eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
انگار باید غصه تا آخر بماند چشمان زینب تا همیشه تر بماند یادت می‌آید که به من گفتی: عزیزم اصلاً نباید خانه بی مادر بماند؟ می‌میرم از این غُصه بابایم چگونه تنها بدون تو در این سنگر بماند بس بود سیلی تا که تو از پا بیفتی دیگر غلاف و دود و میخِ دَر بماند وقتی نمی‌مانی! مگیر از ما رُخت را تا صورتت در خاطرم بهتر بماند تو می‌روی و بغض سنگینی که باید یک عمر در این خانه با دختر بماند * * می‌ترسم از ظهری که می‌گویی قرار است جسم حسینت بین خون بی سر بماند دلواپسم، آه از غروبی که ببینم برخاک، بی انگشت و انگشتر بماند این شعر دیگر طاقت غم را ندارد اندوهِ دستِ آتش و معجر بماند ✍ @navaye_asheghaan
دَردِ دلِ مادر و دختر مادر: نازنين دختر من نور چشم تر من تو گل حیدری و همه جا یاور من بنشین دخترکم شانه کنم موی تو را تا ببوسم دم آخـر رخ نیکوی تو را وای علی وای علی(2) دختر : نازنين مادر من سایه ات بر سر من نیمه ی شب تو چرا میروی از بر من ای عزیز دل من از چه تو پر بسته شدی مثل بابای غریبم ز همه خسته شدی وای علی وای علی(2) مادر: گل دردانه تویی شمع و پروانه تویی بعد من زینب من بانوی خانه تویی ذات حق خوانده تو را زینت بابا باشی بعد من در همه جا یاور مولا باشی وای علی وای علی(2) دختر : ای طرفدار علی بهترین یار علی بعد تو زار شود به خدا کار علی بیت الاحزان شود از بعد تو این خانه ما میرود شور و صفا از در کاشانه ی ما وای علی وای علی(2) مادر: من زمین گیر شدم از جهان سیر شدم در جوانی تو ببین چقدر پیر شدم من که در راه علی هستی خود را دادم عاقبت بهر ولایت به زمین افتادم وای علی وای علی(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) @navaye_asheghaan
4_399135910727254044.ogg
143.9K
وای مادرم سبک: با نفس کربلایی مهدی حق پرست @navaye_asheghaan
دشتی مدینه داغ دل را تازه کردی  مرا با غصه ها اواره کردی  مدینه با دل زهرا چه کردی  چرا با  قلب و دلها ریشه کردی  مدینه ای که هستی شهر غمها  بگو با ما تو از احوال زهرا  گل یاس علی نیلوفری شد  رخ خورشید او خاکستری شد  مدینه تو بگو زهرا جوان است  چرا پس قامت مادر کمان است  نیمه شبه  اقا امیرالمومنین  بدن فاطمه اش را غسل داد  صدا می زنه بچه ها بیایید با مادرتون  وداع کنید  اینجا بی بی زینب با مادر پهلو شکسته وداع میکنه  مادر خوب و مهربون  حرفامو از چشام بخون  من التماست میکنم  یه شب دیگه پیشم بمون  مادر     مادر  @navaye_asheghaan
〰〰〰〰〰〰〰 چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو می‌آید بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭 فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭 راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭 انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن *یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد* مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان* خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟ 〰〰〰〰 حسین جان عزیز دلم چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو می‌آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید *یه گوشه گودال مادر و دیدم😭 که رفته بود ازحال دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من 〰〰〰 از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی‌ماند بعد ازاین غارتی که شد دیگر ازتو جز اسم تو نمی‌ماند این یکی می‌کِشد تورا برخاک قصد دارد تورا بیازارد آن یکی آمده دراین گودال ازسر عمامه تورابردارد حسین حسین... می‌زند داد بس کنید اینقدر بدنش را به خاک خون نکشید باسر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان اون نزنید 〰〰〰〰〰〰 @navaye_asheghaan
نه فقط باغ در این شعله‌سرا می‌سوزد باغبان چشم ببندد همه‌جا می‌سوزد آنچنان از جگر سوخته آهم برخاست که ملک موقع تقریر دعا می‌سوزد کسی از باد نپرسید چرا می‌نالد کسی از شعله نپرسید چرا می‌سوزد هر که از درد خبردار نباشد مُرده‌ست هر که شد محرم اسرار بلا می‌سوزد آدمی که وسط رفتن و ماندن مانده‌ست حق همین است که در خوف و رجا می‌سوزد مکتبی نیست که آبی بدهد انسان را بی‌تو این آدمیِ هیچ‌گرا می‌سوزد نه به این معرکه هر سر به هوا می‌آید نه از این غم دل هر بی‌سروپا می‌سوزد خواستی آتشی از عشق به جانم افکن! تا ببینی که چه بی‌چون و چرا می‌سوزد شادی نیمۀ شعبان و غم دوری تو شب عید است ولی سینۀ ما می‌سوزد حسین صیامی @navaye_asheghaan در فراقت شبیه بارانم خون ببارم ز هجر جانانم بی تو معنا ندارد ای یارا صفحه صفحه کتاب قرآنم علت ندبه و نیایش من السلام ای تمام ایمانم عالم ذَر به تو بلی گفتم نظری کردی و مسلمانم زنده‌ام با امید وصل شما عمری از شوق تو غزلخوانم العجل ای دلیل بندگی‌ام به فدای قدوم تو جانم علی گلچین‌ پور @navaye_asheghaan از تو دور افتاده ایم و با فراقت راحتیم باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم فکر بیداری مایی ما ولی خوابیم خواب.. عفو کن‌ آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم تو به‌ گمنامان نگاه بیشتر داری ولی... ما ز چشم افتاده ها از عاشقان شهرتیم پشت ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم حاضر کامل شما هستی و ما در غیبتیم با تمام‌ این بدیها نام‌ مارا خط مزن با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم جز‌حسین‌و روضه اش راه نجاتی نیست نیست ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم سیدپوریا هاشمی @navaye_asheghaan
. السلام علیک ای مسافر راه حسین السلام علیک ای فدایی پیر خمین آسمان شده خاک مزارت کربلا شده باغ و بهارت نشسته نام تو به لوح آسمان (سلام ما به تو شهید بی نشان) همه هستی تو نذر ساقی علقمه شد بی نشانی تو بی نشانی فاطمه شد تو عصاره عشق خدایی ،گل گمشده شهدایی به خاک کربلا، گرفتی آشیان (سلام ما به تو شهید بی نشان) تا مگر برسد به مزار معطر تو به کجا برود به هوای تو مادر تو دل نداده به غیر نگاهت، مادر تو نشسته به راهت در انتظار تو به لب رسیده جان (سلام ما به تو شهید بی نشان) مانده در دل ما، یاد هیبت حیدریت یادگار تو شد، غیرت علی اکبریت ای نماز تو مست شهادت، ای فدایی راه ولایت نمی شناسمت ولی زبان زدی، فدایی حسین گل محمدی به خاک کربلا گرفتی آشیان (سلام ما به تو شهید بی نشان) شاعر: میلاد عرفان پور @navaye_asheghaan
. کبوتر دل بوی مدینه آید از کرب و بلای تو حسین گشته مدینه ی دلم صحن و سرای تو حسین اجر دهد به شاعر و ، اجر دهد به مادحش فاطمه چون که بشنود مدح و ثنای تو حسین سوی حرم دویده ام می چکد اشک دیده ام گاه برای مادرت ، گاه برای تو حسین گاه بقیع می رود گاه به کربلا دلم در همه حال باشدم ، حال و هوای تو حسین می رسد از مدینه و مقتل غرقِ خون تو ناله ی زار زینب و سوز صدای تو حسین هرچه کنم نمی رود از دل لاله گون من روی کبود مادر و رأس جدای تو حسین «یاسرم» و درین میان می زند آتشم به جان گاه عزای فاطمه ، گاه عزای تو حسین ** حاج محمود تاری «یاسر» . @navaye_asheghaan
؟ باز آئینه و آب و سینی و چای و نبات باز پنجشنبه و یاد شهدا با « صلوات ... » @navaye_asheghaan
2. عمریست.mp3
4.28M
( سلام الله علیها ) عمريست رهينِ مِنّت زهرائيم مشهور شده به عزّت زهرائيم مُرديم اگر ، به قبرِ ما بنويسيد ما پيرغلامِ حضرت زهرائيم 1395 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) عمريست رهينِ مِنّت زهرائيم مشهور شده به عزّت زهرائيم مُرديم اگر ، به قبرِ ما بنويسيد ما پيرغلام حضرت زهرائيم جلوه یِ بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی سرِ عاشق که نه خاکِ درِ معشوق بوَد کی خلاصش بوَد از مِحنتِ سرگردانی ... @navaye_asheghaan
9109.mp3
328.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو بستر بیماری ، زدست زخم کاری شبا تا صبح بیداری مادر .. مادر .. گریه نکن مادرجون ، نداره دردت درمون، دیگه نداری سامون مادر .. مادر .. از تو آسمون چشمات، یه ستاره سرازیره بمیره براتو زینب ، نفست داره میگیره قد من ازغم داره خم میشه چون غصتو می خورم همیشه قلبم برات غرق ماتم میشه (( یا فاطمه فاطمه یا زهرا )) ********* جدایی از تو سخته ، با تو پدر خوشبخته، نشو تو از ما خسته مادر . . مادر .. دار وندارم مادر ، باغ و بهارم مادر صبر وقرارم مادر مادر .. مادر مادرم چرا از بابا، رومیگیری و گریونی به داداش حسنم گفتم ،مگه علتو میدونی؟! حرف از جدایی نزن می میرم من بیتو از این زمونه سیرم ایکاش به همراه تو بمیرم (( یا فاطمه فاطمه یا زهرا )) ********* بلند شو ازجات مادر، فدای اشکات مادر میلرزه دستات مادر درد و بهونه کردی ، تو کار خونه کردی موهامو شونه کردی تو که خوب میدونی مادر ،غم نور دوعینت رو پاشو تا ببینی اشک و، ناله ی حسنینت رو زخم تنت قاتل حیدر شد باضربه ی در گلت پرپر شد تو کوچه پیدا گل معجرشد (( یا فاطمه فاطمه یا زهرا )) ******* شعر : رسول میثمی @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زخم بستر ها که بر پشتم اقامت کرده اند تکّه تکّه جانِ من را غرقِ محنت کرده اند بسترم خون و تنم خون و دو چشمم ابری است دیدگانِ من به بارانِ غم،عادت کرده اند وای بر دنیایِ بی خیریِ که حیدر را نخواست بی حیا مردم به مولایم جسارت کرده اند بعد کوچه بارها دیدم که درپیشِ رخم بر حسن با خنده های خود اهانت کرده اند «شاهد»از صدیقه ی کبرا گرفتن کفر بود با همین شاهد گرفتن، هتک حرمت کرده اند اشک می ریزم شبانه روز از داغِ علی دور و بر همسایه ها ازمن شکایت کرده اند آنقدرخوردم کتک در پشتِ در از دشمنان سینه و پهلوی من را پُر جراحت کرده اند راه رفتن هم شده مشکل امان از دنده ها سینه و مسمار از وقتی رفاقت کرده اند شاعر: محسن راحت حق @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غلامرضا سازگار ز غُصه گشته تمام وجود من فریاد وصیت تو ندایم دهد، مزن فریاد چگونه آب بریزم بر این بدن که زند به یاد جسم کبود تو پیرهن فریاد سزد که سر ببرم شب به دامن صحرا درون چاه زنم یاد این بدن فریاد کفن چگونه بپوشم تو را که می ترسم به زخم پهلویت امشب زند کفن فریاد به لحظه ای که زدی ناله پشت در سوگند نکرده حبس به سینه کسی چو من فریاد هزار سال دگر اشکم ار به خاک افتد به جای سبزه برآید ز هر چمن فریاد هزار مرتبه جان دادم آن زمان که زدی به مرگ محسن مظلوم خویشتن فریاد چه شد به کوچه که هرجا مغیره را بیند برآید از دل پر غُصّه ی حسن فریاد منم غریب به حقّ خدا که نتوانم زنم به یاد غم یار، در وطن فریاد همیشه یاد تو آرام، سوزم و سازم چنان که شمع ندارد به سوختن فریاد کنون که حبس شده ناله ی علی در دل سزد که بر لب میثم شود سخن فریاد @navaye_asheghaan
11775.mp3
293.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 السلام السلام مادر مومنین السلام السلام برتو ام البنین بعد زهرا.برهمه تومادری بعد زهرا.برعلی تو یاوری بعد زهرا.فاطمه ی دیگری تو مام عشق واحساس شمیم گل های یاس حبیبه ی آل الله مدد به حق عباس واویلتا واویلا ناله ها میزدی دربقیع دلغمین روضه ی رو لبت بهرقطع الیمین کربلاشد.بازوان او قلم شد زغم خم.پشت صاحب حرم روی خاکا.مشک ساقی وعلم نمیشود باورت.چه آمده برسرش دو دست عباس تو.جدا شد ازپیکرش واویلتا واویلا بانوی آفتاب یاوربوتراب شدخجل شد خجل او زروی رباب غصه داره.ازعمود آهنین که شکسته.فرق ماهش ازجبین بعدازآن روز.گشته ام بی بنین دوچشم اوگریان بود.پرازستاره الماس یکی به یاد حسین.یکی به یاد عباس واویلتا واویلا ابوذر رییس میرزایی(بهار) @navaye_asheghaan
. هم نفس لحظه لحظه زچه مادر نفست می گيرد نفس من زچه آخر نفست می گيرد دردپهلو چه كند باتو كه شب تابه سحر ازهمين درد به بستر نفست می گيرد ازفشار درو ديوار چه ديدی كه هنوز دائم از ضربت آن در نفست مي گيرد به همان ناله كه در پشت درخانه زدی ازغم غنچه ی پرپر نفست می گيرد چه نفسگير شود حال وهوای نفست وقتی ازغُربت حيدر نفست می گيرد دست بركارمزن من كه نمُردم مادر باچنين حال تويكسر نفست می گيرد نفسی راست كن ای گُل كه نفس تازه كنيم ازچه ای ياس پيمبر نفست می گيرد ازغم اين كه نمانی جگرم خون شده است ازچه اين سان بردختر نفست می گيرد تانفس هست «وفایی» تو بگو يازهرا نرسد سود چو ديگر نفست می گيرد @navaye_asheghaan
. مادرم این آه این زاری برایت خوب نیست گریه کمتر کن تو بیماری  برایت خوب نیست درد داری استراحت کن کمی بهتر شوی اینکه شب تا صبح بیداری برایت خوب نیست دردهایت را نگویی با علی با من بگو درد خود در دل نگهداری برایت خوب نیست غصه آشفتگی موی زینب را نخور شانه با این دست برداری برایت خوب نیست موقع برخواستن از جا کمک از من بگیر خون سینه میشود جاری  برایت خوب نیست کار خانه با من و فضه تو از جا پانشو زخمهای تو بود کاری برایت خوب نیست من خودم در را به روی شوهرت وا میکنم تو خودت محتاج دیواری برایت خوب نیست من خودم شب آب در دست حسینت میدهم استراحت کن تو بیماری برایت خوب نیست میرزایی✍ @navaye_asheghaan
. ویلی علی شبلی که چشمش تیر خورده از هر طرف هم نیزه هم شمشیر خورده ویلی علی شبلی دو دستش را بریدند قد رشیدش را به خاک و خون کشیدند ویلی علی شبلی که سد شد راه چاره با تیر کین شد مشک آبش پاره پاره ویلی علی شبلی که آن ماه مدینه شرمنده شد هم از رباب هم از سکینه ویلی علی شبلی عمود آهنین خورد با صورت از مرکب علمدارم زمین خورد ویلی علی شبلی که فرقش را شکستند راس جدایش را به روی نیزه بستند ویلی علی شبلی به غارت رفت هستش پیش از سرش بالای نیزه رفت دستش ویلی علی شبلی به داغش خنده کردند او را شبیه بسمل پرکنده کردند ویلی علی شبلی وفایش را نشان داد در پیش دریا بود اما تشنه جان داد ویلی علی شبلی چه غوغایی به پا شد با رفتنش پای عدو در خیمه وا شد ویلی علی شبلی که از بالای نیزه دیده کتک خورده رقیه پای نیزه ویلی علی شبلی که با چشمان خونبار می دید زینب را میان کوچه بازار ویلی علی شبلی که از زینب شنیدم دارد چه قبر کوچکی سرو رشیدم .@navaye_asheghaan