#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
♦️ عمهٔسادات...بگو کیستی؟!
فاطمه یا زینبِ ثانی سْتی ؟!
⚡️ گوشهای از شرحِ این شعرِ پُر معنا...
در کتاب «کرامات معصومیه» آمده است:
یکی از بندگان صالح خدا، در عالم مکاشفه مشاهده میکند:
هر شب مخدّرات اهل بیت «علیهنّالسلام» در جایی گرد هم میآمدند و حضرت زهرا سلاماللهعلیها، برایشان سخنرانی میفرمود.
شبی آن حضرت فرمود:
«من تا ده شب دیگر در این مجلس شرکت نخواهم کرد. به جای من، حضرت معصومه "علیهاالسلام" برای شما سخن خواهد گفت».
شب بعد، حضرت معصومه سلاماللهعلیها آمده، در آغاز سخنرانی فرمود:
«این کار به من واگذار شده است».
آن گاه برای مخدّرات اهل بیت "علیهنّالسلام" سخنرانی فرمود. حضرت زینب کبری "سلاماللهعلیها" هم در میان آن بانوان بود.
📚کرامات معصومیه،مهدی پور، ص۲۴۱
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
♦️ زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گویا زائر إمام رضا علیهالسلام است...
در روایتی از حضرت ثامنالحجج علی بن موسی الرضا علیهالسلام نقل شده که حضرت فرمودند:
مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی.
🔹کسی که حضرت معصومه علیهاالسلام را در قم زیارت کند، مانند آن کسی است که مرا زیارت کرده است.
📚ناسخ التواریخ،زندگانی حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) ج۷، ص۳۳۷
📚ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵.
#امام_رضا_علیه_السلام
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
♦️ وجه نامگذاری زیبا و بهجای این ایام به «دههٔ کرامت»
⚡️از یک سو، طبقه حکایت پدر مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، امیرالمؤمنین علیهالسلام، حضرت معصومه علیهاالسلام را «کَریمَةُ أَهلِ البَیت» خواندند.(۱)
⚡️از سوی دیگر، در روز ولادت امام رضا -علیهالسلام، آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام به حضرت نجمه خاتون، مادر آن حضرت، فرمودند:
«هَنیئاً لَكِ يا نَجمَةُ كَرامَةُ رَبِّكِ»
🔻«ای نجمه! [این] کرامت پروردگارت برای تو مبارک باد»(۲)
از این رو، دهه میان ولادت حضرت معصومه و ولادت امام رضا -علیهما السلام- را به زیبایی «دهه کرامت» نامیده اند.
📚۱. زندگانی کریمه اهل بیت علیهم السلام،مهدی پور، ص۴۲.
📚۲. عیون أخبار الرضا علیهالسلام،ج۱، ص۲۰.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🟢 ۲۳ ربیعالاول سالروز ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به شهر قم...
⚡️استقبال با شکوه بزرگان قم از بانوی کرامت...
در نقلها آمده است:
زمانی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها قصد آمدنِ به شهر قم را نمودند،
لَمَّا وَصَلَ خَبَرُهَا إِلَى قُمَّ اِسْتَقْبَلَهَا أَشْرَافُ قُمَّ وَ تَقَدَّمَهُمْ مُوسَى بْنُ اَلْخَزْرَجِ
🔻همینکه خبر رسید که ایشان در راه آمدن به قم هستند،بزرگان قم و پیشاپیش آنها موسی بن خزرج به استقبال ایشان رفتند.
فَلَمَّا وَصَلَ إِلَيْهَا أَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهَا وَ جَرَّهَا إِلَى مَنْزِلِهِ
🔻موسی بن خزرج وقتی به ایشان رسید، مهار شتر ایشان را گرفت و شتر را تا منزل خود کشاند.
📚تاریخ قم ص ۲۱۳
📚بحارالانوار ج۴۸ ص۲۹۱
✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو
این ز معصومه و از زینب مضطر بشنو ...
...در دروازهٔ شهر شام سه روز اسرای آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود.
ثمّ استَقبَلتْهم مِْن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خمس مائة ألف مِن الرّجال و النّساء مَعَ الدّفوف، و خرَجَ أمراءُ النّاسِ مع الطّبولِ و الصّنوجِ و البوقات،
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن با دفها و اميران ايشان با طبلها و كوسها و بوقها و دهلها بيرون آمدند؛
و كانَ فيهِم ألوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّانِ و النّسوانِ يَرقصونَ و يَضربونَ بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّنَ جميعُ أهلِ الشّام بِألوانِ الثّيابِ و الكُحل و الخَضاب .
▪️چند هزار مرد و جوان و زن، رقص كنان با دف و چنگ و طبلزنان، به استقبال آمده بودند. همه اهل شام، دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى،ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم،ص۴۳۲
دارد مسیح ما میاید دیگر از راه
پس خیر میبیند گدا سرتاسر ار راه
ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه
دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه
از شوق لبریز است چشم جاده حتی
از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی
این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا
در صبر عین زینب کبراست اصلا
بین کریمان شهره در دنیاست اصلا
جان علی موسی الرضای ماست اصلا
ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد...
در شوره زار شهر قم گندم بکارد
در محملش امنیتی بسیار دارد
اندازه یک شهر خدمتکار دارد
هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد
هم اینکه راهی راحت و هموار دارد
اهل محل نه بددهن نه لات هستند
تا چند خانه دور و بر سادات هستند
چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده
بر چادر او جای پا هرگز نخورده
سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده
آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده
امن است راهش بی بروبرگرد اینجا
سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا
دستی سوی معصومه طه نیامد
پیش نگاهش خیزران بالا نیامد
تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد
پای پیاده یک قدم حتی نیامد
هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود
در هرشرایط احترام او به جا بود
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸 محل سکونتی که اهل «قم» و اهل «شام» برای دخترانِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آماده کردند ...
در نقلی آمده است:
موسی بن خزرج ، حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به خانهای آورد که خالی از تردّد اغیار بود و بهترین حجره آن را در اختیار آن بانوی مخدّره قرار داد؛ چند کنیز پاکیزه را نیز برای خدمت آن بانوی مخدّره معین نمود...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۶
✍ اما یا حضرت معصومه...
چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن مخدّرات مظلومهای که در شهر شام، آنان را در محلی جای دادند که در مورد آن نقل کردهاند:
➖لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
➖حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،(۱)
➖ فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ در آن خرابه، هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریه میکردند.(۲)
➖ سقف خرابه شام به گونهای بود که در شُرف خراب شدن بود؛ بعضی از أسرای آل الله میگفتند:
إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.(۳)
📚(۱)مثير الأحزان، ص۱۰۳
📚(۲)بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
📚(۳)الخرائج و الجرائح ج٢ ص٧۵٣
قم شد مسیرِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله ...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸راهِ «شام» و راهِ «قم» ...
مسیرهایی که تفاوتِ بسیار داشت ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها نزدیک شهر قم شدند؛ بزرگان و سادات قم از شهر خارج شدند و به استقبال آن حضرت رفتند؛ عدهای از مردانِ قم نیز، مسیر آمدنِ مَحمل آن بانوی مکرّمه را هموار نمودند؛ اگر سنگ و یا مانعی در مسیر ناقه آن حضرت بود، آن را برمیداشتند تا مبادا ناقه آن حضرت، با آن برخورد کند ...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۵
✍ آه یا حضرت معصومه...
در مسیر شام، قضیه کاملاً برعکس بود...
در زمان قیام مختار، «سهیل بن عَریف خزاعی ملعون» را به نزد او آوردند.
مختار گفت:
ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران میزدی تا رَم کنند و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روی شتران بر زمین بیفتند!؟ سهیل انکار کرد.
مختار گفت:
اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمیکنم! پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد.
📚مخزن البکاء، ص ٧۴٨
چند روزی هست تب دارد نگاهش بر در است
آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است
درد دوری از تمام درد و غمها بدتر است
باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است
اینچهغوغاییست یا رب که میان قم بپاست
این دم آخر به لبهایش رضا جانم رضاست
رفـته بین هر بیـابان در هـوای دلبرش روی ناقه بینمحمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بیبی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بیسر ندید
عـمهاش زینب ولی زیر لگـدها مانده بود
بین آن نـامـردهای پـست تـنها مـانـده بود...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
◼️ وفاتِ شهادتگونه کریمه آل الله...
در نقلها آمده است:
جناب هارون بن موسی بن جعفر علیهالسلام همراه ۲۳ نفر از که بزرگ قافله آنها خواهرش حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام بود، در کاروانی وارد ساوه شدند. دشمنان اهل بیت علیهمالسلام به هارون که در حال غذا خوردن بود، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند.
و قَد دُسَّ إلَيها السَمُّ في ساوة؛...و لَم تَلبِثْ إلّا أياماً قليلةً وَ استُشهِدَت
▪️در غذای حضرت معصومه علیهاالسلام نیز زهر ریختند. بدین ترتیب، آن بانوی گرامی، مسموم گشت و بستری شد و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید. (بر اساس نقلی، زنی در ساوه آن حضرت را مسموم کرد.)
📚الحیاة السیاسیّه للامام اارضا علیهالسلام، جعفر مرتضی عاملی، ص ۴۲۸؛
📚قیام سادات علوی، ص ۱۶۱-۱۶۸
📚وسیلة المعصومین، ص۶٨
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
◾️دو نفری که از راه رسیدند و پیکر مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به خاک سپردند ...
در نقلها آمده است:
زمینی که آستانه حضرت معصومه علیهاالسلام در آن واقع است، «بابلان» نام داشت. این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشت و مِلکی از ملکهای «موسی بن خزرج» بود. این زمین را موسی بن خزرج برای مدفن آن حضرت معیّن کرد.
🔘 آل سعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره حضرت معصومه علیهاالسلام قرار دهند. پس از آنکه جنازه مطهر آن بیبی بزرگوار را غسل دادند و کفن کردند، میان آل سعد گفت وگو شد که چه کسی داخل قبر شود و جنازه را در سرداب به خاک بسپارد.
سرانجام اتفاق کردند که شخصی به نام «قادر» که سیّد پرهیزکاری بود، داخل قبر شود و آن گوهر پاک را دفن کند.
فلّما بَعَثوا إلیها رأَوا راکبَین سریعَین مُتلثمَّین یأتیانِ مِن جانب الرَملة فلّما قرّبا مِن الجنازة نَزلا و صَلَّیا علَیها
▪️چون به سراغ آن پیرمرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پیدا شدند. همین که نزدیک جنازه رسیدند، از مرکب پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه علیهاالسلام نماز گزاردند.
و دَخلا السّرداب و أخَذا الجِنازة فدَفناها ثمّ خرَجا و رکبا و ذهَبا و لم یَعلم أحدٌ مَن هُما
▪️سپس داخل سرداب شدند و جنازه را دفن کردند. آن گاه بیرون آمده و رفتند و کسی نفهمید آنها چه کسانی بودند.
(بعضی احتمال دادهاند که آن دو نقابدار، امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بوده اند.)
📚بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۹
✍مثل این ماجرا، کربلا هم رخ داد اما به شکلی دیگر...
... مردان بنی اسد هر چه کردند، نتوانستند عضوی از اعضای سیدالشهداء علیهالسلام را تکان دهند؛
فبَينَما هُم كذلك إذاً بِفارسٍ قد طلَعَ عليهم مِن جانبِ الكوفة و قد ضيّقَ لِثامه.
▪️مانده بودند که چه کنند تا در همین حال، یک سواره نقابداری از جانب کوفه نمایان شد.
نَزلَ عن ظَهرِ جَواده، و جَعلَ يَتخطّى القَتلىٰ واحدًا بَعد واحدٍ و هُو مُنحَني الظَّهر،
▪️آمد و از اسبش پیاده شد؛ بین کشتههای دشت کربلا، قدم برمیداشت در حالی که کمرش تا شده بود.
حَتّى إذا وَقع نَظَرُه علَى جَسد الحُسين عليهالسّلام رَمىٰ بِنفسه عَليه، و احْتَضنَه،
▪️تا اینکه نگاهش به پیکر پاک سیدالشهداء علیهالسلام افتاد؛ آمد و خود را به روی آن پیکر پاک انداخت و او را در بر گرفت.
و جَعلَ يَشمُّه تارةً، و يُقبّلُه أُخرىٰ، و هُو يَبكي و قَد بَلّ لِثامُه مِن دُموعِ عَينَيه،
▪️گاهی آن پیکر را میبوئید، گاهی آن را میبوسید ؛ نقاب او از سیلاب اشک چشمانش خیس شده بود.
🩸... مردان بني اسد پیش آمدند تا او را کمک کنند؛ اما امام سجاد علیهالسلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند:
أنا أكِفيكُم أمرَه.
▪️من به تنهایی کفایت میکنم.
به امام گفتند:
ای برادر! چگونه تو تنهایی می توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ...
فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً
▪️در این هنگام امام علیه السلام به شدت گریه کردند و فرمودند:
«إنَّ مَعیَ مَنْ یُعینُنی عَلَیه»
▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند...
سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیهالسلام را بلند کردند و فرمودند:
بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و علَى مِلّةِ رسول اللّه...
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۱۱
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸 حتی نگذاشتند آفتاب بر قبر مطهر حضرت معصومه «سلاماللهعلیها» بتابد ...
در نقلها آمده است:
وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیهالسلام وارد قم گردید و قبّهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
📚تاریخ قم ص۷۱۴
✍ آه یا حضرت معصومه...
حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریفتان...
حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟!
🩸وقتی که بنی اسد بر بالای آن پیکر مطهر حاضر شدند، رو به یکدیگر کردند و بهم گفتند:
قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ
▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است.
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۱۰
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵
باید برای روضهی جسمت ، زجان گذشت
ای تشنه! از غمت چه به پیر و جوان گذشت؟
آه ای هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم
با داغ تو چه بر جگر شیعیان گذشت؟
آن ساعتی که پیکرت افتاد روی خاک
فریاد جبرییل ز هفت آسمان گذشت
ای کاش میگذشت ز انگشترت حسین
وقتی ز قتلگاه تو آن ساربان گذشت
ای جسم تو مطاف ملائک ، چه جرأتی
با نعل های تازه از آن آستان گذشت؟
ای وای من ... سه روز تنت زیر آفتاب
آری سه روز ... بی سر و بی سایبان گذشت
« لَنْ تَبرُدَ مُصیبَتُکَ فِی قُلوبِنا »
داغ تو داغتر شد و عمر جهان گذشت...
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🔰 زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گوئیا زائر حضرت علی بن موسی الرضا عليهماالسلام است...
در روایتی از حضرت ثامنالحجج علی بن موسی الرضا علیهالسلام نقل شده که حضرت فرمودند:
📋 مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی.
🔻کسی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها را در قم زیارت کند، مانند آن کسی است که مرا زیارت کرده است.
📚ناسخ التواریخ،زندگانی حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) ج۷، ص۳۳۷
📚ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵.
✍ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
✍ وصف او را نتوان گفت به صد منظومه
گفته معصوم به او فاطمهی معصومه
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🔰 زائر حضرت معصومه «سلاماللهعلیها»، گوئیا زائر کربلاست...
مرحوم علامه میرزا محمد تنکابنی (متوفای ۱۳۰۲ هق) در «رِسالَةٌ فاطِمِیَّة» روایتی را از امام رضا علیهالسلام نقل میکند که حضرت فرمودند:
📋 مَن زارَ فاطِمَةَ بِقُم فَکَأنّما زارَ الحُسَینَ بِکَربَلا
🔻اگر کسی فاطمه (معصومه) سلاماللهعلیها را در «قم» زیارت کند، مانند این است که امام حسین صلواتاللهعلیه را در «کربلا» زیارت کرده باشد.
📚رِسالَةٌ فاطِمِیَّه(نسخهخطی)،تنکابنی، ص۴.
.
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
#1ذیقعده
عجب بـارگاه عظیـمی چه نـــوری
مَلَک چشم بر راهِ فیضِ حضـــوری
چه عِطرِ بهشتی چه وادیِّ طوری
زصدیقــهی طاهـــره چه ظهــوری
قدومش مُنـــوّر ، حریمش مُطهّــر
سلامٌ عَلیٰ بِنتِ موسیَ بن جعفـــر
همه ســائل آستــــانش وَ من هم
همه در حرم میهمـانش وَ من هم
همه عاشــق خانـدانش وَ من هم
همه اَمنْ در سایبانش وَ من هم...
...ندیدم از این سایبان جای بهتر
سلامُ علیٰ بنتِ موسیَ بنِ جعفـر
به دنیـا کریمــه به عقبـــا شفیعة
کلامش بَلیغــة ، مقـــامش رفیعة
بنــازم به این جودو طبـعِ مَنیعة
شفــاعت کند دوستـان را جمیعة
قیـامت به پا می کند روز محشر
سلام علی بنت موسی بن جعفـر
در اینجــا نمــــوده چه با آبــرو ها
به یـافـاطمــــــــه اِشفَعـــیٖ آرزوها
چه زیباست در محضرش گفتگوها
به نَصِّ کلامِ «فـِداهـا اَبـُوهــــا»...
در این رُتبه هم قُرب دارد به مادر
سلامٌ عَلیٰ بنتِ موسیَ بنَ جَعفــر
مرا اُلفتــی هست با خاکِ کــویش
عجب نعمتی!من کجا ، گفتگویش
قســم بر تَهَجُّد ، به آب وضــویش
دورکعت نمـازِ سحــر پیشِ رویش
زِ لَـذّاتِ دنیــا و عُقبــاست بهتــــر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بنِ جعفــر
به قـم آمد و شهــر شد میـزبانش
چه حقی اَدا کرد از میهمــــــانش
همــه می گـرفتنــد ازهـم نشانش
بمیـــــرم بـــرای دل عمــه جانش
گـرفتـــــار شـد بین اَنظار و مَعبَر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسی بن جعفـر
بمیــرم که اورا سلامش نکردند
به شام آمد و احترامش نکردند
تـوجّـه به اشگِ مُدامَش نکردند
ترحـــم در آن ازدحامش نکردند
جسارت کجا چادر دخت حیدر
سلامٌ علیٰ بنت موسی بن جعفر
.کسی دیده اورا گـرفتـــار ؟ هرگز
ز سنگ جفـــــــا دیده آزار ؟ هرگز
کشیـــدنــد اورا به بـــازار ؟ هرگز
به بزم مِی و جمعِ اغیـــار ؟ هرگز
ندیده روی نیـــــــــزه رأس برادر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بن جعفر
غم دوری و هجر محبوب دیده
ستـــــــم از جفای زمانه کشیده
چرا رنگ از روی بی بی پریده؟
مگر حرف زشتِ کنیزی شنیده؟
مگر دختری برده در دامنش سر؟
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بن جعفر
غمی هجر یارش به سینه نهفته
اگرچه زغم گوهر از اشگ سفته
سخن باکسی غیــر محرم نگفته
و حتی شبـی در خـــرابه نخفته
و نشنید او نــاســــزای مکــــــرر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بن جعفر
نه خون سرش بود بر رو نقابش
نه یک چادر پاره بـوده حجابش
نه دادند با چشــم مردم عذابش
نه بردند در بیـــن بـــزم شرابش
ندیده جســـــارت به رأس برادر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بن جعفر
نبــوده به طشت طلایش نظاره
نکــرده گــریبــان خود پاره پاره
نگفتـه نزن خیــــزران را دوباره
ندیده رباب و ســر شیــر خواره
سر طفل در طشت! بیچاره مادر
سلامٌ علیٰ بنتِ موسیَ بن جعفر
#آخر_مجلس
#محمدعلی_قاسمی_خادم✍
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝