#بیا_بـریم_بـراتون_از_غـربت_د...
#غریب_وطن
#امام_حسن_ع_شهادت
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
بیا بـریم بـراتون ازغـربت در وطـن بگم
بـراتون از مظـلومی وتنـهایی حسن بگم
بـرای دلخوشی زهـرا و دل پُر مِحَـنَش
مجلس روضه بگیریم گریه کنیم برحسنش
فاطمه خیلی برای حسن جونش دل غمینه
هرجاکه روضه اش باشه میاد یه گوشه میشینه
اون آقایی که ماهی دریابراش ناله زده
ازپاره های جگرش به باغ تشت لاله زده
اون آقایی که توخونه اش،مونس وهمدم نداره
بـرای تسکین غمش حتی یه محرم نداره
اون آقایی که مزارش حتی یه زائرندیده
بغیرمهدی که همش ازمژه اش خون باریده
اون آقاکه خون دلش بالخته های جگرش
باهرنفس ریخته توتشت پیش حسین وخواهرش
درنفسای آخرین خون لخته تا لب راگرفت
بـااشـاره ازکنـیزا سـراغ زینب راگـرفت
خدامیدونه باچه حال حسین اومدبالاسرش
بروی زانوهاش گذاشت سرعزیزبرادرش
آنقده تیربهش زدن تابوت وتن دوخته شده
قـربون عباسش بـرم دیـدو برافروخته شده
وقتیکه تیربارون می شدحسین وعباس میدیدند
باآه وناله تیرهارو، از روی تابوت می چیدند
حسن عـزیـز مـادر و حسین عزیزتر از حسن
یکـی بـه کـربلا غریب یکی غریب در وطن
خـودامـام حسن میگفت روضه هامون اینه ولی
مصیـبتم از روزیـه کـه تنها شد بـابـام علی
بعـدعلی مـرتضـی امـام حـسن ستم کشید
تـومسـجدوتوکوچه هاچه ناسزاهاکه شنید
آی اونی که مـرغ دلت سـوی مدینه پرزده
توکوچه ی هاشمیون،به درب سوخته در زده
امام حسن که روضه هاش،ازروضه های مادره
تـمام غصـه ی دلـش خـاطره ی میـخ ودره
توکوچه ای که راه میرفت بامادرش تو مدینه
تـابخـودش اومـده دیـدفـاطمه فـرش زمینه
نخواست بگه حسن چی شدگفت که حواسم جایی رفت
فقط یه سایه رو دیدم یهوچشام سیاهی رفت
گیرم سرت سیاهی رفت همه جارنگ دود شده
نیمه ی صورتت چرا مادرمن کبود شده؟
مادرسیلی خورده ام حالاداری کجامیری؟
خونه ی ما این طرفه تواون طرف چرامیری
حالاکه روضه هامونو«مداح»با سوزدل نوشت
مادر شفاعتش بکن پیـش ما بـاشه در بهشت
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝