۴۰
(شام غریبان)
شام غریبان،حسین گل فاطمه است
غرق ماتم امشب،بر لب ها این زمزمه است
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
همراه آل الله،زینب دلشکسته
در خیمه ی سوخته،دیده گریان نشسته
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
افتاده یک طرف،ابدان آل هاشم
عون و جعفر است و،عبد الله است و قاسم
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
افتاده یک طرف،تن در خون اصحاب
چون مه تابانند،در زیر نور مهتاب
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
افتاده یک طرف،جسم علی اکبر
با تیغ ستمگر،چون لاله گشته پرپر
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
پشت خیمه دفن است،جسم در خون اصغر
کنار عمه ها،بر سر می زند مادر
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
کنار علقمه،افتاده جسم سقا
از ستم دستانش،از پیکر گشته جدا
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
از این غم گریانند،دو یاس بی قرینه
کنار عمه ها،رقیه و سکینه
شده شام غریبان،دل ها ز غم پریشان۲
یک طرف افتاده،حسین با تن صد چاک
سرش رفته کوفه،پیکرش بر روی خاک
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
یک طرف دشمن،بی حیا گشته خندان
یک طرف افتاده،پیکرهای بی نشان
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
در یک طرف زینب،با قامت خمیده
در یک طرف حسین،در خاک و خون تپیده
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
یک طرف نشسته،دشمنان بی حیا
از یک طرف آید،ناله ی وا غربتا
شده شام غریبان،دل ها از غم پریشان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_مرحوم_خرازی
#سبک_من_گل_گلزار_علی_مرتضایم
#شام_غریبان