eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
628 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را تمام خـلـق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین با هر طپش ز سینه ی ما میرسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کـــربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ی ارباب دل خوش است شکـر خـدا که گشته خـریدار ما حسین آری وصیّت همه ی مـا همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید یا حسین : 💔 ‏صبح و طلوع شعر و غزل، ناشتای تو یعنی سلام، زنده شدم با دعــــای تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
دنيا چه زیبا می شود، وقتی بیایی خوشحال، زهرا می شود، وقتی بیایی نور تو می تابد به عالم با ظهورت خورشید رسوا می شود، وقتی بیایی فصل خزانِ زندگی پایان بگیرد هر غنچه ای وا می شود، وقتی بیایی وقت نمازت از مُلازم هایت آقا هر روز، عیسی می شود، وقتی بیایی با ذوالفقاری که به دست خود بگیری حیدر تماشا می شود، وقتی بیایی زخمی که روی سینه ی مادر نشسته حتماً مداوا می شود، وقتی بیایی گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان یثرب مصفّا می شود، وقتی بیایی در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی هر دیده دریا می شود، وقتی بیایی شبهای جمعه روضه در صحنِ اباالفضل هر هفته برپا می شود، وقتی بیایی : 💔 ‏خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
دنيا چه زیبا می شود، وقتی بیایی خوشحال، زهرا می شود، وقتی بیایی نور تو می تابد به عالم با ظهورت خورشید رسوا می شود، وقتی بیایی فصل خزانِ زندگی پایان بگیرد هر غنچه ای وا می شود، وقتی بیایی وقت نمازت از مُلازم هایت آقا هر روز، عیسی می شود، وقتی بیایی با ذوالفقاری که به دست خود بگیری حیدر تماشا می شود، وقتی بیایی زخمی که روی سینه ی مادر نشسته حتماً مداوا می شود، وقتی بیایی گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان یثرب مصفّا می شود، وقتی بیایی در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی هر دیده دریا می شود، وقتی بیایی شبهای جمعه روضه در صحنِ اباالفضل هر هفته برپا می شود، وقتی بیایی : 💔 ‏خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
اهل مدینه شاهدِ بی یارها شدند مشهور در زمانه به بی عارها شدند رفتی توو کسی به علی تسلیت نگفت اینگونه همنشین عزادارها شدند می خواستند قبر تو را زیرورو کنند اسباب زحمت من و تو بارها شدند گفتند تو مریضه شده جان سپرده ای مُنکِر به زخم ِ سینه و مسمارها شدند رفتی تو و به روی سرم خانه شد خراب اینها به فکر شادی و این کارها شدند یادم نمی رود که چگونه تو را زدند اسما و فضه مَحرم اسرارها شدند بارفتن تو زینب و کلثوم و قافله آماده ی ورود به بازارها شدند اینجا تو پیش چندنفر خورده ای زمین آنها اسیر وارد تالارها شدند آن گیسوان ِ ناز که مثل ضریح بود اسباب دستِ لشگریان بارها شدند : 💔 یادش بخیر بسترت آن گـوشه ی اتاق حالا میان خانه چه خالیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
کـنـار قـبـر آن پهـلـو شکسته  کنون جای علی، مهدی نشسته بریزد اشک مهدی، همچو حیدر ولی ذکرش بود مظلومه مادر کـنـار تـربت مـخـفی زهــــرا دوباره بیت الاحزان کرده برپا همانجا که علی از پا فتاده همانجا که علی صورت نهاده خداوندا به پهـلـوی شکسته به آن چشم ز سیلی گشته بسته به آن شش ماهه ی نشکفته پرپر        به سـوز سیـنـه مجـروح مـادر بـده اذن ظـهـور مهـدی ات را رسان روز سرور مهدی ات را : به همان ناله‌ی بین در و دیوار قسم مادرت چشم به راهت به خدا مانده هنوز سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام .
شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم بارَمو بستم و در کوچه ی دل در به درم عشقِ تو کرده منو بی سروپا مستِ جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در تپشِ عشقِ تو من شعله ورم صحن تو با دلِ بشکسته تصوّر کردم باغِ بین الحرمین شوقِ اذونِ سحرم عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته ی تو با اذونِ سحری جلوه شده در نظرم یادِ گلهای غریب و عطش و روضه و اشک سیلِ خون ریزد از این غصه ز چشمانِ ترم نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو که بیوفته حرمِ تو گذرم حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده منو خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است که به تصویرِ خیال اومده پایان سفرم آرزوی دلِ من نـوکـریِ درگـهِ توست من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم : 💔 بر لبم دائم شب جمعه همین یک مصرع است بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دستگیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعدازخداسخاوت او بی رقیب بود غیرازنمک به زخم دل خوددوانداشت با انکه بر تمامی عالم طبیب بود ازدشمنان که کینه ی بسیاردیده است دربین دوستان خودش هم غریب بود درکوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و.. در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزارروضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود : مشت میکوبیدی از غمهای بر زمین آتشی روی دلت چون نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
یک روز رسیدن به تو رویای من این است هربار فقط از تو تمنای من این است ای کاش به دستت برسد عرض سلامم یک عمر ازاین حنجره آوای من این است با بردن نام تو دلم رفع عطش کرد هنگام سحر روزی لبهای من این است مدیون توو تربت اعلای تو هستم بیمارم و دور از تو مداوای من این است چشم از همه بستم که تورا خوب ببینم چون عاشقم و راه تماشای من این است در حسرت شش گوشه شدم بی سروسامان القصه که از غصه سراپای من این است از شوق زیارت شده ام خادم هیأت یک روز رسیدن به تو رویای من این است : ❤️ اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از طرف سفره ی ارباب رسد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
ما را شـده به نام مسافر، حسـاب کن جامانده ایم گرچه، تو زائر حساب کن ما را به جـان اگـر هـم نداشتید حتّی کمـی تعلّـقِ خاطر، حسـاب کن دور و بر ، بـه ما لانه ای بده ما را کبـوترانِ مـُجاور حـسـاب کن این شور و اشتیاق فقیران خویش را با لطف و بـا محّبت وافر حساب کن کاری اگر که بود، عزیز دل حسین روی غرور ِ اهل عـشایر حساب کن این نوکران سـاده دل و پا رکاب را با مِهر خویش جزء مفاخر حساب کن فکر بقیع و عزت و آزادی توأیم پس روی خاک سرخ جزائر، حساب کن یا رب اگر چه شیعه ی قابل نبوده ایم ما را غـلام قبول کن ماه رجب رسیده و ما را به لطف، از بخشیدگانِ شامِ رغائب حساب کن : آمده ماهِ رجب ماهِ مناجات و دعا بارالها! چشمِ ما و لطفِ بی حدِّ شما کیسه ی خالیِ ما و این همه جرم و خطا عفو کن ما را بحقِ پنجمین نورِ ولا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، حلول ماه و ولادت با سعادت (ع) را تبریک عرض می‌کنیم🌺 .
از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟ آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر... پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟ چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟ بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا... هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه می شود جانم فدای دلهره ی غریب می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟ از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟ با ضرب تازیانه مرا می بری ولی ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلـم، جمعه شد بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟ آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر... پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟ چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟ بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا... هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه می شود جانم فدای دلهره ی غریب می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟ از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟ با ضرب تازیانه مرا می بری ولی ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلـم، جمعه شد بیا @navaye_asheghaan