eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
7 عکس
16 ویدیو
10 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️شهادت حضرت امام رضا علیه السلام 🎼باسبک نوحه :یافاطمه من عقده ی دل وانکردم... جان اوسته یم فریادیمه تئزگل جوانیم مسموم اولوب گوزیولدایام قالموب توانيم وئرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوادیم تیزگل جوادیم شهرپیمبردن اوغول ایرانه تیزگل زهرجفادن دویموشام من جانه تئزگل مامون ائدیبدورعالمی ویرانه تئزگل اولموش روان لبلرده گورزهریله قانیم ویرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوادیم(۲) بوسون نفسده اولموشام گورزاروخسته ایلوم وصیت باشیمی بیرآل دیزاوسته بومرغ روحه تنگ اولوب ایندی قفسده ایستوربدندن آیریلا. آرام جانیم وئرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوادیم(۲) گورزهریلی انگورائدوب مسمو م اوغول گل مامون گوروب ائتدی جفا معصوم اوغول گل غربتده جان اوسته ئوزیم مظلوم اوغول گل جدیم حسین یاده دوشوب بوسون زمانیم ویرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوادیم(۲) حمله ائدوبدورجدیمه. قوم ستمگر قوملاری بالش ایلویوب صدپاره پیکر شمرایستوری باشین کسه وارالده خنجر یاده دوشوب جدیم حسین اوغسلی قانیم وئرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوادیم(۲) صاحب یانوراحوالیمه اوغلوم بوساعت ایستوائداخ اونوکره بیزلرعنایت جدیم حسینیله منی ائتسین زیارت گوزیاش توکوب قان آغلاسین نوحه یازانیم ویرغسلی اوغلوم ایله کفن گل ملک خراسان اولدی وطن گل تئزگل جوانیم(۲) ✍باعرض تسلیت شهادت امام ثامن الائمه((حاج عباسعلی دهقان(صاحب)۱۴۰۴/۵/۳۰)) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
✡ یهود و شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله 1⃣ مطابق روایات معتبر، رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله، با شهادت از دنیا رفته است. (١) 2⃣ برخی شهادت حضرت را بر اثر سمّی دانسته‌اند که زنی در عملیات در گوشت گوسفند کرده و به ایشان خورانده بود. (٢) 3⃣ اما اشکال بزرگی بر این نظر وارد است؛ با توجه به فاصله چهار ساله‌ی عملیات خیبر تا شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آیا اثر کردن این زهر چهار سال طول کشیده است؟! 4⃣ بنابراین، نمی‌توان پذیرفت که این سم مربوط به خیبر باشد. شاید در تاریخ دست برده و کلمه «خیبر» را بدان افزوده باشند تا خطی را در کوره‌راه‌های تاریخ گم کنند. 5⃣ شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله در برهه‌ی حساس و مهمی رخ داد. 6⃣ درست در زمانی که آن حضرت را بسیج کرده بود تا به سوی پیش رود و شکست پیشین مسلمین را در این منطقه جبران کند، به یک‌باره و بدون هیچ سابقه‌ای، حال پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دگرگون شد. 7⃣ اگر در این نبرد پیروز می‌شد، سد مستحکم به سوی فرو می‌ریخت و از سوی دیگر با شکست یهود، نیز در مدینه شکست می‌خورد و یهود آخرین پایگاه امید خویش را هم از دست می‌داد. 8⃣ بنابراین، برای جلوگیری از به دست پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دست به کار شد. 9⃣ اگر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها یک ماه دیگر زنده می‌ماند و این سپاه به جنبش درمی‌آمد، مرگ قطعی بود، اینجا بود که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله زهر نوشاندند. (٣) 📚 منابع: ١- تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲. ۲- السیرة النبویة، ج٢، صص ٣٣٧ و ٣٣٨. ٣- ر.ک: تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠.
Atabak Abdollahi | موزیکدلAtabak Abdollahi - Bas Kon Arbab (1).mp3
زمان: حجم: 5.57M
🥀🥀🥀 🌹🥀🌹🥀 اسردی دل دوداقی سسلیردی جان یارالی باخان بولردی عزادار شاه عطشاندی اودینمین قیزی دیندیردی مهربان زینب گورردی چون اوبالا نی مثالی نالاندی دیدی دینن گوزلیم عموه نه دردین وار دانش گوروم نیه حالین قیزیم پریشاندی ایاقه دوردی اودم نوحه خوان هیئت عشق اونوحه خوانی کی آز سینیلن سخن داندی دیدی منیم بی بی دردیم نی سلیدور نه تیکان نه مشکلوم قوری یردورنه قانلی میداندی نه ایستیرم کی دییم قان آخور قولاقیمدن نه ایستیرم بولسن محنتیم فراواندی ئوزون کی یاخجی بولورسن نیازی یوخدی دییم منی بوحاله سالان عمه آیری جریاندی بوگون گون اورتاچاقندان منیم بودور دردیم گوزل بابام اوچوخوریرده عمه عریاندی قالوبدی نعشی قوری یرده بولمورم اما اونون یارالی باشی عمه ایندی هارداویلاندی امشب رقیه فهمید بابا دوبخش دارد بخشی بروی صحرا بخشی بروی نیزه بس کن رباب حرمله بیدار میشود سهمت دوباره خنده انزار میشود بس کن رباب سربه سرغم گذاشتی اصلا خیال کن که تواصغر نداشتی بس کن رباب گلوی خونی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده بس کن رباب حرمله بیدار میشود ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹سردار بی‌سپاه🔹 وقتی سکوت سبز تو تفسیر می‌شود چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر می‌شود در انعکاس سادهٔ آن فصل التهاب تنهایی‌ات هر آینه تفسیر می‌شود طاقت‌گدازتر ز تَبِ جنگ روبروست صلحی، که زیر سایهٔ شمشیر می‌شود تو مرد جنگ بودی و می‌دانم ای عزیز سردار بی‌سپاه، زمین‌گیر می‌شود! صبر تو، انتظارِ عطش‌سوزِ کربلاست صبری که صبح حادثه تعبیر می‌شود مسموم دست کینه شدی ـ وه ـ چه جانگداز زینب ز داغ آن دلِ خون، پیر می‌شود تو نور چشم فاطمه بودی برادرم! یک شهر، در فراقِ تو دلگیر می‌شود 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹بردباری🔹 با من بیا هرچند صبرش را نداری یک جا مرا در راه تنها می‌گذاری باشد بیا اما مپرس از رازهایم با خضر باید سر کنی با بردباری راهی شدم بین سکوت و باز دیدم یک کاروان پشت سرم حرف است آری لا سیف، لا دین، لا فتی و لا مروت در بازگشت دورهٔ بی ذوالفقاری گم می‌شود فریادهایم بین این شهر مثل نفَس‌های مسیحی بی‌حواری از دست‌های سردشان بیعت گرفتم از سینه‌هاشان وعده‌های جان‌نثاری سجاده را اما کشید از زیر پایم یک روز، دستی از همین دستان یاری هم بر دلم داغ وفا مانده‌ست از این قوم هم دارم از آن روی پایم یادگاری من صلح کردم، خوب می‌دانستم آن‌ها خود می‌گذارند اسم آن را سازگاری وقتی خیال پستشان راحت شد از جنگ گفتند دشمن‌شادمان کردی به خواری! گفتم «چه برخیزم چه بنشینم امامم» گفتند سیریم از احادیثِ شعاری! در چشم‌های خیره‌ات تردید پیداست موسای بی‌طاقت! کماکان بیقراری بشنو! ولی پایانِ دیدار من و توست تأویل آن چیزی که صبرش را نداری می‌رفت در تسخیر غاصب کشتی نوح با رخنهٔ صلح من از نو گشت جاری هذا فراق ـ ای آشنا ـ بینی و بینک باید مرا با غربتم تنها گذاری 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹تنهایی‌ات!🔹 از شهر من تا شهر تو راهی دراز است اما تو را می‌بیند آن چشمی که باز است در عکس‌ها دیدم مزارت را و عمری‌ست شمعی به یادت در دلم در سوز و ساز است از هر غریب و آشنا پرسیدم از تو گفتند بیش از هر کسی مهمان‌نواز است مردی که زانو زد جمل با ضرب تیغش می‌لرزد آن وقتی که هنگام نماز است در باد، بیرق‌های خونین محرم در امتداد پرچمت در اهتزاز است تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، مرد! بیش از تمام دردهایت جانگداز است... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹به یارانش بفرمایید...🔹 همیشه سفره‌اش وا بود با ما مهربانی کرد هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد دلش اندازۀ ریگ بیابان بی‌وفایی دید ولی اندازۀ آغوش دریا مهربانی کرد نگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار» اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی که با دشنام‌گوی خویش حتی مهربانی کرد چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟ چرا با مهربانی‌های او نامهربانی کرد؟ «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید» :: دل او می‌گرفت از آن همه زخم‌زبان هرگاه نظر می‌کرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِله کسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشت کسی که ریزه‌خوار سفرۀ او آفتاب و ماه مگر تاریخ غربت‌زا! چه رخ داده‌ست در ساباط که سجاده کشیده زیر پای خستۀ او آه قیامش مستتر گشته‌ست در غم‌نامۀ صلحش و صلحش می‌شناساند به مردم راه را از چاه خجالت می‌کشد حتی زره زیر عبای او از آن یاران ناهمراه، آن یاران ناهمراه «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید»... :: مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتاد و اما بعد... یاد خطبه‌های مرتضی افتاد و اما بعد... «این مردم خدایا خسته‌اند از من» و پژواک صدایی مهربان در گوش‌ها افتاد مدینه کوفه شد کوفی‌تر از آنی که بنویسم خدایا این چه آتش بود در دامان ما افتاد به پیش غیرت چشم برادرهای بی‌تابش تنی - انگار کن پیراهن یوسف - رها افتاد و امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل داد و باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید» 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹راز سینه‌سوز🔹 کرامت مثل یک جرعه‌ست از پیمانۀ جانش سخاوت لقمه‌ای از سادگی سفرۀ نانش.. اگرچه سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش صَلاح این‌گونه می‌بیند، سِلاح صلح بردارد چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟.. امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت چه رنجی می‌کشید از دوستان سُست‌پیمانش زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش چگونه گوشه‌ای بنشیند و سر در گریبانش... اگر لب وا کند صد کربلا خون در خودش دارد پر است از حرف ناگفته دل شمشیر بُرّانش چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟ نمی‌دانم چه راز سینه‌سوزی بوده مهمانش! به روی دست‌های آل طاها باز تابوتی‌ست مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش... اگرچه تلخ‌تر از زهر بوده زندگی امروز ولی فردا عسل می‌ریزد از کام جوانانش :: خیالت جمع سردار جمل! تنها نمی‌مانی به زودی کربلا از راه می‌آید که طوفانش... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علیه‌‌السلام 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹صبوری...🔹 صبوری به پای تو سر می‌گذارد غمت داغ‌ها بر جگر می‌گذارد کمی خواستم از غریبی بگویم نه؛ این بغض سنگین مگر می‌گذارد؟ و حتما شبیه همان مرد شامی نگاه تو در من اثر می‌گذارد کریمی که از کودکی می‌شناسم قدم روی چشمان تر می‌گذارد دلم باز با یاد غم‌هایت آقا غریبانه سر روی در می‌گذارد نمک ریخت یک شهر بر زخم مردی که دندان به روی جگر می‌گذارد 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] از کینه و بغضِ این و آن کشته شده‌ست با طرحِ دسیسه‌ای نهان، کشته شده‌ست چشمش به حسین بود و زهرا و حسن پیغمبر ما دل‌نگران کشته شده‌ست ✍ هر چند ستاره غرق اشک و آه است خورشید، دلش گرفته‌تر از ماه است گلدستهٔ آفاق، پس از رحلت او سرشارِ «محمداً رسول الله» است ✍ درون سینه‌ام غوغاست بابا عزا در صحن دل برپاست بابا دلم می‌خواست همراهت بمیرم ولی دیدم علی تنهاست بابا ✍ از منزلتت فقط خدا آگاه است راهی‌که به‌تو ختم‌نشد، بی‌راهه‌ست در زاویه‌ی عرش خدا با خط نور مکتوب: «مُحَمَّداً رَسول‌الله» است با این که "پیمبری" برازنده‌ی توست از این‌همه شرم، شرم شرمنده‌ی توست ما گرد و غبار خاک پایت هستیم وقتی که یکی مثل علی بنده‌ی توست تا لحظه‌ی آخرت از ایمان گفتی از عترت اهل‌بیت و قرآن گفتی می‌خواستی از فضل علی بنویسی لعنت‌ به‌کسی که‌گفت؛ هذیان گفتی شرمنده نمی‌شوند فردا از تو؟ چون از همه دم زدند، الّا از تو این قوم ستم‌کار مگر نشنیدند «لااَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجرا» از تو؟ کامل شده چون رسالت پیغمبر واجب شده پس اجابت پیغمبر اما همه‌ی مصائب اهل‌البیت آغاز شد از شهادت پیغمبر... سرچشمه‌ی فیض ازلی را کشتند آن‌روز که مفهوم «ولی» را کشتند بعد از تو و با داغ تو، روزی صدبار این قوم جفاکار علی را کشتند در شعله گرفتار؛ صدا زد: اَبتا با آه شرربار صدا زد: اَبَتا برخیز رسول حق که ریحانه‌ی تو بین در و دیوار صدا زد: ابتا رفتی و کشیدیم از این داغ چه‌ها خشکید پس از تو باغ‌ها، باغچه‌ها گشتند تمام عترتت خانه‌نشین قرآن تو مانده گوشه‌ی طاقچه‌ها در خیبر و در بدر و در احزاب و حنین شد ورد زبان تو حدیث ثقلین در غربت خانه جان سپرده‌ست، حسن در گوشه‌ی قتلگاه افتاده، حسین روزی شب تیره را سحر می‌آید عمر غم روزگار سر می‌آید رفتی و جهان همیشه کم داشت تورا این‌بار محمدی دگر می‌آید ✍ ؛ ؛ در سوگ نبی، جهان سیه می‌پوشد در سینه، دل از داغ حسن می‌جوشد از ماتم هشتمین امام معصوم هر شیعه ز درد، جام غم می‌نوشد ✍مرحوم خورشید به سوگ مصطفی می‌گِریَد مهتاب به داغ مجتبی می‌گِریَد در مشهدِ دل، کرب‌و‌بلایی برپاست شیعه به شهادتِ رضا می‌گِریَد ✍ در سوگ نبی جهان پُر از ماتم شد زین داغ گران، قامت هستی خم شد دیوار و در مدینه فریادزنان می‌گفت دل فاطمه پُر از غم شد ✍ چگونه نوحه کنیم این عزای سنگین را شهید گشت و نفهمید امتش این را ✍ فتاده ناله‌ای در بندبندم ز هجران تو بابا دردمندم شب و روزم شده با گریه همراه دگر تا آخر عمرم نخندم پس از تو مانده‌ام با اشک دیده ز بار هجر تو پشتم خمیده برای تسلیت‌گفتن به زهرا به جای دسته‌گل هیزم رسیده نشسته بود تنها گریه می‌کرد غریبانه خدایا گریه می‌کرد کنار بستر پاک پیمبر چه مظلومانه زهرا گریه می‌کرد ز هجران تو اشک من روان شد زبان درد من، آه و فغان شد تو رفتی و پس از تو ای پدرجان علی تنهاترین مرد جهان شد الا ای قبله‌گاه آرزویم نشسته بغض داغت در گلویم اگرچه چشم خود را بسته‌ای باز تبسّم می‌کنی بابا به رویم پری بشکسته چون پروانه دارم چو شمعم گریه‌ی مستانه دارم برای گریه از هجران رویت میان بیت‌الاحزان خانه دارم ✍ رفتی و پناه عالمِیْنت می‌سوخت قلب حسن و جان حسینت می‌سوخت قرآن و تمام عترتت خورد زمین در شعله حدیث ثقلینت می‌سوخت! ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
شعر امام حسن(ع) كه چشم وصال را بينا كرد 💠💠🌹🥀🌹🥀🌹🥀 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به «وصال شیرازی» متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد(ص) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (ص) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین (و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (س) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد: خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت دل را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
شور؛ یا ایها الکریم.mp3
زمان: حجم: 1.01M
علیه‌السلام 💠💠🥀🌹🥀🌹🥀🌹 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🔹يا ايها الكريم🔹 يا ايها الكريم يابن الكريم اى آيه آيه نور، نور عظيم دشمن و دوست مديون كرمت از قديم تو حسنى، نبوی خصال علوى‌ كمال، فاطمى جلال تو حسنى، حسنى حسن يل بت‌شكن، اى امام من تو دلم قبر تو صلوات‌الله على صبر تو «يا حسن يا حسن يا ايها المجتبى يا حسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يا ايها الشهيد يابن الشهيد تو كربلا حسين رزمت رو ديد پرچم سبزت وقتى دست قاسم رسيد تو حسنى، تيغ در نيام فاتح قيام، به حسين امام تو حسنى، باور حسين یاور حسين، رهبر حسين يا حسن يا حسين بيعت ما با حسن با حسين «يا حسن يا حسن يا ايها المجتبى يا حسن» شاعر و نغمه‌پرداز: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝