eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
49 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... چشم خونین تو امشب آقا... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای آن که بر ساحت قدسی شما غرق در کینه اهانت کرده چند روزی است به دلدار حسین به ابالفضل جسارت کرده برسد کاش ببینیم همه حال او عبرت بین المللی ست شک ندارم...به خدا می دانم پاسخش با خود عباس علی ست ما کجا...درک ابالفضل کجا؟!! عقل کو تا که تورا فهم کند وای از آن دم که غضبناک شوی باید اینبار خدا رحم کند شاعر : اسماعیل شبرنگ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
جواد کلهر سامرا غرق عزا و ماتم است رحلت سبط رسول خاتم است ای امام هادی ای ابن الرضا دل غمین جدت امام هشتم است در فراق نجل زهرای بتول گر بسوزد عالم امکان کم است رهبری آزرده خاطر از جفا کوله بارش پر ز اندوه و غم است قاتلت بی رحم و دلسنگ و پلید می گسار و ساقی شرب خم است از متوکل شنیدی ناسزا دشمن تو خصم آل هاشم است او پیاده سوی خود خوانده تو را این سزای صالحان عالم است کربلا را کرده ویران بارها مسند عباسیان را حاکم است از چه رو رفتی سوی بزم شراب او خدا نشناس و پست و ظالم است وای من زهر شرر بار و جگر هر که شد مسموم قد او خم است مجتبی هم پاره پاره شد دلش گریه گل قطره های شبنم است بر سر بالین تو آمد حسن بهر قلب بی قرارت مرهم است شیعه خون بارد اگر بهرت رواست لاجرم بر دیده اشک نم نم است بهر ما شرح دعای جامعه بهتر از صد نوحه و شور و دم است معرفت درس بزرگ این دعاست هر فرازش مثل اسم اعظم است موسی عمران بود دربان تو خادمت جبریل و پور مریم است ای غریب بی کس دور از وطن زائرت از انبیا تا آدم است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
یك نفر از اهل ‏بیت فاطمه یك نفر زین چارده تن قائمه در امامان هدى رعناترین در نگاه شاعران زهراترین شعله موروثى شده در دامنش عشق مى‏سوزد ز گرماى تنش مى‏خورد بر هم لب و دندان او بس كه مى‏سوزد تن طوفانى‏اش بستر خورشید شد پیشانى‏اش گرگ ها خون خدا را خورده‏اند جاى پیراهن، تنش را برده‏اند مه میان حجره زندانى شده شه گرفتار پریشانى شده ضعف را با ناتوانى مى‏كشد بار پیرى در جوانى مى‏كشد خلسه‏اى دارد كه از عرفان پر است در سماعش پیچش یك چادر است اى غرور ناله هَل مِن مُعین اى بلور، این سنگباران را ببین پشت این در سایه‏ها كف مى‏زنند در غم ابن الرضا كف مى‏زنند پس سیادت را حسادت كرده‏اند كینه توزى با سعادت كرده‏اند تو شهید دستِ بازِ خود شدى عطر عید جا نمازِ خود شدى آب گر چه رهن ایوان شماست تشنگى شش دانگش از آن شماست حیف از آن رنگ كبودین لبت حیف از آن گل هاى یا رب یا ربت حیف از آن چشم سیاه بسته‏ات حیف از آن لب هاى خشك و خسته‏ات آفتاب من لب بام آمده صاحب منصب، چه بى نام آمده گر چه بى نام آمدى بر روى بام از كبوترها ببینى احترام پیكرت اقلیم باغ دردهاست عطر جسمت رهبر شبگردهاست باغ ما از بام افتاده به خاك اى بهارِ عاطفه روحى فداك استخوانت گر شكست از این فرود بر تو و جدّ غریبِ تو درود گفت «اُسقونى» ولى سنگش زدند گفت هر چه یا على سنگش زدند بر تنش دعوا، كه تاراجش كنند بر سرش غوغا به معراجش كنند عاقبت از هیبت چشمان او از قفا قاتل گرفته جان او شاعر : محمد سهرابی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
یک نفر از اهل بیت فاطمه یک نفر زین چارده تن قائمه در امامان هدی رعناترین در نگاه شاعران زهراترین شعله موروثی شده در دامنش عشق میسوزد ز گرمای تنش میخورد بر هم لب و دندان او بس که میسوزد تن طوفانیاش بستر خورشید شد پیشانیاش گرگ ها خون خدا را خوردهاند جای پیراهن، تنش را بردهاند مه میان حجره زندانی شده شه گرفتار پریشانی شده ضعف را با ناتوانی میکشد بار پیری در جوانی میکشد خلسهای دارد که از عرفان پر است در سماعش پیچش یک چادر است ای غرور ناله هَل مِن مُعین ای بلور، این سنگباران را ببین پشت این در سایهها کف میزنند در غم ابن الرضا کف میزنند پس سیادت را حسادت کردهاند کینه توزی با سعادت کردهاند تو شهید دستِ بازِ خود شدی عطر عید جا نمازِ خود شدی آب گر چه رهن ایوان شماست تشنگی شش دانگش از آن شماست حیف از آن رنگ کبودین لبت حیف از آن گل های یا رب یا ربت حیف از آن چشم سیاه بستهات حیف از آن لب های خشک و خستهات آفتاب من لب بام آمده صاحب منصب، چه بی نام آمده گر چه بی نام آمدی بر روی بام از کبوترها ببینی احترام پیکرت اقلیم باغ دردهاست عطر جسمت رهبر شبگردهاست باغ ما از بام افتاده به خاک ای بهارِ عاطفه روحی فداک استخوانت گر شکست از این فرود بر تو و جدّ غریبِ تو درود گفت اُسقونی ولی سنگش زدند گفت هر چه یا علی سنگش زدند بر تنش دعوا، که تاراجش کنند بر سرش غوغا به معراجش کنند عاقبت از هیبت چشمان او از قفا قاتل گرفته جان او شاعر : محمد سهرابی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
تاریک بود دور و برت ایهاالنقی سویی نداشت چشم ترت ایهاالنقی خون می‌گریست بر تو و بر حال و روز تو چشم ملایک و پسرت ایهاالنقی زهرِ ستم چه کرد به جان تو ای غریب خون می‌چکید از جگرت ایهاالنقی یک تن نبود حامیِ تو در تمام شهر تا شد ز غربتت کمرت ایهاالنقی از زحمتی که زهر به جسم تو داده بود شد ارغوانی بال و پرت ایهاالنقی طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی آتش گرفت برگ و برت ایهاالنقی لب تشنه بودی و خبر از آب هم نبود این سان گذشت هر سحرت ایهاالنقی عمری به یادِ جَدِ غریبت گریستی تا بود همیشه در نظرت ایهاالنقی گرچه غریب بودی و تنها و بی سپه خولی نبود همسفرت ایهاالنقی شکر خدا که نیزه نشد مرکب سرت بر خاک هجره ماند سرت ایهاالنقی خواهر نبود تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ایهاالنقی حتی میانِ هجره‌ی تو یک حصیر بود جَدِ تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود کربلایی رضا باقریان ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝