eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت منع عایشه از دفن امام حسن مجتبی(ع) 🔻در کتاب کافی آمده است: 🔹محمد بن مسلم گوید شنیدم امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرمود: 🔸هنگامی که حسن بن علی (علیه‌السّلام) به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسین (علیه‌السّلام) فرمود: 🔹«برادرم! به تو وصیتی می‌کنم، آن را حفظ کن، زمانی که من از دنیا رفتم، جنازه‌ام را آماده دفن کن، سپس مرا به سوی رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) ببر تا با او تجدید عهدی کنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه (علیهاالسّلام) برگردان، سپس مرا ببر و در بقیع دفن کن و بدان که از طرف حمیرا، (عایشه) که مردم از زشتکاری و دشمنی او با خدا و پیغمبر و ما خاندان آگاهند، مصیبتی به من می‌رسد» 🔺وقتی امام حسن (علیه‌السّلام) وفات کرد و روی تابوتش گذاردند، او را به جایی که پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) بر جنازه‌ها نماز می‌خواند بردند، امام حسین بر جنازه نماز گذارد و زمانی که نمازش تمام شد داخل مسجدش بردند، هنگامی که بر سر قبر رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) نگهش داشتند، به عایشه خبر بردند و به او گفتند، بنی‌هاشم جنازه حسن بن علی (علیهما‌السّلام) را آورده‌اند تا در کنار رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علی دفن کنند، عایشه بر استری زین کرده نشست و سریع خود را به آن جا رساند ـ ✳️او نخستین زنی بود که بعد از اسلام بر زین نشست ـ و ایستاد و گفت: 🔸فرزند خود را از خانه من بیرون برید، که نباید در اینجا چیزی دفن شود و حجاب پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) دریده شود. 🔺حسین بن علی (صلوات‌اللَّه‌علیهما) فرمود: 🔹تو و پدرت از پیش حجاب پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) را دریدید و تو در خانه پیغمبر کسی را در آوردی که دوست نداشت نزدیک او باشد (مقصود ابوبکر و عمر است) و خدا از این کار، از تو باز خواست می‌کند. همانا برادرم به من امر کرد که جنازه‌اش را نزدیک پدرش رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) ببرم تا با او تجدید عهد کند و بدان که برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معنی قرآن داناتر بود و نیز او داناتر از این بود که پرده رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) را پاره کند، زیرا خدای تبارک و تعالی می فرماید: ▪️«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تا به شما اجازه نداده‌اند به خانه پیغمبر وارد نشوید.» ▫️و تو بدون اجازه پیغمبر، مردانی را به خانه او راه دادی. خدای (عزّوجلّ) فرماید: «ای کسانی که ▪️ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید» در صورتی که به جان خودم سوگند که تو به خاطر پدرت و فاروقش (عمر) بغل گوش پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) کلنگ‌ها زدی؛ با آن‌که خدای (عزّوجلّ) فرموده: «آنها که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می‌کنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده» به جان خودم که پدرت و فاروقش به سبب نزدیک کردن خودشان را به پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) او را آزار دادند و آن حقی را که خدا با زبان پیغمبرش به آنها امر کرده بود، رعایت نکردند؛ زیرا خدا مقرر فرموده که آنچه نسبت به مؤمنین در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرام است، به خدا‌ ای عایشه! اگر دفن کردن حسن نزد پدرش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که تو آن را نمی‌خواهی، از نظر ما خدا آن را جایز کرده بود، می‌فهمیدی که او در آنجا دفن می‌شد (ولی افسوس که کلنگ زدن نزد گوش پیغمبر از نظر ما جایز نیست) 🔹سپس محمد بن حنفیه رشته سخن به دست گرفت و فرمود: ‌ای عایشه! یک روز بر استر می‌نشینی و یک روز (در جنگ جمل) بر شتر می‌نشینی؟! تو به علت دشمنی و عداوتی که با بنی‌هاشم داری، نه مالک نفس خودت هستی و نه در زمین قرار می‌گیری. 🔸عایشه رو به او کرد و گفت: پسر حنفیه! اینها فرزندان فاطمه‌اند که سخن می‌گویند، تو چه می گویی؟! حسین (علیه‌السّلام) به او فرمود: محمد را از بنی فاطمه به کجا دور می کنی، به خدا که او زاده سه فاطمه است: ۱. فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو بن مخزوم (مادر ابو‌طالب) ۲. فاطمه بنت اسد بن‌هاشم (مادر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)) ۳. فاطمه دختر زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد معیص بن عامر (مادر عبد‌المطلب) عایشه به امام حسین (علیه‌السّلام) گفت: پسر خود را دور کنید و ببریدش که شما مردمی هستید که همواره به دنبال دشمنی کردن هستید. ✳️پس حسین (علیه‌السّلام) به جانب قبر مادرش رفت و جنازه امام حسن (ع)را در بقیع دفن کرد. 📚منبع: ▫️اصول کافی، ج۱، ص۳۰۲ ع ع
(ع) از نگاه معصومین(ع) 🔷 اعظم(ص) 🔻«هر که دوست دارد سرور جوانان اهل بهشت را ببیند ، حسن بن علی(ع) را بنگرد».[2] 🔻«حسن و حسین پسران من هستند. کسی که به آنان مهر ورزد، مرا دوست داشته است و کسی که به من مهر ورزد، خداوند او را دوست خواهد داشت و کسی که مورد مهر خداوند باشد، او را وارد بهشت می کند و کسی که این دو را دشمن دارد، مرا دشمنی ورزیده است و کسی که به من دشمنی کند، خداوند او را دشمن می دارد و چنین کسی را خداوند به رو در آتش درآورد».[3] 🔻«هر که خواهان آن است که به دستاویز محکم خدا چنگ زند ـ همان که خداوند از آن در کتابش یاد کرده است ـ باید به علی بن ابی طالب و حسن و حسین مهر ورزد و ولایت آنان را داشته باشد؛ زیرا خدای ـ تبارک و تعالی ـ آن دو را از بالای عرش خود دوست دارد».[4] 🔻«امام حسن گل خوشبو و برگزیده من از دنیاست. همانا این پسرم آقایی است که خداوند به سبب او بین دو گروه از مسلمانان را سازش می دهد. خدایا من او را دوست دارم و به دوست دار او نیز مهر می ورزم».[5] 🔻«بهشت مشتاق چهار تن از خاندان من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا نیز به مهرورزی به آنان فرمان داده است و عبارتند از: علی بن ابی طالب(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و مهدی(عج) و او همان کسی است که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می گزارد».[6] 🔻«زمانی حسن بن علی(ع) در آغوش رسول خدا(ص) بود که سربلند نمود و گفت: پدرجان کسی که بعد از رحلت تان شما را زیارت کند چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که پدرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است و کسی که تو را بعد از وفاتت زیارت کند، پاداش او بهشت است».[7] 🔻رسول اعظم(ص) فرمود: «حسن از من است و من نیز از اویم. هر که حسن را دوست داشته باشد خدا نیز او را دوست می دارد».[8] 🔶 (ع) ✳️🔻«امام حسین(ع) به لحاظ بزرگ داشت مقام امام حسن(ع) در برابر او سخن نمی گفت».[9] 🔷 (ع) 🔻«پدرم از پدرش برایم روایت کرد که حسن بن علی(ع) در عبادت و زهد و فضیلت سرآمد مردم زمان خود بود. در موسم حج راه را پیاده ـ و بسا که با پای برهنه ـ طی می کرد. چون از مرگ و قبر سخن به میان می آمد می گریست؛ با ذکر حشر و برانگیخته شدن و عبور از صراط می گریست؛ هنگامی که از عرض اعمال بر خدای متعال سخن می رفت، اشک راه گلویش را می گرفت و مدهوش می شد؛ هنگامی که برای نماز برمی خاست در برابر خدای صاحب عزت و شوکت اندامش می لرزید؛ چون از بهشت و جهنم یاد می شد مانند مارگزیده به خود می پیچید و از خدا بهشت را درخواست می کرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد. همچنین هنگامی که کتاب خدای صاحب عزت و جلال را می خواند، هرگاه که به «ای ایمان آورندگان» می ر سید، می فرمود: «آری خدایا آری» همچنان که دیده نشد آن حضرت در تمامی احوال و حالات خود جز به ذکر خدای سبحان مشغول باشد. او راستگوترین مردم و سخنورترین شان بود».[10] 🔻امام صادق(ع) فرمود: «امام حسن(ع) شبیه ترینِ مردم به رسول خدا(ص) در خلقت و آقایی و شرافت و سیره و رفتار بود».[11] 🔷امام حسن(ع) در نگاه پیامبر(ص) 🔴ـ روزی پیامبر، حسنِ کوچکش را میان کودکان در حال بازی دید. بی درنگ به سوی او رفت و او را در آغوش کشید و فرمود: «حسنٌ فی رأنا بینه، أحبَّ اللهُ فَیْ أَحَبَّه؛ حسن از من است و من از حسن هستم، خداوند دوست خواهد داشت هر کس را که او را دوست بدارد».[12] 🔵ـ پیامبر مهربانی ها درباره امام حسن(ع) فرمود: «لَوْ کانَ الْعَقْلُ رَجُلاً، لَکانَ الْحَسَن؛ اگر قرار بود عقلْ خود را به صورت انسانی نشان دهد، به صورت حسن جلوه می کرد».[13] ⚫️ـ أسلَم غلام آزاد شده عمر می گوید: حسن و حسین(ع) را روی شانه های پیامبر دیدم، به آنها گفتم: پیامبر مرکب نیکویی برای شماست و پیامبر در پاسخ فرمود: «وَ نِعْمَ الْفارِسانِ هُما؛ و این دو کودک سواران خوبی هستند».[14] ⚪️ـ ابوهریره می گوید: روزی حسن(ع) به محضر مبارک پیامبر آمد و در کنار رسول خدا(ص) نشست. رسول خدا(ص) دهانش را به نشانه محبت بر دهان حسن(ع) می نهاد و سه بار فرمود: «أَللّهَمَّ إنّی اُحِبُّهُ و اُحِبُّ مَن یُحِبُّهُ؛ خدایا من حسن را دوست دارم و همچنین آن کسی که حسن را دوست بدارد، دوست دارم».[15] 🔵ـ جابر روایت می کند: رسول خدا(ص) را دیدم که با یک دست، دستِ حسن(ع) و با دست دیگر دست حسین(ع) را گرفته بود و می فرمود: «همانا این دو پسرم را در کودکی تربیت نمودم... و از درگاه خداوند برای آنها درخواست نمودم تا آنها را پاک و پاکیزه قرار دهد، و خداوند به این خواسته من پاسخ مثبت داد». [16] 🔴ـ روزی پیامبر به امام حسن(ع) فرمود: «تو از نظر صورت و سیرت، مانند من هستی».[17] 📚منابع: http://Eitaa.com/navayehzakerin2