ادامه...👆👆👇👇
کاش به جا دستات، چشمات رو بسته بودن .. خدا برا هیچ مردی نیاره ببینه ناموسش بینِ چهل تا نامحرم اسیرِ .. بی جهت نبود تا وقتی شمشیر رو زد گفت راحت شدم .. تا با صورت افتاد تو محراب یه نفس راحت کشید .. ببرمت از مدینه یه جای دیگه، (شبِ احیاست) زیرِ بغل هاشو گرفتن رسیدن مقابلِ در خانه یه نگاه به اطراف چشمایِ بی رمقش رو باز کرد گفت حسنم، حسینم بزارید خودم وارد بشم .. منو با این حال نزارید واردِ خانه نکنید .. نمیخوام منو بچههام تو این حال ببینن .. نمیخوام صدای شیونِ زن و بچه بلند بشه .. دخترام منو اینجوری نبینن .. من طاقت ندارم صدای شیون زن و بچه بلند بشه ..
کربلا .. کربلا ..
کربلا چند جا صدای شیون زن و بچه بلند شد .. یا علی مراقب بودی صدای شیونِ زن و بچه بلند نشه کربلا کجا بودی آقا .. کجا صدا شیونِ زن و بچه بلند شد؟! مقتل میگه یه بار تو وداع علی اکبر .. تاریخ نوشته صدای شیونِ زن و بچه بلند شد .. همه صدا میزدن «إرحَم غُربَتَنا .. » اینجا نوشتن صدای شیون و ضجه بلند شد
یه جا دیگه صدا شیونِ زن و بچه بلند شد .. (الله اکبر ..) اونجایی بود که ابی عبدالله از علقمه برگشت .. دیدن کمرِ بابا خمیده .. وقتی عمودِ خیمهی عمو رو زمین گذاشت .. زن ها ضجه میزدن ..
یه جا دیگهم صدا شیون و ضجه بلند شد .. کجا؟! وقتی از داخل خیمه نگاه کردن دیدن بابا شیرخواره رو، رو دست گرفت .. دیدن داره التماس میکنه .. «إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ» .. صدای ضجه و شیون بلند شد .. (سه ماه دیگه محرمِ، رزق محرم و اربعینتُ امشب بگیر ..) ما بدونِ گریه برا حسین میمیریم .. اما یه جا رو من سراغ دارم که صدای ضجه با همه جا فرق داشت .. صدای شیون با همیشه فرق داشت .. این سه جا که برات گفتم وداعِ علی اکبر و برگشتِ از علقمه و بالابردنِ شیرخواره رو دست؛ این سه جا ابی عبدالله زنده بود .. باز زن و بچه خیالشون راحت بود حسین هست .. اما غروبِ عاشورا وقتی اومدن دورِ زین العابدین .. عمه میگه چه کنم، بچه ها رو دارن میزنن، همه چادرا سوخته .. دامن ها سوخته .. همه رو دارن تازیانه میزنن .. اینجا بود زین العابدین فرمود عَلَیکُنَّ بِالفرار .. عمه بگو همه فرار کنن .. لااله الا الله .. آخ بمیرم .. مقتلِ مُقَرَّم میگه اینحا بود بچه ها تو گرد و غبار سراسیمه و مضطرب نمیدونستن کجا برن .. همه سیلی خورده و تازیانه خورده .. یه مرتبه بین دود و آتیش و غبار یه چیزی دیدن .. دیدن زره باباشونِ .. خوشحال شدن رفتن طرف زره .. گفتن بابامون اومده .. یه مرتبه دیدن زره بابا تنِ کسی دیگهست .. با تازیانه افتاد به جانِ بچهها .. نزن .. بابامون کجاست این لباسِ بابایِ منه .. ای حسین ..🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
باب الحرم _ میرداماد.mp3
21.06M
⇦•می رود سمت مسجد..
#روضه و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام ویژۀ شب 19 ماه مبارک رمضان به نفس سید مهدی میرداماد
😢😢😢😢
چند سـال از انقـلاب گذشــــته بود
که مرتضـی سیگارش را ترک کرد !
گفته بود که امامزمان در همه حال
ناظر بر اعــمال و رفـتار ما هسـتند؛
در این صورت من چطور میتوانـم
در حـضـور ایـشان سیـگار بکشم؟
اینگونه بود که دیگر هرگز
لب به سیگار نزد ..
{بعضیها چقدر خوب به درک
#حضور و تفاوتش با #ظهور رسیده بودن!}
#سید_مرتضی_آوینی❤️
#شب_قدر
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
امیرالمؤمنین...مولای مظلوم😢
😢😢😢😢
توی این دنیا داشته های ما
فقط دوتا چیزه...😔
یکی چشمای مرتضی علی..
یکی هم اشک
چشمای خودمون...
برای غربتُ
تنهایی آقامون علی...
ای نفرین
به ما اگر برسه روزی که از این
دوتا دارایی دست بکشیم..!🖤
ایوان نجف، دنیایِ منه...
#سینه_زنی و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•
😢😢😢😢
ایوان نجف، دنیایِ منه
ایوان نجف، رویایِ منه
رویایِ رویایِ زیبایِ منه
ای علی جان! ای علی جان!
قوتِ قلبِ منی
ای علی جان! ای علی جان!
رومو زمین نزنی
عشقِ امام حسنی
نجفت خونه ی پدریمِ
اونجایی که میبریمِ
میکده ی نوکریمِ
یا علی!
علی یاعلی...
این عاشقِ تو، مجنونِ توئه
کُنجِ حرمت، مهمونه توئه
مهمونه، مجنونه، حیرونِ توئه
ای علی جان! ای علی جان!
عشقتُ از ما نگیر
ای علی جان! ای علی جان!
دستِ ماهارو بگیر
من فقیرم تو امیر
با نگات یا علی! دَمِ سحر
کاری بکن، مارو ببر
کرب و بلا، با یه نظر
یا علی!
علی یاعلی...🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
Sibsorkhi-Shab21Ramazan1400[01].mp3
5.17M
|⇦•ایوان نجف، دنیایِ منه...
#سینه_زنی و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•
😢😢😢😢
🌷شهیدعباسبابایی:
#خدايا، در اين دنيا چيزی ندارم، هرچه هست از آن توست.خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را #شهادت قرار بده.
#شهدا | #ماه_رمضان
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•سی سال هرشب روضۀ ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج حسین سازور
سی سال هرشب روضۀ زهرا گرفتم
شبهای عمرم را همه احیا گرفتم
در بین نخلستان کوفه جا گرفتم
شکرخدا که اذن رفتن را گرفتم
زهرای من در آسمانها هم خبر شد
دیگر زمان دیدنش نزدیکتر شد
سی سال دست بسته دیدم گریه کردم
از این و آن طعنه شنیدم گریه کردم
از خانه تا مسجد رسیدم گریه کردم
خودرا به سمت در کشیدم گریه کردم
تو رفتی و شرمندگی مانده برایم
مسمار خیلی روضهها خوانده برایم
بهتر که رفتی و عذابم را ندیدی
دیگر سلام بیجوابم را ندیدی
بی خوابیِ دروقت خوابم را ندیدی
از خون فرق سر خضابم را ندادی
بعد از تو این مردم غرورم را شکستند
دربین مسجد پشت برمن مینشستند
حالا منم با روضه های رفتن تو
هستم همیشه در عزای رفتن تو
عمرم تماماً سوخت پای رفتن تو
هرروز جان دادم برای رفتن تو
یک عمر هرشب روضه خوانت میشدم من
سینه زن قد کمانت میشدم من
سینه زن قدی که با مسمار خم شد
افتاد ما بین در و دیوار خم شد
از خانه تا مسجد برای یار خم شد
پشت سرم در راه چندین بار خم شد
دیدار ما روز دهم پایین گودال
دور تنی که رفته با سرنیزه از حال
یک عده آوردند بر نیزه سری را
یک عده میریزند برهم پیکری را
یک عده میبندند دست خواهری را
یک عده میدزدند از سر معجری را
زنها به پریشان دم وا غربتایند
نامحرمان عازم به سمت خیمههایند
شاعر: سیدپوریا هاشمی🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
باب الحرم _ حسین سازور.MP3
4.68M
|⇦•سی سال هرشب روضۀ ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج حسین سازور
با استوری و توئیت مذهبی زدن
فقط گوشـیت میره بهشت! یکم
به فکر اعمالمون باشیم!!
اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالحات..
#کمک_مومنانه
#ماه_بندگی❤️
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•تب گرفته تمامِ جسمِ مرا ..
#روضه و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی•
امشب بریم خونۀ مولا، اما نه بذار بریم دَرِ خونۀ دخترش، آخه امشب علی خونۀدخترش مهمون بوده، هی میدید بابا میره وسط حیاط، هی به آسمون نگاه میکنه، هی زیر لب میگه:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون"، هی زیر لب میگه:" دارم میام، دوریمون داره تموم میشه .. اومد وسطِ حیاط، بابا جان! با کی حرف میزنید؟ بابا! یه شب مهمون ما شدی ببین داری چیکار میکنی با دلِ دخترت، بعد از این همه هم که اومدی خونۀ دخترت نمیآیی بشینی؟ چرا اینجوری میکنی بابا؟ فرمود: دخترم! امشب، شبِ وصلِ منِ، دخترم! خیلی دلم برا مادرت تنگ شده ..
خداحافظی کرد، راه افتاد، همچین که اومد از در بیرون بره، دید این مرغابی ها دورِ حضرت رو گرفتن، می فهمن امیرالمؤمنین کجا داره میره، خیلی عجیبِ، میگه: امیرالمؤمنین به دخترش سفارش مرغابی ها رو کرد، گفت: اینهارو آب و غذا بهشون بده..."آقاجان! سفارش حیوونا رو میکنی، میشه یه سفارشی مارو هم به دخترت بکنی؟" تا اومد بره این لباس و این عبا گیر افتاد به دستگیره در، حضرت لباس رو از دستگیره در آوُرد شاید اونجا زمین نشست، نمی دونم، یه آهی کشید، چی شده؟ علی نگاهش به در افتاده .. اینجا لباس علی به در گیر کرد، یهو دلش رفت سی سالِ پیش، اون لحظه ای که فاطمه اش پشتِ دَرِ ..*
تب گرفته تمامِ جسمِ مرا
همه جا را سیاه میبینم
کاش زهرا عیادتم بکند
او بیاید برای تسکینم
گرچه بستند باز میریزد
خونِ دل از شکاف زخمِ سَرَم
زخم شمشیر قاتل من نیست
داغ ناموس مانده بر جگرم
دور بستر، حسین هست و حسن
جای محسن کنارشان خالیست
من که مرد نبردها بودم
یک جراحت مرا ز پا انداخت
وای از فاطمه که حوریه بود
پنجه بر گونه هاش جا انداخت
برو قنبر میان هرکوچه
بگو از حال و روزِ غمبارم
کودکان یتیم کوفی را
با خبر کن که کارشان دارم
*چیکار داری با یتیم ها؟ همه رو جمع کرد...*
این حسین است ، چهره ی او را
ای پسربچه ها نگاه کنید
سَرِ رخت و لباس او نکند
کشمکش بین قتلگاه کنید
سنگ از روی بام ها نزنید
هر زمان که اسیر آوردید
صدقه دست زینبم ندهید
کودکانی که شیر آوردید
آه و نفرین من به کوفه اگر
از سری معجری ربوده شود
وسط ازدحام جمعیت
نکند دختری ربوده شود
صاحبان تنور بعد از این
به سَرِ آفتاب رحم کنید
اهل کوفه وصیتم این است
به عروسم رباب رحم کنید
#شاعران رضا قربانی
سید پوریا هاشمی
* تو رو خدا ببخشید دیگه، شبِ قدرِ...*
نیزه می رفت و بر می گشت
چشماش باز و بسته میشد
هر کس تویِ مقتل اومد
اونقدر میزد خسته میشد
زود راحتش کنید، رو تنش پا نذارید
کمتر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه، میدونید کیِه میخواید
هتک حرمتش کنید
زود راحتش کنید،نزدیکِ سه ساعتِ
توی گودالِ
کمتر اذیتش کنید،چشم مادرش خیره
سویِ گودالِ
*بالحسینِ الهی العفو...*
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
14000211-narimani-roze.mp3
3.08M
|⇦•تب گرفته تمامِ جسمِ مرا ..
#روضه و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی•
خبر #شهادت
در مسجد #کوفه
را که پخش کردند
اَهالی شهر میگفتند:
#علی مگر نماز میخواند!
#معاویه از #شام،
جایِ #جلاد و #شهید را
خیلی خوب عوض کرده بود!
#جنگ_نرم
#رسانه
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
بی عِطر یاس، کوچه مُعطر نمی شود
بی کیمیای او، مِس ما زَر نمی شود
شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست
بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود
*شبِ نوزدهم ماهِ رمضان رسید، شبِ لَیلَةُ التَّقدیرِ، بر اساسِ روایاتِ ما، امشب شبِ اندازه گیریِ مقدرات و بررسی امورِ سالِ آینده است،شبِ بیست و یکم،شبِ ثبت و ضبطِ، شبِ بیست و سوم،طبق روایات،شبِ امضایِ امام زمانِ،امشب شبِ مهمی است،امشب خدا به همه مژده داده،«اِبنِ عباس از پیغمبر روایت کرده: خداوند متعال مثلِ امشبی به ملائکه ی خودش امر میکنه، به همراه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام از سِدْرَةِ الْمنْتَهی نازل شوند،چهار جا سر بزنن،یکی کنارِ خانه ی خدا،بر بامِ کعبه، مدینه برن کنار قبرِ پیغمبر، برن بیت المقدس و طور سَینا،اما تموم میشه؟نه، روایت میگه: جبرئیل به فرشته ها دستور میده، بر روی زمین پراکنده بشین،ملائکه روی زمین پراکنده میشن،یه جوری که هیچ جایی نمی مونده که مؤمن و مؤمنه ای باشه،مگر اینکه این فرشته ها دورش رو میگیرن،شروع میکنن استغفار کردن،تسبیح کردن...»امشب ما از خدا هم ترمیم گذشته رو میخواهیم و هم ترسیمِ آینده رو...*
شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست
بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود
بیهوده فیضِ اشک به هرکس نمی دهند
بی اِذنِ دوست، دیده ی ما تر نمی شود
باید شبیه موج در این راه بشکنی
نابرده رنج، گنج مُیَسر نمی شود
یا ایها العزیز! خدا را عنایتی
بی ذکر نام تو شبِ ما سر نمی شود
دنیا اسیر درد و مصیبت شده، بیا
حالِ جهان بدونِ تو بهتر نمی شود
*ما امشب برا همه ی مَردمِ دنیا دعا می کنیم، غیر از ظالمین و مستکبرین...*
امشب بیا به حُرمَت فرقِ شکافته
ما را بِخر به خاطر حیدر، نمی شود؟🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
داستان شهادت حضرت علي(ع)⚘⚘⚘
حال امام مؤمنان هر لحظه وخيم و وخيمتر ميشد. گاهي بيحال شده و لحظاتي چشم هاي خدابين او بسته ميشد و چون چشم ميگشود ميفرمود: به سوي رفيق بلند مرتبه كه بهترين جايگاه و نيكوترين منزلگاه امام است مي روم!
شب جمعه، بيست و يكم ماه رمضان سال چهل هجري از نيمه گذشته بود. امام (ع) فرزندان، خانواده و بستگان خويش را ميديد كه اطراف بستر او با چشم هاي گريان نظارهگر كوچ او به سراي باقي بودند.
امام پرهيزگاران هربار كه چشم ميگشود آنان را نصيحت ميفرمود. به پيروي از امام حسن مجتبي(ع) و امام حسين(ع) سفارش ميكرد و فرامين الهي را يادآوري ميفرمود. پيشاني مقدسش عرق كرده بود. و لب هاي او به ذكر خدا مترنم بود. لحظهي وداع نزديك ميشد.
پيشواي خدا جويان به امام حسن و حسين(عليهما سلام) فرمود كه او را با حنوط بهشتي غسل داده و با كفنهايي كه از بهشت آورده شده بود، كفن كنند. و او را شبانه به محلي در نزديكي كوفه برده و در قبري كه توسط حضرت نوح(ع) براي ايشان آماده شده و پنهاني دفن كنند. چرا كه مي دانست درصورت آشكار بودن خوارج و امويان نسبت به جايگاه ايشان اهانت و دست درازي خواهند كرد.
لحظاتي بعد امام علي(ع) در سن ۶۳ سالگي به شهادت رسيد و سرور اوصياء پيامبران به ديدار پروردگار متعال شتافت.
پيكر مبارك او را همانگونه كه فرموده بود شبانه غسل و كفن كردند و امام حسن(ع) درنماز بر او هفت تكبير گفت و فرمود: پس از علي(ع) بر جنازهي هيچ كس هفت تكبير گفته نميشود.
آنگاه در حالي كه فرشتگان در حمل پيكر امام(ع) به ياري خانواده و گروه اندك شيعيان راستين ايشان آمده بودند، علي(ع) را شبانه و پيش از طلوع فجر در نزديكي كوفه و مكاني بهنام «غُري» بهخاك سپردند. مكاني كه سالها بعد به «نجف اشرف» مشهور شد و به راهنمايي امام صادق(ع) قبر پنهان ايشان آشكار کشتند....التماس دعااا🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•شدی راحت از غصه و درد...
#سینه_زنی و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
😢😢😢😢
علی جان!
شدی راحت از غصه و درد و غم های دنیا
وفایی نکرد این زمونه بهت بعدِ زهرا
یامولا!
علی جان!
شکستن غرورت رو تو کوچه هایِ مدینه
زدن زندگیتو بهم از روی بغض و کینه
یامولا!
جلویِ نگاهِ تو در سوخت، واویلا
به همراه مادر پسر سوخت، واویلا
چهل تا حرومی شدن رد از رویِ در
تویِ شعله ها، بال و پر سوخت، واویلا
علی جان!
علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان
علی جان!
یه عُمره که سوزونده قلبت رو کابوسِ کوچه
غم و غصه هاتُ میگفتی به چاه های کوفه
یامولا!
علی جان!
هنوز بعد سی سال نرفته زیادت چه ها شد
شدن حمله ور سمت در، محسنت هم فدا شد
واویلا
بمیرم برا سوزِ اشکات، یامظلوم
نداشت هیچ تسلایی دردات، یامظلوم
مغیره تو رو وقتی میدید، می خندید
نمک میزدش رویِ زخمات، یامظلوم
علی جان!
علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان
علی جان!
بافرق شکسته تویِ بسترت نیمه جونی
با چشمای تر از عطش داری روضه میخونی
یامولا!
علی جان!
حسین و با لب های تشنه می بُرن سرش رو
یه لشکر تو گودال بخون میکِشن پیکرش رو
یامولا!
تمومِ تنش میشه غارت، واویلا
می ریزن برایِ غنیمت، واویلا
می مونه حرم بین مُشتی نامحرم
رویِ ناقه میرن اسارت، واویلا
علی جان!
علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان
علی جان!
یه روزی میاد که همین کوفه میشه قیامت
به اهل حرم میشه تو کوفه خیلی جسارت
واویلا
علی جان!
بحالِ پریشون و اشکایِ زنها میخندن
تویِ کوچه بس کوچه ها راهشون رو می بندن
واویلا
امان از نگاه های انظار، واویلا
عقیله کجا، کوچه بازار، واویلا
یه عده حرومی میان و زینب رو
با زخم زبون میدن آزار، واویلا
حسین جان!
سرت رو تویِ قتلگاه نانجیبا بریدن
تنت رو یه لشکر با سر نیزه از هم دریدن
واویلا
حسین جان!
دیدم حتی اون کهنه پیراهنت رفت به غارت
زدی دست و پا در عوض حرمله کرد اهانت
واویلا
صدا میزدم مادرم رو، یازهرا!
بریدن سَرِ دلبرم رو، یازهرا!
گرفت بوی خون دشت و صحرا
نامردا
زدن حلقه دور و برم رو، یازهرا!
حسین جان!
با مرکب رسیدن تو گودال تنت زیر و رو شد
دیدم نعل تازه زدن، پیکرت پشت و رو شد
واویلا
حسین جان!
غریب کشتنت تویِ گودال، یامظلوم
شدی زیرِ پاها لگد مال، یامظلوم
سرت رو زدن روی نیزه، یامظلوم
چی اومد سرت بینِ جنجال، یا مظلوم🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش