eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
45 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
(حضرت رسول اکرم ص) تو نور رب العالمینی تو رحمه للعالمینی ای مظهر خلاق داور بر عالم هستی پیمبر شفیع امت روز محشر یابن الحسن آجرک الله۳ هستی رسول مهربانی بر شیعیان آرام جانی نور دل اهل ولایی تو رهبری تو مقتدایی تو منجی و تو رهنمایی یابن الحسن آجرک الله۳ ای رهبر والای امت لطفت در عالم بی نهایت مدینه ات باغ بهشتم مهر و ولایت در سرشتم عجین شده با سرنوشتم یابن الحسن آجرک الله۳ عالم سراسر شور و غوغاست هر جا به پا ماتم عظماست از داغ تان ماتم به پا شد مدینه از غم کربلا شد ذکر همه واویلتا شد یابن الحسن آجرک الله۳ عالم ز غم ماتمسرا شد مدینه امشب در عزا شد غمش به سینه ها نهان است فاطمه در آه و فغان است راهی نبی سوی جنان است یابن الحسن آجرک الله۳ همه جهان در غم نشسته احمد ز عالم دیده بسته غرق عزا شد همه دنیا رفته نبی به سوی عقبی بر سر زنان حیدر و زهرا یابن الحسن آجرک الله۳ یا مصطفی تا شدی خاموش سفارشاتت شد فراموش امت همه از تو گسستند دستان حیدر را ببستند پهلوی زهرا را شکستند یابن الحسن آجرک الله۳ حق رسالتت ادا شد در پشت در زهرا فدا شد آتش ز در می زد زبانه دشمن ز کینه ظالمانه می زد به زهرا تازیانه یابن الحسن آجرک الله۳ غنچه ای از شاخه جدا شد محسن شش ماهه فدا شد برپا شده شورش محشر زهرا فتاده پشت آن در زینب زند بر صورت و سر یابن الحسن آجرک الله۳ اهل سقیفه بد و پستند حرمت قرآن را شکستند هنگامه ی غربت دین شد زهرای تو نقش زمین شد بی تو علی خانه نشین شد یابن الحسن آجرک الله۳
. داغه غمت ، نیست بخدا ، داغ کمی ، حسن جانم سخته برام ، باورشم ،بی حرمی ، حسن جانم ببخش آقا ، واسه غربت تو اگه کاری نکردم ببخش آقا ، دله سیر براتو اگه زاری نکردم ببخش آقا ، یابن الزهرا حسن جانم ، ای جان آقا زهرجفا ، برده امون ، از بدنت ، حسن جانم لخته ی خون ، جاریه از ، توو دهنت ، حسن جانم بمیرم من ، که لب و دهنت پُره لخته ی خونه بمیرم من ، نبینم حال و روز تو که پریشونه بمیرم من ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم عمریه که ، چشم تو بود ، کاسه ی خون ، حسن جانم پیر شدی از ، داغه غم ، مادرمون ، حسن جانم شدی راحت ، از نگاهه مغیره و قنفذ نامرد شدی راحت ، از غمایی که عمریه قلبتو خون کرد شدی راحت ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم یادمه اون ، هُرم تبه ، نیمه شبات ، حسن جانم مردک پست ، مادر و زد ، پیش چشات، حسن جانم یه جوری زد ، دیدی مادرمون راهه خونه رو گم کرد یه جوری زد ، تا سه ماه شده بود خونمون پُره از درد یه جوری زد ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم روضه بخون ، از غمی که ، توو دلته ،حسن جانم حرفی بزن ، از اونی که ، قاتلته ، حسن جانم جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چه جوری کتک زد جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چیا سرش اومد جلو چشمات ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم
enc_16333402567833133619852.mp3
6.24M
متن
صل علی سیدنا المصطفی
خاتمه سلسله انبیاء
رحمت محض خدا بخشش بی انتها
جان و دل مرتضی
تاب و تب حضرت خیر النساء
نام بلندش به لب مجتبی
هستی خون خدا
ما کجا لطف زبانزد کجا
دل کجا دلبر و دلدار سر آمد کجا
تا نظر دوست بیفتد کجا سر کجا
خاک قدمهای محمد کجا

گرچه دو عالم همه در دایره حیدر است
گرچه علی از همه دنیا سر است
یک تنه یک لشکر است
فاتح بدر و جمل و خیبر است
حضرت حیدر خودش
گفته علی بنده پیغمبر است

سلام آقا رسول الله پناهم یا رسول الله
تمام هستی زهرا رسول الله

نگات مشکل گشایی کرد
چشات کار خدایی کرد
دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد

حرمت محبوب خداوند چه آسان شکست
تا سر پیغمبر از سنگ حسودان شکست
همدل زهرا و هم گوهر دندان شکست
گرچه بلا پشت بلا می رسید
بار امانت به سر شانه خود می کشید
دیده ی این دهر دگر مثل محمد ندید
او که در این راه دین جان خودش را گذاشت
بار سفر بست و رفت عترت و قرآن خودش را گذاشت

چند صباحی گذشت
کوچه پر از نعره مردم شد و
صحبت آوردن هیزم شد و
ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و
آینه مصطفی زیر قدمها شکست

چند صباحی گذشت
بر سر سجاده خون بوتراب
چهره اش از خون سرش شد خضاب
با همه غصه و اندوه و غم بی حساب
از قفس روزگار جان علی پر کشید

چند صباحی گذشت
زهر گریبان حسن را گرفت
قوت دستان حسن را گرفت
آه ولی داغ همان کوچه ها
جان حسن را گرفت

چند صباحی گذشت
رفت غریبانه به میدان حسین
با لب عطشان حسین
....
هرکجا حرف شما آمد، سعادت دیده‌ایم ما چه رحمت‌هایی از آقای رحمت دیده‌ایم بیشتر نام تو روی بچه‌های ماست، چون_ بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده‌ایم چشم تو اسلام شد، ما نیز تسلیمش شدیم در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده‌ایم از یهودی‌ها عیادت کردی از ما هم بکن با چه شوقی شب‌به‌شب خواب عیادت دیده‌ایم... تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده‌ایم سیرمان کن با همان یک تکه نانِ سفره‌ات از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده‌ایم سیزده خورشیدِ دیگر جلوه‌ی خورشید توست مصطفی را ما همه در چند نوبت دیده‌ایم اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی: یاعلی از شما جز گفتن از حیدر، به ندرت دیده‌ایم * * * دختر مظلومه‌ات امشب سه جا دارد عزا او مصیبت دیده، پس ماهم مصیبت دیده‌ایم ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
ای سفره‌دارِ شهر کرم‌دارها حسن هستند خادم تو حرم‌دارها حسن تو‌ در جمل امیر علمدارها حسن غم می‌بری ز صورتِ غم‌دارها حسن در آسمانِ چشم سیاهت هوایی‌ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی‌ام از راه دور، دست تمنا گرفته‌ایم عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم دستانِ خویش، سوی تو بالا گرفته‌ایم هرچه گرفته‌ایم، ز زهرا گرفته‌ایم بیهوده نیست آبروی رفته می‌خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند چشمان ما به سوی درِ بسته‌ی بقیع بُغضی‌ست در گلویِ درِ بسته‌ی بقیع سر می‌نَهیم رویِ درِ بسته‌ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته‌ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم با گریه شبنمی سرِ این قبر می‌زدیم قربان آن جگر که چهل سال پاره بود زخمی از آن شکستگیِ گوشواره بود در کوچه‌ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود، کسی در برابرش بگذاشت‌ پا به چادر و رد شد ز مادرش آهسته‌تر قدم بزن ای مردِ کوچه‌ها بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه‌ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه‌ها یادت نرفته خنده‌ی نامردِ کوچه‌ها دیدی ز مالیات، مغیره معاف شد! این‌ها سپاسِ شدتِ ضربِ غلاف شد! لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه‌ی درد‌آشنا زده صبر تو طعنه بر همه‌ی انبیا زده صلحِ تو ریشه‌ی همه‌ی فتنه را زده آری چکیده‌ی علی و مصطفی تویی بنیان‌گذار نهضتِ کربُبلا تویی با زهرِ همسرت، جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگرهای خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست‌وپا بزن خونین دهن! ز کرببلا حرف می‌زنی از ماجرایِ رأس جدا حرف می‌زنی از نیزه‌هایِ بی سر و پا حرف می‌زنی از لشگری بدون حیا حرف می‌زنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب‌اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب‌اند... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
چه والاست با او مقام فقیر عجب با شکوه است نام فقیر به آب و غذا، "جود" محدود نیست حسن می‌شود هم‌کلام فقیر فقیر و غنی در نگاهش یکی‌ست بر او واجب است احترام فقیر کریمانه آغوش او باز بود به وقت جوابِ سلامِ فقیر گدایی بهانه‌ست تا لحظه‌ای رسد بوی او بر مشام فقیر همه زندگانی او بوده است به نامِ کریم و به کامِ فقیر عجب نیست گر یار مسکین شود پدر چون علی شد، پسر این شود... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
آنان که شعله بر دل غم‌پرورت زدند روزی شراره بر جگر مادرت زدند دیروز بر غریبی پدرت خنده کرده‌اند شب‌باوران که خیمه به دور و برت زدند این دشمنان دوست‌نمای هزار رنگ زخمی به روی زخم دل مضطرت زدند صلحت زمینه‌ساز قیام حسین بود تهمت به علم و دانش بار آورت زدند سردار بی سپاه شدی و دریغ و درد خنجر زپشت بر تو و بر باورت زدند در هاله‌ی غریبی خود سوختی ولی با شعله‌های زخم زبان آذرت زدند گاهی کمر به قتل تو با زهر بسته‌اند گاهی میان هجمه‌ی غم، خنجرت زدند بر حالت حسین، ملائک گریستند از بس که تیر بر بدن پرپرت زدند با گریه می‌نوشت «وفایی» که از غمت آتش دوباره بر جگر خواهرت زدند ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
حرف از وصیت‌های آخر می‌زنی بابا از پیش زهرایت کجا پر می‌زنی بابا این لحظه‌ها یاد گذشته کرده‌ای انگار حرف از وصیت‌های مادر می‌زنی بابا دل‌شوره داری، از نگاهت خوب می‌فهمم داری گریزی به غمِ در می‌زنی بابا زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست هرچند حرف از زخم بستر می‌زنی بابا یک روز می‌بینی مرا بین در و دیوار یک روز می‌آیی به من سر می‌زنی بابا گفتی که خیلی زود می‌آیم کنار تو پس لحظه‌ها را می‌شمارد یادگار تو ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
(حوادث بعد از شهادت) ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد با رفتنش صد قصه‌ی دیگر شروع شد دلشوره‌هایش یک به یک معنا گرفت و از آنچه می‌ترسید پیغمبر شروع شد در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود ایام سخت غربت حیدر شروع شد گفتند با هم در سقیفه بی حیاها وقت تلافی کردن خیبر شروع شد بعد از پیمبر هر کسی، هر چه شنیده باید بداند روضه از یک "در" شروع شد گفتند: از بغض علی، با یاد خیبر باید که آتش زد به این خانه، به این در وقتی که آتش بر در و دیوار افتاد زهرا به دنبال دفاع از یار افتاد میخ دری که از خجالت آب می‌شد دل را به دریا زد پی آزار افتاد آن سینه‌ای که مخزن سِرِّ خدا بود کم کم سر و کارش به آن مسمار افتاد با ضربه‌ای "در" را درآوردند از جا... گویا به روی مادری بیمار افتاد تا بی حیایی وارد بیت علی شد دستی به روی چشم‌هایی تار افتاد آن دست پاکی که به همسایه دعا کرد طوری مغیره زد دگر از کار افتاد باب جسارت را همین ها باز کردند بی حرمتی را با حسن، آغاز کردند مظلوم و بی یار و غریب در وطن بود آن‌قدر که در خانه هم بی هم‌سخن بود با زهر کینه روزه را افطار کرد و... قبل از سحر بی تاب شد، خونین دهن بود بعد از شهادت پیکر پاک و غریبش آخر اسیر فتنه‌ی یک پیرزن بود این روضه را باید که واضح‌تر بگویم هفتاد چوب تیر روی یک بدن بود تابوت هم از غربتش خون گریه می‌کرد بر روی لب‌های حسین، "جانم حسن" بود گر چه عزای مجتبی در عالمین است اما گریز روضه‌های ما حسین است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را فردا همین‌که جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفن‌ها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرف‌های آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را_ بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را بابا مواظب باش پشتِ در، سرت را این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است: "با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را" ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝