eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - نماهنگ ببین میتوانی بمانی بمان - پیام کیانی.mp3
5.05M
″علی رو خونه خراب نکن نرو زهرا💔 . . .. ببینم تورا ؟ روبه‌راهی‌علی ؟! بمیرم‌برایت‌الهی‌علی((: غمت‌را‌روی ِشانه‌ام برده‌ام . نگوازغریبی ، مگر مرده‌ام ؟! مدینه اگر نیست گریان ِتو ، من ُبچه‌هایم به قربان ِتو ((: به دنیا پرستی عمل میکنند ، شنیدم تورا کم محل میکنند .. تو مولای ِوالامقام ِمنی . بدان تا قیامت امام ِمنی . اگرچه در ِخانه‌ات هم شکست ؛ علی خانه‌ی ِتو بهشت ِمن است (: یل ِخیبر اینقدر گریه نکن ، جلوی ِدر اینقدر گریه نکن ((:: من از اشكِ مردانه دق میکنم ((:: همین گوشه‌ی ِخانه دق میکنم . تو به‌حد ِکافی پریشان شدی ، همان کوچه بس بود ، گریان شدی . زمین‌خوردن ِمن فدای ِسرت (: کتک خوردم اصلاً ، فدای ِسرت (: بر آن خون ِدیوار خیره نشو ، به تیزی ِمسمار ، خیره نشو ((: به جان ِعلی پهلویم بهتر است((:: عزیزِدلم بازویم بهتر است ((:: ..
نوحه سنگین یا واحدفاطمیه (شاهمندی).mp3
1.98M
#⃣ #⃣ #⃣ 👌 چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه صبر  و   قراری   نداره    کرده   هوای  مدینه ماه  غم   فاطمیه  از    ره   رسیده   دوباره از  ماتم  مامِ   عصمت  دلها   گرفته  شراره یا فاطمه عشق حیدر از ناله و داغ زهرا عالم  همه خون جگر شد ازقلب پرخون زهراعرش و زمین نوحه گرشد دیدی که آخرچه ها شدگریان همه دیده هاشد از ظلم و  جور زمانه  پرپر گل مصطفی شد یا فاطمه عشق حیدر بانوی شهر  مدینه  با درد  و  غم  خو  گرفته ازضربت درب و دیوار دستش به پهلوگرفته از گریه و سوز  زهرا اشک علی  هم  چکیده بس کن تو ای نور دیده  ای بانوی قد خمیده یا فاطمه عشق حیدر حیدر کنارش نشسته زهرای او دیده بسته سوسو مزن فاطمه جان ای یارپهلو شکسته بنگر غم  و  زاریِ من  بی یاور  و  یاریِ من بعداز تو من کس ندارم بنگر تو تنهایی من یا فاطمه عشق حیدر بعداز عروج تو زهرا من زانوی غم گرفتم درد غریبیِ  خود  را  با  چاه  کوفه بگفتم بشنو که یارم گرفتند  عشقم  بهارم گرفتند با   ضربت   تازیانه   دار   و  ندارم  گرفتند یافاطمه عشق حیدر بنما  نظر   بر  گدایت  بار  دگر   کن عنایت با مِهر خود  مادرانه  از ما  تو  بنما شفاعت برما مدینه عطاکن ما را تو حاجت رواکن از  لطف خود  سائلان  را راهیِ کرببلا کن یافاطمه عشق حیدر 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ #⃣ فاطمه جانم ... خانومم ... با این صدای خسته ، علی را صدا بزن چند شب دیگه بیشتر از عمر مادرمون باقی نمانده ... اگه شب آخر عمر مادر خودت باشه ، چه جوری میگی وای مادر ... هر جا نشستی کمک بچه هاش کن ... بگو وای مادرم ... آی ننه ... مثل اونائی باش که مادرشون یه شب بیشتر عمر نمیکنه ... میگن مادرت دیگه خوب نمیشه ها ... خیلی حساب باز نکن ، تمومه ... هی با حسرت به مادرت نگاه میکنی ... میگی خدایا میشه یکبار دیگه بلند بشه راه بره ... این بیشتر میسوزونه که مریض داشته باشی (ببخشید دیگه با گل روضه شروع میکنم) بعد روز آخر بلند بشه کار کنه ، بعد بگی خوب شد دیگه ... تمومه ... بعد وقتی بهت خبر بدن از دنیا رفت ، میگی این که خوب شده بود ... وقتی به علی خبر دادند گفت صبح که پا شد ... امروز خودش گیسوان زینب رو شانه کرد ... (بلند گریه کن) امروز خودش برای بچه هاش نون پخت ... هرچه بادا باد ... میگم دیگه ... وقتی در زدند ، گفت کیه؟! ... بی بی جان علیه ... گفت امروز خودم براش درو باز میکنم ... گفتند خانوم ! تازه یه روز حالتون یذره خوب شده ... گفت نه ! شنیدم سلام میده صورتهاشونو برمیگردونن ... امروز میخوام دربو باز کنم بگم علی سلام ... ای خانم جان ... فضه یه طرف زیر بغل بی بی رو گرفته ، أسما یه طرف ... دیدن این پنجه پاها روی زمین میکشه ... ان شا الله حسن ندیده مادر چه جوری راه رفته ... جوان ننه ....... جوان قدکمان ننه ... آی خانوم صبح علی الطلوع زنی وارد خونه علی شد ، پرستارِ ... اومد کنار بی بی ... بی بی جان ! منو احضار کردید؟! ... فرمود بله بیا ... خانوم جان در خدمتم ... گفت بچه هام خوابیدند ... صبح علی الطلوعِ ... این زخم بازومو باز کن یذره مرهم بذار ... این زخم پهلومو یذره شستشو بده دوباره ببند ... این برای روز آخر حضرت زهراست ... گفت بی بی جان! من انجام میدم اما فضه، أسما هم که بودن ... گفت اینها تا میبینن ، گریه میکنند ... اینقد گریه میکنن زینب غصه میخوره ... میگه معلومه دیگه این مادر برای ما مادر نمیشه ... معلومه دیگه این بازو بالا نمیاد ... یا زهرا .... میگه از زخم بازو شروع کردم ... دیدم دندانهاشو بهم فشار میده ... داره درد میکشه اما میترسه حسن بیدار بشه ... میگه بذار بچه هام راحت استراحت کنن ... میگه هرجور بود تحمل کرد ... زخمو باز کردم ... شستشو دادم ، بستم ... اما تا دستم خورد به این پهلو دیدم داد میزنه ... میگه این مسمار بدجوری فرو رفت (یا الله یا الله ) نزن ! نزن ! به پیش حسن نزن ! نزن ! نزن تو سیلی به زن ای وای ای وای ... مادرِ مارو غریبانه تو خاک گذاشتند ... آی ننه آی ننه ....... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
babolharam javadi.mp3
2.19M
فضه یه طرف زیر بغل بی بی رو گرفته ، أسما یه طرف ... دیدن این پنجه پاها روی زمین میکشه ... ان شا الله حسن ندیده مادر چه جوری راه رفته ... 🎤 🎧 🥀 🏴 😭 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
02_JamadiolAvval_1402_09_06_Shab_14_H_Sarollah_Rasht_Fatemiyeh_1.mp3
7.64M
🎧 زمینه | گرفتن ازم دنیامو 🎤 حاج‌ ابوذر بیوکافی         (س)
(س) 🔹تشییع جنازه و تدفین... 🔸 در تاریخ طبرى می‏نگارد: فاطمه علیها السّلام شبانه دفن شد، و غیر از عبّاس و على(ع) و مقداد و زبیر كسى در تشیع جنازه آن بانو حاضر نشد. در روایت ما نقل شده كه: حضرت على(ع)، حسن(ع)، حسین(ع)، عقیل، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و بریده، بنا به روایتى: عبّاس و پسرش فضل و طبق روایت دیگر حذیفه و ابن مسعود به جنازه آن حضرت نماز خواندند. اصبغ بن نباته میگوید: از حضرت على(ع) درباره اینكه فاطمه شبانه دفن گردید جویا شدند، فرمود: به علّت اینكه فاطمه زهرا(س) بر گروهى خشمناك بود و راضى نبود كه آنان براى تشییع جنازه‏اش حاضر شوند. و بر كسانى كه آنان را دوست نداشته باشند حرام است كه بر جنازه احدى از فرزندان فاطمه نماز بخوانند. روایت شده: حضرت على قبر فاطمه علیها السّلام را با زمین یكسان نمود. گفته ‏اند: على علیه السّلام تعداد هفت قبر شبیه به قبر فاطمه تشكیل داد كه قبر آن بانو شناخته‏ نشود. روایت شده كه چهل قبر براى حضرت زهرا ترتیب داد تا قبر واقعى آن بانو تشخیص داده نشود و كسى حتى بر قبر او نماز نخواند. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸تَارِیخُ الطَّبَرِیِّ إِنَّ فَاطِمَةَ دُفِنَتْ لَیْلًا وَ لَمْ یَحْضُرْهَا إِلَّا الْعَبَّاسُ وَ عَلِیٌّ وَ الْمِقْدَادُ وَ الزُّبَیْرُ وَ فِی رِوَایَاتِنَا أَنَّهُ صَلَّى عَلَیْهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ عَقِیلٌ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ بُرَیْدَةُ وَ فِی رِوَایَةٍ وَ الْعَبَّاسُ وَ ابْنُهُ الْفَضْلُ وَ فِی رِوَایَةٍ وَ حُذَیْفَةُ وَ ابْنُ مَسْعُودٍ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ أَنَّهُ سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ دَفْنِهَا لَیْلًا فَقَالَ إِنَّهَا كَانَتْ سَاخِطَةً عَلَى قَوْمٍ كَرِهَتْ حُضُورَهُمْ جِنَازَتَهَا وَ حَرَامٌ عَلَى مَنْ یَتَوَلَّاهُمْ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ وُلْدِهَا. وَ رُوِیَ أَنَّهُ سَوَّى قَبْرَهَا مَعَ الْأَرْضِ مُسْتَوِیاً وَ قَالُوا سَوَّى حَوَالَیْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَةً مِقْدَارَ سَبْعَةٍ حَتَّى لَا یُعْرَفَ قَبْرُهَا. وَ رُوِیَ أَنَّهُ رَشَّ أَرْبَعِینَ قَبْراً حَتَّى لَا یَبِینَ قَبْرُهَا مِنْ غَیْرِهِ مِنَ الْقُبُورِ فَیُصَلُّوا عَلَیْهَا. -------------------------------------------------- 📘 ابن شهر آشوب، ج 3 ص 132 به بعد.
🔹تصمیم مخالفان برای نبش قبر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🔸 حضرت على عليه السّلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را غسل داد. به هنگام غسل دادن وى غير از حضرت على عليه السّلام، حسنين عليهما السّلام، زينب، امّ كلثوم، فضه خادمه و اسماء بنت عميس كسى ديگر حضور نداشت. آنگاه جنازه آن بانو را شبانه با حضور حسنين عليهما السّلام به جانب بقيع حمل نمودند و نماز بر بدن مبارك خواندند، كسى از فوت ايشان مطّلع نشد، احدى از مردم بر بدن آن بانو نماز نخواند مگر آن افرادى كه گفته شد. على عليه السّلام بدن مباركش را در روضه مقدسه دفن و موضع قبرش را پنهان كرد. صبح آن شبى كه فاطمه عليها السّلام را دفن نمودند اثر چهل قبر جديد در قبرستان بقيع مشاهده میشد. هنگامى كه مسلمانان از رحلت حضرت فاطمه آگاه و متوجه بقيع شدند با چهل قبر جديد مواجه‏ گرديدند، نتوانستند قبر حضرت زهرا را از ميان آن چهل قبر تشخيص دهند. عموم مردم از اين مصيبت ضجّه كردند و يك ديگر را ملامت نمودند و گفتند: پيغمبر شما بيش از يك دختر يادگارى ننهاد، فاطمه رحلت كرد و دفن شد و شما به هنگام مردنش حاضر نشديد، نماز بر جنازه‏اش نگذاشتيد و محل قبر او را هم نمی‏دانيد! زعماى قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار كنيد كه اين قبرها را بشكافند تا جنازه فاطمه را به دست بياوريم و بر بدن او نماز بخوانيم و قبرش را زيارت كنيم. هنگامى كه خبر اين توطئه به گوش حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام رسيد، در حالى آمد كه خشمناك، چشمان مباركش سرخ، رگهاى گردنش بيرون زده، قباى زرد رنگى پوشيده بود كه آن را به هنگام غضب و ناراحتى می‏پوشيد و دست بر ذو الفقار گرفته بود، آمد تا وارد بقيع شد. شخصى به ميان مردم رفت و گفت: اين على بن ابى طالب است كه با اين حالت آمده و سوگند می‏خورد كه اگر يك سنگ از اين قبور جابجا شود شمشير را در ميان همه شما بگذارد و تا آخرين نفر شما را نابود نمايد. خلیفه دوم در حالى كه با يارانش بود، با حضرت امير عليه السّلام ملاقات كرد و گفت: اى ابو الحسن! چه منظور دارى؟ به خداوند سوگند ما قبر فاطمه را می‏شكافيم و بر جنازه‏اش نماز میگزاريم. حضرت امير لباسهاى وى را گرفت و او را از جاى بر كند و بر زمين زد و فرمود: یابن السوداء! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند. اما در باره قبر فاطمه: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. عمر! از اين خيال در گذر! پس از او خلیفه اول با حضرت امير ملاقات نمود و گفت: اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند می‏دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمی‏پسندى خوددارى می‏كنيم. راوى می‏گويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند. ادامه... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 منبع: بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج‏43، ص 171-172
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 🔹تصمیم مخالفان برای نبش قبر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 📚متن عربی: 🔸 فَغَسَلَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَمْ يَحْضُرْهَا غَيْرُهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةُ جَارِيَتُهَا وَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ وَ أَخْرَجَهَا إِلَى الْبَقِيعِ فِي اللَّيْلِ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ صَلَّى عَلَيْهَا وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهَا وَ لَا حَضَرَ وَفَاتَهَا وَ لَا صَلَّى عَلَيْهَا أَحَدٌ مِنْ سَائِرِ النَّاسِ غَيْرُهُمْ وَ دَفَنَهَا بِالرَّوْضَةِ وَ عَمَّى مَوْضِعَ قَبْرِهَا وَ أَصْبَحَ الْبَقِيعُ لَيْلَةَ دُفِنَتْ وَ فِيهِ أَرْبَعُونَ قَبْراً جُدُداً وَ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ لَمَّا عَلِمُوا وَفَاتَهَا جَاءُوا إِلَى الْبَقِيعِ فَوَجَدُوا فِيهِ أَرْبَعِينَ‏ قَبْراً فَأَشْكَلَ عَلَيْهِمْ قَبْرُهَا مِنْ سَائِرِ الْقُبُورِ فَضَجَّ النَّاسُ وَ لَامَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ قَالُوا لَمْ يُخَلِّفْ نَبِيُّكُمْ فِيكُمْ إِلَّا بِنْتاً وَاحِدَةً تَمُوتُ وَ تُدْفَنُ وَ لَمْ تَحْضُرُوا وَفَاتَهَا وَ الصَّلَاةَ عَلَيْهَا وَ لَا تَعْرِفُوا قَبْرَهَا ثُمَّ قَالَ وُلَاةُ الْأَمْرِ مِنْهُمْ هَاتُمْ مِنْ نِسَاءِ الْمُسْلِمِينَ مَنْ يَنْبُشُ هَذِهِ الْقُبُورَ حَتَّى نَجِدَهَا فَنُصَلِّيَ عَلَيْهَا وَ نَزُورَ قَبْرَهَا فَبَلَغَ ذَلِكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَخَرَجَ مُغْضَباً قَدِ احْمَرَّتْ عَيْنَاهُ وَ دَرَّتْ أَوْدَاجُهُ وَ عَلَيْهِ قَبَاهُ الْأَصْفَرُ الَّذِي كَانَ يَلْبَسُهُ فِي كُلِّ كَرِيهَةٍ وَ هُوَ مُتَوَكِّئٌ عَلَى سَيْفِهِ ذِي الْفَقَارِ حَتَّى وَرَدَ الْبَقِيعَ فَسَارَ إِلَى النَّاسِ النَّذِيرُ وَ قَالُوا هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَدْ أَقْبَلَ كَمَا تَرَوْنَهُ يُقْسِمُ بِاللَّهِ لَئِنْ حُوِّلَ مِنْ هَذِهِ الْقُبُورِ حَجَرٌ لَيَضَعَنَّ السَّيْفَ عَلَى غَابِرِ الْآخِرِ فَتَلَقَّاهُ عُمَرُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ قَالَ لَهُ مَا لَكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ اللَّهِ لَنَنْبُشَنَّ قَبْرَهَا وَ لَنُصَلِّيَنَّ عَلَيْهَا فَضَرَبَ عَلِيٌّ بِيَدِهِ إِلَى جَوَامِعِ ثَوْبِهِ فَهَزَّهُ ثُمَّ ضَرَبَ بِهِ الْأَرْضَ وَ قَالَ لَهُ يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ أَمَّا حَقِّي فَقَدْ تَرَكْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ يَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِينِهِمْ وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحَابُكَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ لَأَسْقِيَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِكُمْ فَإِنْ شِئْتَ فَاعْرِضْ يَا عُمَر. فَتَلَقَّاهُ أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ بِحَقِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ بِحَقِّ مَنْ فَوْقَ الْعَرْشِ إِلَّا خَلَّيْتَ عَنْهُ فَإِنَّا غَيْرُ فَاعِلِينَ شَيْئاً تَكْرَهُهُ قَالَ فَخَلَّى عَنْهُ وَ تَفَرَّقَ النَّاسُ وَ لَمْ يَعُودُوا إِلَى ذَلِكَ. -------------------------------------------------- 📘 منبع: بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج‏43، ص 171-172
🔹 اجتماع مردم بعد از شهادت حضرت زهرا در منزل آن حضرت 🔸در اين هنگام فاطمه كه درودهاى خداوند بر او و پدرش و شوهرش و فرزندانش باد رحلت كرد. همه مردم مدينه بانگ شيون برداشتند و زنان مدينه در خانه فاطمه جمع شدند و چنان بانگ شيون برداشتند كه نزديك بود مدينه به لرزه درآيد، و می‏گفتند: اى بانوى ما، اى دختر رسول خدا! و مردان هم به حضور على رسيدند كه نشسته بود و حسن و حسين هم جلو پدر نشسته بودند و میگريستند و مردم از گريه آن دو می‏گريستند. مردم جمع شدند و نشستند و منتظر بودند كه جنازه را بيرون آورند و بر آن نماز بگزارند. ابوذر از درون خانه بيرون آمد و گفت: برويد كه بيرون آوردن جنازه دختر رسول خدا (ص) به تأخير افتاد. مردم برخاستند و رفتند و چون شهر آرام گرفت و پاسى از شب گذشت، على و حسن و حسين عليهم السلام و عمار و مقداد و عقيل و زبير و ابوذر و سلمان و بريده و تنى چند از بنى هاشم و خواص دوستان على (ع) جنازه را بيرون آوردند و بر آن نماز گزاردند و در دل شب به خاك سپردند و على (ع) اطراف آرامگاه فاطمه (ع) صورت هفت گور ديگر هم پديد آورد تا آرامگاه آن حضرت شناخته نشود. برخى از خواص اصحاب على (ع) نقل كرده‏اند كه على (ع) آرامگاه فاطمه (ع) را با سطح زمين يكسان و صاف قرار داد و آن را با ماله هموار و صاف فرمود، آنچنان كه كسى جاى آن را نشناسد. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸ثُمَّ تُوُفِّيَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا فَصَاحَتْ أَهْلُ الْمَدِينَةِ صَيْحَةً وَاحِدَةً وَ اجْتَمَعَتْ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ فِي دَارِهَا فَصَرَخْنَ صَرْخَةً وَاحِدَةً كَادَتِ الْمَدِينَةُ أَنْ تَزَعْزَعَ مِنْ صُرَاخِهِنَّ وَ هُنَّ يَقُلْنَ يَا سَيِّدَتَاهْ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَقْبَلَ النَّاسُ إِلَى عَلِيٍّ وَ هُوَ جَالِسٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع بَيْنَ يَدَيْهِ يَبْكِيَانِ‏ فَبَكَى النَّاسُ لِبُكَائِهِمَا... وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ فَجَلَسُوا وَ هُمْ يَرْجُونَ وَ يَنْظُرُونَ أَنْ تُخْرَجَ الْجِنَازَةُ فَيُصَلُّونَ عَلَيْهَا وَ خَرَجَ أَبُو ذَرٍّ فَقَالَ انْصَرِفُوا فَإِنَّ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ أُخِّرَ إِخْرَاجُهَا فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ فَقَامَ النَّاسُ وَ انْصَرَفُوا فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ الْعُيُونُ وَ مَضَى مِنَ اللَّيْلِ أَخْرَجَهَا عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَقِيلٌ وَ الزُّبَيْرُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَيْدَةُ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَيْهَا وَ دَفَنُوهَا فِي جَوْفِ اللَّيْلِ وَ سَوَّى عَلِيٌّ حَوَالَيْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَةً مِقْدَارَ سَبْعَةٍ حَتَّى لَا يُعْرَفَ قَبْرُهَا و قال بعضهم من الخواص قبرها سوي مع الأرض مستويا فمسحها مسحا سواء مع الأرض حتى لا يعرف أحد موضعه‏. -------------------------------------------------- 📘 منبع: روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ابن فتّال نیشابوری، ج‏1، ص: 150-151 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal
🔹 اجتماع مردم بعد از شهادت حضرت زهرا در منزل آن حضرت 🔸در اين هنگام فاطمه كه درودهاى خداوند بر او و پدرش و شوهرش و فرزندانش باد رحلت كرد. همه مردم مدينه بانگ شيون برداشتند و زنان مدينه در خانه فاطمه جمع شدند و چنان بانگ شيون برداشتند كه نزديك بود مدينه به لرزه درآيد، و می‏گفتند: اى بانوى ما، اى دختر رسول خدا! و مردان هم به حضور على رسيدند كه نشسته بود و حسن و حسين هم جلو پدر نشسته بودند و میگريستند و مردم از گريه آن دو می‏گريستند. مردم جمع شدند و نشستند و منتظر بودند كه جنازه را بيرون آورند و بر آن نماز بگزارند. ابوذر از درون خانه بيرون آمد و گفت: برويد كه بيرون آوردن جنازه دختر رسول خدا (ص) به تأخير افتاد. مردم برخاستند و رفتند و چون شهر آرام گرفت و پاسى از شب گذشت، على و حسن و حسين عليهم السلام و عمار و مقداد و عقيل و زبير و ابوذر و سلمان و بريده و تنى چند از بنى هاشم و خواص دوستان على (ع) جنازه را بيرون آوردند و بر آن نماز گزاردند و در دل شب به خاك سپردند و على (ع) اطراف آرامگاه فاطمه (ع) صورت هفت گور ديگر هم پديد آورد تا آرامگاه آن حضرت شناخته نشود. برخى از خواص اصحاب على (ع) نقل كرده‏اند كه على (ع) آرامگاه فاطمه (ع) را با سطح زمين يكسان و صاف قرار داد و آن را با ماله هموار و صاف فرمود، آنچنان كه كسى جاى آن را نشناسد. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸ثُمَّ تُوُفِّيَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا فَصَاحَتْ أَهْلُ الْمَدِينَةِ صَيْحَةً وَاحِدَةً وَ اجْتَمَعَتْ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ فِي دَارِهَا فَصَرَخْنَ صَرْخَةً وَاحِدَةً كَادَتِ الْمَدِينَةُ أَنْ تَزَعْزَعَ مِنْ صُرَاخِهِنَّ وَ هُنَّ يَقُلْنَ يَا سَيِّدَتَاهْ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَقْبَلَ النَّاسُ إِلَى عَلِيٍّ وَ هُوَ جَالِسٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع بَيْنَ يَدَيْهِ يَبْكِيَانِ‏ فَبَكَى النَّاسُ لِبُكَائِهِمَا... وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ فَجَلَسُوا وَ هُمْ يَرْجُونَ وَ يَنْظُرُونَ أَنْ تُخْرَجَ الْجِنَازَةُ فَيُصَلُّونَ عَلَيْهَا وَ خَرَجَ أَبُو ذَرٍّ فَقَالَ انْصَرِفُوا فَإِنَّ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ أُخِّرَ إِخْرَاجُهَا فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ فَقَامَ النَّاسُ وَ انْصَرَفُوا فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ الْعُيُونُ وَ مَضَى مِنَ اللَّيْلِ أَخْرَجَهَا عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَقِيلٌ وَ الزُّبَيْرُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَيْدَةُ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَيْهَا وَ دَفَنُوهَا فِي جَوْفِ اللَّيْلِ وَ سَوَّى عَلِيٌّ حَوَالَيْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَةً مِقْدَارَ سَبْعَةٍ حَتَّى لَا يُعْرَفَ قَبْرُهَا و قال بعضهم من الخواص قبرها سوي مع الأرض مستويا فمسحها مسحا سواء مع الأرض حتى لا يعرف أحد موضعه‏. -------------------------------------------------- 📘 منبع: روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ابن فتّال نیشابوری، ج‏1، ص: 150-151 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal
🔹ماجرای غسل و کفن و نماز بر جنازه‌ی زهرا 🔸چون شب فرارسید، علی (ع) جنازه را غسل داد، هنگام غسل هیچکس حاضر نبود جز و (ع)، ، ، و بنت عُمیس. اسماء می‌گوید: فاطمه (س) به من وصیّت کرد که هیچکس جز علی (ع) و من، او را غسل ندهد، من علی (ع) را در غسل دادن جنازه‌ی فاطمه (س) کمک کردم. روایت شده: علی (ع) هنگام غسل فاطمه (س) می‌گفت: «خدایا فاطمه (س) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده‌ی تو است، خدایا حجّتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه‌اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد (ص) همنشین گردان». 🔸و نیز روایت شده که: علی (ع) با همان پرده‌ای که بدن رسول خدا (ص) را خشک کرد، بدن زهرا (س) را خشک نمود، وقتی که غسل تمام شد، علی (ع) جنازه را بر سریر (شبیه تابوت) نهاد، و به امام حسن (ع) فرمود: به ابوذر خبر بده بیاید، او ابوذر را خبر کرد و آمد و با هم جنازه را تا محل نماز حمل کردند، حسن و حسین (ع) همراه علی (ع) بودند، آنگاه علی (ع) بر جنازه، نماز خواند. -------------------------------------------------- 📘 (ره)