزم این اشکای جاری
زدی در خـــونـۀ چل نفــر رو امــا
جز ســـه نفر کسـی نیومد برا یاری
امـــــــا حــــالا داری یار و یاور
میایـم برا یاریـت لشــــکر لشــــکر
شــعارمــون نَحـــــــنُ الفاطمـــیون
ذکــــر ما نَحـــنُ عُشّــــاقُ الحــیدر
((میایم همه با رمز یا زهرا))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:#یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
زمینه، روزگار بیکسی.mp3
1.13M
#فاطمیه
#زمینه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« روزگار بیکسی »
فاطمه من موندم و اینهمه دلواپسی
آروم آروم میرســـه روزگار بیکسی
بارونی شـده چشــام زهرا،
صبر من سـر اومده امشب
باز بـرای تو دعــــا کـــردم،
با حسین و حسـن و زینب
زهــــرا بعـــد تـو بییاورم
بیتو بیکـس و غریبترم
((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در شده سینهزنت روز وشب با چشم تر
ســـر روی دیـوار غـــم تا ابد میذاره در
خونهمون میشه عزاخونه،
سـایهت از سرم اگه کم شه
میشکـنه قامـت یک خونه،
قامــت مـادر اگه خـــم شه
روی دوش مـــن بار غـمـــه
خســتهم بعد تو من از همه
((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:محمدرضا_رضایی
#رضا_یزدانی
#نغمهپرداز#محمدرضا_رضایی
.
📋 بر طاقِ آسمان نجف نامِ فاطمه است
✔️ #واحد #امام_علی / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_سوم_فاطمیه_دوم
✔️ #فاطمیه #حضرت_زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر طاقِ آسمان نجف نامِ فاطمه است
بالای آستان نجف نامِ فاطمه است
حتی اذان صبح هلی چیزه دیگری ست
سر تا سره اذان نجف نامِ فاطمه است
حتی اذان صحن علی چیزه دیگری ست
سر تا سره اذان نجف نام فاطمه است
فهمیده ام که روزیِ این شهر دسته کیست
دیدم به هر دو کان نجف نامِ فاطمه است
این شهر مِلکِ حضرت زهراست مِهرِ اوست
هر جا رَوی میان نجف نامِ فاطمه است
جانِ مدینه جانِ جهان نامِ مرتضی ست
ای جانِ من که جانِ نجف نامِ فاطمه است
ما را علی به فاطمه اش هدیه کرده است
بر برگه ی اَمانِ نجف نامِ فاطمه است
سوگند بر علی که شرف نامِ فاطمه است
انگشتری دُره نجف نامِ فاطمه است
سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است
انگشتری دُره نجف دستِ فاطمه است
آن که او را بر سره حیدر هَمی خوانی امیر
کافرم گر می تواند کفش قنبر داشتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید
آخه غربت چقدر کسی مشکی برات نپوشید
آخه غربت چقدر
نه یه مجلس ختمی گرفتن برات
نه یه پارچه ی سیاه زدن همسایه هات
دردشونو به کی بگن بچه هات
کار زمونه است
خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است
گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است
کار زمونه است
امون ای دل ای دل ای دل
****
آخه غربت چقدر جایی واسه یه آه نداری
آخه غربت چقدر کسی رو غیر چاه نداری
آخه غربت چقدر
نه یه سنگ مزاری گذاشتن برات
نه یه پارچه سبزی کشیدن به پات
دردشونو به کی بگن بچه هات
رفتی و موندم
زینبو با گریه روی زانو نشوندم
آخ که با چه حالی واست فاتحه خوندم
رفتی و موندم
امون ای دل ای دل ای دل
🔰شب 2 فاطمیه اول 1401
🔴زمینه
#محمدرضا_بذری
#فاطمیه1401
06-chon-gol-shodi-par-par.mp3
2.14M
نوحه برای تشعیع شهدای گمنام
🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴
چون گل شدی پرپر در راه اسلام سلام ما بر تو،شهید گمنام
یا زهرا یا زهرا یا فاطمه جان...
تابوت پاک تو نور هدایت خوش آمدی ای یاور ولایت
ای جانفدای مکتب خمینی آلاله ی سرخ عشق حسینی
خون تو می باشد تا روز محشر گلواژه ی ناب نهی ِ ز منکر
تو امر ِ بر معروف کردی به جانت این بی نشانی ها،باشد نشانت
ای زائر زهرا،ما را دعا کن راهی ِ صحرای کرببلا کن
ما با دعای تو عبد خداییم سینه زن ِ داغ کرببلاییم
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جان...
ای که شدی کشته با عشق دلبر با عشق آن یار ِ عطشان ِ بی سر
آن که جدا شد لب تشنه سر ِ او ناله زده از غصه مادر او
مادر در این گودال تابت ندادند سرت
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
bavaresh-sakhte-vaezi.mp3
5.54M
#نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#حاج احمد واعظی
#فاطمیه
باورش سخته باورت میشه باغ طوبی رو زدن از ریشه
چهل نفر نامرد یه تنه مادر جنگ سخت جنگه گل با تیشه
چقدر سخت ظالمانه درو شکستند حرمت حیدرو شکستند
یاس پیغمبرو شکستند شکستند پهلوی مادرو
وا اماه وا اماه وا اماه
حق داره بابا چشاش ابریشه اون که میسوزه همه هستیشه
مادرم افتاد زیر دست و پا جنگ سخت جنگه سنگ با شیشه
سوزوندن ظالمانه درو سوزوندن هستی حیدرو
سوزوندن یاس پیغمبرو سوزوندن بچه با مادرو
وا اماه وا اماه وا اماه
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
السلام علیک یافاطمه الزهرا
فاطمیه
مداحی حاج امیرکرمانشاهی
برات گریه میکنم ، به پات گریه میکنم
تو که گریه میکنی ، باهات گریه میکنم
.
چرا گریه میکنی پسر عمو بیا درداتو
به من بگو
نبینم سرت روی زانوته ،ببین فاطمه
هم روبروته
.
ای جونم فدات تو فقط گریه نکن
میمیرم برات ، تو فقط گریه نکن
جون بچه هات تو فقط گریه نکن
پسر عمو گریه نکن ، گریه نکن.
علی مولای منی ، علی دنیای منی
علی آقای منی ، منم مجنون توو
تو هم لیلای منی
اگه زهرا خسته است فدا سرت
دل من شکستهاست فدا سرت
اگه خونمون سوخت فدا سرت
دل فاطمه ات سوخت فدا سرت
می خندم برات تو فقط گریه نکن
میگیره صدات، تو فقط گریه نکن
پیش بچه هات تو فقط گریه نکن.
پسر عمو گریه نکن ، گریه نکن ….
عجل داره میرسه ، جونم بر لب میرسه
بیا تا گریه کنیم ، الان زینب میرسه.
بیا تا که بیصدا گریه کنیم
برا داغ کربلا گریه کنیم
.
برای دم آخر حسین
که تنها میشه خواهر حسین
میگه خواهرم ، تو فقط گریه نکن …
جون مادرم تو فقط گریه نکن …
رو نی رفت سرم ، تو فقط گریه نکن
زینب به سر زنان سوی که میدود
او را چه میشود نام که میبرد
عزیزم حسین ، عزیزم حسین
🔸آسیابت یک طرف، افتاده بستر یک طرف
🔸چادر تو یک طرف، افتاده معجر یک طرف
🔹هرچه اینجا هست،چشمان مرا خون کرده است
🔹رنگ این دیوار خانه یک طرف،در یک طرف
گاه دل خون توییم و گاه،دل خون پدر
وای، بابا یک طرف، ای وای مادر یک طرف
➖از یه طرف دستای بابامو بستن
➖از یه طرف مادرم،دست به پهلو گرفته
➖داره دنبال بابام میاد
➖قنفذ بی حیا مغیره بی حیا
از کنار تو که می آید به خانه،ناگهان
بر سر زانو میفتد مرد خیبر،یک طرف
من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم؟!
غصه تو یک طرف داغ برادر یک طرف
مثل آن روزی که افتادی میفتد بر زمین
پیکر من یک طرف او یکطرف سر یک طرف
⬅️ روز عاشورای فاطمه عاشورای حسینی کرد اون روزُ زینب
🔻مثل آن روزی که افتادی میفتد بر زمین
🔻پیکر من یک طرف، او یکطرف، سر یک طرف
من دو بوسه میزنم جای تو و جای خودم
زیر گردن یک طرف، رگ های حنجر یک طرف
وای از آن لحظه که باید بنگرم
سَر ز روی نیزه افتاده،پیکر یک طرف
وای از آن لحظه که میریزن بین خیمه ها
گوشواره یک طرف، خلخال و معجر یک طرف
😭😭😭😭😭
#حسین
#حاج_عباس_طهماسب_پور
#چهلم
چهل شب از فراقش در عذابم
چهل شب هجر و دوری کرده آبم
چهل شب از فراقش بی شکیبم
چهل شب درد و غصه شد نصیبم
چهل شب آتش افتاده بجانم
چهل شب خون چکد از دیدگانم
چهل شب سینه ام بی تاب یاره
دل من طاقت هجران نداره
چهل شب ناله دارم در کجایی
کجایی نارنینم، لای لایی
چهل شب بی تو دنیا را نخواهم
رسیده تا فلک افغان و آهم
🔸️شاعر:
#حسین_کریمی_نیا
کانون مداحان ترحیم خوان تربت حیدریه
#چهلم _جوان ،براد،مادر ،پدر
#سبک دشتی
مثنوی فراق چهلم
چهل روزه دلم داره بهونه
چهل روزه چشام از غصه خونه
چهل روزه شدم از غم سیه پوش
گرفتم خاک قبرت را در آغوش
چهل روزه شبم تاریک و سرده
میون سینه ها دریای درده
چهل روز چشام جاریِ خونه
میون سینمون داغ جوونه
چهل روزه دلم بی تاب یاره
چهل روزه چشام بارون میباره
چهل روزه که قلبم چاک چاکه
چهل روزه عزیزم زیر خاکه
الهی غصه از این سینه پا شه
الهی خونه بی««* بابا»» نباشه
چهل روزه میسوزه استخوانم
برایش روضه ی دوری بخوانم
چهل روزه چهل روزه کجایی
چهل روزه امان از این جدایی
چهل روزه که دارم زخم تازه
چهل روزه که مادر خواب نازه
چهل روزه دلم میخواد خدایا
ببوسم صورت زیبای بابا
چهل روزه شده این آرزویم
غم دل را به تو مادر بگویم
چهل روزه که در سوز و گدازم
چهل روزه که با داغش بسازم
چهل روزه منم با دیده ی تر
چهل روزه کجایی ای برادر
زده هجران تو بر سینه آذر
کجایی محرم غمهای خواهر
چهل روزه فراقت نیست باور
برادر جان برادر جان برادر
چهل روزه که خاک غم سر من
چهل روزه که رفته خواهر من
عزیزان قدر یک دیگر بدانید
کنار همدگر یاران بمانید
خدایی کار این دنیا سرابه
به پیش هم تاپای جان بمانید
#مادر
#چهلم
دلم میخواد گل رویت ببینم
سرصب تا پسین پیشت بشینم
زحسرات از جدایی ها بگوییم
دوباره در گلستون گل بچینم
تبم میسوزونه دل توی سینه
بیابرگرد ک ارزوم همینه
چهل روزه دلم هوای تو داره
چهل روزه دلم شادی نداره
چهل روزه وچهل رو گریه کردم
خونه عطر محبتهای تو داره
چهل روزه ک چیش درراه دارم
چهل روزه ک دایم بی قرارم
ب جای خالیت گل مینهم باز
بروی عکس تو سر میگذارم
چهل روزه دعایم بوده مادر
چهل روزه دوچشمم بوده بردر
چهل روزه ک من مادر ندارم
چهل روزه ک تاج سرندارم
دوای دردبی درمون کجا رفت
چهل روزه درو گوهر ندارم
چهل روزه چهل سال ازم گذشته
بروی قلبمون مادر نوشته
چهل روزه سیاه روزگارم
چهل روزه گواه پروردگارم
نمیتونم بمونم بعد تومن
دل مو میل برشادی نداره
چهل روزه ک سرگرودنم ای وای
تو چون لیلی منم مجنونم ای وای
چهل روزه ک داغت کرده پیرم
چهل روزه ک بهجرونت اسیرم
چطو اومد دلت ترکم کنی تو
چهل روزه دلم میخواد بمیرم
بجونم ریشه کرده ناله ی غم
چ سازم ک شده عمرت اقد کم
برای تو چهل روزه میبارم
بیاد مصیتهای بیشمار م
اگ یادم کنی دل میشه اباد
تو این چهل روزه ابادی ندارم
چهل روزه مرا مادر بسر نیست
مرا جزمادرم گو مرهمم کیست
محبتهای تو ابری پر از اب
تو نوری باوفا نمرت دهم بیست
چهل روزه که من مادر ندارم
چهل روزه که تاج سر
چهل روزه شده کارم بهانه
چرا مادرم نمیایی به خانه
خدا داند(مادر) که دلم اتش گرفته
از ان روزی که تاج سرم رفت.. (مادر..)بگو به من کجایی جون مادر؟ (مادر..)چرا از من جدایی جون مادر؟ زدلم رفته دیگه صبرو قرارم مادر به درد بچه ات دوایی جون مادر (مادر..)خدا خواسته که من دور از تو باشم؟ همیشه مایل روی تو باشم؟ خداداغی کرده نصیبم که مادر از پس روی تو باشم
چهل روزه ک رفتی ازبر من
بیا رحمی بکن ب چشم تر من
دلت اومد مرا بیمار سازی
بیا ازروی محبت مادر من
چهل روزه شدم مایل برویت
بشینم باز پای گفتگویت
بزارم سر بشونه ی مهربانت
بخوابم تابد من روبرویت
بدنبالت میایم تا دل شب
شده نوم قشنگت ذکر این لب
نویسم بردل پردرد خستم
نمیابم تو را غم شد لبا لب
گلی بودی ب پای گلعزارم
شدی پر پر نمیدونی چه زارم
تو ک هرشو بمو سر میزدی سر
گرفتی ازلبم خنده ندارم
تو از من دوریومن دورم از گل
تو راحت گشتی ورنجورم از گل
ترنم ازتو بود عطر بهاری
جداگشتن زتو مجبورم از گل
چهل روز ک بردی از سرم هوش
نمیتونم کنم یادت فراموش
چهل روزه ک اهم سینه سوزه
چهل روزه مراکردی سیه پوش
پرپرواز من بستی ورفتی
درامید را بستی ورفتی
امیدم بود ک ابادی ببینم
در ابادی رابستی ورفتی
شبم با نوررویت روز میشه
برایم دلخوشیت هروز میشه
بسر میشد غم چن ساله ی مو
تورفتی زندگیم پرسوز میشه
بپایم ریختی سرمایه ات را
گرفتی از سر موسایه ات را
نمیتونم فراموشت کنم من
#در_فراق_پدر_دلگویه_مازنی
#سبک_شیر_علی_مردون
ته غم بَزو مره داغ
کجه بَیرم تِه سراغ
چهل روزه از داغ ته بَیمه گرفتار
چهل روزه تِه قاب عکسِ زَمّه دیوار
درد جدایی دردِ بی درمونه
مگه تِه خاطرات اَمه یاد شونه
ازاین به بعد بدون تِه چتی بَمونّم؟
چتی تِه قبر سرمن فاتحه بخونّم؟
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
اَمه خِنه ی صفا
بابا جونِ با وفا
اَمون از درد بی پدری ویتیمی
کجه بوردی مه جان بابای صمیمی
چَنّه چِش داشتمه ته راه نمویی
روز بَیّه شو دَر بمو ماه نمویی
مِره بکوشته بابا جون چشم انتظاری
ته که بوردی مه قسمت بَیّه بیقراری
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
کجه بوردی باباجون
بابا جون مهربون
من بَهـیمه گرفتار درد بی درمـون
ازدرد دوری ته مه چِش وارسّه خون
الهی من تـه مهربـونیِ دور
الهی من تِه خِش زبونیِ دور
الهی من ته مهرو ته وفای قروون
الهی من تِه اون همه صفای قروون
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
اجرای سبک:علی اکبراسفندیار
#در_فراق_پدر
#سبک_شیر_علی_مردون
باباجون نازنین
حال و روزمن ببین
بعدتو ای مهربون
من شدم ماتم نشین
سه پنج روزه از داغ تو من بی قرارم
سه پنج روزه از ماتم تو سوگوارم
تو که رفتی غم می باره ازچشام
توکه رفتی دیگه رفته خوشی هام
غم فراق تو شده جانسوز عزیزم
باباجونم نه شب دارم نه روزعزیزم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
ای اَمان از یتیمی
رفـته یـارِ کـریمی
برام هیچکه نمیشه
مثل بابا صمیمی
نمی دونم درد دلم رابا که گویم
نمی دونم دیگه تو راکجا بجویم
ای همه بود و نبود وهست من
ای دریغا رفته ای ازدست من
ازآن روزی که رفته ای بشکسته بالم
به قربان تو ای پدرجان کن حلالم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
گوشه ی چادر تو تا که به در میگیرد
مرتضی پشت سرت دست به سر میگیرد
تو فقط فضه بیا فاطمه را زود ببر
چون که دارد دَم در معرکه در میگیرد
از همان روز که برگشتی از آن کوچه حسن
زانویش را چه غریبانه به بر میگیرد
دخترت گفت در این خانه که نامحرم نیست
پس چرا مادرمان رُخ ز پدر میگیرد
فاطمه دخترمان حال تو را میداند
چند روزیست تو را زیر نظر میگیرد
زودتر خوب شوی فاطمه جان خوبتر است
زن همسایه سه ماه است خبر می گیرد
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بعد از تو خانه دیگر از رونق می افتد
چون خانه ی بی مادر از رونق می افتد
باتو به هر ترتیب رونق دارد اما
تو می روی و آخر از رونق می افتد
هم خانه ی حیدر ندارد بی تو لطفی
هم خانه ی پیغمبر از رونق می افتد
بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند
با خطبه هایت منبر از رونق می افتد
بعد از تو مرگ و زندگی فرقی ندارد
رهبر نباشد لشکر از رونق می افتد
چیز عجیبی نیست این گوشه نشینی
چون مرغ بی بال و پر از رونق می افتد
حال علی آیینه ی بیماری توست
بی تو جهان حیدر از رونق می افتد
بیمار هستی ، خانه ات رونق ندارد
اما نباشی بدتر از رونق می افتد
#مجتبی خرسندی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمیاُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمی اُفتد
غرورم را شکسته خندهی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمیاُفتد
جماعت داشت میآمد دلم لرزید میگفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمیاُفتد
کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه میاُفتد
نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمیاُفتد
به رویِ شانهام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمیاُفتد
سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمیاُفتد
میانِ خاک میگردیم و میگویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمیاُفتد
دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ، گیرم
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمیاُفتد
#حسن لطفی
5. کامل صوتی.mp3
5.36M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_جمالی
😭
به سمت زهرا از
حجره دویدم من
عُمَر جلوتر بود
دیر رسیدم من ...
فاطمه افتادو
ناله کشیدم من
لگد به پهلوش خورد
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ...
🌴🌴🌴
صدایی از بینِ
شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت
دیر رسیدم من
دود فراگیر بود
خوب ندیدم من
محسنِ من سقط شد
دیر رسیدم من ...
رو بدن زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من
😭
صدای سیلی از
کوچه شنیدم من
چشم ، پُر از خون شد
دیر رسیدم من
خیلی خجالت از
حسن کشیدم من
عصای مادر بود
دیر رسیدم من
صورت زهرا سوخت
آه کشیدم من
شکست گوشواره
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ..
😭
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#گروه_محفل_الذاکرین