#حضرت_رقیه_س_شهادت
عجب خوابی، عجب حالی، عجب رؤیای شیرینی
چه زیبا میشود وقتی، پدر را خواب میبینی
عجب عشقی، عجب شوری، عجب عطر دل انگیزی
چه رؤیاییست با یاد پدر از خواب برخیزی
چه کس بیدار کرده دختری که گرمِ رؤیا بود
که در گلزار سرسبز پدر محوِ تماشا بود
چه کس حالا جوابی میدهد چشم پر آبم را
به بیداری نخواهم داد شیرینیِّ خوابم را
کجا رفته؟ کجا عمه؟ همین لحظه، همین جا بود
همین حالا، همین دلخسته در آغوش دریا بود
همین حالا کنارم بود و از غمها رهایم کرد
دوباره جان به من داد و رقیه جان صدایم کرد
نیامد بر لبم لبخند و از غمها دلم پوسید
به جبرانش پدر با گریه لبهای مرا بوسید
دوباره دستِ گرمش را به دُورِ گردنم انداخت
نگاهی بر رُخِ زرد و کبودیِّ تنم انداخت
دویدم کودکانه باز هم دنبال من میکرد
لب خشکش به هم خورد و سؤال از حال من می کرد
رقیه دخترم خوبی؟ بیا بابا در آغوشم
اگر دردِ دلی داری بگو آهسته در گوشم
تو هر جایی که میرفتی، من از بالای نی دیدم
تو هر دفعه زمین خوردی، تو را از دور بوسیدم
زمین خوردی و چشمم را به گریه باز میکردم
تو را از روی نیزه با نگاهم ناز میکردم
من از بالای نی خون گریه میکردم به احوالت
خبر دارم چه شد آن شب که خونین شد پر و بالت
دعا کردم به احوالت، دعایی تو به حالم کن
اگر در راه صد دفعه کتک خوردی حلالم کن
چه میفرمایی ای بابا به قربان سر و رویت
هر آنچه شد به من جانا فدایِ تار گیسویت
دلارامِ منی، آرامش دنیای من هستی
از این بهتر چه میخواهم که تو بابای من هستی
نمیخواهم بیازارم تو را حالا که مهمانی
نمیخواهم تو را از کف دهم امشب به آسانی
چه باید گفت ای بابا از این اوضاعِ آشفته
هزاران درد و غم دارم، هزاران حرف ناگفته
تو را تا زندهام در پنجهی هر کس نخواهم داد
به دست این و آن هرگز، سرت را پس نخواهم داد
در آغوشم بخواب آرام عزیزم خستهی راهی
چرا دیر آمدی بابا، مگر ما را نمیخواهی
بخواب آرام اینجا دشمنِ نامهربانی نیست
بخواب آغوش من امن است، اینجا خیزرانی نیست
گُلِ من! آمدی اما شمیم یاس جا مانده
تو را آوردهاند اما عمو عباس جا مانده
پس از تو بارشِ بارانِ غم آغاز شد بابا
پس از تو دخترت با تازیانه ناز شد بابا
پس از تو سهم ما تُندی و خشم و اَخم شد بی حد
در این مدت، تمام پیکر ما زخم شد بی حد
تو رفتی و النگویم طنابِ شمر و خولی شد
دلیل درد بازویم، طنابِ شمر و خولی شد
پذیرایی به غیر از سیلی قاتل نمیبینم
نگاهت میکنم بابا، ولی کامل نمیبینم
مرا پای برهنه روی سنگ و خارها بردند
مرا کوچه به کوچه از دل بازارها بردند
شبِ قدرِ منی و گریهام تا مطلع الفجر است
کسی که زجر داده بیشتر ما را همین زجر است
شبی افتادم از ناقه که زجر آمد سراغ من
چنان آمد که گویی آتش افتاده به باغ من
نمیگویم چه شد بابا، سخن کوتاه و سربسته
پس از آن نیمه شب، از زندگی کردن شدم خسته
✍ #مجتبی_شکریان
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#غزل_مرثیه_حضرت_رقیه
به زخمِ قلبِ همه عاشقان نمک زدهاند
که نازدانهی ارباب را کتک زدهاند
یکی دوتاست مگر زخمهای آبلهاش
چه میشد این همه سنگین نبود سلسلهاش
چه میشد این همه بازوی او کبود نبود
دلیل قدِّ خمش کوچهی یهود نبود
در آسمان کبودش دگر ستاره نداشت
چه بود قصه؟ دگر گوش و گوشواره نداشت
خدا کند به "زمین خوردهها" نفس بدهند
عقیق سرخ پدر را دوباره پس بدهند
خدا کند که دگر سنگ بر جبین نخورد
سه سالهی احدی بی هوا زمین نخورد
سزای دخترکی بی پناه، توهین نیست
که دست هیچکسی مثل زجر سنگین نیست
**
خرابه حال و هوای خزان گرفته پدر
چقدر موی سرت بوی نان گرفته پدر
چقدر چشم به راهت شدم...، کجا بودی
خدا نکرده مگر زیر دست و پا بودی؟!
چقدر وضع تنت نامرتب است پدر
هنوز روی لبت رد مرکب است پدر
✍ #احسان_نرگسی
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#حضرت_رقیه_س_شهادت
گل بوتهام ولی پُرخارم کویریام
من استخوانشکستهی راه اسیریام
میگفتی یک زمان که الهی عروسیات
اما کنون بیا به تماشای پیریام
آیا هنوز ناز مرا میکِشی پدر؟!
با این لباس پاره مرا میپذیریام؟!
بر پیکرم هزار اثر از تازیانههاست
آیه به آیه مصحفِ جوشن کبیریام
بازی نمیدهند مرا کودکان شهر
من میدوم، پدر! تو میآیی بگیریام؟
تقصیر من نبود که رویم شده کبود
خصم آمد و نواخت به رویِ حریریام
با دستهای سنگی خود روی صورتم
آنقدر زد که لَق شده دندان شیریام
این پیکرِ کبود، کفن را جواب کرد
انگار من هم عازم فرشِ حصیریام
✍ #حسین_قربانچه
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
|⇦•به کهکشان هدایت ...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج
🖤🖤🖤
به کهکشان هدایت ستاره ای دارد
هر آنكه مِهر حَسَن را چراغ راه کند
اگر که عکس جمالش به آب چاه افتد
دوباره یوسف مصری هوای چاه کند
سلام بر حَسن ابن علی که از حُسنش
همان كه خدا تمام وقت به رويِ مَهَش نگاه كند
*يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ...
امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*
در پیچ کوچه بود که ولگردِ لعنتی
سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی
دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده
فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی
*زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... واي مادرم...*
خط و نشان برای زنی خسته می کشی !؟
لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!
*امام صادق فرمود: ما يه پرده اي روي دلهاي شما مي كِشيم كه شما مصيبت هاي مارو درك نكنيد، وَ اِلا در دَم جون ميداديد... زينب جان! نبودي من رفتم جلو، گفتم: برو عقب، مگه نمي بيني دختر پيغمبر اينجا ايستاده...*
خونت حلالِ خشم حسن می شود، برو
خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی
*زينب جان! با كمال خونسردي، مي دونست قد من بهش نميرسه، دستش رو بلند كرد، جلو چشماي من...*
دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند
با مادرم چه کرد بي دردِ لعنتی
*يا امام حسن! ميدونم ناموست بوده، مي دونم بي ادبي كرده، اما هر چي بوده يه زن بوده، كجا بودي كربلا، حسين از بالاي نيزه نگاه مي كرد، هر كدوم از دخترا از يه طرف فرار مي كردن، اين دامن ها آتش گرفته بود، با تازيانه و كعب ني...*
كودكِ بي تاب را هم مي زدن
طفلكِ در خواب را هم مي زدن
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
حاج حسن خلج_شب 29صفر 95_روضه_به کهکشان هدایت .....-1483775741.mp3
6.26M
|⇦به کهکشان هدایت ...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج•✾•
🖤🖤🖤
چیزی که امام حسن مجتبی علیهالسلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنهی خوارج را بهوجود آورد و امیرالمومنین علیهالسلام را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود.
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
4_5983510547138614068.mp3
2.11M
💠آخرین منزل
با هندزفری گوش بدهید
_یکی از معانی فکر کردن به مرگ، فکر کردن به این نکته است که مرگ نقطه ی پایان فرصت هاست
از رباطِ تن چو بگذشتی دگر معموره نیست
زادِ راهی بر نمیداری ازین منزل چرا
#صائب_تبریزی
#شیخ_علی_مقدم
#سخنرانی
#پادکست_صوتی
#یاد_مرگ
#دنیا
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
1_6297653317.mp3
22.27M
#شهادت_خانم_رقیه
#اربعین
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
2.39M
سلام علیکم
تذکرات بسیار مهم درباره ی روضه های انحرافی و بی سند
🌴🌴 از اهداف دشمن بی اعتبار کردن مقاتل است که فرد جاهل به این افراد کمک می کند
🌴🌴 از ظرفیت های بزرگ جهانی شدن عاشورا اربعین ، علی اصغر ، حضرت رقیه س...است باید روضه و مرثیه مطابق با قرآن ،کتب معتبر ، وعقل و با بیان زیبا و شیوا باشد.
🌴🌴 زمانی که روضه ای بی سند یا شبهه دار می شنویم باید از همان فرد در بیرون جلسه یا تلفنی بخواهیم نه اینکه روضه اثر خودش را بگذارد و ما بعد از چند روز از فرد دیگری سوال کنیم
🌴🌴 حتما پست را گوش کنیم و نشر دهیم
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است
استاد تابع منش ...
1.34M
سلام علیکم
سئوال
مگر در مقاتل نیومده که بدن امام حسین علیه السلام هزار و نهصد و پنجاه زخم تیر و و نیزه و شمشیر خورده بوده و تو بدن آقا این تیر و نیزه و شمشیر و خنجر فرو رفته بود پس چجوری لباس مولا رو غارت کردند؟ اصلا میشه مگه؟ چون لباس پاره پاره میشه مگر اینکه ارباب تو اون لحظه غارت و برهنه شدن زنده باشند 😭😭😭😭😭
لطفا توضیح بفرمایید؟
این سئوال رو روبروی ضریح امام حسین علیه السلام در کربلای معلی به ذهنم اومد و از شما کمک خواستم.
جزاک الله خیرا
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است
استاد تابع منش ...
#حضرت_رقیه__س__روضه
بابا حسین جان...
لب های او جز ناله آوایی ندارد
دیگر برایش خنده معنایی ندارد
بابا حسین جان...
اکنون که اینجا آمدی باید بگوید
جز این خرابه دخترت جایی ندارد
بابا حسین جان...
باید بگوید از غم تنهایی خود
چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد
بابا حسین جان...
یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا
حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد
بابا حسین جان...
در کوچه های شام هم با گریه می گفت
یک کاروان نیزه تماشایی ندارد!
بابا حسین جان...
تفسیری از ایثار و غیرت می شود چون
از نسل زهرا است و همتایی ندارد
بابا حسین جان...
هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد
وقتی که فهمیدند بابایی ندارد...
بابا حسین جان...
شاعر: محسن زعفرانیهبابا حسین جان...
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
واحد
حضرت رقیه سلام الله علیها
بابایی، کجایی،ببینی که پرم داره میسوزه
تورفتی،پس ازتو،تموم جگرم داره میسوزه
توروتار،میبینم، آخه چشم ترم داره میسوزه
با گریه تو رو هی صدا میزدم
تا از آسمونا بیای رو زمین
اگه میشه یک شب تو بد بگذرون
بیا تو خرابه کنارم بشین
شامیا با خنده میگن_تو اصن بابا نداری
باز بیا بابای من باش_بسه این چشم انتظاری
ابتا حسین مظلوم
.........
بیا تا،بگم از،خود سلسله و قد خمیده
خودت خوب،میدونی،چقد تلخه غم موی کشیده
منوباز،بغل کن،آخه دخترت از دنیا بریده
اگه میشه موهامو شونه بزن
ببخشم اگه نامنظم شده
موهام تا کمر بود بابا یادته
نگاه کن ببین که چقد کم شده
تو تنم جوونی ندارم_دست وپام داره میلرزه
از پیشم بابای خوبم_دور نشو حتی یه لحظه
ابتا حسین مظلوم
........
بااینکه،سه ساله َم،ولی ازغم تو پیرم و خسته
نگفتی،عزیزم،کی دندون سفیدت رو شکسته
می بینی،روگونم،ردِ پنجه ی نامردی نشسته
تو بازی هُلم میدن این شامیا
با خنده نمک میزنن زخممو
گله دارم از دست شمر و سنان
چقد نانجیبا زدن عمه مو
گونه های دختر تو_نیلی و سرخ و کبوده
من نمیدونم بابایی _جُرم من آخه چی بوده
ابتا حسین مظلوم
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝