eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
2 عکس
11 ویدیو
5 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸معرفت و شجاعت حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در برابر یزید لعین... در نقل‌ها آمده است: وقتی که کاروان مخدّرات و بازماندگان شهدای کربلا قصد حرکت از شام به سمت مدینه را داشتند، یزید لعین رو کرد به حضرت ام کلثوم علیهاالسلام وگفت: 📋یَا أُمَّ کُلْثُومٍ خُذُوا هَذَا الْمَالَ عِوَضَ مَا أَصَابَکُمْ ▪️ای‌ام کلثوم! این مال را در عوض مصیبت‌تان بگیرید!‌ 🔻حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمود: 📋 یَا یَزِیدُ مَا أَقَلَّ حَیَاءَکَ وَ أَصْلَبَ وَجْهَکَ تَقْتُلُ أَخِی وَ أَهْلَ بَیْتِی وَ تُعْطِینِی عِوَضَهُمْ؟ ▪️ای یزید! چقدر بی‌حیا و پُر رو هستی! برادر و اهل بیتم را کُشتی و در برابر قتلشان به من عوض مالی می‌دهی!؟ 📚بحارالانوار ج‌۴۵ ص۱۹۷
🩸شدت علاقه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به دخترش حضرت امّ‌کلثوم علیهالسلام... در روایتی امام صادق عليه‌السلام فرمودند: وقتی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به حالت احتضار درآمد، به مولا علی علیه‌السلام وصیت کرد و فرمود: چون من از این دنيا رفتم ، تو غسلم را بر عهده گیر و مرا آماده کن و بر من نماز بخوان و مرا در قبرم پائین ببر و در لحدم بگذار و بر رویم خاک بریز و آن را هموار کن و کنار سرم رو به رویم بنشین و بسیار قرآن تلاوت کن و دعا بخوان؛ چرا که این ساعتی است که میت در آن به انس با زندگان نیاز دارد و من تو را به خدای متعال می‌سپارم و در مورد فرزندانم تو را به نیکی سفارش می‌کنم، 📋 ثُمَّ ضَمَّتْ إِلَیْهَا أُمَّ کُلْثُومٍ فَقَالَتْ لَهُ إِذَا بَلَغَتْ فَلَهَا مَا فِی الْمَنْزِلِ ثَمَّ اللَّهُ لَهَا 🔻سپس‌ حضرت ام کلثوم علیهاالسلام را در آغوش کشید و به مولا علی علیه‌السلام فرمود: وقتی به سن بلوغ رسید، هر چه در خانه هست متعلق به او باشد . خداوند از او محافظت کند. 📚بحارالانوار ج ٧٩ ص۲۷
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 🔰 حقیقت پنهانِ ماجرای دروغین ازدواج حضرت امّ کلثوم سلام‌الله‌علیها با «دوّمی»... شخصی به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: مردم (اهل بدعت) بر ما شيعيان احتجاج می‌کنند و می‌گویند: «مولا علی (علیه‌السلام) دختر خود را به ازدواج عُمَر در آورده است!» (و این نشانه رضایت علی "علیه السلام" از آن خلیفه غاصب است) 🔸امام صادق علیه‌السلام تکیه زده بودند، اما بعد از شنیدن این سخن ناگهان نشستند و فرمودند: کسانی که چنین می‌پندارند، هدایت نشده‌اند. سپس حضرت دستان خود را به هم زدند و فرمودند: 📋 سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا كَانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام يَقْدِرُ أَنْ يَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا فَيُنْقِذَهَا كَذَبُوا لَمْ يَكُنْ مَا قَالُوا 🔻سبحان الله! مگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام نمی‌توانست از رسیدن عمر به دخترش جلوگیری کند و او را نجات دهد؟! آن ها دروغ می‌گویند؛ اینگونه نیست که آن‌ها می‌گویند. 🔹 زمانی که عُمَر، حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها را از ایشان خواستگاری کرد، ابتداءً امیرالمومنین علیه‌السلام امتناع کردند. عمر، عبّاس (عموی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله) را احضار کرد و او را تهدید کرد و به او گفت:«اگر علی (علیه‌السلام) قبول نکند، مقام "سِقایة الحاج" و اختیار زمزم را از تو می‌گیرم!» 🔸 عباس، خدمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام رسید و مطلب را بازگو کرد، اما باز هم ایشان قبول نکردند. عباس باز هم اصرار کرد. 👈 در نهایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که می‌دانستند اگر قبول نکند، عمَر مقام «سِقایة الحاجّ» را از عباس میگیرد، به دنبال یک دختری از اجنّه از اهل نجران که "سحيقة بنت جُريريّة" نام داشت و یهودی بود، فرستادند. 📋 فَأَمَرَهَا فَتَمَثَّلَتْ فِي مِثَالِ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ حُجِبَتِ الْأَبْصَارُ عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ بَعَثَ بِهَا إِلَى الرَّجُلِ 🔻سپس دستور دادند و آن دختر جنّی، به شکل حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در آمد و از آن به بعد، ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها از دیده‌ها ناپدید گردید. امیرالمؤمنین علیه‌السلام همین جنّ را نزد عمر فرستاد. 🔹 این دختر جنّی نزد عمَر ماند تا زمانی که عمر به مطلب پی برد و فهمید که او، ام‌کلثوم علیهاالسلام نیست و گفت: خانواده‌ای، ساحر تر از بنی‌هاشم در روی زمین وجود ندارند! 🔸 عمر می‌خواست این مطلب را به دیگران بگوید اما اجل مهلتش نداد و کشته شد. دختر جنّی هم میراث عمر را گرفت و به نجران برگشت. امیرالمؤمنین علیه‌السلام هم ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها را ظاهر کرد. 📚الخرائج و الجرائح، ‏ج٢ ص٢٨۵ 📚بحارالانوار، ج۴۲ ص۸۸ 📚انوار النعمانیه، ج١ ص٨۴ ✍ ای مقامت فراتر از مریم ای شکوهت رساتر از حوا امّ کلثوم، خواهر زینب عصمتُ الله دوّم زهرا پیش پایت تمام حور و ملک در رکوع و سجود افتاده نسل برتر ز خانواده‌ی نور دخت مولا و فاطمـه زاده ای حجابت فرشته را چادر حوریان در طواف معجر تو آن قدر ناز داری ای بانو بال جبریل فرش معبر تو تو کجا و تبار ناپاکان؟! تو ملیکه ز عالم ملکوت تـو بهشتی چه نسبتی داری به کویر و به دوزخ و برَهوت؟! قرص خورشید و زَمهَریر سیاه جمع ایمان و کفر ممکن نیست! هر که این قصه را کند باور به خدا شیعه نیست، مؤمن نیست... ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
🔰 جلوه‌ای از مقامات و شأنیت والای حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها... 💬 اگرچه به حسب شرایط زمانه و خفقان موجود در زمان معاویه لعین، گزاره‌های قابل توجهی از مخدّرات آل‌الله به ما نرسیده است اما برخی از روایات و نقل‌های محدودی هم که به ما رسیده، گویای معارفی بس عمیق است... 📈 شاید اگر به دید ژرف نگاهی به این روایت داشته باشیم، جلوه‌ای از عظمت و مقام حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها را برای ما بیان کند! روایت می‌فرماید: 📋 لَو اَنَّ فَاطِمَةَ «عليهاالسلام» وَلَدَتْ ألفَ وَلَدٍ ذَكَرٍ، لَكانَ كُلُّ فَردٍ مِنهُم إماماً 🔻اگر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، هزار فرزند پسر هم به دنیا می‌آورد، تمام پسران آن حضرت، شأنیت مقام امامت را داشته و «امام» می‌شدند!(۱) 🔎 یعنی عظمت شجرهٔ وجودیِ صدیقه کبری و امیرمؤمنان علیهماالسلام آن‌قدر والاست به‌گونه‌ای که هر میوه‌ای را که ثمر می‌دهند، شأنیت مقام امامت را دارد! 📝 بر اساس این روایت میتوان گفت اگر چه حضرت زینب کبری و حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیهما به حسب زن‌بودنشان مقام امامت را نداشتند، اما در وجود پاک و منوّرشان شأنیت این مقام، نهفته است! 🖇 روایتی را هم که جناب شیخ صدوق در «کمال الدین» نقل می‌کند، شاهدی بر این مطلب است؛ طبق این روایت، سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، در روز عاشورا «نوعی وصایت خاصه» را به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها منتقل نمودند (۲) که حاکی از داشتن شأنیت مقام وصایت تمام فرزندان صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها می‌باشد. 📚(۱)الانوار العلویه، ص۴۳۳ 📚(۲)کمال الدین ج٢ص۴۵٩ ✍ دست من و دامان تو یا ام کلثوم جان و تنم قربان تو یا ام کلثوم درد من و درمان تو یا ام کلثوم چشم من و احسان تو یا ام کلثوم تو جلوه‌ی زهرا و نور مرتضایی تو نور قلب فاطمه نور خدایی هم جان زهرایی و هم جانان حیدر هم روح زهرایی و هم ریحان حیدر شد جان احمد مرتضا تو جان حیدر ای جان به قربان تو و قربان حیدر تو دلبر ارباب های عالمینی جان علی جان حسن جان حسینی تو ام‌کلثومی نشد قدر تو پیدا قدر تو پیدا می‌شود در صبح فردا ای زینب دیگر به اهل بیت طاها مدح تو بس نور علی هستی و زهرا وصف تو را باید بهشتی ها بگویند باید نبی و حیدر و زهرا بگویند از کودکی با درد و غصه آشنایی مثل حسن تو غصه دار کوچه هایی از غصه ی مادر همیشه در نوایی تو شاهد اشک روان مجتبایی تو بودی و آهی که مانده کنج سینه تو بودی و زخم غم یاس مدینه گویند در را دیده‌ای و میخ در را در پشت در یک مادر کشته پسر را با دست بسته حیدر خونین جگر را در بین آن کوچه چهل بی پا و سر را دیدی به مسجد مرتضا را می‌کشیدند کفتارها شیر خدا را می‌کشیدند تو محو الطاف خدا بودی همیشه با سینه ای غرق بلا بودی همیشه غرق غم و صبر و رضا بودی همیشه تو روضه خوان کربلا بودی همیشه دیدی به دشت کربلا راس بریده دیدی ز غصه قامت زینب خمیده