eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
44 عکس
32 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
واحد؛ ای شهیدم حسین.mp3
2.53M
🕯🥀🍂 🥀 ◈آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده هر کسی دیده او را کنار بقیع همدم گریه و روضه‌هایش شده غم و اندوه و غربت حاصلش بود دو چشم تار زينب قاتلش بود نيفتاد از لبش نام حسينش اگر چه داغ سقا بر دلش بود «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ✅ بند دوم تا که شد روضه‌خوان دختر فاطمه تا که خواند از اباالفضل و از علقمه گرچه شد تازه داغ دل او، ولی داشت با زینبش زیر لب زمزمه: مزن آتش به جانم نور عينم مخوان از ماهِ مَـقطُوع اليَدَينم بخوان از غربت دلبند زهرا حسينم وا حسينم وا حسينم «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
babolharam mirzamohamadi.mp3
1.33M
چهار صورتِ قبر درست می کرد ... به نیتِ چهار پسرِ شهیدش ... بعد می گفت *لاتَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ ... 🎙 📋 🥀 ▪️ غُبارِ صحنِ تو بر دَردِ جان دواست بقیع خرابه های تو باغِ بهشتِ ماست بقیع اگر چه روی به کعبه نماز می خوانیم تو قبلۀ دلِ مایی خدا گواه ست بقیع قسم به چهار امامی که در بغل داری برای ما حَرمَت مثلِ کربلاست بقیع علی نَگفت به جانِ علی قسم تو بگو که قبرِ گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع قویترین سنَدِ غربت علی در تو عِذارِ نیلیِ ناموسِ کربیاست بقیع به یادِ چهار پسر در کنارِ چار مزار هنوز نالۀ ام البنین به پاست بقیع *چهار صورتِ قبر درست می کرد ... به نیتِ چهار پسرِ شهیدش ... بعد می گفت *لاتَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ ... * دیگه کسی به من ام البنین نگه ... *تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ ...* اخه شما که به من اُم البنین می گید یادِ چهار پِسرم می اُفتم ....*
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس را عَباس کرد الدَخیل اُم البَنین ... ✍
واحد_طاقت بیار ام البنین.mp3
4.38M
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول طاقت بیار ام البنین روضه بخونه زینبت شنیده هارو دیده که قامت کمونه زینبت طاقت بیار ام البنین تورو به جونه زینبت ماجرارو بشنو فقط تو از زبونه زینبت ام البنین نبودی،ببینی کربلارو ام البنین ندیدی،خزون لاله هارو ندیدی روی نیزه،هجده سر جدارو دیگه پسر نداری تو تاج سر نداری عباستو کشتن بی بی دیگه قمر نداری ام البنین واویلا ✅ بند دوم طاقت بیار ام البنین برات بگم از علقمه گرفت سر عباستو رو دامن اونجا فاطمه طاقت بیار ام البنین برات آوردم یک سپر میخوای چی بشنوی بی بی میگیری از حسین خبر ام البنین نبودی،حسینو سر بریدن با نعل تازه اسبا،رو بدنش دویدن سر بریدشو رو،ی نیزه ها کشیدن دیگه پسر نداری تو نور عین نداری حسینتو کشتن بی بی دیگه حسین نداری ام البنین واویلا ✅ بند سوم طاقت بیار ام البنین تا بگم از شام بلا بردنمون بی بی مارو محله ی یهودیا طاقت بیار ام البنین تا بگم از بزم شراب نمیدونی چقدر بی بی دادن مارو اونجا عذاب ام البنین نبودی،بردنمون تو بازار ام البنین ندیدی،زینب و بین اغیار بی احترام شدم من،از بسکه دیدم آزار اونجا سر حسینت به زیر دست و پا بود دور و بر ما هم بی بی پر از نامحرما بود ام البنین  واویلا ✍
#⃣ #⃣ #⃣ *از اون موقعی که این کاروان از مدینه بیرون آمد اُم البنین می آمد کنار قبرستان بقیع صدا میزد دیگه به من اُم البنین نگویید...* دیگر مرا اُم البنین نخوانید مرا دگر به این سَمَت ندانید *من نبودم کربلا ببینم کربلا با عباسم چیکار کردن، ولی برام خبر آوردن دستات هاشو از بدنش جدا کردند، واویلا، دیده اید آدم از بالای بلندی بخواد روی زمین بیاید، باید این دست هارو جلو صورت بگیره، با صورت نیاد روی زمین، یالله، اباالفضل که دست در بدن نداشت، بمیرم، یه وقت دیدن آقا باصورت به روی زمین...* ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد وَ سَقَطَ العباس...
#⃣ #⃣ #⃣ السَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا زَوْجَةَ وَلِيّ اللّٰهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا زَوْجَةَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْبَنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْعَبّٰاسِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طٰالِبٍ کسی که خواستگار او امیرالمومنین بوده یقینا خادم درگاه او، روح الامین بوده کمال همنشین او را به اوج کبریا برده چه فخری بهتر از اینکه علی را همنشین بوده همیشه خدمت اولاد زهرا بود و ثابت کرد ادب اینگونه و رسم وفاداری چنین بوده لیاقت داشت باشد مادرِ عباس این بانو که‌ هم اهل شجاعت بوده، هم اهل یقین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن که این زن آسمانی بود، گر چه در زمین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن شبیه انبیا، او معجزه در آستین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن چه اعجازی ازین برتر که عباس آفرین بوده قیامت میهمان سفره عباس میگردد کسی که ریزه خوار سفره ی اُمّ البنین بوده سپر میخواست تا دورِ حسین بن علی باشد غرض از چار فرزندش در این دنیا همین بوده بشیر از داغ اولادش خبر آورد امّا او فقط پرسیده از حال "حسین" و ذکرش این بوده *کاروان رسید مدینه ، اینجور نقل کردن یه بچۀ خردسال داره عباس این آقازاده سوارِ بر دوشِ اُم البنینِ .. کنارِ قبرِ پیغمبر شلوغِ مردا یه طرف ، زن ها یه طرف یه وقت دیدن این خانم آمد .. زن ها این صفوف رو شکافتند همه کنار رفتن یه عده ای اشاره می کنن بَشیر .. مراعات کن ... اومد مقابلِ بشیر ، بشیر یه بشارتُ مژده بده یه خبرِ خوش بده .. بشیر حسینم برگشته ؟ خیلی وقته چشم به راهشم از حسینم چه خبر ؟ اُم البنین خبر داری عون رو کشتن ؟_فدایِ حسین از حسینم بگو .. جعفرت رو کشن ؛ _فدایِ حسین میگم از حسینم بگو .. عثمانتُ کشتن ؛میگم فدایِ حسین از حسین بگو .. دید هرجوری حرف میزنه حماسه در حماسه متجلی ست .. گفت بزار براش روضه بخوانم .. اُم البنین خبر داری عمودِ آهنین به فرقِ عباست زدن ؟.. ناراحت شد ، بشیر میدونی داری چی میگی؟ پسرِ من قدِ رشیدی داشت ، دست هایِ بلند و قوی داشت ، مگه کسی میتونست انقدر بهش نزدیک بشه ؟.. عمود به فرقش بزنه ؟.. اگه بگی تیر باران شد کشته شد قبول میکنم .. پسرم یَلِ بی نظیرِ عربُ و عجمِ .. یه وقت دیدن شونه هایِ بشیر داره میلرزه .. صدا زد اُم البنین راست میگی به خدا ، اما اول کمین کردن پشتِ نخل هایِ علقمه .. دونه دونه دستاشُ بریدن .. تیر به چشمش زدن .. خبر داری رفته بود آب برا بچه هایِ حسین بیاره؟ .. تیر به مشکش زدن .. دیگه اینجا بود عمود به فرقش زدن .. یه دفعه همه زن هایِ مدینه صدایِ شیونُ و گریه شون بلند شد .. دیدن اُم البنین سلام الله علیها با همون جلالتُ جبروت ایستاده ، خم به ابرو نیاورده فقط نگاه کرد به بزرگانِ زن ها ؛ دیدید، میبینید چی داره میگه: دیگر مرا اُم البنین مخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم *همه گریه کردن ، اُم البنین هنوز اشک نریخته .. تو احوالاتِ امام راحل هست وقتی خبر آقا مصطفی رو بهش دادن دیدن امام اصلاً گریه نمی کنه (این شوکت و بزرگیِ یه نفر) گفتن می خواید گریه کنه ؟یکی بیاد روضه بخواند.. تا اسم امام حسین اومد دیدن به پهنایِ صورت گریه می کرد این درسیِ که ما از اُم البنین یاد گرفتیم .. فرمود بشیر پسرامُ گفتی ، منو پسرهامُ و هر کسی زیرِ این گنبد کبوده ، همه فدایِ حسین .. دیگه بیا از حسین بگو .. همچین که گفت بینِ دو نهرِ آب ذبح الحسین من القفا .. قتل الحسین عطشانا ..ای حسین * بشیر از داغ اولادش خبر آورد امّا او فقط پرسیده از حال "حسین" و ذکرش این بوده تمام عمر این‌ مادر ز داغ چار فرزندش حزین‌ بوده حزین بوده حزین بوده حزین بوده *چهار صورت قبر درست کرده بود .. پشتِ بقیع برا همدیگه روضه میخواندن، یه گوشه از روضه رو خانم زینب میخواند (زبان حاله)، یه گوشه از روضه رو اُم البنین، یه وقت سکینه بلند میشد؛ اُم البنین من شرمنده‌ام .. من بودم مَشکُ رو دوشِ عباس گذاشتم «فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ ..» زینب سلام الله صدا میزد ام البنین شما که نبودی فقط شنیدی چه گذشت کربلا .. انقدر برا عباس و حسین داری ناله میزنی .. ام البنین داغ عباس با دلِ حسین کاری کرد .. روزِ عاشورا هر شهیدی رویِ زمین می افتاد اول حسینم میومد دم خیمۀ زن ها ما رو سر سلامتی میداد .. اما وقتی عباس رو زمین افتاد .. انگار دیگه کاری از حسینم بر نمیومد صدا زد .. «و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي ..» زینب به بچه ها بگو آماده اسارت بشن... ای حسین ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
شور؛ مادر شهیدپرور.mp3
2.54M
علیهاالسلام 🔹مادر شهیدپرور🔹 تو مدینه، تو کرب‌وبلا رو زنده کردی با روضه‌هات، دوباره دلا رو زنده کردی با گریه‌هات، یاد شهدا رو زنده کردی تو مدینه کرب‌وبلایی به‌پاست با اشک و آه و روضه‌ت دم می‌زنی دم همه دم از حسین تو هر غروب غربت زنده نگه داشتن یاد شهید نیست کمتر از شهادت ای مادر عشق‌آفرین ای بانوی صبر و یقین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر اگه، داغ گلای پرپرو دیدی اما حالا، پیش فاطمه تو روسفیدی فخرت اینه، که حالا تو مادر شهیدی تو بودی که به بچه‌هات یاد دادی درس وفا و غیرت خونهٔ تو یه خونه بود یا که بود مدرسهٔ شجاعت اجر یه مادر که شهیدپروره نیست کمتر از شهادت ماه تو شد زیباترین خورشید عشق روی زمین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» شاعر و نغمه‌پرداز: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹نگاه تشنهٔ دریا🔹 بی‌تاب دوست بودی و پروا نداشتی در دل به غیر دوست تمنا نداشتی مادر! شنیده‌ام که تو در ازدحام زخم جز ذکر یا حبیب به لب‌ها نداشتی وقتی نسیم عشق وزیدن گرفته بود جز آرزوی دیدن زهرا نداشتی باور نمی‌کنم که در آن رستخیز درد دستی برای یاری مولا نداشتی آن لحظه می‌رسید به بالینت آفتاب اما دریغ، چشم تماشا نداشتی در مشک تشنه جرعهٔ آبی هنوز بود اما توان بردن آن را نداشتی تا خیمه‌های نور اگر آب می‌رسید شرم از نگاه تشنهٔ دریا نداشتی... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹نگاه تشنهٔ دریا🔹 بی‌تاب دوست بودی و پروا نداشتی در دل به غیر دوست تمنا نداشتی مادر! شنیده‌ام که تو در ازدحام زخم جز ذکر یا حبیب به لب‌ها نداشتی وقتی نسیم عشق وزیدن گرفته بود جز آرزوی دیدن زهرا نداشتی باور نمی‌کنم که در آن رستخیز درد دستی برای یاری مولا نداشتی آن لحظه می‌رسید به بالینت آفتاب اما دریغ، چشم تماشا نداشتی در مشک تشنه جرعهٔ آبی هنوز بود اما توان بردن آن را نداشتی تا خیمه‌های نور اگر آب می‌رسید شرم از نگاه تشنهٔ دریا نداشتی... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
نماهنگ گرفتارم.mp3
3.07M
🎧 تنظیم استودیویی | گرفتارم 🎤 کربلایی‌ امیر برومند (س) (ع) (س) 🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور 🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇 https://eitaa.com/zakerin 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
چهار رکعت دلواپسی میان بارش بارانی از ستاره رسید اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید چهار پارۀ تن، نه چهار پارۀ دل چهار ماه شب بی‌کسی ولی کامل چهار ابر به باران رسیده در ساحل چهار رود به پایان رسیده، دریادل چهار فصل طلایی ولی میان خزان چهار بغض غم‌انگیز و مادری نگران چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی برای دشمن خود نیز گریه‌دار شوی مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش چهار قبر غریب است باز در نظرش چقدر خاطره مانده‌ست در مفاتیحش و دانه‌ دانۀ اشکی که بوده تسبیحش نشسته بود شب جمعه‌ای کنار بقیع کمیل زمزمه می‌کرد در جوار بقیع غروب، لحظۀ تنهایی‌اش دوباره رسید غروب‌ها دل او خون‌تر است از خورشید به غصه‌های جگرسوز می‌زند پهلو دوباره شعله کشیده‌ست آب وقت وضو شروع می‌کند او لیلة‌ المصائب را همین‌ که دست به پهلو نماز مغرب را… چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب چهار نافله در بی‌کسی پس از مغرب در آسمان نگاهش که بی‌ستاره شده چهار آینه مانده، هزار پاره شده شکست آینه‌هایش میان گرد و غبار شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار از آن زمان که پسرهای او شهید شدند یکی یکی همه موهای او سفید شدند و همسری که به دل غصه‌ای گذاشت، وَ رفت نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت اگرچه بین غم و غصه‌های خود تنهاست ولی چهارم هر ماه روضه‌اش برپاست طراوتی که نرفته‌ست سال‌ها از دست بهشت خانۀ او سفرۀ اباالفضل است صدای گریه بلند است بین مرثیه‌ها چه دلنواز شده یا حسین مرثیه‌ها نشسته گوشۀ ایوان کنار گلدان‌ها برای بدرقه با اشک خود به مهمان‌ها - - در التماس دعایش چه حرف‌ها گفته‌ست به لطف آن کمر خسته کفش‌ها جفت است... یکی یکی همه رفتند و باز هم تنهاست... ✍🏻 🏷 علیهاالسلام | ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝