مولای من ! خواب پریشان ُکشت ما را
کابوس شب ، کابوس شیطان ، کشت ما را
فصل جهان « بس ناجوانمردانه سرد است »
ای سبز ! یخبندان انسان ، کشت ما را
بر صورت خورشید ، شیطان خاک پاشید
تعبیر این خواب پریشان ، کشت ما را
بوی مسلمانی از این دنیا پریده
تنهایی عمّار و سلمان ، کشت ما را
عصر یزید است و تو در دنیا غریبی
بوزینه بازی های شیطان ، کشت ما را
ریش « ابوموسی » و ریش « طالبان » ها
این ریش های نامسلمان ، کشت ما را
از دوستان زخم زبان ، از دشمنان ، تیغ
نامردمی های فراوان ، کشت ما را
خون شهیدان ، پاک شد از دامن دشت
تنهایی نسل شهیدان ، کشت ما را
هر چند خط بیعت ما نیست کوفی
تردید در آن ، از غم نان ، کشت ما را
ما بر نمی گردیم از عشق تو ، مولا !
هر چند نَفسِ سُست پیمان ، کشت ما را
آدینه آمد نازنین ! اما تو ... ؟! آری
دوری ز تو ای حضرت جان ! کشت ما را
.
#مرثیه و #مدح_حضرت_ام_البنین
ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری
آسمان را زیر دین چشم هایت می بری
درمقاماتت همین بس انتخاب حیدری
تو همان روح زلال از چشمه سار کوثری
بعد زهرا بعد زینب از همه زن ها سری
ای تمام مادران قربان تو نا مادری
خاک پایت سجده گاه نه فلک روی زمین
جای پینه آسمان خورشید دارد بر جبین
بعد زهرا این قبیله مادری خواهد چنین
تا بنی الزهرا تو را خوانند یا ام البنین
زن ولیکن هیبتت مرد آفرین روزگار
رشته های چادرت جود کرم را آبشار
در کلاس درس حجب تو حیا زانو زده
قطره لطف تو بر بحر کرم پهلو زده
شب زلبخندت ستاره بر سر گیسو زده
زیر سایه سار پلکت مهر و مه سوسو زده
گرشرف با عزت و لطف و وفا گردد عجین
عشق معنا می شود با واژه ام البنبن
ردپایت عشق را تا بیت حق تحریر کرد
چشمهایت آیه های حجب را تفسیر کرد
اشک ها را دستهای گرم تو تبخیر کرد
تو چه کردی که خدا کار تو را تقدیر کرد
نو عروسی که پی بخت سپیدت امدی
پیش پای بچه های فاطمه زانو زدی
گفتی ای مردم کجا آیینه زهرا شوم
آمدم خاک در انسیه الحرا شوم
آمدم تا که کنیز زینب کبری شوم
قطره ای امیدوارم وصل بر دریا شوم
اهل این خانه همه شمعند و من پروانه ام
وقت احرام است من حاجیه ی این خانه ام
گرچه با تو باز خانه صاحب غمخوار شد
گرچه قلبت از محبت نورگشت و نار شد
خاطرات فاطمه با نام تو تکرار شد
یاد گل احوال بلبل های خانه زار شد
شد تمام خواهش تو از امیر المومنین
فاطمه نه بعد از این بر من بگو ام البنین
باز می ماند دهان از مهر این نا مادری
شیر را با شیره عشق و وفا می پروری
مثل هدیه پیش کش بر طفل زهرا می بری
عرضه می داری قبولش کن برای نو کری
مادر هرگز ندیدم بگذرد از طفل خود
مثل تو نا مادری نه مادری پیدا نشد
آن هم آن طفلی که چشمش قبله گاه انبیاست
از همان میلاد دستش بوسه گاه مرتضاست
چهره او والقمر چشمان او شمس و ضحاست
گر بگویم لم یلدیولد شبیه او رواست
دُر در آغوش صدف آری چو گوهر می شود
دامن ام البنین عباس پرور می شود
تو ندیدی کربلا از راه تو پا بر نداشت
داغ لبهای خودش را بر دل دریا گذاشت
علقمه یک مشک از عشق و وفا بر دوش داشت
چون نگهبان جان خود را بر سر مشکش گماشت
گفت با خود جان مشک و جان طفلان حرم
هر چه تیر آید به جان خسته خود می خرم
دستهایش رفت اما کم نشد از آن شتاب
می شنید از دور آه از خیمه های اضطراب
با امیدی خویش را انداخت روی مشک آب
ناگهان روی سرش شد اسمان گویا خراب
تیر بر مشکش زدند و مثل مشک از تاب رفت
ایستادو قطره قطره پیکر او آب رفت
انقدر روی زمین شد پیکر او چاک چاک
ماند از آن کوه گویا گرد و خاکی روی خاک
داشت تنها یک نفس درجان خود آن نفس پاک
گفت با ان یک نفس هم یا اخا ادرک اخاک
نه فقط عباس از شرمندگی بی تاب شد
از خجالت مادرش ام البنین هم آب شد
#موسی_علیمرادی✍
ایام #وفات_حضرت_ام_البنین
.
............................................
.
#حضرت_مادر
#حضرت_ام_البنین
ای عروس سپید بخت علی
که سرآمدترینِ دنیایی
در مقامت چه میتوان گفتن?
که تو اُمّ الائمه ،زهرایی
ای مزار تو کعبه ی خاکی
این دل بیقرار،زائر توست
توهمانی که ذات حق فرمود
خلق دنیا فقط بخاطر توست
منم ام البنین که آمده ام
بازهم در سکوت قبرستان
با نگاهی پُراشک میگویم
السلام علیکِ زهرا جان
ام کلثوم و زینبت هرشب
سرشان هست روی دامن من
آب دست حسین میدهم و
مادری میکنم برای حسن
ای وجود چهار فرزندم
به فدای چهار فرزندت
حاضرم از صمیم دل همه را
بدهم در ازای لبخندت
سالیانی و گذشت و ام بنین
خسته افتاده بود در بستر
عرق سرد روی پیشانی
ونگاهی که مانده بود به در
آسمان دلگرفته از بغضش
شهر در آرزوی لبخندش
دور خود را نگاه کرد و نبود
اثری از چهار فرزندش
نه توانی به دستها مانده
نه دگر قوتی به زانویش
درهمین حال ناگهان حس کرد
درکنارش نشسته بانویش
از دلش غصه رفت تا زهرا
سر او را گرفت بر دامن
گفت ام البنین نگاهم کن
این منم مادر حسین وحسن
مادر بچه های من بودی
از حضورت همیشه ممنونم
ای فدایت پسر فداکردی
به فداکاری تو ،مدیونم
به تلافی اینکه گهگاهی
دامنت بود جای بغض حسن
تاکه افتاد بر زمین پسرت
سر او بود روی دامن من
تا گرفتی سرشک زینب را
دیدم افتاد شعله بر جگرت
یاد آن لحظه پاک میکردم
خاک وخون را زصورت پسرت
تا نباشد مقابل احدی
ساقی سرشکسته عباست
در قیامت شفاعت همه را
میسپارم به دست عباست
✍مهدی کبیری
...........................................
.
"غزلی نذر نگاه حضرت مادر"
درها روایت میکنند این ماجرا را
کج فهمی این مردم پُرمُدَعا را
بعد از نبی با "بَضعَهُ مِنّی" چه کردند؟!
درهای بسته لب گشوده مامَضی را
در شام تیره در مدینه دستِ زهرا
خانه به خانه میبرد نور خدا را
بابُ الجِنان هم ضَربِ آهنگش علی بود
بستند در تا برده نام مرتضی را ؟!
ای تشنگان بر حُبِّ حیدر جام گیرید
کوثر خودش در جام می ریزد ولاء را
ادراک قدر فاطمه هرگز نکرده است
آنکس که مومن نیست حکم "لافتی" را
"هل مِن مُعینِ" فاطمه پاسخ ندادند!
این بی جوابی ها رقم زد کربلا را
درهای بسته چوب...قلب مردمان سنگ
سنگ است آتش می زند بیت الهُدی را
بر قامت در لرزه افتاده است تا گفت:
( با خود به محشر می برم این دردها را)
از شرم می سوزد در و از داغ حیدر
درها گواهی می دهند آن ماجرا را
#حضرت_زهرا
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی✍
............................................
.
#حضرت_عباس
آن روز که هر دلی پر از احساس است
بر نام علمدار حسین حساس است
دارد ز خدا امید عفو و بخشش
هر کس که مرید حضرت عباس است
................
آن یل که به نام فاطمه حساس است
در علقمه ، سرمستِ شمیم یاس است
آن غیرت حیدری که در زهرا بود
در چشم خداوند ادب عباس است
..............
آن روز که هر دلی پر از احساس است
پرونده ی او پر از شمیم یاس است
دارد ز خدا امید عفو و بخشش
هر کس که محب حضرت عباس است
............................................
.
#مناجات
#شب_جمعه
آمدم خط روی خطا بکشم
کبر خود را به زیر پا بکشم
از خجالت، به سر عبا بکشم
نیمه شب منتّ ترا بکشم
آمدم مضطر و سر افکنده
توبه هایم شکسته شرمنده!
بی غم تو دوا ندارم که
بزنم ادّعا ندارم که
من کسی جز خدا ندارم که
غیر اهل کسا ندارم که
بد شدم آبروی زهرا ریخت
ولی اسمش گناه من را ریخت
از خودم سوی تو گریزانم
زیر قولم زدم، پشیمانم
باز میبخشی ام؟ نمیدانم!
البته من گدای سلطانم
یاد من کرده یادش افتادم
دم باب الجوادش افتادم
گم شدم، کوله بار راهم کو!
نامهء بخشش گناهم کو!
سفره ای که شده فراهم کو!
به علی بی کسم، پناهم کو!
من از این گریه ها هدف دارم
هوس بادهء نجف دارم
کمکت را به این گدا برسان
برکت خانهء مرا برسان
حسنش را به داد ما برسان
پای ما را به کربلا برسان
آه شش گوشه! از تو دلگیرم
چون ترا در بغل نمیگیرم
یاحسین ناز کن خریدارم
زود ردّم نکن، گرفتارم
جان عباس بی کس و کارم
به اباالفضل دوستت دارم
خسته ام یا مُسبّب الاسباب
پیش ام البنین مرا دریاب
زینب قد کمان قیامت کرد
گریه از داغ بی نهایت کرد
از سر روی نیزه صحبت کرد
از نماز شبش روایت کرد
از شبی که نشست و گفت اُمّاه؛
ریخت جسم حسین تو در راه
قاسمم قد کشید و اکبر شد
اکبرِ تکّه تکّه، اصغر شد
اصغرم پشت خیمه بی سر شد
وضع سقا به نیزه بدتر شد
بزمشان بزم رقص و هلهله بود
مشک سقا به دست حرمله بود
دست نامرد، معجرم بود و...
هر دو دستم روی سرم بود و...
زیر چکمه برادرم بود و...
چشم تارش سوی حرم بود و...
دشمنش داد زد که بردارَش
دم مغرب تمام شد کارش
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
#حضرت_ام_البنین_
#رضا_دین_پرور ✍
............................................
.
#زمینه_شور_احساسی
#حضرت_ام_البنین
صفای ایوونتِ
صفایِ چشمِ سرخِ زائرایِ گریونت
اونی که بارِ اوله که شده مهمونت
صفای ایوونت
چه حسِ زیبایی
جمعه شب و کرببلا یه شبِ رویایی
چش وا کنی ببینی روبروی سقایی
چه حس زیبایی
دلمو گره بزن
به همون شش گوشه ای که ارزوی خیلیاست
منو کربلایی کن
میدونی کرببلای تو بهشتِ نوکراست
تو رو به اُمّ البنین
که عزادارِ چشایِ زخم و دستای جداست
روضه میخونه ، از بیقراریِ رباب
وقتی که میگفت ، الان عمو میاره اب
عمو تو راهه ، لالا گلم اروم بخواب
بند دوم
هوایِ بارونی
سقا کجایی مادرت اومده مهمونی
تاب نداره ببینتت با چشمایِ خونی
اومده مهمونی
هنوز علمداری
بلند شو باید علمِ حسینُ برداری
روحیه ی مادرِ پیرتو نگهداری
هنوز علمداری
تو که بی دستی اخه
چه جوری میخوای بگیری دستای مادرتو
مادرِ پیرت باید
خم شه به زانو بگیره با چه حالی سرِتو
تُ رکابِ زینبی
چه جوری میخوای کمک کنی دیگه خواهرتو
دستی نمونده ، بال و پرت ریخته زمین
میگن سرت هم ، خورده عمودِ اهنین
بلند شو امشب ، مهمونته اُمّ البنین
بند سوم
قمر ندارم من
بهم نگین اُمُ البنین پسر ندارم من
دیگه عصایِ دست و سایه سر ندارم من
پسر ندارم من
دلم تو بازاره
همونجا که سنگ میومد از در و دیوارِ
تمومِ خونه های شهر و زینب آواره
دلم تو بازاره
روضه خونِ من کجاست
که بخونه از سه ساله ای که باباشو ندید
پاشو عباسم بگو
تو کجا بودی که اون نامرد حسینُ سربرید
دست و پا میزد حسین
زینبش دنبال قاتل تا به گودالش دوید
جلو چشایِ ، زینبِ من سنگش زدن
یعده با چوب ، یعده با نِی اومدن
نبودی عباس ، خیلی حسینم رو زدن
#خادم_زینب✍
@navaye_asheghaan
شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم
بارَمو بستم و در کوچه ی دل در به درم
عشقِ تو کرده منو بی سروپا مستِ جنون
هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم
عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من
چه کنم در تپشِ عشقِ تو من شعله ورم
صحن تو با دلِ بشکسته تصوّر کردم
باغِ بین الحرمین شوقِ اذونِ سحرم
عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته ی تو
با اذونِ سحری جلوه شده در نظرم
یادِ گلهای غریب و عطش و روضه و اشک
سیلِ خون ریزد از این غصه ز چشمانِ ترم
نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو
که #شبِ_جمعه بیوفته حرمِ تو گذرم
حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده منو
خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم
ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است
که به تصویرِ خیال اومده پایان سفرم
آرزوی دلِ من نـوکـریِ درگـهِ توست
من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
بر لبم دائم شب جمعه همین یک مصرع است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عادل_سعد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 *تقویم نجومی* 💎
✴️ پنجشنبه 👈15 دی /جدی 1401
👈12 جمادی الثانی 1444 👈5 ژانویه 2023
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی .
🐪حرکت پیامبر به سوی خیبر.
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅خرید رفتن.
✅مشارکت و امور شراکتی.
✅مسافرت.
✅افتتاح دکان و محل کسب و کار.
✅آغاز بنایی و خشت بنا گذاشتن.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅و دیدار با روسا خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 زایمان خوب و نوزادش صالح و عفیف و متدین خواهد بود.
🚘 مسافرت :خوب و مفید است.
💑مباشرت امروز :
مباشرت هنگام زوال مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل و سیاستمدار و بزرگوار و هیچگونه انحرافی در وی نخواهد بود...ان شاءالله.
💑 مباشرت امشب:
امشب (شبِ جمعه )،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء ،سخنوری توانا و کلامش بجا و موثر واقع خواهد شد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️معامله و معاوضه املاک.
✳️تبادل قولنامه و سند و قباله.
✳️آغاز تعلیم و تعلم و امور آموزشی.
✳️شروع به کتابت و نگارش.
✳️مشارکت و شریک گرفتن.
✳️خرید رفتن.
✳️کتابت و نماز و استفاده از حرزها.
✳️و ارسال کالاهای تجاری نیک است.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث هیبت و شکوه می شود.
💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث سلامتی می شود.
🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 13 سوره مبارکه "رعد" است.
یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته...
و مفهوم آن این است که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود...ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
💚بی گمان روز قشنگی بشود امروزم
💚چون سر صبح سلامم
💚به تو خیلی چسبید
💚صبحتان حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سلام امام زمانم
🌼کی خزانم میشود مولا بهار
✨کی کناره میرود گرد و غبار
🌼یک سؤال ازطعم بغض واَشک و آه
✨کی به پایان میرسد این انتظار
🌼اللهـم عجـل لولیـڪ الفـرج
#السلام_علیک_یا_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تو دستِ مهر فاطمه در آستینی
خود آفتابِ عشقی و سایه نشینی
ای همسر مولا که شأنت هست والا
باید بگوید از تو علامه امینی
چون چارده معصوم جای تو به عرش ست
حالا اگر که چند روزی در زمینی
ام البنینی بود هر کس را که دیدم
باید به تو پس گفت ام المؤمنینی
هر کس ارادت داشت بر تو اینچنین گفت
داغِ غمِ عباس جانت را نبینی
از هر چه ترسیدی سرت آورد دنیا
این بار نوبت بر تو شد ، بستر نشینی
ذکرِ مصیبت را بشیر آغاز چون کرد
گفتی به عالم نیست چون من شرمگینی
او گفت شاه عشق تا باشد سلامت
در علقمه افتاد و خاکی شد جبینی
وقتی که دستانِ گلت از تن جدا شد
خم شد حسین آنجا برای دست چینی
می خواست زهرا را ببیند ، تیر نگذاشت
نگذاشت برخیزد عمودِ آهنینی
یک روز گفتی ، فاطمه من را نخوانید
یک روز هم گفتی که امّ بی بنینی
#حامد_آقایی