هدیه به حضرت زینب صلوات
شور لطمه زنی تلفیقی
شعررضا نصابی
به نفس حاج مهدی کمانی
کربلایی امین قدیم
ام المصایب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادر دیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصایب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصایب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصایب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
تو نبودی حرم و سوزوندن
چادرو معجرمو سوزوندن
دختر ت با گریه می گفت عمه
عمه موی سرم و سوزوندن
ام المصایب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
ام المصایب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
بازو بسته نکن انقد انقدر
لبت رو پی اب
بازو بسته نکن انقد
سنان می بندد
من از حسود بدم میاد
از بوی دود بدم میاد
از اونی که لباساتو
دزدیده بود بدم میاد
من از طناب بدم میاد
از اضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله
جلو رباب بدم میاد
حالا تو اززیر چشام
خوشت میاد
از این که دندون ندارم
از خندهام خوشت
میاد
4_5920052061742825854.mp3
419.4K
*شور سیدالشهدا(ع)*
*بند اول*
بهترین رفیق بچگیمی
اسمت نمیشه برام قدیمی
زیاده رفیق خوب اما من
فقط با توام آقا صمیمی...
ای یارم/همه کس و کارم/تویی راه چارم/ای سلطان
مجنونم/حرم برسونم/بده آشیونم/حسین جان...
زنجیرم/به عشقت اسیرم/بی تو من میمیرم/اربابم
مانوسم/ ضریتو میبوسم/بی عشقت میپوسم/دریابم...
ای آبروی؛دنیا و عقبا
ای شاه عالم؛فرزند زهرا
توچلچراغ؛راه هدایت
مجنونتم چون؛هستی تو لیلا...
///ثارالله مولا ابی عبدالله مولا...///
*بند دوم*
قبلم سمت کربلا مایل شد
دل مست تو و ابوفاضل شد
ماهی دلم یه عمره ارباب
لب تشنه کنار این ساحل شد
سرداری/منو بیقراری/کارم گریه زاری/حیرونم
ای دینم/با غم همنشینم/ببین که غمینم/داغونم...
خوشحالم/گدای سه سالم/توو خواب و خیالم/میبینم
با گریه/با لعن امیه/توو صحن رقیه/میشینم...
دریای رحمت؛نوکر رو دریاب
معنای عشقی؛ای شاه و ارباب
با گریه بر تو؛قیمت میگیرم
هر قطره اشکم؛واست دُرِ ناب...
///ثارالله مولا ابی عبدالله مولا...///
*مهدی ندرخانی-کرج*
4_5897573568715162625.mp3
7.75M
🍃سینه زنی زمینه _ ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
#بانفس :کربلایی جواد مقدم
🏴🏴🏴
شبهای خرابه چقَدَر خاموش و سرده
اون روزایی که رفته دیگه برنمیگرده ...
اون روزایی که جونی تویِ بال و پرم بود
اون روزایی که سایۀ تو رویِ سرم بود
بابا حسین ، رفتی و اسیر شدم
بعد تو من ، از این دنیا سیر شدم
سه سالمه ، اما خیلی پیر شدم ...
رویِ لبم ، شِکوِه از زمونه هست
رویِ دلم ، داغ بی کرونه هست
رویِ تنم ، رد تازیونه هست
من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء ..
خورشید سحرگاهیِ من ای فلق نور
من که طبقِ سر ندیدم پس طبق نور
بابا منو با موی پریشون دیده بودی؟
با سَر برسه سرزده مهمون دیده بودی؟
بابا فدا ، چشم بارونیت بشم
فدای این ، زخم پیشونیت بشم
تو خرابه ، میخوام قربونیت بشم
خودم دیدم ، که با خیزرون میزد
رویِ لبات ، ضربه بی امون میزد
ناله زنان ، بر سر عمه جون میزد
من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء ..
بابا صورتم زخمیه مثل سر زخمیت
بوسه میگیرم از رگای حنجر زخمیت
با روضه ی گودال تو آواره شدم من
چهل منزلو دنبال تو آواره شدم من
سر تو شد ، چهل منزل نگین نِی
بودی بابا ، تو بالانشین نِی
تو روی نِی ، بودی من پایین نِی
بارونی شد ، چشم من مثه فرات
منم مثه ، باقیِ مخدرات
پایین نِی ، لطمه میزدم برات
من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء ..
🔘 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
⚫️ #شور
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم…
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم…
گریه میکنم …
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم…
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم…
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم…
🔘« حسین وای ... »
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین با زینبا ، سینه میزنم…
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم…
سینه میزنم …
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم…
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم…
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم…
🔘« حسین وای ... »
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم…
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم…
لطمه میزنم …
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم…
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم…
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم…
🔘« حسین وای ... »
(حاج امیر کرمانشاهی)
هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات
• ﷽ •
سبک:شور لطمه زنی
#بسیار_سوزناک
حضرت #رقیه_سلام_الله_علیها
#محرم_الحرام
متن:با هر بهونه، یهجوری زد ردش...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
با هر بهونه، یهجوری زد ردش بمونه
دارم نشونه، بابا از ضربه تازیونه
خونیه لبهات، اثر چوب خیزرونه
بابا نگام کن، که منم لبهام پره خونه
ای بابا، شد آوار، زندگیم روی سرم
ای بابا، تو آتیش، سوخته شد موی سرم
ای بابا، هِی با پا، رد شد از رو کمرم
ای بابا، چن وقته، که ازت بیخبرم
تموم غصهٔ من اینه
خیلی جسارت به عمه شد
تا صحبتی از کنیز اومد
بین مرداشون همهمه شد
آه، ابا المظلوم...
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
وحش بودند، اونا که اهل حرم رو آزردند
وحشی بودند، از گوشا گوشواره رو کندند بردن
وحشی بودند، همش از حرومیها کتک میخورند
وحشی بودند...
میزدند لگد به پهلوی رقیه بیهوا
ای وای، ای وای
افتاده به معجرها آتیش بین خیمهها
ای وای، ای وای
چندتا دختر زیر سم مرکبا، پاشیدن از هم
دختر سه سالهٔ حسین به زیر دستوپا
ای وای، ای وای
آه، یتیمه نزنیدش
آه، با موهاش نزنیدش
آه، نداره تاب سیلی
آه، با زنجیر نزنیدش
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
وحشی بودند، پیش دخترا سر بابا بریدن
وحشی بودند، مقنعه از سر دخترا کشیدن
وحشی بودند، حرفایی که نشنیده بودم شنیدم
میزدند با کعب نِی به صورت بیبی رباب
ای وای، ای وای
جلو چشمای رقیه رو زمین میریزه آب
ای وای، ای وای
بدجوری نگاه میکرد حرمله با چشمای ناپاک
زجر رقیه رو میده با ناسزا زجر و عذاب
ای وای، ای وای
آه، نزن سیلی نزن زجر
آه، النگوشو نکَن زجر
آه، با ضجه میگه زینب
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
پاشو عمه جونم
ببین که بابام اومده اما با سر
پاشو عمه جونم
بابام اومده واسه چی پاره حنجر
پاشو عمه جونم
بگو کی بریده سرش رو با خنجر
لباشو میبینی
شبیه چشای ترم غرق خونه
گمونم که عمه
رو لبهاش رد بوسهٔ خیزرونه
چرا عطر سیبش
به همراه خاکستر و بوی خونِ
مارو میکِشیدن
رو خار مغیلان با دستای بسته
مارو میکشیدن
تو صحرا با پاهای مجروح و خسته
مارو میکشیدن
جلو چشم نامحرما دل شکسته
یه شب از رو ناقه
با صورت زمین افتادم تو دل شب
چقدر ناله کردم
با گریه میگفتم بیا عمه زینب
یه نامردی اومد
#ای_حسین_ای_غم_تو_همدم_ما
#نوحه_امام_حسین_ع
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
ای حسین ای غم تو همدم ما
ای تو خود شاهد اشک وغم ما
ای به هر رنج وغمی محرم ما
ای خــجل از کرم تو کم ما
تو کریــمی و تو مولا توولی
ای جگر گوشه ی زهــراو علی
دل ما غرق غم توست حسین
سرما و قــدم توست حسین
کم ما و کرم توست حسین
قبلهٔ ما حــرم توست حسین
به صــفای دل صحرا سوگند
به نماز شب زهــــرا سوگند
ایکه ناز تو خـــــریدن دارد
بار عشــق تو کشیدن دارد
گُل ز گلزار تو چیدن دارد
حرم پاک تو دیــــدن دارد
به غـــم گفته و ناگفته قسم
به شهیدان بخـون خفته قسم
ای حسین ای پسر خون خـدا
ای تو روشنگر مصبـاح الهدی
ای جمال تو بهشت شـــهدا
ما و دل از تو بریــــدن ابدا
صف اصحاب محبت صف ماست
جان اگر می طلبی بر کف ماست
تو که خود مرد ره توحیــدی
تو که در ظلمت شب خورشیدی
تو که از شاخهٔ غم گل چـیدی
تو که خود داغ بـــرادر دیدی
سوخته حاصل ما را بنــگر
داغ های دل ما را بنـــگر
تو که خون شد ز جدایی جگرت
آمده خون دل از چشــم ترت
توکه خود بر سر نعش پـسرت
چتر غم سایه فکن شد به سرت
تو که جان دادن مارا دیـــدی
امتحان دادن ما را دیــــدی
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
شعر: جواد محدثی
4_5929453478865801418.ogg
847.6K
#نوحه_امام_حسین_ع
ای حسین ای غم تو همدم ما
ای به هر رنج وغمی محرم ما
AUD-20220726-WA0022.mp3
8.08M
◾نوحه حضرت زینب(س)◾
#حضرت_زینب_س☑️
#شاعره_خانم_علیمحمدی📝
#اجرای_سبک_استاد_پرویزی🎤
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلادیدی تو زینب راکشیده رنج ودرد
آمدم درقتلگاه وُ میکِشیدم آهِ سرد
کربلادیدم حسینم را عدو سر می بُرید
زیرِ بارِ داغِ او دیدی که قدِ من خمید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
دیده ام تیرسه شعبه رابه حلق اصغرم
دیده ام پاره تنِ رعنا علیِ اکبرم
در کنار علقمه دیدم که یاسم آرمید
هردو دست نازنینش را عدو ازتن بُرید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
قاسمِ تازه جوان رادیده ام گلگون کفن
پایمالِ سُمِ اسبان نو گُلِ باغ حسن
روزگارم شد سیاه ای سرزمین پُر بلا
راز مظلومیِ ما را کرده ای تو بر ملا
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلا خاک عزا را من بریزم بر سرم
آمده درقتلگاه پهلو شکسته مادرم
کربلا درکوی توگردیده ام خونین جگر
دیدی رفتم دراسارت وُ شدم من دربِدر
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
روزگاری درمدینه داغ مادر دیده ام
من حسینم را به زیرتیغِ خنجردیده ام
دردیارِ نینوا گلهای پرپر دیده ام
کربلا من زینبم تن های بی سردیده ام
کربلا من زینبم داغ برادر دیده
AUD-20220726-WA0023.mp3
5.69M
◾دشتی حضرت زینب(س)◾
#دشتی_شیرازی_ترکی☑️
#شاعره_خانم_علیمحمدی📝
#اجرا_استاد_پیام_پرویزی🎤
#نی_نواز_عباس_شالو🎺
بسوز ای دل بحالِ زار زینب
که رفته از جهان غمخوار زینب
بسوز ای دل چو شمعی در دل شب
رسیده جانِ زینب وای بر لب
بسوز ای دل که زینب گشته تنها
گرفتار است میان سیلِ غمها
غمِ داغِ برادر سخت و سنگین
زِ خونش میکنم رخساره رنگین
شب و روزُم سیاه ای داد بیداد
دو چشمونُم به راه ای داد بیداد
خداوندا شدم رنجور و بیمار
خودم بیمار و گردیدم پرستار
دل تنگُم نداره نای خواندن
در این صحرا ندارُم پای ماندن
شکایت دارُم امشب من به مهتاب
دلُم از بیکسی گردیده بی تاب
ببین ای روزگار بیداد کردی
مرا آخر تو دشمن شاد کردی
بگو(هستی)زِ داغش تا قیامت