eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
45 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان...
متن روضه 1 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... قم آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
ایام شهادت جانگداز و مظلومانه هفتمین نور ولایت و امامت، آقا موسی بن جعفر علیه الصلاة و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت، و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون، آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء و بی بی دو عالم فاطمه معصومه سلام الله علیها، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.  اللهم صل.... 🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان... متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷🎤🇮🇷 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
4_5938103787813077882.mp3
1.08M
🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند...  شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون.. ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست.. 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
4_5938103787813077886.mp3
149.9K
ایام شهادت جانگداز و مظلومانه هفتمین نور ولایت و امامت، آقا موسی بن جعفر علیه الصلاة و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت، و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون، آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء و بی بی دو عالم فاطمه معصومه سلام الله علیها، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.  (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
مناجات_روضه_امام_موسی_کاظم_علیه.mp3
1.08M
🔸آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است 🔸چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... 🔸جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه 🔸دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... 🔸مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست 🔸بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... 🔸زندان نگو، که گرم مناجات با خداست 🔸غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... 🔸از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر 🔸ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است 🔸باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس 🔸لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... 🔸ای من فدای شال عزای شما شوم 🔸آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان...
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
ای باب حوائجِ الی الله در ملک خدا امام آگاه سلطان اُمم امام قرآن سر تا به قدم تمام قرآن قبر تو چراغ اهل بینش صحن تو بهشت آفرینش کعبه است هماره زیر دِینَت تعظیم کند به کاظمِینَت در حبس، به نُه سپهر ناظم مشهورتر از همه به کاظم زندان تو اشک طور ایمن موسی است به کف گرفته دامن عیسی به فراز چرخ چارُم بر روی تو می زند تبسّم خصم ار چه به گردنت غل انداخت سجّاده زگریه ات گُل انداخت زنجیر تو کائنات را دِین حبس تو مقام قاب قوسین در حبس تو را یکی روز و شب... به علم امامت تشخیص میداد شب و روز رو مطموره ، مدور ، تاریک.... در حبس تو را یکی روز و شب اندام کبود و ساق مرضوض ای روح لطیف رنج دیده هر صبح و مسا شکنجه دیده چون جدّ غریب خود به گودال پرپر زده در دل سیه چال آثار شکنجه در تنت بود زنجیرِ ستم به گردنت بود ای شسته به اشک، تربت تو تشییع تو شرح غربت تو تشییع تو بود مثل مادر... کنایه فهم ها تشییع تو بود مثل مادر (چهار نفر....) تابوت تو گشت تخته ی در هر چند زگوشه ی سیه چال تشییع تو شد به چار حمّال آخر بدنت به اوج غربت تشییع شد ای غریب عترت کردند ز پیکر تو تجلیل می رفت به عرش بانگ تهلیل بس نوحه که در غمت سرودند زنجیر ز گردنت گشودند با آن همه زخم حلقه ی غُل گردید نثار پیکرت ، گُل دیگر نزدند بر تنت سنگ... اونقدر این مسیر رو گلباران کردند هنوز هم توی بغداد ، این منطقه معرفه به « سوق الرَّیاحِین » اونقدر بدن رو گلباران کردند ، درستش هم همینه دیگر نزدند بر تنت سنگ... از خون جبین نشد رخت، رنگ دیگر به سرت نخورد شمشیر دیگر به دلت کسی نزد تیر فَوَقَعَ فی قَلبِ الحُسین وقت گذشته من روضه ام رو توی شعر می خونم دیگر نبرید کـَس سرت را در خون نکشید پیکرت را دیگر سر تو نرفت بر نِی در طشت طلا و مجلس مِی امشب هم با نازدانه اش تموم کنیم بردند به دوش پیکرت را دیگر نزدند دخترت را سلیمان جعفر ، دید یه بدنی رو غریبانه دارند می برند سمت مَقابر(قبرستان) قریش، با خودش گفت اگه قریشی نیست کجا دارند می برندش اگه قریشیه، چرا اینقدر غریبانه دارند می برند اومد جلو دید بدن موسی بن جعفرِ گفت بدن رو برگردونید یه کفن قیمتی آماده کرد نوشته اند، همه ی قرآن روی کفنش نوشته شده بود دوهزار و پانصد دینار ، خرج گل و گلاب کرد، نه تا دختر داشت ، گفت این آقا دختر زیاد داشته ، اما یه دونه اش هم توی بغداد نیست، شماها لباس سیاه بپوشید یه جوری عزاداری کنید که مردم فکر کنند دختران موسی بن جعفرید دختر ، گریه کنه باباس هیچ جا توی عالم ، جلوی گریه ی هیچ دختری رو نگرفتند ، الا کربلا یه بیت تمام گفت بابا یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود دل من گریه بر احوال سکینه می کرد عمه ام زیر کتک ، یاد مدینه می‌ کرد این یه بیت هم مالِ خود آقا دعاتون کنم یاد آن روز که ایثار تماشایی بود عمه ام در دل بازار تماشایی بود حسین.... این هم مالِ سردار سلیمانی ، همه مدافعین حرم فیض ببرند نوشته اند سر بریده ، چند جا ، چشماش رو بست یه جا دم دروازه ی شام گفت داداش تو دیگه چشمات رو نبند اونایی که باید چشماشون رو ببندند ، دارند خیره خیره به من نگاه می کنند یه جا توی تشت طلا خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله سیبویه می فرمود چشماش رو بست ، اما دیدند ، اشکش هم جاریه سومیشم هم توی بغل رقیه بود یه لحظه دید بابا چشمهاش رو می بنده السلام علیک یا اباعبدالله وجه تشبیه سر من با سر تو این بُود هر دو صورت سوخته ، موها پر از خاکستر است... به حضرت معصومه و به حضرت رقیه سلام الله علیهما به چشم انتظاری این دو دختر تورا وی خوانیم یا الله..... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
شماره ۱ در فرازی از زیارتنامه ای که عالم بزرگ سید بن طاووس آن را در کتاب (مصباح الزائر ) نقل کرده ، در وصف زندان امام کاظم (ع) چنین می خوانیم : سلام و درود بر آن شکنجه دیده در قعر زندانها و تاریکیِ گودالها ، صاحب ساق پای کوفته شده بوسیله حلقه های زنجیرها ، سلام بر جنازه ای که با کمال خواری و اهانت بر او فریاد کردند . سلام بر آن وارد شده بر جد خودت حضرت مصطفی و پدرش حضرت مرتضی و مادرش سرور همه ی بانوان ، با ارثی غصب شده و مقام امامت ربوده شده و حکومت مغلوب گشته و خونی که مطالبه میشود و زهری که به او خورانیدند...* * مفاتیح الجنان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
1744445187_-507334714.mp3
35.02M
مناجات ابتدایی دعای جوشن صغیر یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ پیغمبر فرمود سه دسته‌اند که از ابلیس و جنود ابلیس در امانند الذاكرونَ للّه ِِ الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه و المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ هر سه ویژگی تو جمع شما سحرخیزان هست أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ چه ماه خوبی بودی، به بهانه تو ما با قرآن بیشتر مأنوس شدیم.. وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. دست گدایی رو می‌بریم بالا، مثل همیشه صاحب خانه رو واسطه قرار بدیم بِالْحُجَّة الهی العفو... یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز(٢) زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز من به امید آمدم، روبرنگردان از گدا حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی در مسیر نوکری‌ ام، عبد کم‌ کارم هنوز ماه رمضان بره منم تو رو فراموش میکنم دوباره تو میشی تریداً، وحیداً، فریدا دائما داری هوایم را ولی افسوس من باز هم رفتم به بیراهه گناهکارم هنوز خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... این مال امام زمانی‌ها هست که این شبا دنبال یوسف فاطمه میگردند خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... چی میگه.. از فراغت ای طبیبا سخت بیمارم هنوز نیمه شب ها فرق داره گریه و حال دعا من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز نمیخوای به مهمون سی شبه‌ات یه سر بزنی؟ سی شبه در خونت اومدیم آقا... روبراهم کن برس آقا به فریادم که من بیقرار کربلا صحن علمدارم هنوز گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر... هان، باورت شد نمیتونی بری کربلا؟ گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر.. پابرهنه می‌شدیم خاک میریختیم روسر و رومون، هر کی هم تعجب می‌کرد می‌گفتیم آقامون رو خاک مالی کردند و کشتند ... گریه‌های من دم باب الحسین یادش بخیر همچو ابرم از غم دوری ، میبارم هنوز بی‌سبب دل رفت تا صحن و سرای کاظمین یاد آن مولای زنداییِ بی‌یارم هنوز قربون حرم خوشگلت... گوشه‌ی زندان به خاک تیره سر بُگذاشته من اسیر آن امام زار و تب‌ دارم هنوز کاش از معصومه‌ اش بر او پیامی میرسید از غریبی گل زهرا عزادارم هنوز خدا رحمت کنه مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی رو ایشون می‌فرمود شب آخر رو کرد به سِنْدی بن شاهِک فرمود دلم برا بچه‌ هام تنگ شده اجازه بده من یه سری برم دیدنشون... همه روضه هامون به روضه ابی‌عبدلله باید ختم بشه بدنش رو غریبانه داشتن میبردند سمت مقابر قریش، سلیمان بن ابی‌جعفر از چهره‌های ذی نفوذ بغداد بود دید یه بدنی رو غریبانه دارن میبرند فهمید بدن موسی بن جعفر هست، گفت بدن رو نگهدارید، غریب به دوهزار پانصد دینار خرج تشییع جنازه کرد، گل خرید، عطرهای قیمتی خرید، هفت تا کفن قیمتی آماده کرد، اومد خونه نُه تا دختر داشت سلیمان، به همشون لباس عزا به تن کرد، فرمود این آقا خیلی دختر داره اما یدونه‌شونم الان اینجا تو بغداد نیستند، شما پشت سر پیکر این آقا جوری به سرو صورت بزنید نگند این آقا گریه کن نداره آخ با جمعی از مؤمنین و مومنات با تلّی از گل، بدن حضرت رو تشییع کردند گلباران کردند درستشم همینه از اینجا تا قبر حضرت اونقدر رو بدن گل ریختند از اون تاریخ این محله شد به سوق الریاحین، یعنی بازار گل‌ها درستشم همینه، بدن پسر زهرا باید گلباران بشه آخ لایوم کیومک یا حسین کربلا هم بدن ابی‌عبدلله رو گلباران کردند فرقةٌ بالسيوفِ فرقةٌ بالرِّماحِ فرقةٌ بالنّبال تیر اندازا نیزه اندازا شمشیر زنا آخ بمیرم.... فرقةٌ بالخَشَبِ والعَصاء آخ به همین اکتفا نکردند .. امام باقر فرمود: وَ لَقَد اَوْطَئوهُ الخَيل بَعد ذلك میخوام بگم؛ یا حضرت معصومه شما نه جون دادن باباتو دیدی، نه دفن باباتون رو اما کربلا یه دختری کنار خیمه‌ها میگه خودم شنیدم، عمر سعد فریاد میزد مَن ینتَدِبُ بالحُسَینِ کیه بر حسین اسب بتازونه... حسین....