eitaa logo
نوای حسینیان
790 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
﷽ 💢 ما سـاده دلـیم بـﮧ دلـے کار نـداریـم جز حضـرتـ ارباب خـریدار نـداریـم ♨️ کانال مداحی فرهنگی ارزشی "نوای حسینیان" ☘ کپی مطالب ڪانال حتی بدون ذڪر منبع فقط با ذڪر صلواٺ جایز هست. @elham110soleimani تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار " *معلم نمونه* ✔️ راوی : عباس هادی 🔸ابراهيم ميگفت: اگر قرار است انقلاب پايدار بماند و نسلهاي بعدي هم باشند، بايد در مدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كساني سپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند! وقتي ميديد اشخاصي که اصلاً انقلابي نيستند، به عنوان به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد. ميگفت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصاً دبيرستانها باشند! 🔸براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر! اما به تنها چيزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفت: را خدا ميرساند. پول مهم است.کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد. به هر حال براي تدريس در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبير دبيرستان ابوريحان منطقه 14 ومعلم عربي در يکي از مدارس راهنمائي محروم منطقه 15 تهران. تدريس عربي زياد طولاني نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نمي گفت که چرا به آن مدرسه نميرود! يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادر آقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟! کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد! 🔸آقاي نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هستند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد. مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا اين کارها را بکني. 🔸آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پر کرد. حالا همه بچه ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم. همه از و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم،براي بسياري از دانش آموزان بيبضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم. با ابراهيم صحبت کردم. حرف هاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايده اي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود. 🔸ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود. دانش آموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند. درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم با ظاهري وكت وشلوار به مدرسه مي آمد. 🔸چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح،از او معلمي کامل ساخته بود.در کلاسداري بسيار# قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جَذَبه داشت. زنگهاي را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنار آقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود. در آن زمان که جريانات سياسي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد. 🔸فراموش نميكنم، تعدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي قرار گرفته بودند. يک شب آنها را به مسجد دعوت كرد. با حضور چند تن از دوستان انقلابي و مسلط به مسائل، جلسه پرسش و پاسخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو و نيم شب بود! 🔸سال تحصيلي 59 - 58 آقاي هادي به عنوان دبير انتخاب شد. هر چند که سال اول و آخر تدريس او بود.اول مهر 59 حكم استخدامي ابراهيم برای منطقه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود. درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باستاني وكشتي، مسجد و مداحي در هيئت و حضور در بسياري از برنامه هاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آنها به چند نفر احتياج است! ... 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
نوای حسینیان
🏴 تاکید بر قرائت زیارت عاشورا ♦️سرّ اين كه سفارش كرده‏ اند هر روز بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، ♦️براي آن است كه طرز فكر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اكنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت كنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله‏ داني بيش نيست، الآن سخن از فكر و راه يزيد و يزيديان عصر است[1]. 🔸زن فرعون وقتي كه به درگاه الهي دعا كرد، نگفت خدايا مرا فقط از نجات بده بلكه گفت: (ربّ ابْنِ لي عنْدك بيتاً في الجَنّة ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين)[2] يعني مرا از فرعون و فرعونيان، كه طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، بده. تفكرّ براي هميشه باقي مي‏ ماند هر چند كه اسم و عنوانش تغيير پيدا كند. 🔸بعد از تار و مار شدن در و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به علي ‏بن ابي‏طالب(عليهم االسلام) عرض شد: اين مقدس‏ هاي خشك از بين رفتند. 📝 فرمود: «كلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء كلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَكون آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»[3]؛ ♦️اينها نطفه‏ هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهور مي كنند تا اين كه كار، سارقانِ مسلّح و ره زنانِ غارتگر خواهند شد. ♦️اكنون نيز، هم راه زنده است و هم ‏مرام و مسلك و و وجود دارد. اين كه سفارش فراوان به اشك ريختن و عزاداري كردن نموده‏ اند براي آن است كه « اشك بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد » ، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي ‏گرداند. چون اشكْ رنگ كسي را مي‏ گيرد كه براي او ريخته مي‏ شود و همين رنگ را به صاحب اشك نيز مي‏ دهد. ♦️ از اين‏رو انسان حسيني ‏منش، ▪️نه ستم مي‏كند و ▪️نه ستم مي‏پذيرد. اين كه عده ‏اي به فكر ظلم كردن يا ظلم‏ پذيري هستند براي آن است كه خوي حسيني در آنها نيست وگرنه شيعه خاص حسين ‏بن علي(عليهم السلام) ▪️نه ظلم مي كند و ▪️نه ظلم مي‏پذيرد. آن كسي كه ظلم ‏پذير است اموي مسلك است چنان‏كه ظالم هم اموي صفت است، هر چند كه زمزمه «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در كه هر كسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: (يوْم ندْعوا كلَّ أُناسٍ بإمامهم)[4]، شخص ستمگر در صف شركت مي كند. 🔸 لذا اگر انسان بخواهد بفهمد كه راهيِ راه حضرت (عليهما السلام) است يا راهيِ راه امويان، بايد ببيند كه در او خوي ستم‏ پذيري يا سلطه ‏گري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلت‏هاي زشت را در خود ديد بايد در خود تجديد نظر كند. 📝[1] ـ وصيت‏نامه امام‏ خميني قدّس‏ سرّه، مقدمه. 📝[2] ـ سوره تحريم، آيه 11. 📝[3] ـ نهج البلاغه، خطبه 60. 📝[4] ـ سوره اسراء، آيه 71. ▪️حضرت آيت الله مدظله العالی ▪️حماسه و عرفان صحفه 331 🆔:💠 @navayehosseinian