eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹مولودی حضرت معصومه(س)🌹 یار مبارکبادا ایشالا مبارک بادا دهه ی کرامته،امشب شبِ ولادته(۲) فاطمه معصومه اومد همگی شادی کنید مرغ دل را بِسوی قم همگی راهی کنید زائرای حرمش با لبِ خندون اومدن همشون بادلِ شیدایی ومجنون اومدن خواهرِ امام رضا تو بده عیدی به ما به ضریح باصفات دخیل می بندن زائرات یار مبارکبادا ایشالا مبارکبادا دهه ی کرامته،امشب شبِ ولادته(۲) آینه و شمعدون بیارین توی مجلس بزارین مِهر معصومه ورضا رو توی دل بکارید یکیشون تو شهر قم و دیگری به مشهده یکی مهربونه واون یکی لطفش بی حده میاد امشب معصومه با دستای کریمه به تموم عاشقاش میده عیدی به همه یار مبارکبادا ایشالا مبارکبادا دهه ی کرامته،امشب شبه ولادته(۲) دختر موسی بن جعفر باب حاجات همه هر چی از کرامتش امشب بگم بازم کمه خادماامشب به امید اومدن به درگهش هرکی توی مجلسه میکنه محشر نگهش ای گُلِ محمدی ریحانه ی احمدی به مه ذی القعده معصومه خوش آمدی یار مبارکبادا ایشالا مبارکبادا دهه ی کرامته،امشب شبه ولادته(۲) @navaye_asheghaan
4_6032960816309862906.mp3
4.9M
میلاد با سر سعادت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌸💐🍃🌿💐🌸🍃🌿🌸 ای کریمه ای نجیبه،،موسی جعفر بالاسی ای رضا نون بند قلبی عالمینون ای صفاسی شهر قمدا بارگاهون چوخ گوزلدی صحن جنان دی عشق پاکون شیعه یانه حصنیدی خط امان دی البشاره البشاره موسم هجران قوتولدی سن گوز آچدون گولدی گللر جشن میلادون دوتولدی فاطمه معصومه دخت موسی جعفر دی آدون قارداشون سلطان عالم حضرت موسی الرضادی قونداقون ریحان مثالی گوز یاشون شبنم سایاقی صورتون ماه منور خان پیغمبر چراقی البشاره البشاره موسم هجران قوتولدی سن گوز آچدون گولدی زهرا جشن میلادون دوتولدی ماه عصمت گل یوزوندی ای،ضیاء چشم زهرا باغ رضوانان گلوبلر دیدیوه افواج حورا ای محدث ای مطهر عصمتین فرقینده تاجی سن رضایه روز زل اولموسان ایستکلی باجی البشاره البشاره موسم هجران قوتولدی سن گوز آچدون گولدی گولر جشن میلادون دوتولدی تبریزی @navaye_asheghaan
4_5812188472114417000.mp3
3.91M
‍ ‍ 🎧:حاج_سید_مهدی_میرداماد کبوتر دل هوای آسمان قم کرده دل منم هم امشب هوس سوهان قم کرده 2 بیمه امام رضا شو زندگیت و تضمین کن یا حضرت معصومه بگو دهنت و شیرین کن 2 خنده شد بر لب ضامن آهو اومده زینب ضامن آهو ریزه از آسمونا ستاره ستاره رحمت الهی داره می باره می باره مسیر دلم رو سمت شهر قم عوض کردم تابلوی حرم تا حرم و دیدم و حظ کردم 2 دل دیوونه ام اسیر معصومه و سلطانه هم اسیر زعفرونه هم عاشق سوهانه 2 سایشون بر سرم شد سایه گستر از سر دولت موسی بن جعفر ریزه از آسمونا ستاره ستاره رحمت الهی داره می باره می باره شنیدی میگن که هر کسی یه قسمتی داره نمازای صحن رضوی چه لذتی داره 2 هر کسی که عیدی از امام رضا می خواد امشب روونه کنه این دل و تو باب الجواد امشب 2 مرغ دل رفته تا پنجره فولاد جنت عاشقاست صحن گوهرشاد ریزه از آسمونا ستاره ستاره رحمت الهی داره می باره می باره ✍ : امیر حسین الفت 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 @navaye_asheghaan
🌹خــرمشهر .. شهــر خــون .. آزاد شـد... ♦️تکرار نام ِ خـرمشهر .. تکرار ِ زیبایی هاست.. خرمشهر برای من ، یادآور “ شهید جهـان آرا" ست.. قــدمهای “ شهید بهروز مرادی" هنــوز در کوچه پس کوچه های خـرمشهر به جا مـانده.. و خاطـَــــره های "سید صالح موسوی" ، هنوز شنیــدنی ست.. ♦️خرمشهر برای مــن ، پیش از آن کــه یک شهر باشد ، یک اُفق است .. یک اُفق ِ معنــوی .. یک “نماز” در مسجــدِ جـامعَ ش ، مرا میبرد تا آنسوی هستی.. خرمشهر را دوست دارم ، چــرا که ؛ نمـاد ِ مقاومت و پیـروزیست ، و گـُواه ِ حــرفم ، نخلهـائیست کـه هنـوز ایستاده اند .. با وضـــو وارد شـــوید ... هنوز کـوچه های این شهـر ، به خون ِ شهـدا مطهر است .. ♦️آری ! بعد از آزادی خـرمشهر ، هنوز بیابانهای رملی ِ جنـــوب ، استخوانهای بچه های ایران را در خود دارد... و پابرهنه های خمینی .ره. همچنان تشییع می شوند ! و مـا هنوز نفهمیـــدیم ؛ خرمشهر چگونه آزاد شد ... 🌹در سالروز فرارسیدن آزادسازی خرمشهر یاد و خاطره ی شهــــــــدای عزیز را گرامی می داریم. . 🌹روحـــــــــــــمان با یادشان شاد ...
16190565720583172969166.mp3
4.32M
🎧 فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش✨️ (ع)❤️ 🎤 سید محمدرضا نوشه‌ور
4_5969922129607528437.mp3
17.52M
🎧 آقا جون سر از من و سروری از تو 🎤 سیدمجید بنی‌فاطمه آقاجون اشاره از تو و سر از من
السلام علیکم یا اولیاءالله یاانصاراهل بیت النبوه بمناسبت سالروز افتخارآفرین فتح خرمشهر چندبیتی تقدیم میکنم. می رسد بوی وصال از آسمان می رسد بوی غروری جاودان می رسد گلبانگ تکبیر خدا از شکوه عزتی بی انتها عزتی که نور یک امداد بود آری آری سوم خرداد بود حمله ای که رمز آن شد بی عدد یاعلی بن ابیطالب مدد ذکریاحیدر به لبهاجاگرفت خاک جبهه عطری از زهرا گرفت تا که خون جاری میان شهرشد تا ابد این شهر خرمشهرشد یک سفر بادل روم تا کویشان تاکنم عرض ادب بر عاشقان زنده این ایام نامت میکنم ای جهان آرا سلامت میکنم بادلی تنگ و به این اشک روان گشته ام امشب زیارت نامه خوان ای شهیدان خدایی السلام عاشقان کربلایی السلام السلام ای لاله های سوخته السلام ای سینه ی افروخته السلام ای تکسواران بهشت ای کفن پوشان سرخ سرنوشت السلام ای قدسیان سینه چاک آسمانی های مهمان روی خاک السلام ای رهروان راه عشق ای بصیرت پیشگان راه عشق السلام ای شیر مردان خدا ای سحرخیزان شب های دعا ای مناجاتی دلان شب نورد ای ابرمردان پیکار و نبرد ای سبک باران افلاکی سرشت می رسد از خاکتان بوی بهشت روسپیدان دیار معرفت لاله های نوبهار معرفت ای علمداران صاحب اقتدار سینه چاکان همیشه بیقرار قبله ی سیار دل های غیور بر دل غمدیدگان سنگ صبور دارد این دل اشتیاق گفتگو سینه ها پر درد و بغضی در گلو درد ها در سینه و لب ها خموش وای از این روزگار دین فروش جایتان خالی چه دنیایی شده رسم دینداری تماشایی شده جامعه بوی تغافل می دهد معصیت راه تکامل می دهد! شهرمان با آسمان بیگانه شد خانه ها تبدیل بر بتخانه شد خانه ها از نور قرآن دور شد مصحف توحیدیان مهجور شد هر کسی دنبال مسئولیت است میزها خالی ز نورانیت است خدمت مردم اصول راه نیست آن که دلسوزی کند بر خلق کیست کو عدالت کو عدالت محوری کو توجه بر کلام رهبری کو ترحم بر یتیمان غریب کو تبسم بر رخ هر غم نصیب کو تکلم با دل درد آشنا دستگیری از زمین افتاده ها هر که مقروض است با حجب و حیا سوق یابد جانب وام ربا فقر در خانه ای مأوا کند صاحبان خانه را رسوا کند کیست از همسایه اش گیرد خبر کرده با سیلی رخش را سرخ تر کیست بنشیند ز سوز و سازها پای درد غربت جانبازها مومنین هیهات دینداری چه شد؟ از حقیقت ها طرف داری چه شد؟ ای شهیدان سینه ها سنگین شده دین فروشی شغل هر بی دین شده عاشقان آواره و سرگشته اند خوب ها... از راهتان برگشته اند با اجانب هم کلامی می کنند بر شما بی احترامی می کنند از جگرها کینه بیرون می کنند قلب آقای زمان خون می کنند کس به فکر خدمت آیا هست نیست جز به فکر مال دنیا هست نیست بهر خدمت هر که نازی می کند یا که دارد حزب بازی می کند کس نمی گوید ز نسل مؤمنون بر منافق ها فأین تذهبون خاک قبرستان صداتان می کند بر عذابش مبتلاتان می کند ریشه یابی گر کنی این درد را در روایات و کلام اولیا ریشه اش یک نکته باشد والسلام وای مردم وای از مال حرام لحظه ای یک لقمه نان شبهه ناک می نماید عرشیان را اهل خاک لیک جبران می شود آن نقص ها بعد رد دین و رد قرض ها با نم اشکی به دور از واهمه بر غریبی های پور فاطمه اشک ها جاری شود با شور و شین تا زِ دل آرام می گویی حسین کیست این آقا همان آب حیات ذبح لب تشنه لب شط فرات کیست او دار و ندار زینب است دلبر نیزه سوار زینب است سر به نی جسمش به زیر دست و پا کربلا یا کربلا یا کربلا
بنام خدا سروده به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر "" "" "" سوم خرداد را بایدهمیشه پاس داشت/در چنین روزی ببایدغنچهٔ احساس کاشت گرکنون ما سایه بان داریم به سر/میبریم در بحر ارامش به سر گردم از امنیت هردم می زنیم/گر که راحت سر به بالش می نهیم نعمت امنیت آیا از کجاست/ نعمتی که قیمت آن پر بهاست بهر این گوهر بسی جنگیده ایم/ باکری ها باقری ها داده ایم سوم خرداد می دانید چه شد/دست حق در جبهه آنی دیده شد سربداران بردل آتش زدند/تیرکین برخصم چون آرش زدند کشتی دشمن دگر بر گل نشست/شهر خرمشهر بلی آزاد گشت سی و نه سالی گذشته ز آنزمان/می رویم راه خطا پیر و جوان ناسپاسیم مردو زن غر می زنیم/ هم نوا با دشمنان میهنیم فاخرا خاک وطن گوهر بود/نی گهر از در و گوهر سر بود گر شویم یک رنگ و یک دل هر زمان/در امانیم از گزند دشمنان بایدش لبیک گوئیم بر ولی/بر عزیز فاطمه سید علی "" "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
بنام خدا زبانحال یکی از زائران ثامن الحجج معین الضعفا امام رضا ع "" "" "" "" به نزدیکی مشهد چون رسیدم/بنا گه همچو مرغی پر کشیدم دلم یک لحظه‌ یک آن زیر و بر شد/درون آن زِ کوره داغ تر شد چو برگلدسته ها چشمم برافتاد/چه سان گویم چه شد آیا چه رخ داد سرازیر شدزچشمانم سرشکم/دمی احساس کردم در بهشتم عجب حال وهوایی عطر و بویی/تو گویی با ملائک روبرویی چو از دروازهٔ مشهد گذشتم/گمانم لحظه ای دیوانه گشتم نمی دانم چرا آیا چنین شد/دمی حال دل من بهترین شد خدا را شکر کردم از دل وجان/از این فیض و عنایت لطف و احسان نمودم من وضو با دیدهٔ تر/به دور شمع عشق خود زدم پر بگفتم ای پناه بی پناهان/پناه آورده ام بر تو رضا جان پریشان آمدم امیدوارم/توئی بعد از خدا دارو ندارم به دل دارم هزار و یک تمنا/مرا دریاب یک دم جان زهرا رضا جان زائر افسرده حالم/مثال مرغک پرکنده بالم عنایت کن دمی تاجان بگیرم/از این دار الشفا درمان بگیرم تو را جان جواد باسخایت/بکن بر من دمی لطف و عنایت به جان خواهرت من شرمسارم/در این دنیا کسی جز تو ندارم خدا بر من عنایت کرده بی حد/که آیم بهر درمان سوی مشهد بلی باب شما باب نجات است/می ناب شما آب حیات است رضا جان من دوا می خواهم از تو/برات کربلا می خواهم از تو نمی گویم رضا جان مستمندم/ولی آشفته حالم درد مندم ندارم خواهشی دیگر به دل من/کرم بنما نباشم تا خجل من منم"فاخر"غلام اهل بیتم/بدون لطفتان لنگ است کَمیتم اگر چه کوله باری از گناهم/تو را جان جوادت کن نگاهم "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
بنام خدا (برگرفته از زیارتنامه امام رضا ع ) "" "" "" یا رضا اے ضـامن آهو تو را مهمان منـم دردمنــدم مــهربانا تشـــنه ی درمـــان منم در مسیـــر زنــدگانے رفتــه ام راه خطا ضــامن آهو توئے آهوے سـرگــردان منم عهد کردم تـا بگیرم حاجت از دست شما آمدم بـر کویت اے شـه طالب درمان منم همچو دیوانه زنم با دستهــایم بر ســرم تاکنم جلب نظر گویم که جان افشان منم در مدار عشـق تــو محتاج نورم یا رضا تو سپهـر بے کــرانے کوکب بے جان منم آمدم در کویت اے جان فیض ربانے بده تـا بگیـــرم دم بگویم بلبل نــالان مـنم شاهد صادق توئے من هم غلام درگهت دردمندم بے پنــاهم بے سرو سامان منم شاعرے هستم رضاجان دست من باشد تهی یا رضا دسـتم بگیر محتاج آن دستان منم سینه را پر کرده ام از چشمهٔ عشق شما بـاز مے گردم ولیکن زائــر گریــان منم شیره ی جان داده بر مـن مادرم با یــادتان گشته‌ام فاخر زلطفت صاحب عنوان منم 🖊مسلم فرتوت فاخر التماس دعا @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎶سـبـک: 🖊حـضـرت مـعـصـومـه(س) 📝مـتـن: مـشـهـد.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ اگه مشهد میری، اگه تهران میری اگه داری سمت جنگلای گیلان میری اگه میری تبریز، اگه زنجان میری وخلاصه داری هرکجای ایران میری به قم وقتی که می رسی توقف کن تو حرم بهشتو به خودت تعارف کن یه سلامی بده خواهر سلطانو قلب مهربون سلطانو تصرف کن۲ خواهر سلطانه، دختر بارانه شجره نامه اش هم سوره‌ی انسانه حرف عادی زدنش با آیه‌ی قرآنه یا فاطمه ی معصومه... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| ایوون آیینه‌اش، منو تطهیرم کرد۲ این منو غرورمو شکستو تکثیرم کرد گنبدش تابید ومنو تسخیرم کرد آب شورِ قم روخوردمو نمک گیرم کرد ‌حرم هر روزی که برم برام عیده گنبدش چشمه‌ی نوره نوره خورشیده فرش زیر پای زائرای این بانو قبر صد عالِم و صد مرجع تقلیده حافظ قرآنه،شارح انجیله خادمیه صحنش شغل میکائیله پرده‌های محملش پرای جبرائیله یا فاطمه‌ی معصومه... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| نجف وقم باهم ،راهشون یک طرفه۲ طعم سوهان قمم، طعم دِهین نجفه میدونه هرکس که تو حرم مشرفه توی دسته توئه کربلای روزه عرفه همینکه تو عرش اسمتو آوردن اومدن ملائکه برای عرشی ها آب حوضِ حرمو تبرکٵ بُردن کرمت تو کل زندگیم مشهوده تو روایت داریم سندش موجوده که فدایٖت پدرت امام کاظم بوده یافاطمه ی معصومه... @navaye_asheghaan
Mamad Naboodi.mp3
5.54M
🎧یه روز همه باهم به جای ممد نبودی ببینی، می‌خونیم: 💔 حاج قاسم نبودی ببینی قدس آزاد گشته!! 🎤 کویتی پور
Taheri-Masoomeh-01.mp3
5.57M
تبریک تبریک به مناسبت میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها قمی ها تبریک ویژه به شما ان شاء الله ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مولودی بسیار زیبا و شنیدنی # مداحی حسین طاهری 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
خرمشهر شهید آوینی.mp3
5.04M
به مناسبت ایام آزادسازی خرمشهر⚘️ این صوت‌جان‌فزای شهید آوینی رو در آرامش گوش بدین!🎵🎶
. خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملو از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به زیبائی او گل می رسید/ پیش او یوسف خجالت می کشید/ دو ملک سر را به زیر انداختند/ بال خود را فرش راهش ساختند/ غرق حیرت داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/
مثل یک خواهشِ لبریزِ حیا آمده بود از هیاهوی فراگیر، رها آمده بود با دل ساده و باران‌زده‌اش نجوا داشت که چرا دیر به حج فقرا آمده بود رعیت سوخته از غم به پناهندگیِ سایه‌ی چتر مُعین الضعفا آمده بود گره زد زلف دلش را به ضریح خورشید "هر چه دردست به امید دوا آمده بود" او که با پای عصا سخت قدم بر می‌داشت حال با پای خودش رو به شما آمده بود دل ویران شده، آباد شد و بر می‌گشت آنکه چون شهرِ پس از زلزله‌ها آمده بود راه صدساله که درویشِ طریقت می‌رفت زائرت یک شبه آن‌را به‌خدا آمده بود بر لبش در دل ظُهری غزلی ابری داشت شاعری باز به دنبال عبا آمده بود صحن آزادی و لبخند تو پایان کسی‌ست که به پابوس غریب الغربا آمده بود ✍
عشق یعنی تپشِ این دل بارانی من لطف پیدای تو و گریه‌ی پنهانی من و خدا خواست که از دست تو درمان برسد خواست تا عطر علی، تا به خراسان برسد یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره‌ها چه خبرها که رسید از دل این پنجره‌ها یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی عشق یعنی که به شوق تو به صحرا بزنم به هوای دلِ پاکِ تو به دریا بزنم عشق یعنی بشوم آهوی آواره‌ی تو بدهم دل به صدایِ خوشِ نقاره‌ی تو عشق یعنی به هوایت، گذر از دامن و دشت عشق در شوق سلامی‌ست، سرِ ساعت هشت عشق در قلب قطاری‌ست که از قم برسد در نمازی‌ست که تا رکعت هشتم برسد ✍
؛ ؛ نَقل است که فَخرِ علما، شیخ بهایی شد شامل لطف و کرم خاصِ خدایی گفتند بیا فاطمه داده‌ست رضایت معمار حرم باش، علی کرده جدایت جا داشت بنازد به همه عالم امکان روزیِ کمی نیست حرم‌سازیِ سلطان آن شیر که خورده‌ست، نهاده اثرش را او خرج حرم کرد تمام هنرش را اخلاص نشان داد، خدا داد توانش فردوسِ برین کرد بنا با دل و جانش نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه دیدند همه روی لب شیخ نشست آه با پوزش از آقای جهان گفت به یاران باید که کنم چند شبی ترک خراسان من می‌روم اما بخرید آبرویم را اجر همه با مادرمان حضرت زهرا تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا جز سَردَر این کعبه بسازید همه‌جا را در غیبت او گشت مهیا چه بنایی چه گنبد و گلدسته‌ی انگشت‌نمایی بَه بَه! چه ضریح و حرم و صحن و سرایی از شوقِ طوافش دل کعبه‌ست هوایی ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام: وقتش شده معماری سَردَر شود اتمام گفتند که ما اذن به این کار نداریم تا آمدن شیخ، همه لحظه شماریم هنگام سفر شیخ به ما گفته مکرر: کار خود من هست مهیایی سَر‌دَر گفتند که از جای دگر آمده دستور فرمان امام‌ست و پُر از حکمت و منظور پس ساخته شد سَردَرِ آن روضه‌ی رضوان کم داشت فقط روح الامین، عرشِ خراسان پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه با دیدن سَردَر ز دلِ خویش کشید آه شد غوطه‌ور حسرت و غم، حال و هوایش تا داشت توان، کرد گله از رفقایش گفتند مُکدر نشو این امر امام‌ست سرپیچی رعیت ز شهنشاه حرام‌ست یک خادم خوش‌روزی این روضه‌ی اعلا دیدار نصیبش شده در عالم رؤیا کرده‌ست چنین امر، به او قبله‌ی عالم بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم گو: مرد خدا، پیرِ هنر، دست مریزاد معمار کرمخانه‌ی ما، خانه‌ات آباد در خانه‌ی اُمید! تو در فکر طلسمی؟ ما کار نداریم، که آمد! به چه اسمی! بسپار حرم‌ را به طلسمِ کَرَم ما بگذار بیایند همه در حرم ما ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم ما طایفه ذاتاً همه ستارُ العیوبیم ما چشم به راهیم‌ گنه‌کار بیاید با هر چه که آورده، خریدار بیاید باید به حرم پاک شود زائر ما تا، گیرد صله‌ی تذکره‌ی کرببلا را ✍
223.9K
🌹 🌹 (میشه شاهی کنی) 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 باشدا وار شور و غوغا /فرهلنوب اهل دنیا/گل آچدی گلزار زهرا/گلوب شه دوران یتوب ایّام شادی/مدینه چوخ با صفادی/سرور عالم رضادی/پناه مظلومان گلدی ماه منیر عالمینه امیر ذکر اولاندا آدی سینه ده قلب اسیر علی موسی الرضا 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 یثربه ویردی زینت/بوگل گلزار عصمت/ایلیوب ا...قیامت/رضانی خلق ایتدی یوزه گون پرده سالدی/ملک نواسی اوجالدی/اورکده غملر آزالدی/دیلده غمیم گیتدی مهر رخشان گلوب جان جانان گلوب درد اولانلار گلون درده درمان گلوب علی موسی الرضا 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 ای اولان شمس تابان/شهنشه ملک ایران/غریب دوران رضا جان/سنه فدایم من دیل سنه وابسته دی/یانان دیلیم چوخ خسته دی/اورک زیارت ایستدی/سنه گدایم من ریزه خوارم سنه قیل عنایت منه سسلیرم من آقا منه نوکر دینه علی موسی الرضا 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 آدیوین من فداسی/دیل عشقیوین مبتلاسی/ای شیعیانون آقاسی/امام انس و جان دیلده عشقون بسله رم/درگهیوه من نوکرم/قووما قاپوندان گیتمرم/جانیم سنه قربان باشدا عشق ولا دیلده شور و نوا اربعین یاز منه گینه کرب و بلا
. السلام علیک یا علیه السلام ای حافظ ولایت یا احمد بن موسی ای خِبره در فقاهت یا احمدبن موسی ای دُرّ بحر موسی ، عابدترین ِ عبّاد نوری میان ظلمت یا احمد بن موسی از بس که بود زهدت، شُهره میان مردم کردند بر تو بیعت یا احمد بن موسی بعد از قبول بیعت، گفتی رضاست الحق هشتم مه امامت یا احمد بن موسی گفتی رضاست مولا، واجب شده به امر ِ ایزد از او اطاعت یااحمد بن موسی پس تو چراغ راهی در شام ِ تار شیراز ای مظهر هدایت یا احمد بن موسی در افتخارت این بس که بعد از این هدایت کرده رضا دعایت یا احمد بن موسی آخر شدی تو نائل در راه عشق سلطان بر منصب شهادت یا احمد بن موسی آقا تو هم شبیه ِ معصومه و رضایی سرمنشأ کرامت یا احمد بن موسی شکر خدا که هستم از دلبران رویت دارم به تو ارادت یا احمد بن موسی با یک نظر دوباره، کن ای کریم شیراز روزی من زیارت یا احمد بن موسی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. با معجزه ای که از شهامت رخ داد شد شهر قیام و خون ایران آزاد آزاد و شد و چهل بهار و آمد و رفت ای جان وطن روح شهیدانت شاد .
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 بــنام خـداونـد فـتح الفتوح خـداوند دريـاوطـوفان ونوح خداوند رحمان ونيكو  سرشت كه نام مرادربسيجش نـوشت خداياكرم كن كه لـب وا شـود زعــطر شهـيدان شـكوفـاشود دوبـاره دلم راهی جـاده هاست وجودم پُر ازعطر سجاده هاست به شهری که یاران پاک و نجیب گرفـتند حـاجت ز اَمّـن یُـجیب دلم بار دیگر پرُ از های وهوست پرازبوي عشق و پرازبوي دوست بیـا تــا رویــم بــاز بــهر خدا زیــارت کنیـم شــهر آلالــه را بـــياازشهـيدان روايـت كنـيم زبيــت المُقَدَّس حكايت كنيم زبيـت المُـقَدَّس كـه رزمندگان گــرفتند ازخـصم جـاني امان زشـهرشهـيدان خبرمي رسـيد مُكـَرَّر خـبر ازظـَـفَرمي رسـيد خبرچيست كين گونه شورآفريد حماسه حماســه غــرور آفـريد ز رزم دلــــــيران بــــي ادعا   شــد آزاد خـرّم تـرين شـهرما درآن دم كــه خرمشهرآزادشـد  امـام شهـيدان دلش شـادشد بــنام علـي بــرعـدو تـاختند  وتَلّـی ز اجسادشان ساخــتند زمـين وزمـان زيـرخمپاره بود هـدف سينهٔ خصم بدكاره بود دراين روزمردان جنگ وستيز زدشـمن شكستنددندان تيز به فضل خـداوندرَبِّ جَلـيل زدشمن برآمددَخيل اَلدَّخيل به مردان درخون مُلَبَّس قسم شهـيدان بيت المُقَدَّس قسم بـراه شهـيدان قـدم مي زنيم وفرداي خـود را رقـم مي زنيم اگـرپيكرم غــرق درخـون نشد اگـر لالهٔ دشـت مجـنون نـشد شــهادت اگـر انتـخابم نكـرد و همـسايــه ی آفــتابم نكرد ولـــي بــاز از نسل آييـنه ام   به عشق علي می تَپَدسينه ام به عشق ولايت نفس مي كشم دراين ره كجاپاي پس مي كشم بـــراه ولايــت همـه سردهيم عـلم رابـه مـردان ديــگردهيم بیـا اَسـب مـردانگی زیـن کنیم که تا فتح قدس و فلسطین کنم بتـازیم بـه آنان که کودک کُشند ز هرچه مسلمان ودین ناخوشند اگر دست و پا در یَم خون زنیم چنان نعره بر جان صهیون زنیم که گردد بلند زآن سپاه ذلیـل فقط زوزۀ الـدَّخـیل الـدَّخیل دگر حمله هاسخت وطوفانی است که این خونبهای «سلیمانی» است الهـی بــه حــقِ امــام زمــان بمــاند وطـن تـا ابـد در امـان بُوَد روزوشب ذکر«مداح» مُدام بـه روح شهیدان درود و سلام 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 شعر:علي اكبراسفنديار«مداح»
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾 بـاز بـر قـرآن تفـأل می زنـم از زمین تاعرش را پل می زنم تا بگویم از علی مـوسی الرضا بـاغ طبـع سینـه راگـل میزنم سوی مشهدمی روم باپای دل بـر رضـا دست توسل می زنم مـی سـرایم شعری ازدلدادگی نغمـه ها همپای بلبل می زنم تــا کــه ذوبِ در ولای او شوم در تنور عشـق قـل قـل می زنم از ازل دربـــدرش بــوده دلم محــو زره پـرورش بـوده دلم مـی روم راهـیِ بــازارش شوم با کلاف جان خریدارش شوم گرچه موری پیش سلطان نیستم جــز غـلام نـوکـرانش کیستم دارم امید از حضورش بی عدد تا در این مِدحَت مرا یاری دهد من کجا مولا علی موسی الرضا مـن کجـا قبـله ی حاجات دعا؟ آنکـه بــاشد آسمان پروانه اش جنت الرضوان شده کاشانه اش نور خورشیداست برق چشم او خشـم مـی آیـد خـدا ازخشم او هست مولایم رئوف و سفره دار هـم عـزیـز دُردانــه ی پـروردگار اوکه ازمهمان نوازی خسته نیست دربهای خانه اش هم بسته نیست هـر دل غمـدیـده را شـادش کند چـون کـویـر طوس آبـادش کند خانه ی او مأمن دلخسته هاست اوطبیب هرچه دل بشکسته هاست در وجـودش آنچـه آهو دیده بـود خـوشدلی وخُـلق نیـکو دیـده بود اوست با مخلوق و خالق همزبان در پناهش هست هرکس دراَمان خــار آیــد سـوی او گل می شود هــر زبـانِ بستـه بـلبـل می شود آستـانـش جَنَّـتِ رضــوان بُـوَد خوش به حال زائری مهمان بود آب سقاخـانـه اش را هرکه خورد مِهــر مـــولا را دگـــر از دل نَـبُرد هــر کــه زد در بــارگـاه او قـدم تــا اَبــد گــردد عـزیـز و محترم محضرش هرکس فرستدیک سلام نــزد حــق دارد مقـام و احتـرام فــرش بــارگــاه او بــال مَلَـک بـرتـری دارد حــریمش بـر فَلَک نـوکـری بهـر رضــا شاهانه است عاقبت بخیری در این خانه است هرکه اینجا کرده یک آن نوکری بـر سـرش بگذاشت تاج سروری هرکه باعشق رضاجان زد نفس در گــرفتـاری شـد او را دادرس بس رئوف است وکریم ومهربان خانه اش شد جان پناه بیکسان هرکه بـا بدخواه او گردیده غیر شـک نـدارم گـردد عاقبت بخیر این رضا با دشمنش هم بد نکرد دسـت حتی منکـرش را رد نکرد تابه کامت هست«مداح»این زبان یا علـی موسی الرضا نیکو بخوان 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»