eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
45 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🏴الســـلام علیــک یا ابا عبـدالله (ع) ✅بســــیار زیبا به سبک واحد هم قابل اجرا میباشد. مـن شـــاهـد درد آشــــنای کــربلایم آزاده ای بـر گشــته از شــــام بلایـــم من زیـنبــم شـــور آفرین نهضـت عشق ســرمســت بـاده از میِ قـالـو بلایـم پـــرورده ی دامـان کـوثــر هســتـم آری مــن دُخـــت کبـــرای علــی مرتـضـایم ســــوز نــی و ســـرّ نیســـتان ولایـت آیــد بــرون از نای مــن با هـای هـایـم در نهضت سـرخ حسیـنی از دل و جـان نقــش آفــرینی کرده ام با خطــبه هایم در کوفه غربت دیدم و در شـام دشـنام با آن غــــریبـستان غــم ها آشـنـایم در کـــربلا رنــــج هـــزاران ســاله دیدم قــــد کمــــان باشــــد گـــواه مدعــایم یک اربعیــــن رنـج اسیــری دیده ام من زین رو نمی آیـد به لب حتــی صـــدایم آری دوبـاره آمــدم در وادی عــشــق بهــــر طواف کعـــبه با ســعی و صـفایم اینجا مــزار کعــبه ی دلها حســین است نور هــــدی و شــاه ســـر از تــن جدایم من ایــن زمیـن لاله گون را می شـناسم این وادی عشـق و جنون را می شـناسم اینجــا ســـر پاک حسینــم را بریـدند جسم شریقش رابه خاک وخون کشیدند شد آیه آیه جســـم پاکــش روی صحـرا پا مـال اســبان شـد همـین جا نور طاها این قبرشش گوشه مزار شاه عشق است گرچه گل یاسـش رقـیه، در دمـشق است پائیـــن قبـــرش جســم پاک اکبـر اوست این قبر کوچک روی سـینه اصغـر اوست صـوت اذان اکبــر اینجــا مانـده در گوش وقتی اذان می گفت می رفتم من ازهوش شــد ارباً اربا پیکــــر اکــبـر در اینجـــا از تیــــغ کـــین دشــمنان و ظلم اعــدا اینجـــا گلوی نـازک اصــغـــر دریـــدند با یک ســه شعـبه حلق پاکش را بریـدند قاسم همین جـا زیـــر ســــمّ اســبهـا بود صـــدپـاره تــن از ظـلم قـوم اشـقیا بود اینجـــا هـوایش بـوی عطــر یاس دارد تصــــویــری از جـانبــازی عــبـاس دارد در علقـمـه آن روز غــوغـایی بـه پا شد وقتــی کـه دســـتان قمــر از تن جدا شد آمــــد کنـار پیکـــرش زهــرای اطـــهـر شیــون کنـــان با اشک چشـم و دیـده تر بانگ عطــــش می رفــت اینجـــا تا ثریا با آنکــه مَــهــر مـــادرم بـود آب دریـا جــان دادم اینجــا بر فــراز تلّی از خـاک در قتلگه وقتی که دیدم جسم صد چاک اینجا تمـام خیمـــه ها را سـوخت دشمن می سوخت با هر شعله ای جان وتن من مـن زینـــبم ام المصیـبـت های دوران در ســیـنه ام مانـده هــزاران درد پنـهان چشم فلک ازاین مصیبت هست خون بار دارد " شقایق"چــون دل مـن داغ بسـیار شعر:استادحمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۱/۶/۲۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🏴الســـلام علیــک یا ابا عبـدالله (ع) ✅بســــیار زیبا به سبک واحد هم قابل اجرا میباشد. مـن شـــاهـد درد آشــــنای کــربلایم آزاده ای بـر گشــته از شــــام بلایـــم من زیـنبــم شـــور آفرین نهضـت عشق ســرمســت بـاده از میِ قـالـوا بلایـم پـــرورده ی دامـان کـوثــر هســتـم آری مــن دُخـــت کبـــرای علــی مرتـضـایم ســــوز نــی و ســـرّ نیســـتان ولایـت آیــد بــرون از نای مــن با هـای هـایـم در نهضت سـرخ حسیـنی از دل و جـان نقــش آفــرینی کرده ام با خطــبه هایم در کوفه غربت دیدم و در شـام دشـنام با آن غــــریبـستان غــم ها آشـنـایم در کـــربلا رنــــج هـــزاران ســاله دیدم قــــد کمــــان باشــــد گـــواه مدعــایم یک اربعیــــن رنـج اسیــری دیده ام من زین رو نمی آیـد به لب حتــی صـــدایم آری دوبـاره آمــدم در وادی عــشــق بهــــر طواف کعـــبه با ســعی و صـفایم اینجا مــزار کعــبه ی دلها حســین است نور هــــدی و شــاه ســـر از تــن جدایم من ایــن زمیـن لاله گون را می شـناسم این وادی عشـق و جنون را می شـناسم اینجــا ســـر پاک حسینــم را بریـدند جسم شریقش رابه خاک وخون کشیدند شد آیه آیه جســـم پاکــش روی صحـرا پامـال اســبان شـد همـین جا نور طاها این قبر شش‌گوشه مزار شاه عشق است گرچه گل یاسـش رقـیه، در دمـشق است پائیـــن قبـــرش جســم پاک اکبـر اوست این قبر کوچک روی سـینه اصغـر اوست صـوت اذان اکبــر اینجــا مانـده در گوش وقتی اذان می‌گفت می‌رفتم من از هوش شــد ارباً اربا پیکــــر اکــبـر در اینجـــا از تیــــغ کـــین دشــمنان و ظلم اعــدا اینجـــا گلوی نـازک اصــغـــر دریـــدند با یک ســه شعـبه حلق پاکش را بریـدند قاسم همین جـا زیـــر ســــمّ اســبهـا بود صـــدپـاره تــن، از ظـلم قـوم اشـقیا بود اینجـــا هـوایش بـوی عطــر یاس دارد تصــــویــری از جـانبــازی عــبـاس دارد در علقـمـه آن روز غــوغـایی بـه پا شد وقتــی کـه دســـتان قمــر از تن جدا شد آمــــد کنـار پیکـــرش زهــرای اطـــهـر شیــون کنـــان با اشک چشـم و دیـده تر بانگ عطــــش می رفــت اینجـــا تا ثریا با آنکــه مَــهــر مـــادرم بـود آب دریـا جــان دادم اینجــا بر فــراز تلّی از خـاک در قتلگه وقتی که دیدم جسم صد چاک اینجا تمـام خیمـــه ها را سـوخت دشمن می‌سوخت با هر شعله ای جان و تن من مـن زینـــبم ام المصیـبـت های دوران در ســیـنه ام مانـده هــزاران درد پنـهان چشم فلک از این مصیبت هست خونبار دارد " شقایق" چـون دل من داغ بسـیار شعر: استادحمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۱/۶/۲۰