eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مخمسی تضمینی با تضمین از غزل جناب لسان الغیب حافظ شیرازی چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست تمام عمر نشیند کنار معبر دوست بخواند از غم هجران روی انور دوست: "صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست" بدون یار، سراپا زیان و خسرانم نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم فراق، حق من بی وفاست می دانم "به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست" بگو برای نگار از ارادت بسیار سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار "و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار* برای دیده بیاور غباری از در دوست" من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات "من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست" سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است که گفته است فراق نگار آسان است؟! "دل صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست" نمی دهند به مجنون وصال لیلا را نمی دهند به او رخصت تماشا را به سرورش نرسانند عبد رسوا را "اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست" *بار: اذن، اجازه، رخصت کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏
روضه توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بچه های زینبن .. ببین چقدر حسین علاقه داره به زینب حالا تو تاریخُ ببینید به این راحتی اجازه نداد دلیلش همینه .. ای سلام خدا به این دو شهیدِ غریب .. امام هادی تو زیارت ناحیۀ شهدا به این دوتا آقازاده اینجوری سلام میده امام هادی به بچه های حضرت زینب اینطوری سلام میده السَّلَامُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّيارِ فِي الْجِنَانِ حَلِيفِ الإيمان|الْإِيمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِي لِلْمَثَانِي وَ الْقُرْآنِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَةَ النَّبْهَانِي .. آخرش میفرماید لعن الله قاتل سلام به برادر بعدی اینجوریه السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَكانَ أَبِيهِ وَ التَّالِي لِأَخِيهِ وَ وَاقِيهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِيمِي این دوتا آقازاده با این عظمت که امام معصوم اینجوری سلام بده عون و محمد اومدن مقابل ابی عبدالله من یه چیزی یه روز دیدم خیلی به هم ریختم اصلا مبنای روضه م همینه .. این دوتا آقازاده هم نوۀ حضرت زهران از مادری از پدری نوۀ اسماء بنت عمیس .. این اسم براتون آشنا نیست؟ اسماء بین عمیس کیه؟ شماها بزرگ شدید تو روضه اینا مادربزرگشون اسماءِ ، اسماء کیه؟ اسماء همون کسیِ که شب غسل آب میریخت امیرالمومنین بازوی ورم کرده رو غسل میداد .. (حالا چرا این حرفُ میزنم دلیلشُ الان میفهمی) اینا از مادربزرگشون حتما خیلی روضه هارو شنیدن .. حتما از مادربزرگشون اون شبایِ آخر اون فاطمه ای که هی ازین پهلو به اون پهلو میشد اینا حتما از مادربزرگشون شنیدن شب آخر کی این صحنه رو دیده غیر اسماء؟ حتما شنیدن وقتی بابا گفت یتیمایِ فاطمه بیایید حسنین دویدن خودشونُ رو سینۀمادر انداختن .. میدونن داییشون چه علاقه ای ، چه محبتی لذا وقتی چند بار رفتن و اومدن دیدن دایی اجازه نمیده برگردید با عتاب گفت برگردید برید کنار مادرتون مادرتونو تنها نذارید .. بار آخر دیدن دیگه تیر آخره گفتن یه جوری میریم رو پاش میوفتیم راضیش میکنیم ما از مادربزرگمون شنیدیم رفتن خودشونُ انداختن رو پای ابی عبدالله هی گفتم دایی تورو جان مادرت بذار ما بریم .. اسم بی بی رو آوردن این قسم رو خوردن الله اکبر ابی عبدالله اجازه داد گفت میخواید برید یه حرفی زدید دیگه نمیتونم نه بگم .. اونایی که خیلی گره به کار دارید امشب به ابی عبدالله بگو جان مادر پهلو شکسته ما هم گرفتاریم آقا ..(حالا دل بده) خوشحال دویدن تو خیمه مادر مژدگانی بده مادر برگُ جهادُ گرفتیم ..* نه به اندازۀ علی اکبر ولی انقدرها جگر داریم تو به روی خودت نیاوردی ما که از قلب تو خبر داریم به همین ذکر یا علی مادر که نوشتیم روی پیشانی همۀ آرزویمان این است بر تن ما کفن بپوشانی *خودش با دست خودش کفن تنشون کرد ای جانم فدات* تو به خیمه بمان مراقب باش دایی ما غم تورا نخورد آنقدر غصه خورده حداقل غصۀ ماتم تورا نخورد دو برادر کنار هم بهتر میتوانند یاورش باشند میتوانند در مقابل سنگ روی نی حامی سرش باشند آنقدر تیر و نیزه میبارد خم به ابرویمان نیاوردی مادرم تو دعا کن آخر کار لااقل تکه تکه برگردیم *نوشتن هردو باهم رفتن میدان هر دو باهم جنگیدن اول عون افتاد رو زمین عون قاریِ قرآن بود ..نوشتن اول شروع کرد لشکرُ نصیحت کردن الله اکبر با لشکر حرف زد نصیحت کرد حرفشُ گوش ندادن سنگ بارانش کردن .. تیراندازی کردن .‌. هردو برادر دوشادوش هم کنار هم میجنگیدن عون افتاد رو زمین محمد اومد جلو (الله اکبر) کار محمد سخت شد چرا سخت شد؟! دیگه دوتا کار داشت یکی جنگیدن بود یکی هم مواظب بدن برادرش بود .. دشمن نیاد بدنُ غارت کنه .. مواظب بود کسی سمت بدن داداشش نیاد .‌ هم میجنگید هم مواظب بدن بود .‌. ببرمت گودال .‌. کاش وقتی حسینم رو زمین افتاد یه برادر داشت مواظبش باشه .. کسی بدنشُ غارت نکنه .. اما نه برادری نه پسری نه یاوری افتاد رو زمین یه خواهر داشت چادر سرش کرد هی خورد زمین از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین رسید بالاسر بدن اما دیر رسید وقتی رسید دید سر و بالای نیزه ها .‌. حسین ..* کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏
شب چهارم.mp3
6.09M
|⇦• توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یعنی کوهِ‌ مُقاومت! و چه کوهی را می‌شناسید که این مُصیبت‌ها بر آن وارد شود و بند بند وجودش جدا نشود؟ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏
روضه و توسل به عبدالله ابن حسن علیه السلام شب پنجم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ عهد ما از روز اول با حسین و با حسن *چه شبیِ این دو شب پنجم و ششم ؛ خیلی سفره گسترده ست تصور کن یک طرف کریم اهل بیت باشه ، یک طرف رحمت واسعۀ خدا .باور کن این دو شب گدایی هم بلد نباشی این دوتا برادر اصلاً نمیذارن دست خالی بری* عهد ما از روز اول با حسینُ با حسن ذکر ما تا روز آخر یا حسینُ یا حسن با محرم کربلایی شد دل ما شب به شب روضه خواندیم از حسین اما حسن اما حسن *آقا جان می ارزه تو دهۀ محرم یک شب ناله بزنی بگی حسن .. می ارزه مادرش یه لبخند بزنه .. می ارزه مادرش بگه غریب نوازی کردی منم تلافی میکنم ..* روضه خوانِ غربتش شب هایِ خاموش بقیع بی کس و تنها حسینُ بی کس و تنها حسن *این عبارتی که اول جلسه گفتم همینجوری رد نشیم ، حسینم غریبُ مظلومِ .. (مصیبتی که حسین کشید تو این عالم بالاتر از او کسی ندید) مُصِیبَه مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا اما برای ابی عبدالله این عبارت نیامده . أشْهدُ أنّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً شهادت مظلومانه بود ، اما این عبارت فقط برای امام مجتبی است شهادت میدم تو مظلومانه زندگی کردی به خدا آدم دنیایی دشمن بیرون داشته باشه بیاد خونه شریک زندگیش آرامشش باشه تمومه بمیرم برات اقاجان اصلا همۀ اینا کنار همین یدونه بسه اومد مدینه امام مجتبی رو دید گفت اقا منو شناختید؟ گفت نه گفت آقا من فلانی ام گفت بله شناختم اینجا چه میکنی گفت آدرس گرفتم اومدم شمارو پیدا کنم بعد یک نگاه کرد به حضرت گفت آقا منو شما بچگی باهم بودیم همسن و سالیم اما من یدونه محاسنم سفید نشده ، آقا جان زود پیر شدی ؟ حضرت دوتا جواب داد یک جوابُ رو در رو به اون مرد عرب فرمود این ارثیه ما بنی هاشم زود پیر میشیم پدرم امیرالمومنین هم همینطور بود ، مرد عرب رفت غلام امام میگه دیدم حضرت ساکت دستاشُ فشار میده هی زیر لب گفت ما پیر مادرمون شدیم .. اونی که من تو کوچه ها دیدم هرکی ببینه میمیره پیر چیه؟"* بیقرارِ قصه های کوچه و دیوار و در رازدارِ غصه های مادرش زهرا حسن غریبِ کوچه ها شدن با من غریب کوچه ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من شهید سر جدا شدن با تو غریب کوچه ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو *وای وای چجوری تقسیم کردن* دیدن مادر روی خاک با من *ان شاءالله هیچوقت مادرتو روی خاک نبینی* شهید سر جدا شدن با تو تو نبودی و دیدم روی خاکِ یه مادر اما نیستم و تو میبینی روی خاکِ یه خواهر *من میبینم مادرمو یه بار سیلی میزنن تو هم آماده باش داداش کربلا* غریب در وطن شدن با من شهید بی کفن شدن با تو تو خونه دست و پا زدن با من قتلگاه دست و پا زدن با تو من با خاطره های غم فاطمه مردم غریبونه به دستت پسرامو سپردم *از همون روز که بدن برادرُ تیر بارون کردن از همون روز که با دست خودش بدن برادرُ گذاشت تو قبر از همون روز این دوتا آقازاده رو یه جور دیگه نگاه کرد از کنار خودش لحظه ای جداشون نکرد قاسم رو خودش نگه داشت عبدالله رو سپرد به عمه ش زینب ، بارها میفرمود خواهرم این عبدالله امانت حسنِ مواظبش باش این بچه ها وقتی پدر از دست دادن همۀ توجه و نگاهشون شد عمو از وقتی چشمش رو باز کرد و همه چیز رو شناخت فقط عمو رو دیده فقط گفتِ عمو .. لذا کربلا اوج عشق بازی این نوجوان یازده ساله ست از روزی که رسیدن کربلا همش دستش تو دست عمه نگاهش به عموِ بارها اباعبدالله فرمود خواهرم محکم دستشو بگیر به اصطلاح عامیانه نگهش دار تو خیمه ، اصلاً نذار این بچه بیاد بیرون .. چون ابی عبدالله میدونست این بیاد بیرون وسط میدونه .. میدونست این نوۀ علیِ .. این خونِ باباش تویِ رگاشه .. شب عاشورا داشت داداششُ نگاه میکرد وقتی اون صحبت و اون جملۀ معروفُ شنید عمو به برادرش گفت شهادت نزد تو چگونه است گفت احلی من العسل دیگه قرار نگرفت .. از شب عاشورا دیگه روی پاهاش بند نبود .. خصوصا وقتی خبر شهادت قاسمُ آوردن دیگه نتونست آروم و قرار بگیره .. ای جانم فدات .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏
شب پنجم.mp3
6.74M
|⇦• و توسل به عبدالله ابن حسن علیه السلام شب پنجم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر با من باشد، در زمین جان سپرده‌ام... نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت راویِ دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ حاج مهدی سماواتی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• روز شهادت امام باقر علیه السلام ...دلا بره مدینه و از مدینه بریم کربلایِ مُعلا...روز شهادتِ آقایی که تمام مصائب کربلا وکوفه وشام را دیده...رنج اسارت کشیده... "صلی الله علیک یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله" ای فروزان گوهر پاک بقیع گل پرپر شده در خاک بقیع با سلامت کنم آغاز کلام ای تورا ختم رسل گفته سلام پنجمین حجت و هفتم معصوم به ابی انت، که گشتی مسموم ای فدای حق و قربانی دین کرده یک عمر نگهبانی دین تنت از درد و الم کاسته شد تا که دید قامتش آراسته شد اى ز آغاز طفوليت خويش بوده در رنج و غم و درد، پريش از عدو ظلم و شرارت ديده چون پدر رنج اسارت ديده خار در پا و رَسَن در بازو رفته اى با اُسرا در هر سو كربلا ديده اى و كوفه و شام ۲ اى شهيد از اثر ظلم هِشام آتشِ غم پر و بالت را سوخت زهر كين، شعله به جانت افروخت اثر زهرِ به زين آلوده كرده اعضاى تورا فرسوده خود تو مظلومى و قبر تو خراب *امروز که روزِ شهادتشِ یه زائر کنار قبرش نیست،کسی کنار مزار مطهرش نیست ...نه شمعی نه چراغی نه گنبد و نه چراغی نه زائری...ان شا الله امام زمانمون میاد به همین زودی کنار ضریح مطهرش عرض ادب میکنیم* خود تو مظلومى و قبر تو خراب ديده دهر ازين غصه پر آب شيعه را دل ز عزايت شده داغ كه بود قبر تو بى شمع و چراغ ظلمِ اين امتِ دور از اِدراك كرده يكسان حَرمت را با خاك * اما اصل مصیبتش ،مصیبت جدِّ مظلومش حسین علیه السلامِ...حسینی ها!کربلایی ها !اگه بنا به روضه خوندن باشه امروز ،بهترین روضه خوان خودِ امام باقر علیه السلامِ...* آنچه من دیدم به عالم،چشم گردون هم ندیده دیده ام من بوسه ی زینب به رگ های بریده شد از اول قسمت من سوز و اشک و آه و ناله دیده ی من دیده سیلی خوردنِ طفل یه ساله کِی شود از خاطرِ من یادِ عاشورا فراموش لاله ها را چیده دیدم بلبلان را جمله خاموش از دلِ هر خیمه میزد شعله ی آتش زبانه *تا دیدن کار از کار گذشت هلهله کردن ،اومدن به طرف خیمه ها ،هم غارت کردن هم آتش زدن ...دلسوخته ها!حسینی ها...یک رُخ نمانده بود که سیلی نخورده بود...یاحسین....* از دلِ هر خیمه میزد شعله ی آتش زبانه می چکید از چشم زینب اشک غربت دانه دانه امان از دل زینب امان از دل زینب *همه رو توی خیمه ی نیم سوخته جمع کرد ،یکی میگفت :عمه! گوشم ...یکی میگفت: عمه !پاهام...یه دختر بچه دامن عمه رو گرفت، گفت :عمه! اگه داری یه سَر پوشی بهم بده...* مرحمِ زخمِ دلِ بابای من زخم زبان شد *رو نیزه سر باباشو نشونش میدادن ،نشون مردم میدادن، هی میگفتن "هذا راس خارجی... "...* مرحمِ زخمِ دلِ بابای من زخم زبان شد روی نی راس شهیدان بر سر من سایه بان شد... صلی الله علیکم یا آل رسول..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه 😭😭😭😭😔😭 •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• از سن کودکی شده غم آشنای من باد خزان وزیده به دولت سرای من بغض و شرر گرفته مسیر صدای من بالا گرفته کار دل و گریه های من خاک مزار من ز جفا بی نصیب نیست زائر نمانده دور حریمم، عجیب نیست مانند من امام غریبی، غریب نیست گریه کنید اهل منا در عزای من اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند من را به روی مرکب سمی نشانده اند از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من از کودکی رسیده به من چهره ای کبود در کربلا و کوفه و جولانگه یهود از بس که زخم های تنم در فشار بود مانده نشان سلسله بر جای جای من بر رویِ خار سخت مغیلان دویده ام از ابن سعد و حرمله ، طعنه شنیده ام هفتاد و دو ستاره سرِ نیزه دیده ام این روضه هاست گوشه ای از ماجرایِ من بازار و ازدحام ، نرفته ز خاطرم آتش ز پشت بام نرفته ز خاطرم بزم حرامِ شام نرفته ز خاطرم مانده ز شام کرب و بلایی برای من یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم آتش گرفته بود ، پر عمه زینبم یادِ لباس شعله ور عمه زینبم فریاد می کشد جگر مبتلای من من روضه خوانِ غربت عمه رقیه ام مَردُم شکست ، حرمت عمه رقیه ام آه ... از شبِ شهادتِ عمه رقیه ام تغییر کرده صحبت و حال و هوایِ من یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم آن خاطرات می گذرد از برابرم یک عمر یاد تشنگیِ جد اطهرم ذکر حسین گشته دعا و نوای من داغش برایِ اهل ولا سینه سوز ماند بی حال ، زیرِ خنجرِ آن کینه توز ماند در زیر آفتابِ بیابان سه روز ماند اعضای جدِ تشنه لب و سر جدای من شاعر : محمد جواد شیرازی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت راویِ دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه 😭😭😭😭😔😔 •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈ روز شهادت امام باقر علیه السلام،روز جمعه،توجه ای مدینه و قبرستان بقیع ، کنار قبور با خاک یکسان ائمه معصوم و مظلومِ بقیع... «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ... «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه» اى فروزان گُهرِ پاكِ بقيع گل پرپرشده در خاك بقيع با سلامت كنم آغاز كلام اى تُو را! ختم رُسُل گفته سلام پنجمين حجّت و هفتم معصوم بابى اَنْتَ كه گشتى مسموم اثر زهرِ به زين آلوده كرده اعضاى تو را فرسوده كربلا ديده اى و كوفه و شام اى شهيد از اثر ظلم هشام تنت از درد و الم كاسته شد تا كه دين قامتش آراسته شد خار در پا و رَسَن در بازو رفته اى با اُسرا در هر سو شاعر: *روز شهادت اون آقایِ غریب و مظلومِ،که همه ی مصائب عاشورا و کربلارو دیده،رنج اسارت کشیده،کوفه رو دیده،مصائبِ شام رو دیده...* آنچه من دیدم به عالم، چشم گردون هم ندیده دیدم من بوسه ی زینب به رگ های بریده *دید نگذاشتن بمونه،اومدن با کعب و نی و تازیانه،میخواد از برادر جدا بشه، باید صورت برادر رو ببوسه اما سر بالای نیزه است،چه کند خواهر؟ دستاش رو روی زمین گذاشت،لب گذاشت به رگ های بریده...حسین...* کی شود از خاطر من یاد عاشورا فراموش لاله ها را چیده دیدم،بلبلان جمله خاموش از دل هر خیمه می زد شعله ی آتش زبانه می چکید از چشم زینب اشک غربت دانه دانه شد ز طفلی قسمت من سوز و اشک و آه و ناله دیده ی من دیده سیلی خوردنِ طفل سه ساله مرهم زخم دلِ بابای من زخم زبان شد روی نی رأس شهیدان بر سر من سایبان شد * یادم نمیره کاری کردن،ناله ی بابام امام زین العابدین بلند شد،صدا زد: "يا لَيتَ لَم تَلِدنِي اُمّي وَ لَم اَكُن يَزِيدُ يَرانيِ فِي البِلادِ اَسِيرُ" یعنی ای کاش مادر من رو نمیزاد،تا یزید من رو اینطور اسیر نبینه"...خدایا به حق امام باقر علیه السلام،فرج امام زمانمان برسان،موانع ظهور و فرج و قیامش هر چه هست بر طرف بگردان،خدایا ثواب و حض و بهره ای از این توسلات نثار روح همه ی شهدا،شهدای مکه،شهدای مظلوم منا،شهدای مدافع حرم و حریم اهلبیت علیهم السلام واصل بگردان...* کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
سینه زنی زمینه جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 😭😭😭😭😭😭 بازم دوباره،دل تا مدینه زائرِ انگاری باز مسافرِ تو سینه دل آروم نداره بازم مدینه و غمُ،غصه ی مرد بی حرم من غصه دارِ غربت و غم عزای باقرم قبر تو بی چراغ و هیچ کسی نیست بالا سرت تو هیئت دلش برات روضه گرفته مادرت غریب آقام،غریب آقام... ____ آتیش گرفته آقا تموم پیکرت زخمی شده بال و پرت از زهر کینه بی قراری از بغض و کینه ی هشام نمونده جونی به تنت خونِ جگر داری به لب پر خون شده پیروهنت اگه چشات بارونیِ ازشعله ی زهرجفا ولی به سینه می زنی برا شهیدِ کربلا غریب آقام،غریب آقام... ____ خاطره دارم، از سوز زخم سلسله از خنده های حرمله از خاطرات کوفه و شام سرایِ روی نیزه رو دیدم با چشمای ترم آتیش زدن به خیمه ها آتیش گرفت بال و پرم دیدم به روی نیزه ها رأس پر از خونِ عمو کبودیِ سه ساله ای که خورده سیلی از عدو غریب آقام،غریب آقام... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
ذکر توسل ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه 😭😭😭😭😭 یادگار سفرِ شام منم شیعیان گوش کنید این سخنم روضه ام روضه ی پر سوز و نواست خاطراتِ سفر کرببلاست کربلا بودم و بر نِی دیدم صوت قرآن ز لبی بشنیدم من خسوفِ قمری را دیدم سنگ بارانِ سَری را دیدم من چه گویم که چنان افسردم کاش در کرب و بلا می مردم ... زین سبب گشته بقیع مدفن من چون در آغوش گرفته تنِ من صلی الله علیک یااباعبدالله... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 😭😭😭😭😭😭 " اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام " *حسین آرام جانم ..حسین روح و روانم ..یاابا عبدالله ...مُحَرمت داره میرسه آقا ، الهی دورت بگردم...* هجومِ موج بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشمِ خود دیدم به سر زنان پی عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشت منا را به چشم خود دیدم ...حسین... میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنانِ بی سر و پا را به چشم خود دیدم به زور نیزه زره را ز تن درآوردم مُرمل بِدما را به چشم خود دیدم حسین جان ..‌ ز قتلگاه همه دست پر که میرفتند به دوش خولی عبا را به چشم خود دیدم زمانِ حمله آن ده سوار تازه نفس غبار روی هوا را به چشم خود دیدم میان پنجه هر نعلِ تازه و میخش لباس خونِ خدا را به چشم خود دیدم ... حسین حسین حسین حسین جان... سلام بر بدن بی سری که عریان شد تنِ به خاک رها را به چشم خود دیدم آه .. عمو که خورد زمین روی حرمله وا شد تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال قبر اصغر بود شکارِ راس جدا را به چشم خود دیدم ...حسین.. فرار دختری آتش گرفته در صحرا حسین جان .. میان هلهله ها را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهر بد نامان زمان قحط حیا را به چشم خود دیدم حسین... میان مجلس نامحرمان و بزمِ شراب ورود آل عبا را به چشم خود دیدم ته پیاله خود را کنار سر میریخت قمار و تشت طلا را به چشم خود دیدم حسین.. ضریح صورت جدَّم دوباره ریخت به هم شتابِ چوب جفا را به چشم خود دیدم عزیز کرده ی زهرا کنیز مردم نیست اشاره ی دو سه تا را به چشم خود دیدم *گفت تا وارد مجلس شراب کردن.. خودم دیدم یه نانجیبی گفت: امیر ..خودم تواین قافله داشتم میرفتم ..چشمم خورد به یه دختر سه ساله به خونه ام قول داده بودم برای بچه ام کنیز بیارم ..خیلی چشممو گرفته ..خودم دیدم ..گفت برو ببینم پیداش میکنی یا نه ..نزدیک شد دید ،خانم رقیه پشت خانم زینب خودشو پنهان کرده ،یه وقت این نانجیب از موی سر کشید این دختر رو ..‌حسین .....حسین ...* بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسد بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
نینوا را سوزاند ناله ام عاقبت این بیتِ عزا را سوزاند به عبا پیچیدم می کشم آه، همین آه عبا را سوزاند باز هم سوخت لبم کفِ آبی، عطشم کرببلا را سوزاند کربلا گفتم باز جگرم را نفسم را، سر و پا را سوزاند شد غروب و گودال دیدم آتش همه جا را، همه جا را سوزاند خیمه ای اُفتاد و بدنِ غرقِ به خونِ شهدا را سوزاند مشعلی روشن شد دامنِ دخترکی غرقِ دعا را سوزاند شعله تا بالا رفت گیسوانِ زِ سرِ نیزه رها را سوزاند وای از نامحرم حرمله باز دلِ عمه ی ما را سوزاند... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin