eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
49 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ  نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیر تا حالا کمکم کردی که اومدم با خودت حرف بزنم تا آخرین نفس از این عمر ناقابلم کمکم کن ، زبونم همیشه برا مناجات با تو خرج بشه خوبا هر شب این موقع در خونت مناجات میکنند هفته ای یک شب رو از ما روسیاها دریغ مکن اگه قراره اجلمونم برسه بعد کمیل برسه، بگن آخرین شب جمعه ی قرار عاشقیشم با خدا حرف زد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. نعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب من همون بدم تعجب نکن چرا عوض نشدم تو هم همون خدایی هستی که خوب شناختمت عادَتُک الاِحسانُ إلی المُسیئین عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة بندگی در خونه ی خدا فصلی نیست که یه مدتی باغلظت و شدت با سرعت با نشاط، با شوق و رغبت بیای بعد سرد بشی کسل بشی فشل بشی اگر چه عواملی هم دست به دست هم دادند که منوتو رو سرد کنند از مناجات با خدا، اما یادت نره او « فَیّاض عَلَی الاِطلاقِ» ، دائما داره لطف و کرم و فضل ورحمتش رو به ما نازل میکنه، « خَیرُک َ اِلَینا نٰازِل » دست گداییمون رو ببریم بالا شب زیارتیه مخصوصه ی ابی عبدالله ست بالحسین الهی العفو... ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس(۲) در همین حد که نمودی نظری ،ما را بس حاجت از دل نگذشته، تو روا می سازی از گرفتاریِ ما با خبری ، ما را بس ما خیلیامون از گرفتاریمون خبر نداریم مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی بار افتاده ی مارا بخری ، مارا بس شوری اشک .... ببین چجوری نمک گیرت کرده سر سفره ی میزبان که مینشینی میگه یه لقمه از سفره ی ما بخور نمک نداره تو میگی نمک گیر شدم... شوری اشک چشیدیم و نمک گیر شدیم داده ای نیمه شب چشم تری ، ما رابس نا خدا گاه مقیم در میخانه شدیم جای دادی به گدایی گذری ، مارا بس ما گدا شباجمعه ات نبودیم مارو بین خوبات جا دادی ان شالله مو و محاسنت ک سفیدشد میفهمی من چی میگم یه لحظه به خودت میایی میبینی سی ساله در این خونه ای، ناخودآگاه مقیم در میخانه شدیم جای دادی به گدایِ گذری ، مارابس حالا ک اومدی قاتی گداها شدی اول از همه کی خریدتت فاطمه دیدو پسندید و خرید این همه عمر با تولای علی شد سپری ، مارا بس از بین درو دیوار دونه دونمون رو دعا کرد توی بستر شهادت دونه دونمون رو دعا کرد، این ساعتهای شب جمعه به امام حسن فرمود یٰا بُنَیَّ اَلجٰارُ ثُم‌َّ الدَّار، دونه دونمون رو بی بی دعا میکرد فاطمه دیدو پسندید و خریداین همه عمر با تولای علی شد سپری ، مارا بس شیعه حیدر کرار شدی مو بر ما همسر فاطمه کرده پدری مارا بس اَشهَدُ اَنَّک َکُنتَ لِلْمُؤمِنینَ اَباً رحیماً یا امیرالمومنین کاش الان تو حرمت کمیل میخوندیم آقا، اما آقاجان همتون این ساعت مهمون حسینید ماهم به رسم قرار هر شب جمعمون... جان ارباب قسم این دل ما تنگ شده... هرچقدر دلت برات کربلا کم شده ناله ات رو بلند بکن جان ارباب قسم این دل ما تنگ شده یک سفر کرب و بلا هم ببری ، ما را بس . شبهای جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جای صدها چنگ دارد مادر شکایتها ز روز جنگ دارد گوید چرا روی تو جای سنگ دارد صدا مادرش داره میاد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیر لگدها گیر کردی یا صاحب الزمان مانند من ترکیب ابرویت بهم خورد با هر تکان ضربه گیسویت بهم خورد خوردی زمین و وضع پهلویت بهم خورد... . خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته پیکر زیر دست و پا شدی تو تا خورد زمین محاصرش کردند اصلا انگار از همون هجوم دسته جمعی به بی بی دو عالم ، دست جمعی زدن و محاصره کردن دیگه رسم عرب شد، زمین خورده رو که نمیزنند ، اما اینجا بر عکس شد فَحَمَلُوا عَلَیهِ مِن کُلّ جٰانِب فِرقَةٌ بِالسُّیوف فِرقَةٌ بِالرِّمٰاح فِرقَةٌ بالنّبال فِرقَةٌ بِالحِجارة امام باقر دو فِرقه ی دیگم اضافه کرد فِرقَةٌ بِالخَشَبِ وَ العَصٰاء ای حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ ده مرتبه همه باهم بالحجة الهی العفو... (من نمیخوام اذیتتون کنم ولی برا تماشا که نیومدی اومدی با خدا حرف بزنی بلدم هستم کار خودم رو بکنم. رو به قبله بشیند دیگه هم اذیتتون نکنم، اما قربونت برم تو نیمه شب اینجا کشوندنت چهارتا زمزمه الهی العفو.. خودت ضرر میکنی والا من کمیل رو برا دل خودم میخونم نه برا دوربین نه برا کسی اگرم دوربین و چراغ اذیتم بکنه خاموش میکنم.. قدر بدون این ساعتی که افضل ساعت‌های شبانه روز هست، زبانت کار بکنه، قلبت کار بکنه، انشالله با خدا حرف بزنی) شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق چقدر امشب دلامون مدینه پر میزنه، این ایام دلمون میخواست بین‌الحرمین مدینه کمیل بخوانیم رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور به ابوهارون مکی فرمود برو تو تنور خانه بنشین، که به این سهل خراسانی که ادعا کرد آقا شما چرا قیام نمی‌کنید ،شما صدها هزار یار در خراسان دارید... حضرت میخواد امتحانش کنه شروع کرد با او صحبت کردن... ابوهارون مکی توی تنور روشن خانه، چنان با امنیت و آرامش نشسته... این امام صادق نه اینکه اختیار آتش دنیا دست اوست بلکه اختیارآتش جهنم قیامت هم دست اوست فرمود چندتا از اینا داریم گفت آقا یدونه هم از اینا توی خراسان پیدا نمیشه حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد همین ساعت بود نیمه شب بود که... ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد الله اکبر دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خاکی... اینجوری بگم با مقتل درست‌تره... چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده قربونت برم این وقت شب نیمه ل شب تو این تاریکی بعضیا تک وتنها اومدن تو این گلزار شهدا سر مزار نشستند... اما دختر پیغمبر تو خونه اش هم حتی امنیت نداره اصلا باور نمی‌کرد اینا وارد خونه بشند باور نمی‌کرد اینا اینقدر جسارت کنند یه آهی پشت در کشید... وَانْصَرَفوا باکین... یه عده گریه‌کنان عقب عقب برگشتند اما وَ بَقيَ... آن نانجیب باقی ماند وَ مَعَه جماعةٌ... وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ وَ رَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ چنان با سرعت لگد رو به در زد بی‌بی اصلا نتونست عقب‌تر بره چنان بین در و دیوار گیر افتاد... چنان گیر افتاد که صدا زد یا فِضَّةُ خُذینی... من نمیدونم خونه بی‌بی پله داشته یا نه اما از این عبارت میشه فهمید بی‌بی هم از بلندی افتاده... فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی.... اما هر طوری بود فضه کمکش کرد از زیر دست و پا بیرونش آورد آخ لا یوم کیومک یاحسین... فقط یه اشاره کافیه، شب زیارتی امام حسین، اگه اهل ناله شدی، ناله‌تو با مادرش گره میزنند اصحابِ تو را زود و بلافاصله کشتند... آفرین اونایی که فهمیدند، روضه مقایسه‌ای هستا... اصحاب تو را زود و بلافاصله کشتند (۲) بر عکس تو را دیر و بافاصله کشتند.... پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولی و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ من اومدم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ همه ی بی حالی و کسلیم برا اینه ، روز به روز دارم از تو دور میشم همه برا فراموشی توست، همش برا حب دنیاست، یه جوری «الهی العفو» بگو این زیباترین نغمه ای که تو عرش خدا می پیچه، همه ملائکه هم برات استغفار کنند دلت رو زیر و رو کنند بالحسین الهی العفو... باید برای حال زارم ناله سر کرد... ببین اینجوریه یا نه اینا که شعار نیست الان اومدی باید ناله کنی دیگه باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن ، هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را ، هنر کرد فهمیده‌ام از اِنَّ الانسانَ لَفیٖ خُسْر هرکس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر در به در کرد بهترین رفیقتم اگه میگفت این ساعتِ شب بیا، میگفتی یه شب، دو شب،ده شب ... نه هر هفته، خدا کنه همینجوری باشه نه اینکه به ما بگن تو می خوابیدی فایده ات بیشتر از بیداریت بود، خوب میدونم به درد تو نمیخورم، خوب میدونم دیگه خودم از خودم خسته شدم مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر دربدر کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی‌هایت مرا شرمنده‌تر کرد بعضی وقتا میگم کاش مارو نمیبخشیدی کاش هر وقت سمت گناه میخاستم برم مارو میزدی ، مهلت به ما نمیدادی،من جری شدم، من بخاطر این حلم و بردباری تو معصیتکار شدم، بِحِلمِک َ تُعصیٰ کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم... چیرو؟! کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم باید حسین‌بن‌علی را باخبر کرد دور گناه و معصیت را خط کشیدم... این ماله اونایی که اومدند سر این سفره وا دور گناه و معصیت را خط کشیدم از آن شبی که فاطمه بر من نظر کرد تا دید ، از جای دگر خیری ندیدم مارا گدا و سائل این دور و بر کرد(۲) مسکینی بیا، یتیمی بیا، اسیری بیا، وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ... همین نیمه شب بگو اَناالفَقیر مارو به خونه ی فاطمه حواله بده راه هزاران ساله را یک روزه طی کرد کیا؟! یک روز هر کس سمت شش گوشه سفر کرد یعنی بخدا کربلا یه روزشم هزار ساله، کدوم یه روز؟! می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد عجب اربعینی، منزل به منزل عقیله ی بنی هاشم طی طریق کرد دوتا منزلش رو اشاره کنم... می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد یکجا میان طشت‌ و یکجا بین گودال یکجا هم از بازار شامی‌ها گذر کرد بالحسین الهی العفو... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر انت نعم الرب و کنت بئس العبد بدترین بنده تو داره میاد در خونت... أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم دیگه سحرها هم حالم رو خوب نمیکنه یه جوری دلمرده شدم که حتی سحرها هم نمیتونم باهات آشتی کنم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ إرحَم... ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ آغوشت رو باز کن... يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ... بالحسین الهی العفو... کاش میشد که کمی چرخ زمان برگردد به دل مرده‌ی عاشق ضربان برگردد غرق طوفان گناهم،چه کنم نوحی نیست(٢) منتظر مانده‌ام آن مونس جان برگردد معصیت کار شدم، بی‌خبری پیرم کرد آری، هیهات دگر عمر جوان برگردد روزگاری سر سجاده چو باران بودم آرزو میکنم آن اشکِ روان برگردد باز هم توبه شکستم کمکم کن یارب(٢) حال من باز به حال رمضان برگردد چه شبای خوبی بود، اصلا خوابم نمی‌برد تا با تو حرف نزدم کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد... یعنی دیگه رویی ندارم که بگم آقا بیا... کجا بیاد؟ بیاد که من غرق گناه باشم، بیاد که من تو خواب غفلت به سر ببرم... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگرد کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم نیمه شب داشت میرفت دزدی، از دیوار خونه بالا رفت شنید صاحب منزل داره قرآن میخونه أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ یعنی آیا زمان اون نرسیده دلهای مؤمنین زیرو رو بشه، خاشع بشه... فضیل عیاض رو همون دیوار شروع کرد به گریه کردن گفت فضیل ... این آیه داره با تو حرف میزنه از دیوار اومد پایین، شد یکی از مریدان امام صادق تا آخر عمر هم دست از اون خطاها برداشت... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم .... دل من می‌رود اینبار کمی سمت خدا تا شوم موی پریشان به قبرستان بقیع بی‌ضریح است ولی گنبد آن خورشید است حرم عرش خداست خاک امامان بقیع بال پرواز گرفتم ز کبوترهایت تا مسافر شوم و زائری عاشق باشم مثل آن شاعر مستی که به آقا رو زد میروم توبه‌کن روضه‌ی صادق باشم اسماعیل حِمیَری داشت میومد جام شراب دستش بود از دور دید امام صادق داره میاد جاش رو عوض کرد با حضرت روبرو نشه... حضرت دنبالش آمد وگفت اسماعیل چی داری همراهت؟ از خجالت گفت آقاجان سرکه همراهمه ... به بعضی از نقل‌ها گفت شیر همراهمه... گفت یه چیزی میگم آقام از من عبور میکنه، فرمود میشه بریزی ما میل کنیم؟ اونقدر خجالت کشید، توی فاصله ی کمی که دهانه کوزه رو برگردونه خیس عرق... توبه کرد... با تعجب دید از دهانه کوزه‌ای که مملو از شراب بود سرکه بیرون آمد. حضرت همونجا گفت اسماعیل حِمیَری امامت کیه؟ فرمود اونی که جام شرابم رو مبدّل به سرکه میکنه آقا نیمه شبه یه نفسی بزن... وجود نجس ما رو هم طاهر و طیب کن الان کجا داری برا جد غریبت گریه میکنی؟! هر شب جمعه در خانه‌ی آقا باز است خانه نه، بلکه حسینیه‌ی سادات اینجاست مجلس روضه شروع شدهمه گفتند حسین همه‌جا کرببلا و همه دم عاشوراست روضه‌خوان ، بانی این روضه کمی پیر شده روضه مکشوف نخوان، از علی‌اکبر بگذر (ترسم این است تحمل نکند، جان بدهد امشب از غارت آن پیکر بی‌سر بگذر ) (٢) باشه نمیگم چجوری غارتش کردند، فقط میگم عمامه‌اش رو اَخنَس برد.. سرش رو خولی برد.. انگشترش رو بَجدَل برد... گهواره‌ی بچه‌اش رو حرمله برد... بدن نازنینش هم زیر سُم اسب... بالحسین الهی العفو... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
roz1_moharam93_mirzamohamadi_a.mp3
13.93M
▪️مباد لحظه‌ای از یادتان جدا باشم ▪️خدا کند همه‌ی عمر با شما باشم ▪️مرا رها مکن از آستانه‌ات آقا ▪️رضا مشو که ز درگاه تو جدا باشم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️مباد لحظه‌ای از یادتان جدا باشم ▪️خدا کند همه‌ی عمر با شما باشم ▪️مرا رها مکن از آستانه‌ات آقا ▪️رضا مشو که ز درگاه تو جدا باشم ▪️اگر که فیض دعای تو شاملم گردد ▪️ز دام غفلت و بند گنه رها باشم ▪️به انتظار فرج دست بر دعا شده‌ام ▪️خدا نکرده مگر تحبس الدعا باشم ▪️به یاد غربت ارباب دل پریشانم ▪️خوشم که با تو گرفتار روضه‌ها باشم ▪️دلم قرار ندارد بیا و کاری کن ▪️که عاقبت سفری با تو کربلا باشم یابن الحسن... السلام علی ساکن کربلاء السلام علی شَهیدِ الشُّهداء السلام علی غَریبِ الغُرَباء السلام علی قَتیلِ الاَدعِیاء السلام علی المُرَمَّلِ بِالدِّمٰاء حسین... ▪️دوباره دلتنگی،دوباره حسرت،دوباره آه ▪️دوباره بی‌تابی،دوباره فکر دو بارگاه ▪️وای حرم... ای شاه کرم... ▪️روزیم کن آقا ،بازم برم (▪️سینه‌زن فقط آرزوشه ▪️تو حرم یه گوشه بشینه ▪️از خداشِ یه بار دیگه ▪️با ضریح تو رو به رو شه) ٢ حسین واااای... ها این نفست رو روز اولی خرج کن‌ها حسین وااای... و بعد قال الله الحکیم فی محکم کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ و بعد قال مولانا الصادق (ع) فی زیارت الحسین(س) لبیکَ داعِىَ اللهِ، إن کان لم یجبکَ بَدنى عند استغاثتِکَ، و لسانِى عند استِنصَارِکَ، فقَد اُجابَکَ قلبى و سَمعى و بَصرى ▪️دست من وتو نیست اگر نوکرش شدیم ▪️خیلی حسین زحمت ما را کشیده است ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
Sokhanrani - Roz 01 - 1.mp3
12.61M
▪️گفتم که بی‌قرار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم که در انتظار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم به دل که جلب رضایت کند ولی نکرد ▪️گفتم که جان نثار تو باشم ولی نشد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ▪️گفتم که بی‌قرار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم که در انتظار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم به دل که جلب رضایت کند ولی نکرد ▪️گفتم که جان نثار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم که می‌رسی تو و من هم دعا کنم ▪️ در دولت تو یار تو باشم ولی نشد ▪️ گفتم تا اجل نرسیده است لحظه‌ای در ▪️خیمه‌ات کنار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم دعا کنم که بیایی ببینمت ▪️مانند مهزیار تو باشم ولی نشد ▪️گفتم شمیم ماه محرم که می‌رسد ▪️ در روضه بی‌قرار تو باشم ولی نشد بهار سالت رو با امام زمان شروع کن با آقامون بریم کربلا زیارت ابی عبدالله.... یابن الحسن.... السلام علی المظلوم بِلا ناصِر السلام علی ساکن کربلاء السلام علی المَقطوعِ الوَتین السلام علی البَدنِ السَّلیب ▪️سلام آقا ماه عزاتو اومد بازم گدات اومد ، گدای چشمای گره گشا اومد ▪️ اگرچه کور و تارم ، اگرچه خار و زارم، امّا به لطف روضه‌ات ، لطفِ نگاتو دارم . ▪️آقا تورو به اشک مادرت، آقا تو رو به آه خواهرت آقا، آقا نفس بده به نوکرت روز اولیه التماسش کن نفس بدد که بتونیم نوکری رو تمام کنیم ▪️ سلام آقا مست دمت اومد ، غرق غمت اومد، نمردم و دیدم محرمت اومد، ▪️منم اسیر رسوات ، هلاک حزن چشمات، می‌خوام بمیرم آقا برای زخم لبهات، ▪️ آقا آه ذبیح بالقَفا ، آقا کشته ی بغض مرتضی، آقا نیزه کجا گلو کجا ، ▪️آقا غریب گیر آوردنت ، آقا پاره شده پیراهنت... الان پیراهن خونیش رو از عرش آویزان کردند او پیراهنی که پیش از ۱۲۰ جای تیر و تیغ و نیزه و شمشیر بهش بود... ▪️آقا غریب گیر آوردنت آقا پاره شده پیراهنت، آقا نیزه شکسته تو تنت حسین..... یک سال منتظر ماندی این ناله‌هاتو از حنجره بلند کنی خیلیا محرم و ندیده زیر خاک رفتند حسین بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ▪️لطفی که تو به من کرده‌ای مادرم نکرد ▪️ ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین دست گدایی تو بیار بالا این گریه‌ها این ناله‌ها مقدمه آشتی با پروردگار عالمه بالحسین الهی العفو..... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ تو هم خوب میدونی دیگه این استغفار شده لقلقه ی زبانمون يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة شب جمعه است شب زیارتی ابی عبدالله ▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد ▪️مادری گفت حسین جان ، همه را بخشیدی بِالحُسَین الهی العفو ▪️می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر امام صادق علیه السلام فرمود تعداد اونایی که به خاطر گناهانشون می میرند ، از اونایی که به اَجَل معقولی و حتمی می میرند ، به مراتب بیشتره (۱) ▪️می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر ▪️هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر ▪️بس که تن دادم به عصیان و خطا این روزها ▪️دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر ▪️احتیاجی نیست در آتش بسوزانی مرا ▪️می‌کِشَد آتش مرا ، این سوز و آهم بیشتر ▪️معصیت می‌ آورم، آب و غذایم می‌دهی خدا رحمت کنه آیت الله العظمی بهجت رو می فرمود اینقدر نافرمانیش رو میکنیم ولی در عوض اینقدر به ما احسان می کنه اگه بندگیش رو کنیم چه میکنه با بنده اش ▪️معصیت می‌ آورم، آب و غذایم می‌دهی ▪️می‌چکد خجلت از این طرزِ نگاهم بیشتر ▪️کوله بارم از گناهم پر شد، اما آمدم ▪️باز هم این بار ، از تو عذرخواهم بیشتر ▪️زیر بار معصیت بالم به هم پیچیده بود ▪️یک نگاه فاطمه شد تکیه گاهم بیشتر ▪️دارم از زهرا ز دست خود خجالت می‌کشم ▪️شرمسار از روی تو ،رویِ سیاهم بیشتر ▪️چند وقتی می‌شود آواره بودم... از کِی از ماه صفر ▪️چند وقتی می‌شود آواره بودم، باز هم ▪️چادری خاکی مرا داده پناهم بیشتر کدوم چادر همونی که تا سلمان نگاهش افتاد ، گریه کرد گفت ، دختر پادشاهان قیصر روم ، چجوری لباس می پوشیدند... دختر پیغمبر اکرم ، عجب چادری داره که فقط دوازده وصله داشت... [۲] همین چادری که امیرالمومنین گذاشت نزد زِید یهودی به عنوان رهن و گِرو گذاشت نزد زِید مقداری ازش جُو گرفت بیاره خونه، خانمش نان درست کنه شب که شد دید در می زنند اومد دید زِید با هشتاد یهودی اومده در خونه ی علی با نور چادر فاطمه ، هشتاد یهودی مسلمان شدند [۳] اون وقت این چادر میدونی این روزا چه بلایی سرش اومد.... ▪️آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف ▪️چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف مادر... ▪️هر چه این جا هست چشمان ما را خون کرده است ▪️رنگ این دیوارِ خانه یک طرف، در یک طرف ها زبانِ حال زینب کبراست ▪️گاه دل خون توایم و گاه دل خون پدر ▪️«وای بابا» یک طرف«ای وای مادر» یک طرف مادر ... این روزا رفت و آمد بابا رو من رصد می کنم ▪️از کنار تو که می آید به خانه ناگهان ▪️بر سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف حالا ببین چجوری داره با مادر درد دل میکنه ▪️من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم... دیگه روزاییِ که داره وصیت هاش رو میکنه ▪️من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم ▪️غُصه ی تو یک طرف داغِ برادر یک طرف ساکت نباشی ها.... ▪️مثل آن روزی که افتادی ، می افتد بر زمین... رفت کربلا ▪️مثل آن روزی که افتادی ، می افتد بر زمین ▪️پیکر من یک طرف، او یک طرف، سر یک طرف..... مادر... ▪️من دو بوسه می زنم،جای تو و جای خودم۲ ▪️زیر گردن یک طرف، رگهای حنجر یک طرف آی حسین.... ▪️وای از آن لحظه که باید بنگرم ▪️سر ز روی نیزه افتاده ، پیکر یک طرف الآن مادرش داره می بینه مجالس ما رو هیشکی هم نبینه ارباب ما داره از یمین عرش به ما نظر می کنه این یه بیت هم مالِ خود ابی عبدالله ▪️وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها ▪️گوشواره یک طرف، خلخال و معجر یک طرف حسین..... 📚منابع: ۱. مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ (أمالی شیخ طوسی ج ۱، ص ۳۰۵ ۲. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا ص 219 و 220 ۳. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 537 – 538