#امام_حسین_ع_مناجات
ای آنکه نامت موجب شیدایی جبریل شد
شبنم ز داغت رفته رفته جان گرفت و نیل شد
اندازهی عرش خدا، رفعت گرفت این خانهها
روی زمین وقتی برایت روضهای تشکیل شد
بی تو وجود واژهی ایمان تماماً نقص داشت
بین لهوف تو اصول دین ما تکمیل شد
شرمنده باشد محتشم، چون واژهای در خور نداشت
با بارگاه قدس اگر بزم عزا تمثیل شد
شرمندهام که اشکهایم مرهم زخم تو نیست
شرمندهی زهرا شود آن روضه که تعطیل شد
درد و دوا یعنی غمت، دارالشفا یعنی دمت
اعجاز عیسی با کمی از تربتت تأویل شد
تو آیهی نورِ علی نوری، به خاک افتادهای
در زیر سم اسبها از پیکرت تجلیل شد
از زمزم چشمان خود هاجر کنارت اشک ریخت
مرثیهخوان خشکی لبهای اسماعیل شد
✍ #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
او مادر زهراست، پس طُهر طهوراست
او ترجمان نور، بین اهل معناست
سوغاتی معراج سهم دامن اوست
آغوش او گهوارهی عرش معلاست
عنقای مغرب عاجز از درک عفافش
قاف مقاماتش ز بس عالی و والاست
قَدرش نهان باشد شبیه لیلهی قدر
در چشمهایش عالَم لاهوت پیداست
او مادر انسیهی حوری سرشتست
او مادر آیات نور و قدر و طاهاست
حُسن تمامی که سراپایش حَسن بود
آیینهای که مادر اسماء حُسنا است
آن مریم مکه که بانوی عفافست
فخر تمام دختران نسل حواست
الله اکبر از جلال و از وقارش
او باطناً اذکار تسبیحات زهراست
او تاجر عشق است بعد بذل مالش
هر چه بلا آید سرش با جان پذیراست
آنکس بهواقع شخص اُم المؤمنینست،
که در حقیقت مادر ام ابیهاست
او از ازل دلدادهی شهر نجف بود
او از ازل سرمست صهبای تولاست
هر روز را دلواپس "در" بود و "کوچه"
آری بساط گریهاش هرشب مهیاست
شد سوگوار رفتنش چشمان زهرا
پس سوگوارش از ثری تا به ثریاست
بین مزارش روضهدار کربلا شد
بین عبا گریان جسمی ارباً ارباست
مرثیهخوانِ یک کفن از خاک و خون شد
مرثیهخوانِ پیکری در زیر گرماست
مادربزرگ ماههای روی نیزه
دلواپس حوریههای بین صحراست
✍ #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#امام_جواد_ع_شهادت_روضه_کوتاه
🏴😭🏴😭
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پارهپاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال روبهراه نداشت
میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت
بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنهای نرسیدن مگر گناه نداشت
سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت
نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت
برای کشتن او زهر بیاثر میماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت...
✍ #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
بارگاهی که شده عرش خدا کَفشکَنش
لشکری پای نهادند به روی بدنش
این حسین است که مانده است تنش روی زمین؟!
یا روی خاک، به لب آمده جان حسنش
یک نفر درصدد غارت عمامهی او
یک نفر آمده تاکه ببرد پیرهنش
دورتادورِ حرم دست حرامیها بود
وارد معرکه شد شیر یل صف شکنش
رجز شیر جمل نعرهی مستانهی اوست
یاحسن بود که میریخت ز کنج دهنش
آمد و داشت به لب آیهی "فَاخْلَعْ نَعْلَيْك"
گفت سیناست همین سینهی غرق محنش
بی وضو آنکه نبرده است دمی نام عمو
بود با شمر درآن مهلکه روی سخنش
به ادب نافهگشایی کن ازآن زلفِ سیاه
*جای دلهای عزیز است به هم بر مَزَنَش*
ساربانا سر من سهم تو اما عوضش
دست بردار از انگشت و عقیق یمنش
بود آن لحظه دعای لب عطشان عمو
که میان دل خود داشت غم یاسمنش
*یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش*
وای از بال و پرش، رفت به غارت با تیغ
وای از حنجرهاش، حرمله شد راهزنش
وطن آغوش حسین است، خوشا عبدالله
لاأقل جان نسپرده است به دور از وطنش
✍ #محسن_حنیفی
*جناب حافظ (ره)
┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42خادم کانال
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
به بند کفش تو عالم دخیل میبندد
که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است
تن تو مصحف پاک تمام اسماء است
زره نداری و جوشنکبیر تو حسن است
قبای سبز امامت بپوش نجل حسن
به قامتت شده اندازه جامهی پدرت
به دستْخط حسن میخورم قسم ز ازل
خدا نوشته تو را در ادامهی پدرت
تشرف تو به صحن عتیقِ آغوشم
بقیع سبز حسن را به کربلا افزود
به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد
قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود
شبیه باغ فدک زخمی خزان شدهای
گلی و برگ تو در دستهای گلچین است
زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟!
غمت شبیه غم گوشواره سنگین است
چه شد ستارهی دنبالهدار نجمه شدی
شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط
من از قساوت این نعلها نمیگذرم
به روی ماهِ تو نقش هلال مانده فقط
شدهست زائر تو باطن امین الله
امانت حسنی و حسین شرمندهست
مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم
چه ناگوار! پس از تو عموی تو زندهست
✍ #محسن_حنیفی
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#غزل
🔹سورۀ کوچک🔹
جان به پیکر داشت وقتی مشکها جان داشتند
کاش میشد ابرها آن روز باران داشتند
کاش میشد قطرۀ آبی به خیمه میرسید
آبها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند
آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه
آبها از شمر گویا اذن میدان داشتند
کودکی آرام شد با لایلای تیرها
بعد از آن گهوارهها خواب پریشان داشتند
سورۀ کوچک که روی دست بابا ذبح شد
مجلس مرثیهای آیات قرآن داشتند
بند قلب آسمانیها به مویی بند بود
بر نخ قنداقهاش از بس که ایمان داشتند...
هیچ داغی مثل داغ کودک ششماهه نیست
اهلبیت از حرمله بغض دوچندان داشتند
نیزهها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند
ماههای روی نیزه چشم گریان داشتند
📝 #محسن_حنیفی
┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حضرت_زینب_س_شام
شراره بر دل ناموس کبریا زدهاند
برای دیدن ما، شهر را صدا زدهاند
خدا به خیر کند، قافله به راه افتاد
سر تو را سر نیزه در انتها زدهاند
حواسها همه پرت سر تو خواهد شد
که دامنی پُرِ از پارهسنگ، تا زدهاند
به نیزه تکیه زدی و تمام قافله باز
گریز گریه به گودال کربلا زدهاند
دوباره داد بزن... ای حرامیان به کجا؟
که شمرها به حیا باز پشت پا زدهاند
محلههای یهودی چقدر باریکاند
دوباره فاطمه را بین کوچهها زدهاند
هنوز حرمله گویا دلش خنک نشده
سپرده پای سرِ تو؛ رباب را زدهاند
✍️ #محسن_حنیفی
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چه تکریمی نموده شهرِ شام از باب حاجاتش
سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش
سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او
کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش
هُمای منزلت بود و خرابه منزل او شد
همان که شد بهشت آبادیِ کنج خراباتش
همان که مریم از نور رُخش انجیل میخوانَد
که بوده پردهدار محملش در راه شاماتش
به جای گل، نثار مقدمش خار مغیلان شد
چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش
برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد
چرا پس ضربهی سیلی نمیکرده مراعاتش؟!
کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن
اسیر سلسله هستند در این شهر، ساداتش
نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد
سر زخمیِ "مصباح الهدی" در بین مشکاتش
تمام دردها را بُرد از یادش سر بابا
چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟!
هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش
هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش
به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش میزد
ببین پُر کرده عالم را نوای یالثاراتش
✍ #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹پنجره فولاد🔹
صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
هر کجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد...
او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کرد
حُر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد...
معنی نازک برای روضهاش آوردهام
وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد
با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود
دست او روزیرسان خانۀ صیاد شد
این در آتش گرفته زود حاجت میدهد
این در آتش گرفته پنجرهفولاد شد
روضۀ مظلومه بعد از رفتنش مکشوفه شد
تا مصیبتخوان کوچه صورت مقداد شد...
بعد پیغمبر اگر چه با تبسم قهر بود
لحظهای با دیدن تابوت، زهرا شاد شد
اشکهایش گاه میگوید حسن، گاهی حسین
گریههای آخرش موقوفۀ اولاد شد
مریم آمد تا شریک گریۀ کوثر شود
روضۀ او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد
📝 #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
حدیثی نقل باید کرد از لولاک بالاتر
که نورش لیلهی قدر است و از ادراک بالاتر
طهورای وجودش قبل از این عالم زبانزد شد
طلوع نور او سوغاتی معراج احمد شد
قدم رنجه نموده در جهان تأثیر بگذارد
قدم بر روی چشم آیهی تطهیر بگذارد
جهان پُر نور شد از روشنای صبح لبخندش
مه و خورشید حیران کرامات گلوبندش
خدیجه در سلوک نور، وقتی رهسپارش شد
در آغوشش گرفت و سالها خدمتگزارش شد
خدا بر گنج عصمت دُرُّ و مروارید بخشیده
به یُمن فاطمه بر عالمی توحید بخشیده
کسی که از ازل در آسمان ام ابیها شد
همان آیینهای که مادر اسماء حسنی شد
خدا پردهنشین منزلش کرده است عصمت را
به او بخشیده بین رقعهای حکم شفاعت را
بهشت از عطر بانو وام میگیرد شمیمش را
پیمبر بوسه میزد دائماً دست کریمش را
قَدَر را مشت کرده ریخته در بین دستاسش
قضا تقدیر شد بین قنوت گرم احساسش
گلی نازکتر از گل، خلق کرده خیل حورا را
همان نوری که بخشیدهست معنا لفظ "زهرا" را
تلألو داشته روزی سه دفعه زُهره بر حیدر
تجلی میکند کوثر فقط بر ساقی کوثر
سپیدهدم سپید و ظهر، زرد و عصرها حمرا
بخوان روح القدس ذکرِ: "وَ ما ادراک ما زهرا"
چه اشراقی جمالش بر امیرالمؤمنین دارد
که از نور حسینش این تجلی در جبین دارد
نگین بارگاه عرشیاش یاقوت حمرا شد
زبرجد میوهی این شاخسار سبز طوبی شد
شده او حجت الله علی الاطلاق معصومین
تمام دردها را نام بانو میدهد تسکین
خبردار است زهرا از "بما کان" و "بما کائن"
تجلی کرده واجب گوییا در قالب ممکن
"الهی بعلیٍ" را صد و ده بار میخواند
قنوتش نیمه شب "الجار ثم الدار" میخواند
خدا هر لحظه در عرشش به این قدیسه مینازد
که با اکسیر چشمش از غباری فضه میسازد
به زیر پای او فرش از پَرَش جبریل گسترده
یهودی رو به سوی چادر او سجده آورده
پناه آسمان وقتی که باشد چادر زهرا
نباشد واژگان خاکی ما در خور زهرا
سیاه چادرش باشد شب شعر غزلخیزی
به غیر از چادرش هرگز نباشد دستآویزی
بگو نورٌ علی نور است، چون چادر کند بر سر
شکوه ریشههای چادر او پهن در محشر
تمام عالم هستی، شبیه مرد نابینا
همیشه دور از درک وجود نوری زهرا
عوالم مثل تسبیحی که باشد در کف بانو
ظهور علم یعنی صفحه صفحه مُصحف بانو
مَلَک از مریم چشمان او انجیل میخواند
نبی با مصحف پیشانیاش ترتیل میخواند
نگو که سرور مریم بگو که "بل هیَ اعظم"
همان که خلقتش بودهست قبل خلقت آدم
برای خاکبوسی درش روح الامین آمد
به حال "اُدخلوها بِسلامٍ آمنین" آمد
ملائک صف به صف خدمتگزار خانهی بانو
که عزرائیل هم اذن شرفیابی گرفت از او
مقامات نبوت با کراماتش شود کامل
به نانِ دستْپخت او تمام انبیا سائل
حکایت میکنم آن جود مافوق تصور را
بگویم از عنایاتش، بخوانم روضهی حُر را
به این درگاه هر کس منتسب شد، مرتبت دارد
که فرمودند صد جا مِهر زهرا منفعت دارد
قیامت خواب دیده شب به شب فصل حضورش را
که تشریفش گلستان میکند راه عبورش را
شفیعی که سوار ناقهای از نور میآید
رخش زیر پَر حوریهها مستور میآید
* *
شفق، ناخوانده مهمان رُخِ آن ماه طلعت شد
چنان که ماه، روی خاک افتاد و قیامت شد
جلال گوشواره بر زمین افتاد و خاکی شد
شکست و ابتدای ماجرای دردناکی شد
لگد میخورد بر احساسِ مانند گل یاسش
امان از دست آن همسایههای قدرنَشناسش
خبر از ماجرای کوچه تنها قاصدک دارد
حسن با کوچه و دیوار رازی مشترک دارد
✍ #محسن_حنیفی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
حدیثی نقل باید کرد از لولاک بالاتر
که نورش لیلهی قدر است و از ادراک بالاتر
طهورای وجودش قبل از این عالم زبانزد شد
طلوع نور او سوغاتی معراج احمد شد
قدم رنجه نموده در جهان تأثیر بگذارد
قدم بر روی چشم آیهی تطهیر بگذارد
جهان پُر نور شد از روشنای صبح لبخندش
مه و خورشید حیران کرامات گلوبندش
خدیجه در سلوک نور، وقتی رهسپارش شد
در آغوشش گرفت و سالها خدمتگزارش شد
خدا بر گنج عصمت دُرُّ و مروارید بخشیده
به یُمن فاطمه بر عالمی توحید بخشیده
کسی که از ازل در آسمان ام ابیها شد
همان آیینهای که مادر اسماء حسنی شد
خدا پردهنشین منزلش کرده است عصمت را
به او بخشیده بین رقعهای حکم شفاعت را
بهشت از عطر بانو وام میگیرد شمیمش را
پیمبر بوسه میزد دائماً دست کریمش را
قَدَر را مشت کرده ریخته در بین دستاسش
قضا تقدیر شد بین قنوت گرم احساسش
گلی نازکتر از گل، خلق کرده خیل حورا را
همان نوری که بخشیدهست معنا لفظ "زهرا" را
تلألو داشته روزی سه دفعه زُهره بر حیدر
تجلی میکند کوثر فقط بر ساقی کوثر
سپیدهدم سپید و ظهر، زرد و عصرها حمرا
بخوان روح القدس ذکرِ: "وَ ما ادراک ما زهرا"
چه اشراقی جمالش بر امیرالمؤمنین دارد
که از نور حسینش این تجلی در جبین دارد
نگین بارگاه عرشیاش یاقوت حمرا شد
زبرجد میوهی این شاخسار سبز طوبی شد
شده او حجت الله علی الاطلاق معصومین
تمام دردها را نام بانو میدهد تسکین
خبردار است زهرا از "بما کان" و "بما کائن"
تجلی کرده واجب گوییا در قالب ممکن
"الهی بعلیٍ" را صد و ده بار میخواند
قنوتش نیمه شب "الجار ثم الدار" میخواند
خدا هر لحظه در عرشش به این قدیسه مینازد
که با اکسیر چشمش از غباری فضه میسازد
به زیر پای او فرش از پَرَش جبریل گسترده
یهودی رو به سوی چادر او سجده آورده
پناه آسمان وقتی که باشد چادر زهرا
نباشد واژگان خاکی ما در خور زهرا
سیاه چادرش باشد شب شعر غزلخیزی
به غیر از چادرش هرگز نباشد دستآویزی
بگو نورٌ علی نور است، چون چادر کند بر سر
شکوه ریشههای چادر او پهن در محشر
تمام عالم هستی، شبیه مرد نابینا
همیشه دور از درک وجود نوری زهرا
عوالم مثل تسبیحی که باشد در کف بانو
ظهور علم یعنی صفحه صفحه مُصحف بانو
مَلَک از مریم چشمان او انجیل میخواند
نبی با مصحف پیشانیاش ترتیل میخواند
نگو که سرور مریم بگو که "بل هیَ اعظم"
همان که خلقتش بودهست قبل خلقت آدم
برای خاکبوسی درش روح الامین آمد
به حال "اُدخلوها بِسلامٍ آمنین" آمد
ملائک صف به صف خدمتگزار خانهی بانو
که عزرائیل هم اذن شرفیابی گرفت از او
مقامات نبوت با کراماتش شود کامل
به نانِ دستْپخت او تمام انبیا سائل
حکایت میکنم آن جود مافوق تصور را
بگویم از عنایاتش، بخوانم روضهی حُر را
به این درگاه هر کس منتسب شد، مرتبت دارد
که فرمودند صد جا مِهر زهرا منفعت دارد
قیامت خواب دیده شب به شب فصل حضورش را
که تشریفش گلستان میکند راه عبورش را
شفیعی که سوار ناقهای از نور میآید
رخش زیر پَر حوریهها مستور میآید
* *
شفق، ناخوانده مهمان رُخِ آن ماه طلعت شد
چنان که ماه، روی خاک افتاد و قیامت شد
جلال گوشواره بر زمین افتاد و خاکی شد
شکست و ابتدای ماجرای دردناکی شد
لگد میخورد بر احساسِ مانند گل یاسش
امان از دست آن همسایههای قدرنَشناسش
خبر از ماجرای کوچه تنها قاصدک دارد
حسن با کوچه و دیوار رازی مشترک دارد
✍ #محسن_حنیفی
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
شکست بال و پرش آسمان تکان میخورد
ز درد، روی تنش رنگ ارغوان میخورد
میان بستر خود او ز درد میپیچید
گره به کار اهالی آسمان میخورد
برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد
ز بس که زخم زبان او از این و آن میخورد
تو را خدا دگر او را به کوچهها نکشید
خدا نکرده زمین گر در آن میان میخورد-
-جواب مادر او را چگونه میدادید
چه قدر خونِ جگر او ز دستتان میخورد
میان بستر خود تشنه روضه سر میداد
صدای گریه و آهش به گوش جان میخورد
چنان ز چوب و لب خشک و خیزران میخواند
که گوئیا به لبش چوب خیزران میخورد
شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد
کأنَّ ضربه ز سر نیزهی سنان میخورد
✍ #محسن_حنیفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#اشعار_مذهبی_تخصصی_بروز #وکاربردی_نوای_ذاکرین
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝