eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
قاسم صرافان مثل من هیچ کس در این عالم وسط شعله ها امام نشد در شروع امامتش چون من اینقدر دورش ازدحام نشد لشکری از مغیره می آمد، خیمه غارت شد و در آتش سوخت غیر زهرا به هیچ معصومی اینقدر گرم احترام نشد روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظه ای که حسین یاری خواست و علی بود اسم من اما خواستم پا شوم ز جام، نشد به لب تشنه ی علی اصغر به لب تیز ذوالفقار قسم تا به امروز هیچ شمشیری اینقدر تشنه در نیام نشد رفتن شاهزاده ای چون من به اسیری به یک طرف اما در سفر اینقدر غل و زنجیر گردن بنده و غلام نشد آهِ زینب و صیحه ی شلاق تا شنیدم، از اسب با زنجیر خویش را بر زمین زدم اما باز هم آن صدا تمام نشد آه زینب کجا و بزم یزید، او کجا و جواب ابن زیاد باز هم صد هزار مرتبه شکر این که با شمر هم کلام نشد این چهل سال گریه ام شاید از همان روز اربعین باشد هر قدر عمه سعی کرد صبور به حسینش کند سلام نشد دیدم از زیر چادرش زینب گفت طوری که نشنود عباس رنج ها دیده ام حسین اما هیچ جایی شبیه شام نشد من سجاد اینقدر خواندم در مدینه نماز و هیچکدام آخرش مثل آن نمازی که عمه ام خواند بی قیام نشد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
در تمام عمر،از نا له نوایی داشتم دردل غرق نوايم، نينوایی داشتم سينه ام از داغ گل ها،پاره پاره بود و باز درميان سينه ی خودكربلایی داشتم بار سنگين غمت ،كرده كمانم ای پدر بعد تو ،هردم به جان تير بلایی داشتم روزهایی كه سرت، ای كعبه ام بر نيزه بود برنماز عشق خود قبله نمایی داشتم زير زنجيرگران ،با ياد زخم پيكرت روی ناقه، گريه های بی صدایی داشتم درميان سنگ های شاميان ازبام ها بهرحال عمه ام، برلب دعایی داشتم برتن صدچاك وعريان تو ناله می زدم هرزمان درپيش چشمم بوريایی داشتم من به يادكام عطشان توای روح حيات دركنارآب ها، بزم عزایی داشتم پاسدارنهضت تو بوده ام ،با گریه ام درهمه جا ناله ی عقده گشایی داشتم سال ها بيمار تو بودم وليكن عاقبت دردل از زهر ستم ،گردشفایی داشتم صد هزاران چون«وفایی»درعزايم سوختند دردل هرعاشقی، محنت سرایی داشتم سیدهاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
جلوه پاک خداي ازلي يا علي بن حسين ابن علي ساقي خون جگر وادي عشق شاهد کرببلا تا به دمشق ماجرائي که تو ديدي ز ستم ناله دارد ز غمت غصه و غم وارث دامني از لاله شدي آه بودي و زغم ناله شدي همه شب بي خبر از خواب شدي سوختي شمع شدي آب شدي دل نباشد آنکه دلگير تو نيست کيست دل خسته زنجير تو نيست اشک خونين چکد از سلسله ات رد خونين شده از قافله ات تو همان قافله سالار غمي يوسفي بر سر بازار غمي يوسف اما به دو چشمت ديده هيجده يوسف سر ببريده سر بداران همه بر نيزه دوست تکيه گاه سرشان خون گلوست حنجري قاري قرآن شده بود اهل مجلس هم نيلي و کبود شهر از کينه تماشاگر او سنگ از بام زده بر سر او هديه سنگ و سنان بر لب او خون جگر تر از همه زينب او ديده اي اين همه را خود به دو عين ذکر تو در همه دم نام حسين اي خدا داده تو را نام چنين خوانده ات به نام زين العابدين سجده هايت به سجود آورده هر چه را حق به وجود آورده همه جا صوت تو چون دلبر بود زير زنجير چه زيبا تر بود تو اسير غم دلدار شدي پي ني سوي سر يار شدي کنج ويرانه تن بي جانت سوخت از داغ گل نالانت آن سه ساله که ز آه و ناله کاشت در گوشه ويران لاله همه را ديده اي اي سنگ صبور يا که بشنيده اي از دير و تنور بس که اندوه و بلاها ديدي در همه عمر نمي خنديدي عاقبت گشت روا حاجت تو آمد آن يار کمان قامت تو شد بهانه به برت زهر هشام قاتل جان تو شد غصه شام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
نور تابد به فلک از در کاشانۀ ما گنج عشق است نهان در دل ویرانۀ ما ما دل خویش نبستیم بر این عالم خاک عالم قدس بود منزل و کاشانۀ ما زمزم و سعی و صفا و حجر از ماست اگر کعبه گردد همه دم دور حرمخانۀ ما گر که اعجاز کند با ید بیضا موسی در ازل باده زده از میِ میخانۀ ما ما از آن سوختگانیم که از آتش غم هیچ پروا ننماید پر پروانۀ ما گر به شمشیر غم دوست سر خویش دهیم در ره دوست بود همت مردانۀ ما به شهادت به اسارت سوی منزل ببریم این امانت که سپردند روی شانۀ ما با خبر باش نخندی تو به اولاد رسول کار صد تیغ کند نالۀ مستانۀ ما نَهَراسیم ز شمشیر و ز زنجیر ستم که پر از شهد شهادت شده پیمانۀ ما گر که دلسوختۀ ماست «وفائی» نه عجب جگر سوخته دادند به دیوانۀ ما شاعر : استاد سید هاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
دارم حضور مادر تو درد می کشم تو هستی و برابر تو درد می کشم این لحظه های آخر عمرم ببین پدر یاد وداع آخر تو درد می کشم یک ظرف آب دیده ام و باز مثل قبل با آب آب ِ اصغر تو درد می کشم هر جا صدای کودک شیری شنیده ام من هم شبیه همسر تو درد می کشم با یک نظر به جای طناب ِ دو دست خود از بند دست خواهر تو درد می کشم حتی صدای تالی قرآن سبب شده با یاد نیزه و سر تو درد می کشم بابا ببین که با نظری بر عبای خود با یاد داغ اکبر تو درد می کشم ذبح میان کوچه سبب شد که تا به حال هر لحظه یاد حنجر تو درد می کشم آماده است یک کفن قیمتی و من یاد حصیر و پیکر تو درد می کشم در هر کجا که روضه ی گودال خوانده ام دیدم حضور مادر تو درد می کشم عبدالمحسن
من داغ خواهر دیده ام، داغ برادر دیده ام دیدم که سیلی خورده است، کُنج خرابه مُرده است ای وای دلم، ای وای دلم، بر نوک نی باشد گلم من داغ اکبر دیده ام، من داغ اصغر دیده ام با ناله های یا ربَم ، من همنوا با زینبم آنقدر مرا کتک زدند، بر زخم من نمک زدند بر زخم دل نمک زدند، رقیه را کتک زدند حالش دگرگون گشته بود، مَحمِل پر از خون گشته بود دیگر ز جان هم خسته شد، دیدم که دستش بسته شد ای وای دلم، ای وای دلم، بر نوک نی باشد گُلم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42
کی میشود بوسه دهم خاک بقیع را آن تربت نورانی و پاک بقیع را اینجا چرا تاریک و بی شمع و چراغ است اینجاچراهرگوشه اش درد است و داغ است اینجا چرا در گرد خود زائر ندارد گنبد که جای خود چرا طائر ندارد اینجا چرا بال کبوترها کبود است اینجا همیشه بوی آتش بوی دود است اینجا مگر قبر امام ذوالکرم نیست پس دور قبر او چرا صحن و حرم نیست اینجا که قبر حضرت زین العباد است او که به هر سجاده ای نور و فواد است اینجاست قبر باقر آل محمد در معرفت . در علم تمثال محمد سرچشمه ی ناب تولا جعفر اینجاست قبر رییس مذهب شیعه در اینجاست دنبال قبر فاطمه هر کس غمین است حتما کنار تربت ام البنین است پرسیدم از دل علت ویرانی اش را با غربت و با خاک غم یکسانی اش را اینجا همه میراث دار کوچه هایند یا وارث شام بلا و کربلایند ‌از مادر خود فاطمه ارثیه دارند با خاک چادر روز شب مرثیه دارند بر منبرش شیخ الائمه با قدی دال از روضه ی کوچه گریزی زد به گودال او دیده آتش را به درب آشیانه یافاطمه گفته در آتش صادقانه دیدم حسن میگوید از دیوار و از در از زخم سینه . صورت و بازوی مادر سجاد از تدفین بی غسل و کفن گفت از بوریا و غارت یک پیرهن گفت از غسل زیر پیرهن وقتی حسن گفت از اشک مولا . آستین در دهن گفت می ریخت اشکش بر سفیدی محاسن مرثیه ی اصغر شنید و گفت : محسن تا آتش مرثیه در دل زد زبانه وقت گریز روضه شد با تازیانه دختر اگر از مادرش ارثیه برده زینب شبیه مادر خود لطمه خورده در طول عمرش زینبم دو تشت دیده از دوبرادر . خون دل . راس بریده نوبت به روضه خوانی باقر رسیده میگفت پشت کاروان خیلی دویده از کربلا میگفت با سیلاب گریه همبازی ویرانه ی من شد رقیه روضه به آخر آمد و وقت دعا شد پایان آن سوگند بر خون خدا شد تا رد نسازد ذات حق دست دعا را بردند نام ساقی کرببلا را ازگوشه ی مجلس صدای ناله برخاست این ناله های مادر دلسوز سقاست مردم مرا ام البنین دیگر نخوانید شرمنده ام . از آب و آب اور نخوانید آه ای بقیع آتش زدی بر سینه هامان از غصه ی تو مات شد آیینه هامان روزی رسد بر دشمنان تو بتازیم یک صحن جامع در میان تو بسازیم آن روزها دارد عجب حال و هوایی ایوان طلای مجتبی دارد صفایی دارد حریم تو شمیم رازقی را پایین پای تو هوای عاشقی را رشک خراسان میشود صحن و سرایت کرببلا گوید سلام از کربلایت ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42
اگر چه غم به دامن داشت، باور را به هم می ریخت به یک خطبه اساس جبهه شر را به هم می ریخت جوابش تیزتر از تیغ و طعنش سخت تر از سنگ که با آیات قرآن خصم کوثر را به هم می ریخت عدو می خواست او را با اذان ساکت کند اما فقط با چند جمله کاخ و منبر را به هم می ریخت على بود اسم و رسمش، گر پدر رخصت به او می داد به خشم حیدری آماج لشکر را به هم می ریخت غل و زنجیر و آتش، تازیانه، تهمت و تحقیر مگر این دشمنی‌ها پور حیدر را به هم می ریخت؟ امام آل طه بود و مثل جدش ابراهیم میان شعله گل می کرد و آذر را به هم می ریخت چه صبری داشت بالای سر نعش پدر وقتی به غیر از بوریا هرچیز ، پیکر را به هم می ریخت سلاح گریه اش سیلی به جان ابرها انداخت عیار اشک او بازار گوهر را به هم می ریخت حسن زینلی مقدم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان داغ دل آینه ها سهم تو شد بعد از آن واقعه، آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه، خون جوش زد از چشمانت خطبه ی اشک، برای شهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون در شب خوف و خطر خطبه ی «لا» سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، اِی زینت سجاده ی عشق از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد بعد از آن واقعه ی سرخ، حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد پس از تو نوبتِ سی‌سال گریه‌یِ من بود پس از تو در همه احوال گریه‌یِ من بود شبیه گریه‌یِ طفلانِ خیزران خورده شبیه گریه‌یِ پیرِ زنِ جوان مُرده تمام شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد پس از تو گوشه‌یِ سجاده‌ام پُر از اشک است پس از تو قامتِ اُفتاده‌ام پُر از اشک است پس از تو صحبت بازار می‌کنم هر روز شکایت از غمِ انظار می‌کنم هر روز نسیم گِردِ سرِ اطهرِ تو می‌چرخید چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو می‌چرخید میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال برای بُردنِ انگشترِ تو می‌چرخید به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو می‌چرخید پس از اصابتِ هر سنگ گونه‌ات می‌ریخت به رویِ نیزه کمی حنجر تو می‌چرخید نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ... عزیزِ کوچک خود همسر تو می‌چرخید نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب به نیزه‌اش سَرِ آب آورِ تو می‌چرخید دو دستِ من به غُل و جامعه به گردن بود که چشمشان به سویِ دختر تو می‌چرخید شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق چقدر دستِ غریبه سَرِ تو می‌چرخید تمامِ شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد (حسن لطفی) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝