eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
4 عکس
13 ویدیو
8 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
تویی شهزادهٔ عالم یقیناً جوانمردی به نام توست قطعاً تو همنام ِ علی(ع) هستی و والله... خودِ پیغمبری؛ خَلقاً و خُلقاً! شاعر: صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش شاعر: لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را شاعر: شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت شاعر: نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست شاعر: از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد صلوات انگار دوباره آمده پیغمبر *** باخُلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم دارد می فرستد مولا... زیرا علی اکبر آمده...ای جانم شاعر: مام خلقت باز حیدر آفرید خَلقاً و خُلقاً پیمبر آفرید باده نوشان شراب عشق را کوثری از نسل کوثر آفرید شاعر: در عرصه ی جنگ تاکه اکبر آمد دیدند همه شبهِ پیمبر آمد لشکر که چنان ضربه ی شصتش دیدند گفتند که الفرار حیدر آمد شاعر: امشب سخن ز جام میِ ناب میکنم کی اعتنا به صورت مهتاب میکنم نذر قدوم یوسف لیلائی حسین خود را ذبیح خانۀ ارباب میکنم شاعر: از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند شاعر: بر جلوه ی خلقت پیمبر بر چهره ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا که بُود سر تا به قدم شبیه حیدر صلوات * از خانه ی ارباب خبر می آید بر آل علی تازه پسر می آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می آید * می بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله شاعر:
🔸ایام بزرگداشت ولادت حضرت رقیه (س)🔸 حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه آرام دل عمه و باباست رقیه دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب تا آینه‌ی حضرت زهراست رقیه جز او چه کسی لایق این جمله‌ی زیباست دردانه‌ی یکدانه‌ی مولاست رقیه انگار خداوند به او داده جنان را وقتی که روی شانه‌ی سقاست رقیه یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار بر دوش علی اکبرِ لیلاست رقیه گر طفل سه ساله‌ست تو کوچک مشمارش آثار بزرگیش هویداست رقیه یک قطره ز دریای حسین است ولیکن در نوع خودش وسعت دریاست رقیه در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش همسایگی زینب کبراست رقیه ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
مسکینِ همه شبم ، بک یا الله من فاطمه مذهبم ، بک یا الله قرآن به سرم گرفتم و گُل کرده ده مرتبه بر لبم ، بک یا الله شاعر: هرچند که غافل از تو بودم هردم هرچند که خانۀ تو را گم کردم هر سو رفتم نشانه‌ای بود از تو آغوش گشوده‌ای مگر برگردم شاعر: دلمرده ام از خاک تو دم میخواهم توفیق نَفَس زیر عَلَم میخواهم آقای مرا گرسنه کشتند ، فقط یک گریه سیر در حرم میخواهم شاعر: 🌹به مناسبت لیلة القدر مقدر بنما یا الله اربعین پای پیاده حرم ثارلله سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف همگی رو بسوی صحن اباعبدلله شاعر: قرآن شده نازل، بستانید آن را هر قدر توانید، بخوانید آن را بر سر بنهید و "بعلیّ" گویید آمد شب قدر، قدر دانید آن را شاعر: هی غصه به روی غصه انباشته ام هی دانه ی اشک در دلم کاشته ام تقدیر مرا خودت مگر خوب کنی یک سالِ بدون کربلا داشته ام شاعر: خدایا روضه ها را قسمتم کن سحرهای دعا را قسمتم کن شب جمعه، دم افطار ،یا رب غروب کربلا را قسمتم کن شاعر: بیدار شدن فلسفه‌ی لیله‌ی قدر است قرآن به سرت هم نگرفتی نگرفتی... شاعر: گنجینه شخصی: کو شب قدر که قرآن‌به‌سر از تنگ‌دلی هی بگویم بعلیٍ بعلیٍ بعلی... شاعر: هرچند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب شب قدر است ،یقین می بخشی با ذکر حسین و اشک و آه آمده ام شاعر: آن منتقم خون خدا را برسان معنای اجابت دعا را برسان باید که همه دعا کنند در شب قدر یارب فرج صاحب ما را برسان شاعر: مسکینم و با ربِّ جلی می گویم شرمنده ام از گنه ولی می گویم تا آنکه ببخشی تو گناهانم را ده بار الهی بِعلی می گویم شاعر:‌ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
در ظلمت جهل، نور مهتاب علی است مصداق رکوع و سجده ی ناب علی است در شام اگر چه بی نمازش خواندند مظلوم ترین علی است شاعر: بیهوده چنین پیر نکردي خود را وز غصه زمينگير نکردي خود را با آنکه امير دو جهاني...اما از نان جوئي سير نکردي خود را شاعر: تیغی که بین سجده شکسته سر مرا قبلا غلاف آن کمرم را شکسته بود... شاعر: به دامان خدا سر داشت کعبه به سینه داغ همسر داشت کعبه به تیغ نامسلمانی دوباره شب تاری ترک برداشت کعبه شاعر: هرچند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب شب قدر است ،یقین می بخشی با ذکر حسین و اشک و آه آمده ام شاعر: از بعد سقیفه در دلش غوغا بود یک عمر گره به ابروی مولا بود یکبار فقط گره ز ابرو وا کرد فرقش که شکافت پهلویش زهرا بود شاعر: ای تیغ مرا لبالب از یارب کن ای تیغ بیا و راحتم امشب کن بشتاب و سر مرا شکاف اما باز رحمی به دل سوخته ی زینب کن * ای تیغ زمان زمانه ی نیرنگ است بشکاف سرم که سینه ام خون رنگ است یک بار نشد که سیر رویش بینم بشتاب دلم برای محسن تنگ است * ای تیغ پر پرزدنش را بزنند آن مرغ که قید ماندنش را بزنند ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد مردی که به پیش او زنش را بزنند * امروز نه آن دم علی از پا افتاد تا خانم من زیر قدم ها افتاد یک شهر برای بردنم رد میشد از روی دری که روی زهرا افتاد * ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز او خورد زمین و من بریدم آن روز از پهلوی میخ کوب زهرا آن روز با دست خودم میخ کشیدم آن روز شاعر: ابر آمد و درحضیض خون باران زد « والله تَهَدَّمت » .... رگ ارکان زد از زهر وضو گرفت ، اول شمشیر بعدش شب قدر دست بر قرآن زد شاعر: مردِ خطر و اهل دعا بود علی همواره دوای درد ها بود علی سرّ سرِ بشکافته اش جز این نیست_ سر تا سر عمر با خدا بود علی * در رکعت هر نماز او را کشتند با خواندن هر فراز او را کشتند در کوچه اگر چه کشته بودند او را افسوس به سجده باز او را کشتند * از درد دلش چاه خبر داشت فقط از غربت او ماه خبر داشت فقط شد قاتل او جهل، نه شمشیر عدو از قاتلش الله خبر داشت فقط * از هرچه که داشت در کَفَش بهتر داد خونِ دل و دستِ لطف و چشمِ تر داد در وقت عبادت سر خود داد و سپس فریاد رسای رستگاری سر داد. شاعر: آفاق کجا نور جَلی را حس کرد؟ آرامش صبح اَزَلی را حس کرد؟ جز پنج بهار فرصت زود گذر کی طعم عدالت علی را حس کرد؟ شاعر: استاد غمش همواره بی پایان بماند و سفره غرق بوی نان بماند علی شد کشته تا در شیعیانش " یتیمی" درد بی درمان بماند شاعر: مسکینم و با ربِّ جلی می گویم شرمنده ام از گنه ولی می گویم تا آنکه ببخشی تو گناهانم را ده بار الهی بِعلی می گویم شاعر:‌ روی سجاده ز خونِ سرِ او گلگون شد چشم جبریل امین از غمِ او پُر خون شد شاعر: روزم چو شب است یاعلی جان مددی جانم به لب است یاعلی جان مددی تو باشی و نوکرت گرفتار شود!!! از تو عجب است یاعلی جان مددی شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد بی واهمه ، یا علی مدد می گوییم با فـاطـمه ، یا علی مدد می گوییم وقتی که اجـل رسـد هم ان شـاالله در خـاتمـه ، یا علی مدد می گوییم شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد حلقه ست زمین و او نگین ست هنوز صد چشم زمان، سوی زمین ست هنوز زآن فاجعه، گرچه چارده قرن گذشت ‌والله! علی خانه‌نشین ست هنوز شاعر: استاد یک نفس مانده علی پر بکشد تا به سما یک اذان مانده ملاقات کند فاطمه را شاعر: با عشق علی دلت صفا خواهد کرد از غصه و غم تو را جدا خواهد کرد تو یک نذر حیدر بفرست بعدش به تو فاطمه دعا خواهد کرد شاعر: ادامه⏬⏬⏬
در حقیقت سندِ عقدِ "علی" و "زهرا" سندِ "نوکری" ماست که امضا می‌شد ✍ ترانه‌ی لب داوود خوش‌صدا این است: علی و فاطمه! پیوندتان مبارک باد ✍ پیچیده صدای هلهله، بوی گلاب لبخند نشسته روی لب‌ها شاداب به‌به چه مبارک است بر اهل زمین پیوند ابوتراب با مادر آب ✍ تا پرچم توحید برافراشت علی بذری زمحبّت و وفا کاشت علی با داشتن فاطمه در گلشن وحی یک باغ گل محمّدی داشت علی ✍ بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی ✍ آفتاب از افق خانه‌ی‌شان سر می‌زد هر زمان فاطمه لبخند به حیدر می‌زد ✍ کار او عشق علی بود، چه خیرالعملی! کیست خوشبخت‌ترین مرد جهان غیر علی؟!! ✍ آن خانۀ ساده را که خوشبو می‌کرد لبریز صمیمیّتِ شب‌بو می‌کرد او شاه زنان بود، ولی نان می‌پخت او گر چه فرشته بود، جارو می‌کرد ✍ تقدیم به من هم یکی از فرشتگانم با تو هر لحظه در اوج آسمانم با تو خوشبخت‌ترین زن جهانی با من خوشبخت‌ترین مرد جهانم با تو ✍ دارد به زمین شمایلی می‌بخشد بر ماه، غرور کاملی می‌بخشد این تازه عروس آسمانی دارد پیراهن خود به سائلی می‌بخشد ✍ قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی‌ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی‌ست ✍ خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمه‌ی توحید به آن نیمه رسید ✍ ▫️ تبریک‌گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانت‌دار شد ✍ جن و بشر، حور و ملک گویند امشب با علی دامادی‌ات، دامادی‌ات، بادا مبارک یا علی ✍ ریزد چو باران از سما، آیات رحمت بر زمین در مجلس دامادیِ مولا امیرالمؤمنین ✍ بی شک برای حضرت مرضیه هیچ‌کس غیر از علی نبود سزاوار همسری ✍ خطبه جاری شد و زهرا که «قَبلتُ» فرمود هر طرف زمزمه برخاست: مبارک باشد ✍ عقد علی و فاطمه بی شُبهه در ازل در پیشگاه حضرت حق گشت، محضری ✍ دل در طَبَق نور به دلدار رسید چشمان دو آیینه به دیدار رسید زهرا به علی؟! علی به زهرا؟! آری در هر دو وصال، حق به حق‌دار رسید ✍ از دور، دونور، خوش خبر می‌آیند مانند ستاره‌ی سحر می‌آیند دست علی و فاطمه در دستِ هم است این دو چِقَدَر به یکدگر می‌آیند ✍ از بحرِ خطر موجِ نجاتی بفرست مرغِ دل خود را عتباتی بفرست تا صحن مدینه و نجف پَر بگشا بر حيدر و زهرا صلواتی بفرست ✍ دریای هم‌اند و ساحلِ هم هستند زهرا و علی که هم‌دل هم هستند شفاف و عمیق و بی‌نهایت همچون دو آینه که مقابل هم هستند ✍ در گوش فرشته‌ها اذان باید گفت تفسیر خوش یَلْتَقِیان* باید گفت روزی‌که علی و فاطمه خوش حال‌اند تبریک به صاحب الزمان باید گفت ✍ * مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (سوره الرحمن آیه ۱۹) با اذن پدر جان جهان گفت: بلی! بخشیده نبی ولای خود را به ولی پیوند زمین و آسمان است! همه تبریک بگویید به زهرا و علی ✍ از عرش، فرشته‌ها اگر می‌آیند به جشن دل پیامبر می‌آیند زهراست عروس و شاه داماد علی این دو چقدر به یکدگر می‌آیند ✍ جهان بدون «علی» رنگ و بو نخواهد داشت بدون «فاطمه» هم آبرو نخواهد داشت ✍ 🌹 🌹 💠💠 ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
هست ساحل زینب و تفسیر دریا زینب است غم ز طوفان نیست در دل‌های ما تا زینب است اولین ام ابیها حضرت صدیقه بود شک ندارم دومین ام ابیها زینب است هست ناموس علی بی شبهه ناموس خدا کیست ناموس علی و حق‌تعالی، زینب است هر قدم لحظه به لحظه در تمام زندگی ذکر زینب "یا علی"، ذکر علی "یا زینب" است منعکس گردیده مادر در وجود دخترش حق و الانصاف باید گفت: زهرا، زینب است اوست جان حیدر و زهرا و پیغمبر لذا مؤمنون و کوثر و اخلاص و طاها زینب است نَقل یک روح و دو پیکر هست زینب با حسین او سراپایش حسین و این سراپا زینب است جان عالم از حسین و جان او خواهر بُود پس تو دنبال چه می‌گردی؟! مسیحا زینب است کوفه را لرزاند با صوت رسای حیدری شیر زن‌تر از تمام شیرزن‌ها زینب است ارث حیدر را به میدان برده در میدان شام لا فتی الّا علی مُنجر به الّا زینب است مرقدش هیهات آسیبی ببیند در دمشق چونکه خط قرمزِ طوفان سقا زینب است "لیس للانسان الّا ما سعی " پس سعی کن دامن او را بگیری، حشرِ ما با زینب است ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
سلام ماه محرم که رنگ غم داری سلام قصه‌ی تکرارِ غیرِ تکراری سلام مجلس روضه، سلام طبل و علم سلام دسته‌ی سینه زنِ عزاداری سلام آهِ عزایی که می‌روی بالا سلام اشک عزایی که می‌شوی جاری سلام پرچم مشکی، سلام شال عزا سلام روضه‌ی مکشوفِ بی‌ علمداری سلام پرده نشینان، که بعد کرببلا شُدید همسفر زجر و شمر، اجباری سلام سید العطشان که داخل گودال میان خولی و شمر و سنان گرفتاری زِ یادِ کوفه نرفته دعای بارانت مگر نه اینکه تو از شمر، جان طلبکاری سلام ای که دمِ جان سپردنِ خود هم به فکر روضه‌ی ناموس و کوچه بازاری سلام ای که ندیدند سایه‌ات حتی، چه شد که راهی بازار و بین انظاری سلام ما به دو دست بریده‌ی سقا سلام ای دو لبِ سنگ خورده‌ی قاری به نام فاطمه سوگند تا خودِ محشر به اشک خویش تو را شیعه می‌دهد یاری ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علی جانِ حرم بودی و جانانِ بنی‌هاشم خسوف خون کجا و ماه تابان بنی‌هاشم تو عطشان، قاسمم عطشان، علیِ اصغرم عطشان شدم شرمنده‌ی لب‌های عطشان بنی‌هاشم نشد تنها تو را پیدا کنم از بس که پخشی تو به دنبال تو می‌گردند چشمان بنی‌هاشم جدا کردند از هم آیه‌هایت را به سرنیزه نشد جَمعت کنم از خاک، قرآن بنی‌هاشم نشد هر کار کردم پیکرت را تا که بردارم صدا کردم بیایید ای جوانان بنی هاشم تو تنها یک نفر نه تو ستون لشگرم بودی شکسته دشمنم انگار ارکان بنی‌هاشم جوابم را نده باشد فقط وا کن دو چشمت را مدارا کن تو با قلب پریشان بنی‌هاشم اگر عمه نمی‌آمد که زود احیا کند من را کنارت جان سپرده بودم ای جان بنی‌هاشم کنارت زنده ماندم آمدم در خیمه جان دادم چو دیدم بی تو چشمان هراسان بنی‌هاشم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
تضمینی از شعر جناب مقبل کاشانی زوال ظهر، تن خسته و لب عطشان بدون لشگر و یار و بدون پشتیبان میان حلقۀ خولیّ و شمر و زجر و سنان " روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان  " نه آل فاطمه عادت به این جسارت داشت نه شیرخواره به گهواره خواب راحت داشت نه پای دخترکانش به خار عادت داشت " نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت " نه بود دست علمدار تا کند امداد نه حُرّ و عابس و مسلم برای استمداد نه اکبریّ و نه قاسم، ز بی کسی فریاد " کشید پا ز رکاب آن خلاصۀ ایجاد به رنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد " همین که خیمۀ عباس بی ستون گردید دو چشم اهل حرم رنگِ اشک و خون گردید به گریه زینبش از خیمه‌ها برون گردید " هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید " هزار و یک ورق از مصحف مبین افتاد عزیز فاطمه بی یار و بی معین افتاد غروبِ حادثه بر خاک با جبین افتاد " بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد " ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
صبری کنید این کشته‌ها را می‌شناسم جاماندگان نینوا را می‌شناسم من زاده‌ی زهرا علی بن الحسینم هم زخم‌ها را، هم شفا را می‌شناسم گرچه شناسایی کمی سخت است اما من دو یتیم مجتبی را می‌شناسم این پیکر مُثله که مانده روی خاک و رفته سرش بر نیزه‌ها را می‌شناسم از عمه‌جانم مانده اینجا یادگاری طفلان اویند این دو تا را می‌شناسم از علقمه بوی عمو جانم می‌آید ای قوم! بوی آشنا را می‌شناسم من تک‌تک این تکه‌تکه جسم‌های از هم جدا، از سر جدا را می‌شناسم یک پیرهن حتی نماند از یوسف اما من یوسف کرببلا را می‌شناسم دفنش بدون بوریا امکان ندارد من پیکر خون خدا را می‌شناسم بر جسم بابای غریبم یک نشانی است بر سینه‌ی او جای پا را می‌شناسم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
از کنار خواهر ای آرامِ این دل می‌روی کربلا تا شام را منزل به منزل می‌روی بعدِ گودال بلا بی یاور و یار و معین منزل اول پناهت شد میان خورجین جای آنکه بین آغوشم ببینم من تو را منزل دوم تو تابیدی به روی نیزه‌ها منزل بعدیِّ تو یک جای معمولی نبود شأن تو هرگز تنور خانه‌ی خولی نبود من بمیرم منزلت، یک شب مناسب بود و بس ! آن هم آن شب که سرت در بود و بس تو کجا و این همه آشوب و منزلگاه سخت گاه بر خاک زمین و گاه بالای درخت سخت‌تر از روز عاشورا و گودال بلا بود آن روزی که شد منزلگهت تشت طلا ای سری که زینت دوش پیمبر بوده‌ای روزها بازیچه‌ی دستان لشگر بوده‌ای به گمانم آخرش در خلوت خاموش من منزلت دامان دختر باشد و آغوش من سایبانم! پا به پا همراهِ محمل می‌روی کربلا تا شام را منزل به منزل می‌روی ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
چون حرف، هجا هجا هجا آمده‌ایم با درد، جدا جدا جدا آمده‌ایم ما از حرم امام هشتم تا قم... با ذکرِ رضا رضا رضا آمده‌ایم ✍ حضورش جنةُ الأعلی‌ست قطعاً نمی‌بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا ! أهلاً وَ سهلاً ! ✍ وقتی که قدم رنجه به ایران کردی ما را سرِ خوانِ خویش مهمان کردی ما را همه عمر، ساکنِ دائمیِ بین الحرمینِ قم_خراسان کردی ✍ در جوار تو چقدر احساس عزت می‌کنم چارده معصوم را یکجا زیارت می‌کنم ✍ پُر شورترینِ زمزمه، هدیه به تو انوار شکوهِ فاطمه، هدیه به تو ای فاطمه! ای کریمه‌ی اهل البیت! ذکر ما همه هدیه به تو ✍ باغ حرم تو گلشن رضوان است قم جلوه‌ای از تجلی ایمان است بین حرم تو و امام هشتم بین الحرمینِ کشور ایران است ✍ قال الصادق(ع): إنَّ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّي فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ؛ (بحار الأنوار ، ج ۶۰ ، ص ۲۱۶) امام صادق‏ (ع): ما را حرمى است و آن «قم» است، و به زودى بانويى از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود. به استقبالت آمد جاده از قبل به استهلالت آمد باده از قبل تو آن ماهی که خورشید مدینه طلوعت را بشارت داده از قبل ✍ رو کن به سوی قبله‌ی دل‌ها در قم باشد حرم عترت طاها در قم ای عاشق قبر فاطمه! تربت او پنهان به مدینه گشت و پیدا در قم ✍مرحوم اى جوهر عقل! عشق را مفهومی هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی قم با تو مدینهٔ ولایت شده است تو، فاطمهٔ‌ چهارده معصومی وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او فاطمه‌ی معصومه ✍ یک روز عجیب محترم خواهم شد محبوب‌ترین خاک عجم خواهم شد معصومه به قم اگر نگاهم بکند من کاشی سَر درِ حرم خواهم شد ✍ آیینه‌ی حُجب و عفتی معصومه مستوره‌ی نور عصمتی معصومه یا فاطِمَه! اِشفَعي لَنا فِی الْجَنَة باب الکرم شفاعتی معصومه ✍ دعاها و زیارت‌ها نشستند همیشه سرو قامت‌ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی‌ها و بهجت‌ها نشستند ✍ در کشور ما بُوَد به تقدیر اله یا حضرت معصومه! رضا مهر و تو ماه گویند تویی شفیعه‌ی روز جزا یا فاطمة! اشفعی لنا عندالله ✍مرحوم بوسید زمینِ قم قدم‌هایش را می‌داد به چشمِ خویشتن جایش را قم خانه‌ی هشت و چار آیینه شده امروز که درک کرده زهرایش را ✍ و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2