eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
5 عکس
13 ویدیو
8 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 تفکری که ولی خدا و امام جامعه را به رساند ، 1. اهل نماز و روزه بود ، اما بی معرفت به امام 2. اهل قرآن بود ، اما بدون فهم آن 3. خود را با سوادتر و با بصیرت تر از امام میدانست 4.تدابیر و تصمیمات رهبری را نمی فهمید و آنها را توجیه و زیر سوال میبرد 5.اسلامی خشن داشت و جز خودش هیچکس را قبول نداشت 6. افرادی با اندک خطا را از دایره اسلام خارج می دانست و حکم تکفیر میداد 7. برداشت خودش از اسلام را قبول داشت بدون صحت سنجی آن از طریق علما 8. رهبر را محافظه کار و مصلحت اندیش و دارای خطا و اشتباه می دانست 👆 حواسمان باشد تفکرات که حضرت را به شهادت رساندند ، ممکن است روزی به ما هم سرایت کند . ✅ دو راه مهم در امان ماندن از این فتنه ، اول تقویت مبانی دینی انقلابی ( با خواندن کتب اعتقادی شهید مطهری و دنبال کردن سخنان امام و رهبری) ، دوم اطاعت محض از مخصوصا در زمانی که فلان امر برای ما مشتبه می شود و نمی دانیم درست و غلط کدام است و نظرات مختلف از خواص می بینیم. ✍️ احسان عبادی
✅ استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🔻ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 🔹در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 🔸آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 🔹هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: ▪️کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 🔸حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 🔹اما از سویی دیگر سحرگاه در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 🔻اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 🔺امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 🔹 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در ) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 🔸بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 🔹مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔸مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند...
✅ جلسه برای قتل 🔹شیخ مفید می نویسد : 🔻در سال چهل هجری قمری، سه تن از همدیگر را در مکه ملاقات کردند و با هم به مذاکره پرداختند و پس از اتمام مراسم حج، سوگند یاد کردند که سه تن را که به اعتقاد خودشان مسئول وضع اسفبار مسلمانان بودند را بکشند. و با انگیزه ی انتقام از کشتار یارانشان در نهروان، آنها را از میان بردارند. ▪️《فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ : أَنَا أَكْفِيكُمْ‏ عَلِيّاً(ع)! ▪️وَ قَالَ الْبُرَكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ مُعَاوِيَةَ! ▪️وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ بَكْرٍ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ! ▪️وَ تَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ وَ تَوَافَقُوا عَلَيْهِ وَ عَلَى الْوَفَاءِ وَ اتَّعَدُوا لِشَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ ثُمَّ تَفَرَّقُوا》 🔸عبدالرحمن گفت : من مسئول کشتن علی(ع) می شوم. 🔸برک بن عبدالله تمیمی نیز گفت : من مسئول کشتن می شوم. 🔸و عمرو بن بکر تمیمی نیز مسئولیت قتل را بر عهده گرفت. سپس یکی روانه شام شد تا معاویه را بکشد و دیگری روانه مصر شد تا عمرو عاص را ترور کند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی هم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) روانه ی کوفه شد. ✳️مکان کشتن را در حین نماز و زمان روز کشتن را هفدهم ماه رمضان تعیین نمودند و سپس متفرق شدند.(۱) ____ 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸ علیه السلام
علیه السلام 🔹 بعد از واقعه در مکه جمع شدند ، هر روز بر کشتگان نهروان میگریستند ، یک روز گفتند : علی(علیه السلام) و کار این امت را پریشان ساختند اگر هر دو را می کشتیم این امت را از زحمت ایشان آسوده می ساختیم... 🔸شخصی گفت به خدا عمروبن عاص کم از ایشان نیست بلکه اصل و ریشه فساد و فتنه اوست... 🔹پس قرار شد هر سه تن را باید کشت. ▪️ لعین گفت : من علی(علیه السلام) را میکشم. ▪️حجاج بن عبدالله گفت : من معاویه را میکشم. ▪️عمرو بن بکر تمیمی گفت : من عمروعاص را میکشم... 🔸در شب حجاج وقتی که معاویه در رکوع یا سجود نماز بود ، تیغ کشید و بر ران معاویه زد. حجاج را دستگیر کردند. معاویه ملعون به شکرانه قتل علی(علیه السلام) حجاج را آزاد کرد. 🔹تمیمی منتظر عمروعاص در مسجد بود که آن شب قولنجی کرد و از قضا نتوانست به مسجد برود و بجای خود قاضی مصر را برای امامت نماز فرستاد. تمیمی که فکر میکرد عمروعاص پیش نماز است قاضی را به خون غلطان کرد و سپس دستگیر شد. تمیمی را گردن زدند. 🔸اما ابن ملجم با همدستی چند تن دیگر و در هوس وصال ملعونه عزم خویش را جزم کرد و چون علی(علیه السلام) در رکعت اول سر از سجده برداشت ابن ملجم با ضربتی فرق مبارک تا موضع سجده را شکافت... 😭 حضرت فرمود : بسم الله و باالله و علی ملت رسول الله فُزتُ وَ رَبِّ الکعبه... ابن ملجم هم دستگیر شد. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐