#قافیه
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به #رَوی تعبیر میشود.
قافیه به حروف مشترکی گفته میشود که در واژههای پایانی قرینههای شعر منظوم تکرار میشود"
1.قافیه سنتی شعر پارسی تحت تاثیر شعر عرب است و امروزه بسیار از حالت سنتی خود فاصله گرفته. برای مثال در شعر عرب "قائل و مائل " قافیه هستند در حالی که در شعر پارسی میتوانیم "دل و گِل " را هم با آنها قافیه بگیریم.
در اصل در بحث قافیه تنها به حرف #رَوی نیاز داریم و البته "حرکت" ماقبل آن. در شعر عرب حروف دیگری هم برای قافیه عنوان شده که در شعر پارسی کاربرد چندانی ندارند از جمله این حروف " الف تاسیس، دخیل، ردف، قید، و..." که به 9 حرف میرسند.
قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع
چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آنها دایره
حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی
بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره»
بنابراین رعایت (الف تأسیس) در شعر پارسی لزومی ندارد اما اگر رعایت شود صنعت #اعنات یا #لزوم_مالایلزم نام دارد.
مثال دیگر : #خوبان، #گریان . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود.
درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در #خوبان نشانه جمع و در #گریان صفت یا بیانگر حالت میباشد
استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.
#توضیح:
الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار میگیرد مانند #مو ، #سبو
ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار میگیرد مانند #سَحر ، #سَر
#رَوی: آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi میگویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» #رَوی است.
#واج: به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته میشود
برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ )
"همسانی حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل میدهد"
یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافیست تنها حرف #رَوی را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.
بنابر این تعریف، کلماتی مانند: #سر ، #پدر ، #بیشتر ، #خبر و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" میباشد!
تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف #رَوی می آیند باید عیناً تکرار شوند.
#مثال: #دوختیم و #افروختیم. حرف #رَوی : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار میشود.
تبصره 2: نکتهی قابل توجه دیگر اینکه در قاعدهی کلی عنوان شده "حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف #رَوی بیاید باید عیناً تکرار شود.
مثال: #افروخت و #دوخت، که در اینجا #رَوی همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شدهاند، و حرکت ماقبل حرف #رَوی "ساکن" میباشد.
#سَر ، #پَر = قافیه: َر
#جان ، #جهان = قافیه: ان
#شیر ، #پیر = قافیه: یر (ایر)
#دَست ، #هَست = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2
#دوخت ، #افروخت = قافیه : ُوخت ، قاعده و تبصره 2
#راهت ، #چاهت = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1
#رنگم ، #سنگم = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2
همانطور که عرض شد رعایت اصول نهگانهی قافیه الزامی نیست بخصوص در قافیههای #شمایل و #قایل ، میتوان این قوافی را بدون رعایت #الف #تأسیس ، از قوافی دیگر مانند : #دل ، #مشکل ، #محفل و... بهره برد؛ اما در غزل زیر حضرت حافظ از این قاعده بهره برده که صنعت #اعنات (لزوم ملایلزم) نام دارد.
هر نکتهای که گفتم در وصف آن #شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ #قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این #فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این #مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه #حائل
دل دادهام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیّهُ السجایا محمودة #الخصائل
در عین گوشهگیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو #مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت #زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت #حمایل
#آموزش_مبانی_ده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#اختیارات_وزنی :
اختیارات وزنی بر خلاف اختیارات زبانی که تنها به نوع تلفظ بستگی داشت، باعث تغییرات کوچکی در وزن میگردد که به صورت زیر است:
هجای کوتاه در آخر مصراع، بلند محسوب میشود.
(قواعد تقطیع- شمیسا و اختیارات شاعری- کامیار)
در واقع هجای پایانی هر مصراعی همواره بلند است، یعنی چنانچه مصرعی به هجای کوتاه یا کشیده ختم شود آن را بلند در نظر میگیریم.
#مثال :
دلگیر نیست از تن ، جانهای زنگ بسته (ته)
هرکه پیراهن به بدنامی درید آسوده شد (شد)
درین بساط ، بجز شربت شهادت نیست (نیست)
✅ شاعر مختار است به جای #فعلاتن در رکن اول هر مصراع، #فاعلاتن بیاورد.
یعنی اگر شعری با #فعلاتن شروع شود
مانند:
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
و یا:
فعلاتن مفاعلن فعلن
میتوان تنها در رکن اول بجای #فعلاتن از #فاعلاتن استفاده کرد یعنی در رکن اول، بجای هجای کوتاهِ اول، از هجای بلند استفاده کرد اما عکس این قضیه درست نیست.
این اختیار وزنی بسیار رایج است، حتی ممكن است در تمام مصراعهای اول شعر نیز صورت بگیرد
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
(فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن)
مشاهده میشود در رکن اول بهجای #فعلاتن از #فاعلاتن استفاده شده است.
#تسکین
شاعر مختار است به جای دو هجای کوتاه (ن ن) یک هجای بلند (-) بیاورد. عکس این مورد صحیح نمیباشد؛ این اختیار که در اصطلاح به آن #تسکین میگویند، جز در آغاز مصراع (مگر به ندرت) در همه جا قابل اعمال است.
#ابدال
اختیار شاعری #ابدال در دو هجای ماقبل آخر بسيار رايج است و در آن #فَعَلُن (ن ن -) به #فعلن (- -) تبديل میشود و حتّی در تمام مصراعهای یک شعر ممکن است استفاده شود؛ همچنین بهجای ارکانی مانند #فعلاتن (ن ن - -)، #مفتعلن (- ن ن -) و #مستفعلُ (- - ن ن)، شاعر میتواند بنا به ضرورت #مفعولن (- - -) بياورد؛ امّا كاربرد اين موارد كم است.
مثال برای ابدال #فَعِلُن (ن ن -)
به #فعلن (- -):
هر چه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جوی زیان بینی
مثال برای ابدال #فعلاتن (ن ن - -)
به #مفعولن (- - -):
خارکش پیری با دلق درشت
پشتهی خار همی برد به پشت
مثال برای ابدال #مفتعلن (- ن ن -)
به #مفعولن (- - -):
گل به سلام چمن آمد بهار
گه به سپاس آمد گل پیش خار
مثال برای ابدال در رکن اول مصراع دوم :
#مستفعل (- - ن ن)
به #مفعولن (- - -)
میکوش به هر ورق که خوانی
مستفعل فاعلن فعولن
می/کو/ش/ب/ = مستفعل
هر/و/رق/ = فاعلن
کِ/ خا/نی/ = فعولن
کان دانش را تمام دانی
#مفعولن فاعلن فعولن
کان/دا/نش/ = #مفعولن
را/ ت/ما/ = فاعلن
م/ دا/نی/ = فعولن
#قلب
شاعر مختار است در برخی اوزان بهجای (- ن) ، (ن -) بیاورد، و یا بالعکس عمل کند. این عمل را در اصطلاح #قلب گویند. قلب در تبدیل #مفتعلن به #مفاعلن و بالعکس دیده میشود.
(اختیارات شاعری- شمیسا)
یعنی اینکه گاهی در شعر جای یک هجای کوتاه، با هجای بلند کنار آن عوض خواهد شد. البته این اختیار بسیار کم کاربرد است و به وفور قاعده تسکین نیست و همانطور که عرض شد معمولا تنها بین "مفتعلن و مفاعلن" اتفاق می افتد.
(قلب) ، یعنی : (جا به جایی هجا)
که بوَد مخصوص بعضی (رکن ها)
که شود : (مُفتعلن) ، (مفاعلن)
یا شود : (مفاعلن) ، (مفتعَلن)
مثال برای قلب #مفتعلن (- ن ن -)
به #مفاعلن (ن - ن -):
کیست که پیغام من به شهر شروان بَرَد
کی/ست/ کِ/ پی/ = مفتعلن
(- ن ن -)
غا/م/ من/ = فاعلن
(- ن -)
بِ/ شه/ر /شِر/ = مفاعلن *
(ن - ن -)
وان/ب/رَد/ = فاعلن
(- ن -)
یک سخن از من بدان مرد سخندان بَرَد
یک/س/خ/نز/ = مفتعلن
من/ب/دان/ = فاعلن
مـر/دِ/ سُ/خن/= مفتعلن
دان/بَ/رَد/ = فاعلن
در درس بعد به (اضطرارات شاعری) خواهیم پرداخت.
#آموزش_مبانی_سیزده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
روابط عمومی کانال آموزش عروض
ابوالفضل عامری
(آشنایی با علائم نگارشی در فارسی)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
1ـ #نقطه (.)
نقطه اولین و رایجترین علامت نگارشی است که در پایان جملات ساده آمده و این منظور را میرساند که پیام یا مفهومی که میخواستیم آن را انتقال دهیم به پایان رسیده است.
جایگاه #نقطه در یک جمله، چسبیده به کلمهی آخر و بدون هیچ فاصلهای است.
#مثال:
۱- در انتهای جملات ساده و خبری
امروز هوا سرد و برفی است.
۲- در انتهای پاسخهای کوتاه یا کلماتی که در مفهوم جمله استفاده میشوند.
آیا به عنوان کارمند مشغول به کار هستی؟
_ بله.
۳- در انتهای مشخصاتی که برای منبع یک تحقیق یا پژوهش ذکر میشوند.
#مثال:
صبا سعادت، بهترین استراتژیهای تولید محتوا، ص ۱۲۰.
۴- بعد از حروف اختصاری که ارجاع دهنده به کلمات دیگری هستند.
#مثال:
ر.ک. (رجوع کنید)، ه.ق. (هجری قمری)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
2 ـ #ویرگول (،)
ویرگول (کاما، درنگ نما): نشانهی #مکث یا وقفی کوتاه است.
موارد کاربرد ویرگول:
۱ ـ در بین عبارتها و جملههای غیرمستقلی که با هم در حکم یک جملهی کامل باشد.
این همه خلف وعده و تأخیر، از شما بعید بود.
۲ ـ آوردن کلمه یا عبارتی توضیحی در ضمن جمله یا عبارت دیگر...
احمد، برادر مسعود، دیروز اینجا بود.
۳ ـ در مواردی که چند کلمه دارای اسناد واحدی باشند.
آب، غذا، هوا و مسکن از ضروریات اولیهی حیات آدمی است.
۴ ـ آوردن ویرگول میان دو کلمه برای جلوگیری از احتمال غلط خواندن جمله.
ما، در خلوت به روی خلق ببستیم.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
3 ـ #نقطه_ویرگول (؛)
نشانهی وقف یا درنگ و #مکث_طولانی تر از #ویرگول و کمتر از #نقطه است.
موارد کاربرد نقطه ویرگول:
برای جدا کردن عبارت و جملاتی که بهظاهر مستقل اما در معنی مربوط به همدیگر باشند.
#مثال:
وقتی صداقتش را آزمودی؛ به او اعتماد کن.
روز خوبی بود؛ همه شاد بودند؛ هيچكس به فكر بدیها نبود.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
4 ـ #دو_نقطه (:)
توضیح دادن در مورد آنچه بیان شده.
#مثال:
سعدی در گلستان چنين گفته است:
«نصيحت از دشمن پذيرفتن خطاست ...»
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
5 ـ #هلال (پرانتز ) ( )
برای جدا کردن بعضی از جملات یا کلمات و یا توضیح جملهای که خارج از بحث متن است.
#مثال:
همهی ما در آرزوی ظهور حضرت مهدی (عج) هستیم.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
6 ـ #گیومه («»)
نشانهی #نقل_قول مستقیم است.
#مثال:
علی گفت: «من فردا به مدرسه میروم.»
همچنین در شعر هنگامی که مصراع و یا بیتی تضمین میشود در #گیومه قرار میگیرد.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
7 ـ #سه_نقطه (...)
زمانی که بخواهیم از نام بردن مواردی صرف نظر کنیم از #سه_نقطه استفاده میکنیم.
#مثال:
ماشا ...! انسان هنرمندی هستید.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
8 ـ #علامت_سؤال (؟)
همانطور که از نام این علامت مشخص است؛ از آن در انتهای جملات #پرسشی استفاده میکنیم.
#مثال:
بزرگترین دستاوردهای انسان موفق چیست؟
در یک کاربرد دیگر، میتوانیم از علامت سؤال برای نشان دادن #تردید در جمله استفاده کنیم.
#مثال:
توئیتر در سال ۱۳۸۸ (؟) فیلتر شد.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
9 ـ #علامت_تعجب (!)
علامت تعجب ، تنها نشانهی تعجب و شگفتی نیست ، بلکه بیشتر در پایان جملههایی می آید که یبانکنندهب یکی از حالات خاص و شدید عاطفی یا نفسانی است ؛ از قبیل «تعجب» ، « تاکید» ، «تحسین» ، «تحقیر» ، «تنفر» ، «ترحم» ، «استهزا» ، «شک و تردید» ، «امر و نهی» ، «تهدید» ، «حسرت» ، «آرزو» ، «درد و الم» ، «دعا» ، «تنبیه» ، «تأسف» ، «ندا و خطاب» و جز آنها ؛ چنانکه : چه عجب! عجب آدم ریاکاری! آفرین بر این همه ذوق و سلیقه! دستمریزاد! دریغ است ایران که ویران شود! آقا هنر کرده! جایزه هم میخواهد!
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
10 ـ #قلاب (کروشه) [ ]
این علامت نشانهی #الحاق است؛ گاهی در یک جمله یک یا دو واژه کم است یا از قلم افتاده است. این کمبود باعث نارسایی جمله میشود؛ به این خاطر واژهی مشابهی را در نظر میگیرند.
#مثال:
پرویز [با چهرهای عبوس و گرفته] دلم نمیخواهد او نیز بیاید.
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
11 ـ #خط_فاصله (تیره) (ـ)
خط فاصله برای #جداکردن #اعداد و جملههایی که معمولاً #توضیحی را به مفهوم اصلى جمله میافزایند یا مفاهیمی از قبیل دعا و نفرین را بیان میکنند.
#مثال:
سعدی - بزرگترین سجعنویس ایرانی - در قرن هفتم میزیست.
بهجای استفاده از (تا) برای نشان دادن مسافت یا فاصلهی زمانی.
قطار سریع السیر تهران- شیراز راه اندازی شد.
کلاس آموزشی از 5–3 بعدازظهر دایر است.
جداسازی کلمات مرکب.
#مثال:
ژانر مورد علاقهی من در فیلم، کمدی–رمانتیک است.
همچنین در شعر پس از ابیات موقوف المعانی از این علامت استفاده میشود.
آموزش عروض وقافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
💠 #سوال
سلام
استاد یه سوال
من حالت حزنم ضعیف هست و نمیدونم چطور افزایش بدمش
باید چی کار کنم؟؟
#پاسخ 👇
سلام علیکم
حالت حزن یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک مداح یا روضهخوان باید در اجرای خود داشته باشد، زیرا مخاطب بیش از هر چیز با حس و حال شما ارتباط برقرار میکند. اگر حس حزن در شما ضعیف است، نگران نباشید، زیرا این یک مهارت و حالتی است که میتوان آن را با تمرین و توجه به نکات زیر تقویت کرد:
---
1⃣تقویت ارتباط معنوی با اهلبیت (ع)
حزن واقعی از معرفت و محبت به اهلبیت (ع) ناشی میشود. برای تقویت این ارتباط:
- زیارتها و توسلهای مداوم: زیارت عاشورا، دعای ندبه و توسل به حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) تأثیر زیادی در ایجاد حس حزن دارد.
- تفکر در مظلومیت اهلبیت (ع): زمانی را برای تفکر در زندگی و مصائب اهلبیت (ع) اختصاص دهید. مطالعه کتابهایی مثل *لهوف* یا *نفسالمهموم* به شما در این زمینه کمک میکند.
---
2⃣ تمرین درک معنای اشعار و متنها
وقتی اشعاری را برای روضه انتخاب میکنید، قبل از اجرا به عمق معنای آنها فکر کنید. تصور کنید اگر شما در آن موقعیتها بودید، چه حسی داشتید. این تصورها کمک میکند حس واقعیتری به صدای شما منتقل شود.
#مثال : اگر در شعری از حضرت زینب (س) و صحنه کربلا صحبت میشود، خود را در جایگاه ایشان تصور کنید؛ این تمرین باعث میشود حزن شما طبیعیتر و واقعیتر شود.
---
3⃣تقلید از اساتید حزنآفرین
مداحانی که در ایجاد حس حزن مهارت دارند، گوش کنید و از لحن و نحوه اجرای آنها الهام بگیرید.
- مثال: حاج منصور ارضی، حاج محمدرضا طاهری، یا حاج محمود کریمی در این زمینه سبکهای خاصی دارند. به نحوه تاکید بر واژهها و استفاده از سکوتها توجه کنید.
---
4⃣تمرین حزن در صدا
برای اینکه صدایتان حالت حزن بیشتری پیدا کند:
- لحن آرامتر و کشش در کلمات: کلمات را با آرامش و کشش بخوانید و از تنشهای زیاد در صدا پرهیز کنید.
- توقفهای کوتاه (سکوتها): در میان جملات توقفهای کوتاه ایجاد کنید تا حس اندوه بهتر منتقل شود.
---
5⃣ تقویت حس درونی از طریق خاطرات یا تجربیات شخصی
گاهی استفاده از حسهای مشابه در زندگی شخصی میتواند به شما کمک کند:
- اگر در زندگی خود تجربهای از فقدان، دلتنگی یا غربت دارید، از این حسها بهعنوان منبع الهام استفاده کنید.
- این روش باعث میشود که شما بیشتر با حالت حزن ارتباط برقرار کنید.
---
6⃣ تقویت عواطف با مطالعه ادبیات آیینی
مطالعه اشعار و متون عاشورایی و فهم عمیق آنها کمک میکند تا ارتباط عاطفی بیشتری با موضوع پیدا کنید.
---
7⃣دعا و توسل برای افزایش معرفت و حس حزن
از خداوند بخواهید که دل شما را برای درک عمیقتر مصائب اهلبیت (ع) نرم کند. دعای زیر را میتوانید بخوانید:
> *اللهم اجعلنا ممن یحزن لحزنهم و یفرح لفرحهم و یبکی لمصابهم.*
---
8⃣تمرین با صدای ضبطشده خود
صدای خود را هنگام تمرین ضبط کنید و گوش دهید. بررسی کنید که آیا حس حزن به درستی منتقل شده است یا خیر. با تکرار و اصلاح، این مهارت بهتر میشود.
---
👌نکته پایانی:
حزن در مداحی صرفاً یک تکنیک نیست، بلکه نتیجهی قلبی متأثر و درک عمیق از مصائب اهلبیت (ع) است. هر چه ارتباط قلبی شما با اهلبیت (ع) بیشتر شود، حالت حزن شما طبیعیتر و اثرگذارتر خواهد بود.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان