Moghadam.MiladImamHosein.Kashan.96.06.mp3
7.96M
#مولودی
🎤کربلایی مقدم
💢یارم اباالفضله
#سرود
⭕️پیشنهاد #ویژه دانلود👆👆
✅کانال نوای حسینیان👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#داستان_های_اخلاقی
✍️ شب هنگام كسى ما را ديدار كرد ، و ظرفى سرپوشيده آورد . درونش حلوايى - سرشته ، - با روغن و قند آغشته - چنانش ناخوش داشتم كه گويى آب دهان مار بدان آميخته با زهر مار بر آن ريخته .
🔸گفتم : صله است يا زكات ، يا براى رضاى خداست كه گرفتن صدقه بر ما نارواست ؟ گفت : نه اين است و نه آن است بلكه ارمغان (#رشوه) است .
🔹گفتم : مادر بر تو بگريد ! آمدهاى مرا از راه دين خدا بگردانى يا خرد آشفتهاى يا ديو گرفته ، يا به بيهوده سخن ميرانى ؟
🔅به خدا ، اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمانهاست به من دهند ، تا #خدا را #نافرمانى نمايم و پوست جوى را از مورچهاى به ناروا بربايم ، چنين نخواهم كرد . و دنياى شما نزد من خوارتر است از برگى در دهان ملخ كه آن را می جود و طعمهء خود می نمايد . على را چه كار با نعمتى كه نپايد و لذتى كه به سر آيد ؟ پناه می بريم به خدا از خفتن #عقل و زشتى لغزشها و از او يارى می خواهيم .
🔅السلام علیک یا امیرالمؤمنین علیه السلام🔅
📚نهج البلاغه، خ 224
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مولودی عربی
🎤اباذر حلواجی
💢ولادت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)
✅کانال نوای حسینیان👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
bahmani-milad-hazrate-abbas-95-003.mp3
9.35M
#مولودی
🎤حاج روح الله بهمنی
💢ماه روی زمین اباالفضله
#سرود
⭕️پیشنهاد دانلود👆👆
✅کانال نوای حسینیان👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
karimi-shab-veladat-hazrat-abbas-94-03.mp3
3.53M
#مولودی
🎤 کریمی , میر داماد
💢گم کردم از مستی امشب راه خونه رو
#سرود
⭕️پیشنهاد دانلود👆👆
✅کانال نوای حسینیان👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
یا حَــــــــیُّ یا قَیـــــــّوم
🍂"یا حی یا قیوم" از اذکار ایام هفته🍃
ذکر مبارک روز چهارشنبه یاحــ❤️ــی یا قیــ💙ـوم است یعنی ای کسی که زنده وپایداری و وجود پدیده ها درپرتو ذات توست ، خداوند متعال قیوم همه موجودات است همان گونه که مرحوم سنایی گفته اند:
💫مابه تو قائم چو قائم به ذات💫
معنای حی و قیوم
⬅️ حی به معنای حیات و زندگی است و موجودی که دارای حیات است به او حی می گویند و خداوند متعال حی و لایموت است؛ زنده ای که هرگز نمی میرد:
⚫️ آنکه تفسیر نپذیرد تویی / آنکه نمردست ونمیرد تویی ⚫️
منبع : خبرگزارے شبستان
http://shabestan.ir/detail/News/434075
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#یامهدی
karimi-01.mp3
2.32M
#مولودی
🎤حاج محمود کریمی
💢ساقی ساقی کوثر تویی
#سرود
⭕️پیشنهاد دانلود👆👆
✅کانال نوای حسینیان👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
⭕️ زنانی که رجعت میکنند
🔹 در عصر ظهور، زنان جایگاه ویژهای خواهند داشت. در میان رجعت کنندگان نیز، نام زنها به چشم میخورد.
🔸 امام صادق میفرمایند: «همراه قائم، سیزده زن رجعت میکنند که مجروحان را مداوا و از بیماران مراقبت میکنند؛ همان گونه که همراه پیامبر این کار را میکردند.»
📚 اثبات الهداه، ج٣، ص۵٧۵
🔺 در میان این ١٣ نفر، نام سمیه، مادر عمار یاسر به چشم میخورد. قطعا تمامی این زنان، از میان مومنان حقیقی هستند.
#رجعت
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_پنجاه_و_ششم(بخش اول)
*مجروحيت*
✔️راویان:مرتضي پارسائيان، علي مقدم
🔸همه گردانها از محورهاي خودشان پيشروي كردند. ما بايد از مواضع مقابلمان و سنگرهاي اطرافش عبور ميكرديم. اما با روشن شدن هوا كار بسيار سخت شد!
در يك قسمت، نزديك پل رفائيه كار بسيار سختتر بود. يك تيربار عراقي
از داخل يك سنگر شليك ميكرد و اجازه حركت را به هيچ يك از نيروها
نميداد. ما هر کاري كرديم نتوانستيم سنگر بتوني تيربار را بزنيم.
🔸ابراهيم را صدا كردم و ســنگر تيربار را از دور نشان دادم. خوب نگاه كرد وگفت: تنها راه چاره نزديك شدن و پرتاب نارنجك توي سنگره!
بعد دو تا نارنجك از من گرفت و سينه خيز به سمت سنگرهاي دشمن رفت.
من هم به دنبال او راه افتادم.
🔸در يكي از سنگرها پناه گرفتم. ابراهيم جلوتر رفت و من نگاه ميكردم. او موقعيت مناســبي را در يكي از ســنگرهاي نزديك تيربار پيدا كرد.
🔸اما اتفاق عجيبي افتاد! در آن ســنگر يك بسيجي كم سن و سال، حالت موج گرفتگي پيدا كرده بود. اســلحه كلاش خودش را روي سينه ابراهيم گذاشت و مرتب داد ميزد: ميُكشمت عراقي!
🔸ابراهيم همينطور كه نشســته بود دســتهايش را بالا گرفــت. هيچ حرفي نميزد. نفس در ســينه همه حبس شــده بود. واقعًا نميدانستيم چه كار كنيم!
چند لحظه گذشت. صداي تيربار دشمن قطع نميشد.
آهســته و سينه خيز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط دعا ميكردم و ميگفتم: خدايا خودت كمك كن! ديشــب تا حالا با دشمن مشكل نداشتيم. اما حالا اين وضع بوجود آمده.
🔸يكدفعه ابراهيم ضربه اي به صورت آن بسيجي زد و اسلحه را از دستش گرفت.
بعد هم آن بسيجي را بغل كرد! جوان كه انگار تازه به حال خودش آمده بود
گريه كرد. ابراهيم مرا صدا زد و بسيجي را به من تحويل داد و گفت: تا حالا تو صورت كســي نزده بودم، اما اينجا لازم بود. بعد هم به سمت تيربار رفت.
🔸چند لحظه بعد نارنجك اول را انداخت، ولي فايده اي نداشت. بعد بلند شد و به ســمت بيرون ســنگر دويد. نارنجك دوم را در حال دويدن پرتاب كرد.
لحظه اي بعد سنگر تيربار منهدم شد. بچه ها با فرياد الله اكبر از جا بلند شدند و به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه ميكردم. يكدفعه با اشاره يكي از بچه ها برگشتم و به بيرون سنگر نگاه كردم!
رنگ از صورتم پريد. لبخند بر لبانم خشــك شد! ابراهيم غرق خون روي
زمين افتاده بود. اسلحه ام را انداختم و به سمت او دويدم.
🔸درست در همان لحظه انفجار، يك گلوله به صورت (داخل دهان)و يك
گلوله به پشــت پاي او اصابت كرده بود. خون زيادي از او ميرفت. او تقريبًا بيهوش روي زمين افتاده بود.
داد زدم: ابراهيم!
🔸با كمك يكي از بچه ها و با يك ماشين، ابراهيم و چند مجروح ديگر را به بهداري ارتش در دزفول رسانديم.
ابراهيم تا آخرين مرحله كار حضور داشــت، در زمان تصرف ســنگرهاي
پاياني دشمن در آن منطقه، مورد اصابت قرار گرفت.
بين راه دائمًا گريه ميكردم. ناراحت بودم، نكند ابراهيم... نه، خدا نكنه، از
طرفي ابراهيم در شب اول عمليات هم مجروح شده بود. خون زيادي از بدنش رفت. حالا معلوم نيست بتواند مقاومت كند.
#ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686